سابقه مطالعات روشمند مربوط به فقر روستایی در کشور، در حدود چهار دهه است. با این حال هیچگونه ارزیابی دقیقی از روند این مطالعات و چگونگی پیشرفت آن در دست نیست و میتوان احتمال داد که یکی از عوامل مؤثر بر عدم توفیق برنامههای کاهش فقر روستایی در کشور کاستیها و نارساییهای مطالعات مربوط به شناسایی و تحلیل فقر روستایی باشد. در مقاله حاضر کوشش شده است که ضمن معرفی روشهای اندازهگیری و شناخت فقر و نقد دیدگاههای مربوط به چگونگی تحلیل آن، روند مطالعات فقر روستایی در کشور مورد بررسی قرار گیرد و در کنار این هدف، وضعیت موجود پدیده فقر روستایی نیز شناسانده شود. رویکرد تحقیقی اصلی در تهیه این مقاله «روند ـ پژوهی» است که از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانهای مطالعات مربوط به فقر روستایی صورت پذیرفته است. در ضمنِ بررسی این مطالعات، در مواردی نیز کوشش شده است که با استفاده از «فراتحلیل» استنباطهای تازهتری برای شناخت بهتر وضعیت فقر در جامعه روستایی کشور ارائه شود. در بخش پایانی مقاله نیز با توجه به واقعیتهای جامعه روستایی و نظام اجتماعی کشور به ارزیابی روند مطالعات فقرشناسی در نواحی روستایی مبادرت شده است.
مقدمه: عدالت از مفاهیم بنیادی زندگی اجتماعی انسان است. در این مطالعه، با استفاده از نظریۀ عدالت جان راولز، عدالت به سه متغیر آزادیهای اساسی برابر و فرصتهای اجتماعی برابر و اصل تمایز تفکیک شده و نگرش افراد به این متغیرها سنجش شده است.
روش: این تحقیق با روش پیمایشی انجام شد و واحد تحلیل آن فرد است. جامعۀ آماری را افراد ۱۸ سال و بزرگتر ساکن شهر تهران تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران ۴۲۸ نفر برای نمونه انتخاب شدند. نمونهگیری از همۀ مناطق ۲۲گانۀ شهر تهران، متناسب با حجم آنها به صورت تصادفی انجام و با استفاده از پرسشنامه و به شیوۀ مصاحبه، اطلاعات مدنظر گردآوری شد. از آزمون تی، همبستگی و رگرسیون برای بررسی دادهها استفاده شد.
یافتهها: میانگین احساس عدالت در میان پاسخگویان ۱۰/۷۹۶ بود که بیشتر از حد متوسط شاخص (۸/۳۳۵) است. بین احساس عدالت و پایگاه اجتماعی اقتصادی افراد، احساس محرومیت نسبی و میزان احساس عدالت و بین جهتگیری ارزشی افراد و میزان احساس عدالت رابطه وجود دارد. بین احساس عدالت و احساس عزت نفس همبستگی ضعیفی به دست آمد.
بحث: اگر قرار است اصول عدالت مطابق قراردادی عمومی شکل گیرد، برای برقراری احساس عدالتی متوازن در جامعه، باید همۀ افراد فارغ از پایگاه اجتماعی اقتصادی، این مقدمات و اصول و نحوۀ اجرای آن را بپذیرند.
مقدمه: در توسعۀ اجتماعی، بر ارتباط میان مشارکت و رفاه در جامعه تأکید میشود؛ بهاینمعنا که وقتی مردم احساس کنند در جامعه مشارکت دارند و ارزشمند محسوب میشوند، کیفیت زندگی، رضایتمندی و احساس رفاه آنان نیز افزایش مییابد. بهسخن دیگر، اجتماع بههمپیوستهای که در آن اعتماد و ارزشهای مشترک وجود دارد، از سلامت و آموزش بهتر برخوردار است، جرائم در آن کمتر میشود و فرصتهای شغلی و رفاه همگانی در آن بیشتر میگردد. ضمنآنکه مشارکت بهطورضمنی بر وجود مردمسالاری و میزانی مطلوب از عدالت اجتماعی نیز دلالت میکند. در این مقاله سعی شده است تا با بهرهگیری از این رویکرد، رابطۀ میان التزام به هنجارهای مشارکتی و رفاه بررسی شود.
روش: روش این تحقیق، پیمایشی است و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. حجم نمونۀ بررسیشده ۳۰۰ نفر از شهروندان تهرانی هستند که بهصورتتصادفی با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند.
یافتهها: توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب التزام به هنجارهای مشارکتی نشان میدهد که التزام ۳/۱۹ درصد پاسخگویان، کم؛ ۵/۶۴ درصد، متوسط؛ و ۲/۱۶ درصد زیاد بوده است.
بحث: نتایج بهدستآمده حاکیاز آن است که رابطۀ معنیداری بین هنجارهای مشارکتی و مؤلفههای آن (اعتماد اجتماعی، اعتماد فردی، اعتماد تعمیمیافته، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی، همیاری، حمایت اجتماعی و میزان روابط) با احساس رفاه اجتماعی وجود دارد. همچنین ضرایب رگرسیون چندمتغیری نشان میدهد که از میان متغیرهای بررسیشده، اعتماد فردی، حمایت اجتماعی، همیاری، مشارکت غیررسمی، مشارکت رسمی و میزان روابط، بهترین پیشبینیکنندهها برای التزام به هنجارهای مشارکتی است.
مقدمه: مفهوم تغییر توأم با رشد همواره به اشکال گوناگون موردتوجه اندیشمندان علوم اجتماعی بوده است ولی توجه اختصاصی به مفهوم توسعه و برنامهریزی جهت نیل به توسعهیافتگی از قرن بیستم تبدیل به هدفی ارزشمند برای اکثر کشورهای جهان شد که در راستای رسیدن به شاخصهای آن نامه ریزی توسعه صورت گرفته است این توجه از بعد از جنگ جهانی دوم و نیاز به بازسازی ویرانیهای ناشی از جنگ، همچنین استقلال کشورهای مستعمره سابق شدت بیشتری یافت. برنامهریزی ابتدا در کشور شوروی سابق انجام میشد که به دلیل موفقیتآمیز بودن آن سایر کشورها کموبیش اقدام به تدوین برنامه جامع و متمرکز (همراه با مداخله گسترده دولت در تمامی وسایل تولید کالا و خدمات) نمودند. کشور ایران با آغاز نخستین تجربه برنامهریزی در سال ۱۹۴۸ از پیشگامان این امر محسوب میشود. در این راستا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پنج برنامه توسعه به اجرا درآمده است که این تحقیق به بررسی ابعاد و مؤلفههای توسعه اجتماعی موردتوجه قرار گرفته در این برنامهها و سیر تحول و مقایسه آنها میپردازد.
روش: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و به روش تحلیل محتوای کیفی و کمی انجام گردید. با مطالعه اسنادی و مرور منابع، ابعاد و مؤلفههای اصلی و فرعی توسعه اجتماعی استخراج (هشت بعد اصلی و چهلوچهار زیرشاخه) شده و بر این اساس، متن اسناد برنامههای توسعه مورد تحلیل محتوا قرار گرفته و موادی از برنامهها که با جدول ابعاد اصلی و زیرشاخهها تطابق داشت در محیط اکسل تحلیل محتوای کمی شدند.
یافتهها: در برنامههای توسعه پنجگانه توجه مشترکی به مؤلفههای "آموزش"، «حمایت و تأمین اجتماعی»، «حفاظت از محیطزیست»، «بهرهبرداری بهینه از منابع» و «علمگستری و فناوری» و «تعدیل شکاف مناطق محروم و برخوردار»شده است.
برای مؤلفههای «عدالت جنسیتی»، «همبستگی و انسجام ملی»، «همگرایی قومی-نژادی»، «کاهش واگرایی مذهبی»، «جوانان»، « سالمندان»، «سلامت و ثبات خانواده»، «امنیت اجتماعی» یا سیاستگذاری صورت نگرفته یا سیاستها مبهم و کلی بودهاند.
بحث: با توجه به مقتضیات اجتماعی- فرهنگی جامعه ایران و روند رو به رشد آسیبهای اجتماعی، همچنین عدم دستیابی به جایگاه مناسب جهانی مبتنی بر سند چشمانداز، سیاستگذاری در برنامههای توسعه لازم است مورد بازبینی قرار گیرد و توجه بیشتر به مؤلفههای مغفول در اسناد توسعه راهگشا خواهد بود.
صفحه ۱ از ۱ |
فصلنامه رفاه اجتماعی
تهران، اوین، بلوار دانشجو، خ کودکیار، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، ساختمان فارابی
تلفن دفتر نشریه: 02171732851
وب سایت: http://refahj.uswr.ac.ir
ایمیل: refahj@uswr.ac.ir
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly
Designed & Developed by : Yektaweb