۲۵ نتیجه برای سجادی
فریبا موسوی، حمیرا سجادی، حسن رفیعی، آوات فیضی،
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( زمستان ۱۳۸۶ )
چکیده
طرح مسأله: خودکشی یک مشکل روانی و اجتماعی و اولین گام در برنامهریزی برای پیشگیری از خودکشی، توجه به کانون خانواده میباشد. این پژوهش به منظور شناخت برخی عوامل خانوادگی مرتبط با اقدام به خودکشی انجام گرفته است. روش: این تحقیق یک مطالعه مورد ـ شاهدی میباشد. جامعه آماری آن در گروه مورد، کلیه افراد اقدامکننده به خودکشی ساکن شهر اراک میباشد که در فاصله زمانی مهر ۱۳۸۲ تا پایان اسفند ماه ۱۳۸۲ برای دریافت خدمات اورژانس به بیمارستان ولیعصر (عج) شهر اراک مراجعه کرده و تعداد آنها در گروه مورد ۱۳۰ نفر (۵۱ مرد و ۷۹ زن) بوده است. ابزار جمعآوری اطلاعات، فهرست وارسی حاوی سؤالات بسته بوده است. یافتهها: آزمونهای آماری رابطه معناداری بین «طلاق والدین، خشونت در خانواده، درجه ارتباط کلامی در خانواده، اختلاف والدین، مورد اذیت و آزار قرار گرفتن به لحاظ جسمانی، کلامی یا جنسی در دوران کودکی، سابقه اقدام به خودکشی در خانواده یا آشنایان, سابقه مصرف مواد در خانواده، مراجعه به روانپزشک در خانواده» و اقدام به خودکشی را نشان دادند. نتایج: خانواده یک کانون فرهنگی اجتماعی مهم به شمار میآید و با افزایش ارتباط و انسجام در خانواده میتوان به کاهش آمار خودکشی کمک کرد.
فردین علی پور، حمیرا سجادی، آمنه فروزان، اکبر بیگلریان،
دوره ۸، شماره ۳۳ - ( تابستان ۱۳۸۸ )
چکیده
طرح مسأله: سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است. توجه به نیازها و مسایل آن از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. یکی از حوزههای نیازمند توجه بیشتر در زندگی سالمندان، کیفیت زندگی آنان و عوامل موثر بر آن میباشد. کیفیت زندگی در سالمندان به معنای تأکید بیشتر بر سیاست اجتماعی و اصلاح اهداف اجتماعی است. این مطالعه بر آن است تا ضمن تعیین وضعیت کیفیت زندگی سالمندان به بررسی نقش حمایتهای اجتماعی در این زمینه بپردازد. روش: این تحقیق از نوع عل&zwj&zwjَی ـ مقایسهای میباشد که اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامههای کیفیت زندگی مخصوص سالمندان (لیپاد) و پرسشنامه حمایت اجتماعی نوربک (NSSQ) در یک نمونه ۱۰۰ نفری از سالمندان منطقه ۲ تهران جمع آوری شده است و برای تحلیل دادهها از آزمونهای رگرسیون و ضریب همبستگی استفاده شده است. یافتهها: نمرات کیفیت زندگی مردان سالمند در دامنه۷۲ - ۲۸ با میانگین ۴۵/۶۱ (۸۳/۱۳SD =) و نمرات کیفیت زندگی زنان سالمند در دامنه ۷۰-۲۷ با میانگین ۷۶/۵۱ (۵۰/۱۲SD =) قرار دارند. همچنین با استفاده از آزمون همبستگی مشخص شد که بین انواع حمایت اجتماعی (عاطفی، ساختاری، کارکردی، مادی) و کیفیت زندگی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد (۰۵/۰p< ). با انجام تحلیل رگرسیون چندگانه و وارد شدن انواع حمایتهای اجتماعی به مدل، مشخص شد که حمایتهای عاطفی و ساختاری پیش بینی کنندههای معنادار کیفیت زندگی سالمندان میباشند. نتایج: حمایت عاطفی، بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی سالمندان داشت و انواع حمایت اجتماعی بیشترین همبستگی را با بعد اجتماعی کیفیت زندگی داشتند. بنابراین توجه به عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت در سالمندان، از جمله حمایتهای اجتماعی از اهمیت شایانی برخوردار است.
مهدی اکبریان، حسن رفیعی، حمیرا سجادی، مسعود کریملو،
دوره ۹، شماره ۳۴ - ( فصلنامه رفاه اجتماعی ۱۳۸۸ )
چکیده
بیان مسئله: پژوهش حاضر با هدف مقایسه نحوه گذران اوقات فراغت در بیکاران مصرف کننده مواد و بیکارانی که مواد مصرف نکردهاند و شناخت برخی عوامل پیشبینیکننده مصرف مواد در بیکاران انجام شده است. روش: این مطالعه علی ـ مقایسهای در سال ۸۶ انجام شد. ۲۰۰ نفر از بیکاران مرد ۲۰ تا ۳۰ ساله مراجعهکننده به مراکز کاریابی شهر اصفهان با نمونهگیری خوشهای از چهار مرکز کاریابی در نواحی چهارگانه شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. افراد به دو گروه تقسیم شدند: گروه اول کسانی بودند که برای اولین بار در مدت بیکاری مواد مصرف کردند (۶۵ نفر) و گروه دوم کسانی بودند که با وجود بیکاری به مدت حداقل ۶ماه، هرگز مواد مصرف نکردند (۱۳۵ نفر). دو گروه از نظر نحوه گذران اوقات فراغت با یکدیگر مقایسه گردیدند. یافتهها: نتایج آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد تعداد ساعات گپ و گفت دوستانه با افراد معتادOR= ۲/۶۰۶, CI: ۱/۶۰۰-۴/۲۴۴ , p <۰/۰۰۱)) و تعداد ساعات گپ و گفت دوستانه با افراد غیرمعتاد OR= ۱/۱۲۲, CI: ۱/۰۲۵-۱/۲۲۹ , p=۰/۰۱۳)) میتوانند پیشبینیکننده مصرف مواد در بیکاران باشند. نتیجهگیری: به نظر میرسد نظارت بر روابط افراد بیکار به پیشگیری از مصرف مواد در آنها کمک کند.
حمیرا سجادی، مروئه وامقی، سعید مدنی قهفرخی،
دوره ۹، شماره ۳۵ - ( فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی ۱۳۸۸ )
چکیده
مروئه وامقی، حمیرا سجادی، حسن رفیعی، آرش رشیدیان،
دوره ۹، شماره ۳۵ - ( فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی ۱۳۸۸ )
چکیده
مهدی حدادی، علیرضا کلدی، حمیرا سجادی، مسعود صالحی،
دوره ۱۱، شماره ۴۰ - ( فصلنامه رفاه اجتماعی ۱۳۹۰ )
چکیده
پریسا شجاعی ، حسین ملک افضلی ، مسعود کریملو، حمیرا سجادی، آمنه ستاره فروزان ، فرحناز محمدی ،
دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: در بسیاری از کشورها سیاستهای خارج بخش سلامت از نظر اثراتشان بر سلامت ارزیابی میشوند. «ارزیابی اثرات بر سلامت» روشی است که به شناسایی و پیشبینی و ارزشیابی تغییرات احتمالی، هم مثبت و هم منفی، در سلامت جمعیت تعریف شده که ناشی از سیاست یا برنامه یا اقدامی توسعهای است، کمک میکند. این تغییرات ممکن است مستقیم و فوری یا غیرمستقیم و با تأخیر باشد. مرور انتقادی: این مطالعه به روش مروری و با مرور مدلهای ارزیابی اثرات بر سلامت انجام شده است. از بین مدلهای موجود، به هشت مدل اصلی از دیدگاه بسته تا وسیع اشاره شده است. از بین هشت مدل بررسی شده، چهار مدل دیدگاه بسته و چهار مدل دیدگاه باز دارند. از نظر مراحل فرایند ارزیابی اثرات بر سلامت، نوع ابزارهای استفاده شده در این فرایند و توجه به نابرابریهای سلامت، بین این مدلها تفاوتهایی وجود دارد. بحث: با وجود تفاوت بین مدلها، در تمام آنها به اهمیت در نظر گرفتن مسائل سلامت در تصمیمگیری و برنامهریزی بخشهای خارج از سلامت اشاره شده است. در این مدلها بیان شده است که ارزیابی اثرات بر سلامت باید بر حوزههایی تمرکز کند که در آنها امکان ایجاد تغییر وجود دارد و سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان، به اجرای هرگونه پیشنهاد برای بهبود تمایل دارند.
حسین رحیمی، حمیرا سجادی،
دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: بحث دربارۀ ارتباط تبعیض جنسیتی و سلامت، موضوع تازهای نیست. نابرابری و تبعیض جنسیتی تأثیر چشمگیری بر سلامت دارد؛ لذا توجه کافی به تعیین کنندههای جنسیتی اساسی است. این تحقیق با هدف بررسی ارتباط نابرابری جنسیتی در چهار حوزۀ اقتصاد، آموزش، سیاست و سلامت با درصد شیوع HIV انجام گرفته است. روش: در این تحقیق از تحلیل ثانویه استفاده شده است. دادههای این پژوهش از دو منبع «گزارش سالانۀ مجمع اقتصاد جهانی از شاخص شکاف جنسیتی» و آمار بخش ایدز سازمان ملل متحد برداشته شده است. نمونۀ تحقیق شامل ۱۱۵ کشور از مناطق مختلف جهان است که اطلاعات آنها وجود داشت. یافتهها: نتایج به دست آمده حاکی از این است که از میان چهار زیرمقیاس شاخص شکاف جنسیتی، فقط زیرمقیاس دسترسی به آموزش و نشانگرهای آن، بهجز نشانگر نسبت خالص ثبتنام زنان در سطوح ابتدایی به مردان، ارتباط منفی معناداری با درصد شیوع HIV دارد و در این میان، نشانگر نسبت ناخالص ثبتنام زنان در تحصیلات عالیه به مردان، بیشترین همبستگی را با متغیر ملاک دارد (۳۵۱/۰- r= ).
بحث: میتوان نتیجه گرفت که دسترسی بیشتر زنان به آموزش، به ویژه تحصیلات بالاتر از ابتدایی، عامل مهمی در کاهش میزان شیوع HIV است
کبری خاوری، حمیرا سجادی، کرم حبیبپور گتابی، مهدی طالبی،
دوره ۱۳، شماره ۴۸ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: اهداف توسعۀ انسانی هزارۀ سوم اساساً شامل محورهای سلامت و عدم تبعیض و نیز برابری، بهویژه برابری جنسیتی است. هدف این تحقیق، بررسی رابطۀ ابعاد احساس نابرابریهای جنسیتی با سلامت روان زنان شاغل است.
روش: در این مطالعه، از روش همبستگی برای سنجش رابطۀ بین متغیرها استفاده شده که در آن ۲۰۲ نفر از زنان شاغل در سازمان تأمین اجتماعی شهر همدان، در سال ۱۳۹۱، بهروش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، شامل پرسشنامۀ سنجش احساس نابرابری جنسیتی و پرسشنامۀ سنجش سلامت روان GHQ و چکلیست برای جمعآوری متغیرهای جمعیتشناختی بود. بهمنظور تجزیهوتحلیل نتایج، از ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش مقدار همبستگی بین احساس نابرابری جنسیتی و سلامت روان استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد ازنظر وضعیت سلامت روان، ۶/۴۴ درصد کمترین مقدار اختلال روانی را دارند و ۱/۴۵ درصد از جامعۀ تحت بررسی به میزان زیاد و خیلی زیاد، احساس نابرابری جنسیتی را ابراز داشتند.
بحث: رابطۀ مثبت و معنیداری بین احساس نابرابری جنسیتی و سلامت روان وجود داشت؛ بهطوریکه هرچه احساس نابرابری کمتر باشد، سلامت روان افراد بهتر است.
.
مروئه وامقی، محمد رضا خدائی اردکانی ، حمیرا سجادی،
دوره ۱۳، شماره ۵۰ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه:
پیشگیری و کنترل خشونت علیه زنان در خانواده و پیامدهای فردی و اجتماعی آن مستلزم شناخت درست از وضعیت، علل و نتایج آن است. در این مقاله تلاش شده است تا براساس شواهد تحقیقی گردآوری شده تصویر مستندی از مسئلهی خشونت علیه زنان در خانواده ارائه گردد.
روش:
اطلاعات مربوط به خشونت علیه زنان از گردآوری و مرور ۶۳ مقاله به زبان فارسی و انگلیسی، حاصل از پژوهشهای انجام شده در کشور که در دورهی زمانی ۱۳۸۷-۱۳۸۰ در مجلات معتبر علمی پژوهشی داخلی و خارجی منتشر شدهاند بهدست آمده و توصیف و تحلیل شدهاند.
یافتهها:
در ایران شیوع کلی خشونت نسبت به زنان در خانواده براساس نتایج مطالعات در تهران و شهرهای دیگر کشور طیف گستردهای از ۵/۱۷تا ۶/۹۳ درصد را شامل میشود. بالاترین فراوانی انواع آزار در کل و در جمعیت عمومی مربوط به آزار روانی و کمترین آن آزار جنسی بوده است. همچنین به نظر میرسد که تعامل مجموعهای از عوامل فردی، موقعیتی، اجتماعی و فرهنگی در ایجاد خشونت نقش ایفا میکنند.
بحث:
طیف گسترده شیوع خشونت در ایران میتواند عمدتا نتیجهی روششناسی متنوع مطالعات از جمله تعاریف در حیطههای مختلف خشونت، جمعیت هدف مطالعات، ابزار جمعآوری اطلاعات و تنوع در شهرهای محل انجام مطالعات باشد.
حسن رفیعی، حسین رحیمی، مروئه وامقی، حمیرا سجادی،
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی پایایی و روایی و هنجاریابی مقیاس مواجهۀ کودک با خشونت خانگی انجام شد.
روش: جامعۀ آماری تحقیق، همۀ دانشآموزان پایۀ اول و دوم دبیرستانهای شهر تهران در سال تحصیلی ۱۳۹۱-۱۳۹۰ بودند. نمونهای به حجم ۱۲۱۲ نفر (۵۹۷ دختر) با روش نمونهگیری چندطبقهای انتخاب شد؛ سپس، مقیاس مواجهۀکودک با خشونت خانگی (ادلسون و جانسون و شین، ۲۰۰۷) به فارسی ترجمه و مادههای آن با فرهنگ ایرانی متناسب و در نمونه اجرا شد. دادهها با استفاده از آمارههای توصیفی و محاسبۀ ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی زوجی تحلیل شد.
یافتهها: بررسی ساختار عاملی، نشاندهندۀوجود هفت عامل است که عبارت است از: مواجهه با خشونت پدر علیه مادر، مواجهه با مشاجرۀوالدین، درگیرشدن کودک در خشونت والدین، مواجهه با خشونت در محله یا مدرسه، مواجهه با عوامل خطرزای خانوادگی، مواجهه با خشونت ازطریق استفاده از فناوریهای تصویری خشونتبار و خشونت بزرگسالان علیه کودک. این عوامل، درمجموع ۶۰٫۰۴ درصد کل واریانس سازه را تبیین میکنند. اجرای همزمان مقیاس مواجهۀکودک با خشونت خانگی با پرسشنامۀ مواجهه با خشونت جسمی والدین نیز حاکی از روایی همگرای پذیرفتنی این مقیاس است. همچنین، باتوجهبه ضریب آلفای بهدستآمده برای کل مقیاس (a=./۸۹) و ضریب پایایی بازآزمایی (r=./۸۶)، میتوان گفت مقیاس مواجهۀکودک با خشونت خانگی از پایایی مناسبی برخوردار است.
بحث: گونۀ فارسی مقیاس مواجهۀ کودک با خشونت خانگی، از پایایی و روایی خوبی برای سنجش مواجهۀکودکان ایرانی با خشونت خانگی برخوردار است
غلامعلی ارسلانی ، حمیرا سجادی، حسن رفیعی، کرم حبیب پور ،
دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه:
روش:
یافتهها:
بین سلامت مادران و کیفیت زندگی کل در ایران، همبستگی معنیدار و قوی و مثبتی وجود داشت. استان تهران دارای بالاترین سطح سلامت مادران و بالاترین سطح کیفیت زندگی کل بود. استان سیستان و بلوچستان نیز در پایینترین سطح سلامت مادران و پایینترین سطح کیفیت زندگی کل قرار داشت. در این پژوهش، با استفاده از شاخص کیفیت زندگی واحد اطلاعات اکونومیست و شاخص مادران سازمان بینالمللی نجات کودکان، کیفیت زندگی کل و سلامت مادران در تمام استانهای ایران در سال ۱۳۸۸ بررسی شده و با روش توکسونومی عددی، رتبهبندی استانها انجام و با استفاده از ضریب همبستگی، به بررسی ارتباط بین این دو متغیر پرداخته شده است. کیفیت زندگی بهعنوان برونداد نهایی برنامههای توسعه در نظر گرفته میشود و درنتیجه، توجه به عوامل مؤثر در کیفیت زندگی برای حفظ و ارتقای آن مورد توجه جدی میباشد. پژوهش حاضر یک مطالعۀ اکولوژیک است که رابطۀ بین سلامت مادران و کیفیت زندگی را در استانهای کشور در سال ۱۳۸۸ بررسی نموده است. بحث: با استناد به نتایج بهدست آمده از این مطالعه و نقش اساسی و انکارناپذیر سلامت مادران در کیفیت زندگی، مباحث مربوط به سلامت مادران میبایست در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای ارتقای کیفیت زندگی مدنظر قرار گیرد
سید حسین محققی کمال ، حسن رفیعی ، حمیرا سجادی، عزت اله عباسیان، مهدی رهگذر،
دوره ۱۴، شماره ۵۲ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: برآوردها و ارزیابیهای رفاه اجتماعی در ایران، تنها بر ابعاد و شاخصهای اقتصادی نظر دارد؛ بنابراین تدوین شاخصی ترکیبی که ضمن پوشش ابعاد مختلف رفاه اجتماعی، امکان تحلیل کلی و جزئی را فراهم آورد، به ارزیابی و تحلیل بهتر سیاستهای اجتماعی و رفاهی کمک میکند. هدف این مطالعه، تدوین شاخص بومی رفاه اجتماعی با ابعاد مختلف و ارزیابی روند رفاه اجتماعی با استفاده از آن است.
روش: نخست، شاخصی متناسب با شرایط، برای سنجش رفاه اجتماعی در ایران طراحی شد و سپس روند رفاه اجتماعی در ۴۴ سال اخیر از سال ۱۳۴۷تا۱۳۹۰ اندازهگیری گردید. ابعاد شاخص رفاه اجتماعی به روش دلفی انتخاب و با تحلیل عاملی اکتشافی، مناسب تشخیص داده شد. برای ترکیب ابعاد، مقادیرآن با نمرۀ Z استاندارد شد. برای آزمون تحلیل حساسیت، از جدول وزنی یکسان و تورشدار استفاده شد.
یافتهها: شیب شاخص تا اواسط دوره، کاهشی و بعد از آن افزایشی بوده است. براساس شاخص رفاه اجتماعی، بهترین و بدترین عملکرد، بهترتیب به سالهای۱۳۵۱ و ۱۳۶۸ مربوط بوده است. شاخص رفاه سن و شاخص رفاه اقتصادی، در طول سه برنامۀ توسعه، یعنی از ۱۳۶۸تا۱۳۸۲ تغییری چندان نکرده است و نمودار آنها تقریباً بر هم مماس است، اما شاخص ترکیبی رفاه اجتماعی، بهدلیل داشتن ابعاد و بیانگرهای بیشتر و متنوعتر، تغییرات رفاه اجتماعی را بهتر نشان میدهد.
بحث: بیشترین امتیاز شاخص ترکیبی رفاه اجتماعی ایران، به ابعاد عینی مربوط میشود؛ بهطوریکه شش بُعد اول به اشتغال، تأمین اجتماعی، اقتصاد، آموزش، بهداشت و مسکن اختصاص دارد. بهنظر میرسد که وضعیت نامناسب توسعهیافتگی و تأمین ناکافی نیازهای اولیه در ایران، در این انتخاب نقشی اساسی داشته است.
آرش میراب زاده ، منیر برادران افتخاری ، آمنه ستاره فروزان ، حمیرا سجادی، حسن رفیعی، مسعود کریملو ،
دوره ۱۴، شماره ۵۴ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: شیوههای سازگارانه مقابله با استرس به عنوان یکی از اجزای اصلی در ارتقاء سلامت روان مطرح میباشند. این تحقیق با رویکردی اجتماع محور به بررسی مکانیسمهای مقابله با استرس در زنان متاهل با هدف تدوین برنامه مناسب مداخلهای جهت ارتقاء سلامت روان آنها پرداخته است.
روش: طی یک پژوهش توصیفی، وضعیت روشهای مقابله با استرس در ۲۰۰ زن متاهل ۱۸-۶۵ سال ساکن در منطقه ۲۲ تهران با استفاده از پرسشنامه استاندارد شیوههای مقابله با استرس فولکمن و لازاروس به روش نمونهگیری تصادفی و با مشارکت مردم بررسی شد.
یافته ها: بیشترین روش مورد استفاده زنان در مقابله با استرس، حل مدبرانه مسئله و کمترین روش مورد استفاده، مقابله رویارو بود. استفاده از روشهای هیجان مدار از سوی نیمی از شرکت کنندگان برای مقابله با استرس به کار گرفته شد. در ضمن، میانگین استفاده از سه روش گریز-اجتناب، فاصلهگرفتن و خویشتنداری برحسب وضعیت تحصیلی و تعداد فرزند متفاوت بود.
بحث: به نظر میرسد ارائه مداخلات مناسب با رویکرد اجتماع محور در زمینه آموزش شیوههای سازگارانه مقابله با استرس، در ارتقاء سلامت روان و افزایش کیفیت زندگی موثر خواهد بود.
سجاد سجادی، رمضانعلی قادری ثانوی، علی فرهودیان، سید حسین محقق، پوریا رضا سلطانی، محمد جواد آزاد چهر،
دوره ۱۵، شماره ۵۶ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: جامعه ایران، جامعهای درحال گذر محسوب میشود که دچار چالشهای گوناگون فرهنگی و اجتماعی شده است. در این میان خانواده بهعنوان مهمترین بخش ساختار جامعه و مأمنی برای آسایش افراد، در عرض چند دهه اخیر دچار تحولات و چالشهای بسیاری شده که به دنبال خود، عدم یا تضعیف رضایت زناشویی در زوجین را در پی داشته است. لذا این پژوهش در نظر دارد تا اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر رضایت زناشویی زوجهای جوان را بررسی کند.
روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی بوده با استفاده از طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل تصادفی انجام گرفته است. تعداد شرکتکنندگان در گروه مداخله ۲۸ نفر و در گروه کنترل ۳۲ نفر بود. گروه مداخله در ۸ جلسه آموزش مهارتهای زندگی شامل خودآگاهی، حلمسئله، تصمیمگیری، ارتباطات مؤثر، روابط بینفردی، رفتار جرأتمندانه شرکت کرد و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. ابزار این مطالعه پرسشنامه زوجی ۳۵ سؤالی انریچ بود. جهت تحلیل دادهها از آمارههای توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد.
یافتهها: آموزش مهارتهای زندگی بر افزایش سطح رضایت زناشویی در زوجهای جوان تأثیر داشته است. همچنین بین میانگین گروه مداخله و کنترل در متغیرهای مورد بررسی (رضایت زناشویی، ارتباطات) تفاوت وجود داشته و آموزش مذکور تأثیری بر حل تعارض و تحریف آرمانی نداشته است.
بحث: بهمنظور افزایش رضایت زناشویی زوجهای جوان، میتوان از آموزش مهارتهای زندگی استفاده کرد. گرچه این آموزش بر تواناییهای حل تعارض و تحریف آرمانی تأثیری نداشته است، لذا بهنظر میرسد بهمنظور بهبود وضعیت در این دو توانایی، باید از بستههای آموزشی دیگر استفاده شود.
حسن رفیعی، سید حسین محققی کمال، حمیرا سجادی، عزت اله عباسیان، مهدی رهگذر،
دوره ۱۵، شماره ۵۸ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: بیانگرها و شاخصهای اندازهگیری رفاه اجتماعی، وسعت تغییرات ناشی از وضع سیاستهای اجتماعی را اندازهگیری میکنند و بنا به ضرورت شناسایی این بیانگرها، مطالعه حاضر به شناسایی این ابعاد و بیانگرهای شاخص رفاه اجتماعی میپردازد.
روش: این پژوهش با استفاده از روش دلفی با دو دور در بین ۲۵ نفر از متخصصین و صاحبنظران رفاه اجتماعی انجام شده است.
یافتهها: اشتغال (میانگین ۵۲/۹)، اقتصاد (۳۰/۹)، تأمین اجتماعی (۷۶/۸)، سلامت (۴۲/۸)، آموزش (۴۵/۷) و مسکن (۶۵/۶) مهمترین ابعاد، و میزان بیکاری (۱۴ رأی)، درصد پوشش بیمه تأمین اجتماعی (۱۰)، امید به زندگی در بدو تولد (۷)، میزان مالکیت مسکن (۷)، میزان باسوادی افراد بالاتر از ۶ سال (۶)، میزان ثبت نام در مدرسه (۵)، ضریب جینی (۵)، میزان تورم (۴) و درآمد ملی سرانه (۳) مهمترین بیانگرهای رفاه اجتماعی در ایران میباشند.
بحث: مقایسه یافتههای این پژوهش با مطالعات مشابه حاکی از در اولویت قرار داشتن ابعاد و بیانگرهای عینی و مادی رفاه اجتماعی در ایران میباشد.
اکرم مرادی، حمیرا سجادی، مروئه وامقی، سید حسین محققی کمال، غلامرضا قائد امینی،
دوره ۱۶، شماره ۶۱ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: اجماع کلی در میان دانشمندان علوم اجتماعی معاصر وجود دارد که اعتماد اجتماعی مقولهای بسیار مهم است. علاقه به موضوع اعتماد در بسیاری از رشتهها نظیر، جامعهشناسی، علوم سیاسی، اقتصاد، روانشناسی، تاریخ، فلسفه، مدیریت و سازمان و انسانشناسی در سراسر جهان دیده میشود. امروزه اعتماد اجتماعی از جمله مقولات اساسی در مطالعات اجتماعی و سیاسی معاصر و یکی از اجزاء اصلی سرمایه اجتماعی محسوب میشود. هدف مطالعه حاضر بررسی تعیینکنندههای اقتصادی-اجتماعی اعتماد در بین کودکان کار شهر تهران میباشد.
روش: مطالعه حاضر یک مطالعه همبستگی است که به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه کلیه کودکان کار ۱۳ تا ۱۸ ساله مراجعه کننده به سازمانهای مردم نهاد حمایت از حقوق کودکان تهران در سال ۱۳۹۳ بودند که ۱۰۵ نفر از ۴ مرکز حمایت از حقوق کودکان (مؤسسه ایلیا، خانه کودک شوش، خانه کودک ناصر خسرو، مرکز همه کودکان مولوی و خانه علم) بهعنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه اعتماد اجتماعی استفاده شد. پس از جمع آوری، دادهها با استفاده از نرم افزار آماری SPSSو رگرسیون چندگانه تحلیل شد.
یافتهها: میانگین وضعیت اعتماد اجتماعی کودکان ۲۴/۶۴ (در حد متوسط) با انحراف معیار ۰۸/۱۰ میباشد. همچنین از بین عوامل اقتصادی و اجتماعی مورد بررسی ( شامل سن، جنس، بعد خانوار، وضیت مسکن، محل تولد، ملیت و درآمد) تنها ملیت (ایرانی بودن در مقابل افغانی بودن) و درآمد کودکان با اعتماد اجتماعی آنها ارتباط داشت که این دو متغیر مجموعاً ۶/۲۸% از تغییرات اعتماد اجتماعی را تبیین میکند.
بحث: با در نظر گرفتن این نکته که زندگی سالم محصول داشتن تعامل اجتماعی است و اعتماد عامل کلیدی مهمی در شکلگیری تعامل است، لازم است بسترهای لازم برای حفظ و تقویت اعتماد و اعتمادسازی هر بیشتر مورد توجه مسئولان قرار گیرد. علاوه بر این، با توجه به این که کودکان کار از گروههایی هستند که مشکلات اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی بیشتری نسبت به همسالان خود دارند و با در نظر گرفتن این نکته که این کودکان میتوانند بالقوه درگیر آسیبهای اجتماعی شوند که هزینههایی را به سایر افراد جامعه نیز تحمیل کند، ارائه برنامههای مناسب برای افزایش اعتماد اجتماعی آنان میتواند هم بهعنوان راهکاری برای افزایش سلامت اجتماعی این کودکان و افزایش سلامت جامعه از طریق کاستن از آسیبهای اجتماعی مد نظر قرار گیرد.
زینب حقی، مروئه وامقی، حمیرا سجادی، غلامرضا قائد امینی هارونی، مهرداد نامداری،
دوره ۱۷، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: طیف وسیعی از کودکان و نوجوانان در جهان شاهد خشونت فیزیکی یا تهدید به اعمال آن توسط والدین خود نسبت به یکدیگر هستند. بر اساس مطالعات قبلی مواجهه کودکان و نوجوانان با خشونت خانگی، با گرایش به رفتارهای برونگرایانه و ضداجتماعی و ارتکاب رفتارهای خشونتآمیز مرتبط است. هدف مقاله حاضر پیشبینی خطرپذیری در نوجوانان شهر خرمآباد از طریق مواجهه با خشونت خانگی است.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی و تحلیلی از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل ۳۷۹ نفر دانشآموز دختر و پسر کلاسهای دهم و یازدهم مقطع متوسطه شهر خرمآباد بود که به روش نمونهگیری طبقهای و تصادفی از دبیرستانهای دو منطقه خرمآباد انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از مقیاس مواجهه کودک با خشونت خانگی و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی استفاده شد.
یافتهها: میزان شیوع مواجهه با خشونت پدر نسبت به مادر ۱۴%، مواجهه با مشاجره والدین ۹/۳۵% و خطرپذیری ۴/۷۴% بود. بین همه ابعاد مواجهه با خشونت خانگی و خطرپذیری رابطه مثبت وجود داشت. میزان مواجهه با انواع خشونت در دانشآموزان پسر بیشتر از دانشآموزان دختر است. همچنین ۱۸% از واریانس خطرپذیری توسط مواجهه با خشونت خانگی تبیین گردید.
بحث: پژوهش حاضر گویای اهمیت مواجهه با خشونت خانگی و تأثیر آن بر افزایش خطرپذیری نوجوانان است.
حمیرا سجادی، هادی عبدالله تبار، عزت الله سام آرام، علی اکبر تاج مزینانی،
دوره ۱۸، شماره ۷۰ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
۱. حمیرا سجادی؛ دکتر پزشکی اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، تهران، ایران (نویسندۀ مسئول)،
۲. هادی عبداللهتبار درزی؛ دانشجوی دکتری رفاه اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، تهران، ایران
۳. عزتالله سام آرام؛ دکتر جامعهشناس، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
۴. علیاکبر تاج مزینانی؛ دکتر سیاستگذاری اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
مقدمه: ازآنجاکه یکی از زمینههای اصلی فهم سیاست اجتماعی و بهتبع آن، سیاست سلامت، توجه به چگونگی اهتمام دولت به توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور است؛ بنابراین، میتوان روند تحول و پیشرفت آن را از خلال چگونگی تحول و پیشرفت کشورها در امر توسعه پیگرفت. این تحقیق با هدف بررسی تحولات نظام سلامت ایران در خلال برنامههای عمرانی و توسعه قبل و بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ به انجام رسیده است.
روش: تحقیق حاضر به روش تطبیقی و با تکنیک تحلیل محتوای کیفی به انجام رسیده است که مبتنی بر گردآوری دادهها از منابع معتبر مرتبط با نظام سلامت در ایران (اعم از پزشکی، بهداشت و...) و متن برنامههای عمرانی و توسعه و ارزیابیها و گزارشهای مرتبط با آنها است.
یافتهها: تفاوت اصلی برنامهریزی در دو دورۀ موردمطالعه به جهتگیری حکومتهای مستقر برمیگردد؛ در حکومت پهلوی تجدد و مدرنسازی کشور مبتنی بر دولت ـ ملتسازی مبنای تصمیمگیریها و سیاستهای کلان بوده؛ اما در حکومت جمهوری اسلامی برقراری عدالت اجتماعی مبنای سیاستگذاریهای کلان بوده و تأمین رفاه مردم نیز بخشی از تحقق این اهداف به شمار آمده است. نتیجۀ اجرای برنامههای عمرانی و توسعه تغییرات گستردهای در شاخصهای بهداشتی کشور را نشان میدهد، اما برنامههای عمرانی قبل از انقلاب نهتنها در مدرنسازی کشور ناموفق عمل کردند، بلکه به دلیل بیتوجهی به عدالت سبب افزایش نابرابری و نارضایتی در عموم مردم شدند و بعد از انقلاب نیز علیرغم تأکید برنامههای توسعۀ بر گسترش عدالت اجتماعی، در حوزۀ سلامت این امر محقق نشده است.
بحث: موفقیت در اجرای سیاستهای نظام سلامت و تحقق عدالت اجتماعی منوط به داشتن برنامههای متکی بر دادهها و برآوردهای منطقی و واقعبینانه، حرکت بهسوی برنامههای مختلط (دستوری ـ ارشادی) و انجام اصلاحات اساسی ساختاری در برنامهریزیهای اجتماعی و اقتصادی است.
مینا جهان پور، سید حسین محققی کمال، سمانه حسین زاده، حمیرا سجادی، مهدی باسخا، مهدی خزلی،
دوره ۱۸، شماره ۷۱ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
۱. مینا جهانپور
کارشناسی ارشد رفاه اجتماعی. گروه رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران،
۲. سید حسین محققی کمال
دکترای تخصصی سلامت و رفاه اجتماعی، مرکز تحقیقات مدیریت رفاه اجتماعی، گروه رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)،
۳. سمانه حسینزاده
دکترای تخصصی آمار زیستی، گروه آمار، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران
۴. حمیرا سجادی
دکترای تخصصی پزشکی اجتماعی. مرکز تحقیقات مدیریت رفاه اجتماعی، گروه رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران،
۵. مهدی باسخا
دکترای تخصصی اقتصاد سلامت، مرکز تحقیقات مدیریت رفاه اجتماعی، گروه رفاه اجتماعی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران
۶. مهدی خزلی
دکترای تخصصی آموزش و ارتقاء سلامت، مرکز تحقیقات توسعه اجتماعی و ارتقاء سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
مقدمه: با توجه به افزایش رو به رشد جمعیت سالمندان در جهان و ایران، موضوع رفاه اجتماعی و استانداردهای زندگی به عنوان یکی از شاخص های رفاه عینی مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش در نظر دارد وضعیت استانداردهای زندگی سالمندان شهر تهران را با معرفی یک ابزار جدید برآورد نموده و ارتباط آن را با تعیین کننده های اقتصادی اجتماعی بررسی نماید.
روش: این مطالعه مقطعی به روش پیمایش بر روی ۱۵۰ سالمند ساکن در شهر تهران انجام گرفته است. داده ها از طریق پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه استانداردهای زندگی، جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی و نرم افزار SPSS۲۲ انجام گرفت.
یافته ها: میانگین استانداردهای زندگی ۷۳/۶ و انحراف معیار آن ۵۳/۲ بود، که این مقدار استانداردهای زندگی در بین سالمندان شهر تهران درسطح پایین می باشد. همچنین نتایج نشان داد که، بین استانداردهای زندگی با متغیر پهنه اقتصادی – اجتماعی و متغیر وضعیت اشتغال تفاوت معنا داری وجود دارد، اما بین متغیر جنسیت و استانداردهای زندگی تفاوت معناداری مشاهده نگردید.
بحث: استانداردهای زندگی سالمندان شهر تهران در سطح بسیار پایین می باشد، با توجه به نتایج این مطالعه توصیه می شود که حوزه ها و نهاد های ذی ربط رفاه اجتماعی در جهت ارتقای استانداردهای زندگی این گروه گام بردارند.