جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای آقاجانی مرسا

مریم بخشی پور، حسین آقاجانی مرساء، علی رضا کلدی، سید عباس حسینی،
دوره ۱۹، شماره ۷۴ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: آنتونی گیدنز در رابطه با اقتدار مذاکره شده در خانواده عقیده دارد «توسعه این نوع دموکراسی، دلالتهای مهمی برای پیشبرد دموکراسی همگانی دارد». دستیابی به جامعه سالم، در گرو سلامت خانواده و تحقق خانواده سالم، مشروط به داشتن رابطه‌های مطلوب اعضاء آن با یکدیگر است. ازاین‌رو سالم‌سازی روابط در خانواده، اثرات مثبتی جهت ایجاد رفاه انسانی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت. پژوهش حاضر به بررسی رابطه الگوی توزیع قدرت در خانواده و طبقه اجتماعی زنان جهت داشتن خانواده و جامعه سالم می‌پردازد.
روش: روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق‌ساخته است. جامعه آماری را زنان متأهل مناطق ۱ و ۱۹ شهر تهران تشکیل می‌دهند. داده‌های تحقیق با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای سهمیه‌ای از ۳۸۳ نفر جمع‌آوری شد.
یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان می‌دهد که ۴۶ درصد از خانواده‌های معاصر، توزیع قدرت متقارن و ۵۴ درصد از خانواده‌ها، توزیع قدرت نامتقارن مردمحور را تجربه می‌کنند. با بالارفتن طبقه اجتماعی زنان، افزایش مالکیت منابع ارزشمند و دستیابی به فرصتهای زندگی، توزیع قدرت در خانواده متقارن‌تر می‌شود؛ چنانچه زنان جامعه از منابع ارزشمندی چون تحصیلات، اشتغال، دارایی و درآمد برخوردار باشند و به فرصتهای زندگی زناشویی همانند ازدواج موفق، بهداشت و... دسترسی داشته باشند، توزیع قدرت در خانواده متقارن‌تر و دموکراتیک‌تر خواهد بود.
بحث: قدرت در خانواده معاصر، نیازمند توزیع متقارن‌تر و عادلانه‌تری است. در بسیاری از خانواده‌های معاصر، اعمال تصمیمات از راه اجبار و خشونت صورت می‌پذیرد. بنیان‌های ارزشی و هنجاری جامعه در رابطه با توزیع قدرت در خانواده معاصر و طبقه اجتماعی زنان جامعه، نیاز به بازنگری و نوسازی دارد. به جاست تا مدیران و مسؤولین جامعه در راستای داشتن خانواده‌های سالم و جامعه سالم و به‌منظور توانمندسازی زنان جامعه به‌عنوان نیمی از پیکره اجتماع، سیاست‌هایی اتخاذ کنند.
 

بی بی زهره ذبیحی مداح، آقا حسین آقاجانی مرساء،
دوره ۱۹، شماره ۷۵ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: در دهه‌های اخیر در حوزه علوم روانشناسی و پزشکی و علوم اجتماعی...مطالعات گسترده‌ای پیرامون کیفیت زندگی سالمندان صورت گرفته است؛ اما ازآن‌جهت که کیفیت زندگی و شاخصهای آن یک مفهوم پیچیده و چند سویه و مبهم است -زیرا که برای افراد مختلف اهمیت و ارزش هر یک از ابعاد مختلف زندگی متفاوت است- مشاهده تناقضها و تفاوتها و همچنین نقاط مشترک در میان پژوهشها ضرورت انجام فراتحلیل، بازنگری و ترکیب یافته‌ها، دستیابی به تحلیلی مشترک درزمینه کیفیت زندگی سالمندان و ابعاد مختلف آن را موجب شده است.
روش: این مطالعه با روش فراتحلیل در سه سطح نظریه شناختی، روش‌شناختی و نتیجه‌شناسی به کشف و آشکار کردن ارتباط منطقی عوامل تأثیرگذار و شاخصهای اصلی از طریق مطالعه تطبیقی بیست مقاله (علمی-پژوهشی) با روش سنجش اندازه اثر عوامل و متغیرهای مستقل در جهت دستیابی به نتایج جدید و جامع‌تر و رفع چالشها در آینده و بهبود کیفیت زندگی سالمندان بوده است.
یافته‌ها: در پاسخ به پرسش اصلی مطالعه حاضر سه شاخص اجتماعی، فرهنگی و متغیرهای جمعیتی مرتبط با متغیرهای مستقل، آموزش مثبت‌نگری و امید به زندگی (۸۳ درصد) مشارکت اجتماعی غیرنهادی (۷۷ درصد) سلامت جسمی و روانی (۷۵ درصد) و نگرشهای مذهبی و دینداری (۷۶ درصد) مشخص شد که شدت تأثیر در حد بالایی است. حمایت اجتماعی، همبستگی اجتماعی و رضایت از زندگی و عوامل زمینه‌ای (دموگرافیگ) به‌طور خاص سن و تحصیلات در حد متوسط تأثیرگذار بوده است.
بحث: به‌طورکلی توجه به ابعاد عینی کیفیت زندگی در بیشتر پژوهشها مورد غفلت قرار گرفته است و در صورت توجه و تمایز بین شاخصهای عینی و ذهنی کیفیت زندگی سالمندان در نتیجه‌گیریها به طور مجزا شاخصهای عینی و ذهنی بررسی نشده است.


 

حمیدرضا عاطفی فر، حسین آقاجانی مرسا، علیرضا محسنی تبریزی،
دوره ۲۲، شماره ۸۵ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده

 مقدمه: رفتارهای پرخطر ذیل مسائل اجتماعی، در همه جوامع و در گروههای سنی ‌و جنسی مختلف دارای رشد تصاعدی بوده است. این رفتارها عمدی بوده و فرد، کنترل چندانی بر عوارض احتمالی آن ندارد؛ مانند مصرف سیگار، الکل، مواد مخدر، داروهای روان‌گردان و انجام رفتارهای زودهنگام جنسی. هدف از این مطالعه، تحلیل راهبردهای مراقبت و پیشگیری خانواده‌محور از مواجهه با رفتارهای پرخطر است.
روش: این پژوهش دارای پارادایم تفسیری بوده و از حیث مبنا، پژوهشی کیفی است. تکنیک گردآوری داده‌ها، مصاحبه عمیق نیمه‌ساختاریافته است. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها و به‌منظور دست‌یابی به نظریه نهایی از روش نظریه زمینه‌ای، با روند کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. مشارکت‌کنندگان مشتمل بر خانواده‌های تبریزی بوده که از طریق نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شده و با مشارکت ۲۶ خانواده، اشباع نظری حاصل شد.
یافته‌ها: خانواده‌ها در تلاشی مستمر و بی‌وقفه برای مراقبت از فرزندان هستند تا کودکان به‌دوراز آسیبها، پرورش ‌یافته و گرفتار رفتارهای پرخطر نشوند. خانواده‌هـا برای مراقبت از بروز رفتارهای پرخطر از الگوی سه‌گانه ذیل تبعیت می‌کنند: ۱- راهبرد مراقبتی ناکارآمد (فاقد راهبرد مؤثر)؛ ۲- راهبرد مراقبتی دفعتی؛ ۳- راهبرد مراقبتی فرایندی.
بحث: راهبردهای مراقبتی تحت‌تأثیر افکار، نگرشها و تجاربِ تمام اعضای خانواده، خلق، پرورده و متکامل می‌شوند. در خانواده‌هایی که برای مقابله با مسائل مهم و مدت‌دار مانند رفتارهای پرخطر توان تصمیم‌گیری نباشد، راهبردی نیز خلق نخواهد شد. راهبردهای مراقبتی کارآمد در اثر آموزش و جامعه‌پذیری شکل می‌گیرند.
 

هدی بیات، منصور وثوقی، حسین آقاجانی مرسا،
دوره ۲۴، شماره ۹۵ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: هدف پژوهش حاضر آن است که کار افراد داوطلب در سازمانهای غیردولتی حامی کودکان کار و خیابان در شهر تهران را شناسایی و علل جامعهشناختی، شرایط فرهنگی و باورهای سوقدهنده افراد به کار داوطلبانه در این حوزه را مطالعه کند. ازاینرو، کنکاش در مقاصد، کارایی، پیشینه فرهنگی، آرمانهای ذهنی و علل اقبال به کودکان کار و خیابان میتواند به روشنشدن علل جلب افراد به مشارکت اجتماعی و بهرهگیری از سرمایه انسانی و فرهنگی ایشان منجر شود.
 روش: این مطالعه با اتکا به روش کیفی نظریه زمینهای، تکنیکهای مصاحبه نیمهساختاریافته و مشاهده به تحلیلی جامعهشناختی از موضوع مطالعه پرداخته است. ۲۲ مصاحبه از طریق نمونهگیری هدفمند با استراتژیی نمونهگیری نظری انجام شد. کدگذاری دادههای حاصل از مصاحبه با بهره از نرمافزار مکس کیودی در سه مرحله (باز، محوری، گزینشی) انجام شد و در آخر با رسیدن به اشباع نظری و کسب تنوع کافی، نمونهگیری پایان یافت.
یافتهها: در این پژوهش، تعداد ۱۷۶۱ کد به دست آمد و درنهایت به ۵۷ مقوله تقلیل پیدا کرد. مقولههای اصلی شامل «خلق هویتی تازه، پذیرش اجتماعی، پاسخ به دغدغهمندی اجتماعی، کارآمدی و مفیدبودن، جبران کاستی دولت، عضویت داوطلبانه» حول مرکز «پدیده داوطلبی» و طی یک مدل پارادایمی شامل «شرایط علی»، «پدیده»، «زمینه»، «شرایط مداخلهگر»، «پیامدها» شکل گرفته است.
 بحث: کار داوطلبانه در سازمانهای غیردولتی حامی کودکان کار و خیابان، پدیدهای چندوجهی است که تحتتأثیر عوامل مختلفی چون ابعاد ساختاری- اجتماعی، عوامل فردی، عوامل مذهبی و عوامل خانوادگی قرار میگیرد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb