مقدمه: ایران سومین کشور دارای منابع نفت در دنیا است و با وجود این ثروت طبیعی شرایط اقتصادی آن در مقایسه با بسیاری از کشورهای فاقد منابع طبیعی، نامطلوبتر است، بهطوریکه به نظر میرسد اصطلاح نفرین منابع [1] در مورد ایران مصداق یافته است. روش: این مقاله با استفاده از روش [2] ARDL به بررسی وجود رابطه بین وفور منابع طبیعی و فقر در دوره زمانی1360 تا 1387 میپردازد. یافتهها: وفور منابع معدنی از طریق چندین سازوکار مختلف سبب لطمه زدن به فقرا میشود. این سازوکارها عبارتند از بیثباتی در قیمت منابع اولیه صادراتی، افزایش در نابرابری، کاهش نرخ رشد، حاکمیت و ساختار سیاسی، بیماری هلندی و جنگ داخلی. یافتههای این مقاله نشان میدهد که نمیتوان وجود فقر را به وفور منابع طبیعی نسبت داد. نتایج: پژوهشهایی که متغیر وفور (ذخایر اثبات شده سرانه نفتی) را بهکار بردهاند؛ با وجود مشاهده فقر و نابرابری در کشورهای غنی از منابع طبیعی (به ویژه کشورهای برخوردار از منابع معدنی کانونی) رابطه بین فقر و نابرابری و وجود منابع طبیعی را تایید نمیکنند. این پژوهشها اشاره دارند که این نهادها هستند که ثروت را به جای آن که به موهبت تبدیل کنند؛ به نفرین تبدیل کردهاند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |