جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای شیخ بیگلو

اصغر ضرابی، رعنا شیخ بیگلو،
دوره ۱۱، شماره ۴۲ - ( فصلنامه رفاه اجتماعی ۱۳۹۰ )
چکیده


رعنا شیخ بیگلو، مسعود تقوایی، حمیدرضا وارثی،
دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: سنجش سطح توسعه‌یافتگی واحدهای منطقه‌ای در هر کشور امری مهم و اساسی در زمینه برنامه‌ریزی منطقه‌ای و سیاست‌گذاری توسعه به شمار می‌رود که در عین حال، عاملی کلیدی برای تخصیص منابع مختلف نیز محسوب می‌شود؛ زیرا در نتیجه تحلیل فضایی توسعه، نابرابری‌ها و میزان محرومیت نواحی مختلف مشخص می‌گردد و اولویت اقدامات برای ارتقای سطح زندگی را معلوم می‌دارد. روش: برای تعیین میزان توسعه‌یافتگی و رتبه‌بندی مناطق لازم است شاخص‌های متعدد اقتصادی، اجتماعی، زیربنایی و غیره مورد بررسی قرار گیرد؛ زیرا در اغلب موارد، عدم تعادل‌های بین منطقه‌ای و درون منطقه‌ای از این شاخص‌ها ناشی می‌شوند. در این راستا، به‌کارگیری روش‌های تصمیم‌گیری چند شاخصه (MCDM) می‌تواند در یکپاچه نمودن فرآیند ارزیابی شاخص‌های مختلف راهگشا باشد. یافته‌ها: هدف از پژوهش حاضر، تعیین سطح توسعه‌یافتگی شهرستان‌های کشور و شناسایی نابرابری‌های منطقه‌ای می‌باشد. بدین منظور، تعداد ۵۴ شاخص مربوط به جنبه‌های مختلف توسعه تدوین گردید. سپس، وزن شاخص‌ها و میزان توسعه یافتگی شهرستان‌ها با استفاده از روش LINMAP و بهره‌گیری از نرم‌افزار Matlab تعیین شد و درنهایت، از نظر سطح توسعه، شهرستان‌ها به پنج گروه تقسیم شدند. نتایج: نتایج مطالعه نشان می‌دهد که ایران با مشکل نابرابری‌های منطقه‌ای مواجه است؛ به‌طوری‌که از میان ۳۳۶ شهرستان کشور، ۷۷ شهرستان در گروه نسبتاً محروم و محروم قرار می‌گیرند. شایان ذکر است که اغلب مناطق محروم و توسعه نیافته در قسمت جنوب شرق ایران متمرکز شده‌اند. این مناطق نیازمند بذل توجه کافی و اتخاذ تصمیمات ویژه برای رفع محرومیت‌های موجود می‌باشند و به عنوان اولویت اول برنامه‌ریزی توسعه پیشنهاد می‌شوند.

 


رعنا شیخ بیگلو،
دوره ۱۶، شماره ۶۲ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: در ایران، تعداد مرگ‌ومیر ناشی از تصادفهای جاده‌ای در یک سال، معادل جمعیت یک یا چند شهر کوچک است. در این حوادث، علاوه بر ازدست‌رفتن تعداد زیادی از جمعیت و بروز مصدومیتها و معلولیتهای جسمی برای تعداد زیادی از افراد، پیامدهای منفی اقتصادی، اجتماعی و روانی متعدد دیگری نیز ایجاد می‌شود. با توجه به فراوانی و شدت حوادثی که در تجربه سیستم حمل‌ونقل جاده‌ای ایران ثبت شده است، پژوهش حاضر به بررسی اثر شاخصهای توسعه حمل‌ونقل بر فراوانی صدمات ترافیک جاده‌ای استانهای کشور پرداخته است.

روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و در زمره مطالعات کاربردی است که به بررسی وضعیت استانهای کشور ازنظر شاخصهای حمل‌ونقل با استفاده از روش شاخص ترکیبی توسعه و محرومیت پرداخته و اثر این شاخصها را بر متغیرهای حوادث جاده‌ای شامل تعداد مرگ‌ومیر و تعداد مصدومان ناشی از تصادف رانندگی را با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره بررسی کرده است.

یافته‌ها: ازنظر شاخصهای توسعه حمل‌ونقل جاده‌ای، استانهای تهران، اصفهان و مازندران وضعیت بهتری نسبت به سایر استانها دارند و اردبیل، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی از مطلوبیت کمتری برخوردارند. بیش از ۵۰% تغییرات متغیر «تعداد مرگ‌ومیر» و بیش از ۸۵% تغییرات «تعداد مصدومان» ناشی از تصادفهای رانندگی از طریق ترکیب خطی شاخصهای مورد مطالعه تبیین شده است؛ همچنین در آن دسته از استانهای کشور که با تقاضای سفر بیشتری مواجه هستند، شاخص ایمنی در سطح پایین‌تری قرار دارد.

بحث: بر اساس یافته‌های پژوهش، شاخصهای مربوط به تقاضای سفر مانند «حمل‌ونقل مسافر و کالا» و «شرکتها و مؤسسات حمل‌ونقل» و «ایمنی» تأثیر معنی‌داری بر تعداد مرگ‌ومیر و مصدومان ناشی از حوادث و تصادفهای رانندگی دارند. درواقع، هرچه میزان تقاضای سفر بیشتر باشد، افزایش رفتارهای ترافیکی مخاطره‌آمیز رانندگان ازیک‌طرف و کیفیت پایین ایمنی راه و جاده از طرف دیگر در افزایش وقوع سوانح و صدمات ترافیک جاده‌ای مؤثر هستند.


رعنا شیخ بیگلو، زهرا سلطانی،
دوره ۲۰، شماره ۷۷ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: مهاجرت روستا-‌شهری یکی از ویژگیهای معمول نواحی روستایی کشورهای درحال‌توسعه ازجمله ایران است. کلان‌شهرها به‌عنوان مکان تمرکز جمعیت، سرمایه، امکانات و خدمات همواره کانونهای اصلی جذب مهاجران روستا-‌شهری بوده‌اند. تبیین اثرات و پیامدهای مهاجرت بر مهاجران در قالب رضایتمندی از زندگی در شهر، چشم‌اندازی از احتمال ادامه سکونت در شهر یا تغییر مکان مجدد مهاجران به دست دهد که در پس‌زمینه آن، مسائل اصلی محیط‌های روستایی در دفع جمعیت نیز قابل استنتاج است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-‌تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق، سرپرستان آن دسته خانوارهایی است که در آخرین تحرک مکانی خود جهت اقامت دائم از نقاط روستایی به شهر اصفهان مهاجرت کرده‌اند. داده‌های موردنیاز تحقیق از طریق پرسشنامه گردآوری شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمونهای آماری t تک‌نمونه‌ای، رگرسیون چندگانه، t دو نمونه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون و بهره‌گیری از نرم‌افزار SPSS صورت گرفت.
یافته‌ها: رضایتمندی کلی مهاجران از انجام مهاجرت بالا است. رضایت از کیفیت زندگی، وضعیت شغلی و هزینه-درآمد خانوار بالاتر از حد متوسط است. رضایت از کیفیت زندگی و وضعیت شغلی اثر مثبتی بر رضایتمندی از مهاجرت دارند. میانگین رضایتمندی مهاجرانِ درون استانی و برون‌استانی تفاوت معناداری با هم ندارد. سطح رضایتمندی از وضعیت شغلی و هزینه-درآمد خانوار در سنین بالاتر، کمتر است. بین مدت اقامت پاسخگویان در شهر و ابعاد سه‌گانه رضایتمندی رابطه‌ای وجود ندارد.
بحث: احساس رضایتمندی از زندگی برای همه افراد جامعه ازجمله جمعیت مهاجر، به‌خودی‌خود امری مطلوب و یکی از اهداف غایی همه برنامه‌ریزیهاست. ولیکن، نکته مهم این است که سیاستگذاریها و برنامه‌ریزیها باید به‌گونه‌ای باشد که عوامل زمینه‌ساز رضایتمندی، در نواحی روستایی نیز ایجاد و توسعه یابند. در غیر این صورت، با مهاجرت جمعیت روستایی، بر مسائل و مشکلات روستاهای مهاجرفرست و شهرهای مهاجرپذیر افزوده خواهد شد.
 

رامین البرزی، رعنا شیخ بیگلو، سعیدرضا اکبریان رونیزی،
دوره ۲۳، شماره ۸۸ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: رفاه ذهنی مؤلفه­ ذهنی کیفیت زندگی است. افرادی که رفاه ذهنی بالاتری دارند، انتظار می­رود نسبت به محیط پیرامون و به ویژه، مکان سکونت خود حس خوب و مثبتی داشته باشند، بررسی رابطه­ی بین رفاه ذهنی و وفاداری به مکان به ویژه برای نواحی روستایی ایران که بخش عمده­ای از جمعیت خود را از دست داده­اند، حائز اهمیت بسیاری است.
روش: پژوهش حاضر در زمره­ی تحقیقات کاربردی با رویکرد توصیفی- تحلیل است. داده­های مورد نیاز تحقیق عمدتاً از طریق تکمیل پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه­ی آماری این تحقیق به لحاظ مکانی، نقاط روستایی دارای حداقل ۱۰۰ نفر جمعیت واقع در دهستان دشت ارژن، و واحد تحلیل، ساکنان ۱۸ ساله و بزرگتر می­باشد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون­های آماری T تک­نمونه­ای، تحلیل واریانس یکطرفه، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب اتا و نرم­افزار SPSS استفاده شده است.
یافته­ها: سطح وفاداری به مکان و رفاه ذهنی بالاتر از سطح متوسط است؛ بین روستاهای مورد مطالعه از نظر سطح رفاه ذهنی و وفاداری به مکان تفاوت معناداری وجود ندارد؛ در سطح اطمینان ۹۵ درصد، بین رفاه ذهنی و وفاداری به مکان رابطه­ی مثبت و معناداری وجود دارد. بین رفاه ذهنی و متغیرهای وضعیت تأهل، سابقه­ی مهاجرت خویشاوندان، سن و مدت اقامت در روستا رابطه­ی معناداری وجود دارد. رابطه­ی بین وفاداری به مکان و متغیرهای وضعیت تأهل، سابقه­ی مهاجرت خویشاوندان، سن و مدت اقامت در روستا نیز معنادار می­باشد.
بحث: رفاه ذهنی در کنار رفاه عینی و برخی عوامل دیگر می­تواند تبیین کننده­ی وفاداری افراد و خانوارها به سکونتگاه­هایشان باشد. نتایج به دست آمده می­تواند برای سیاستگذاران و برنامه­ریزان روستایی در جهت اتخاذ تدابیر مناسب جهت توسعه­ی پایدار جوامع روستایی کشور قابل استفاده باشد.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb