دوره 25، شماره 98 - ( 7-1404 )                   جلد 25 شماره 98 صفحات 66-37 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Masoudi H, Ghorbani A. (2025). Ranking of Iran's Provinces Based on Macro Employment and Entrepreneurship Indicators: A Cluster Analysis. refahj. 25(98), : 2 doi:10.32598/refahj.25.98.4635.1
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4424-fa.html
مسعودی حمید، قربانی علیرضا.(1404). رتبه‌بندی و خوشه‌بندی استانهای ایران بر پایه شاخصهای اشتغال و کارآفرینی: تحلیل نابرابری اقتصادی رفاه اجتماعی 25 (98) :66-37 10.32598/refahj.25.98.4635.1

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4424-fa.html


متن کامل [PDF 832 kb]   (519 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (689 مشاهده)
متن کامل:   (108 مشاهده)
مقدمه
بیکاری و اشتغال ناقص از بزرگترین چالشهای اقتصادی در بسیاری از کشورها محسوب میشوند. ازاینرو، یکی از اولویتهای اصلی هر دولتی، کاهش این معضل اقتصادی است. بیکاری بهعنوان پدیدهای مخرب در این زمینه، موجب نگرانیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میشود. جوامعی با نرخ بیکاری بالا، علاوه بر هدررفتن منابع انسانی، با مشکلات متعددی مواجه میشوند که بهمنظور کاهش بیکاری و ایجاد فرصتهای شغلی جدید، نیاز به منابع مالی قابلتوجهی دارند (سعیدی، 2013؛ زکی، 2020). اهمیت موضوع بیکاری و آثار و تبعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن سبب شده است که سیاستهای اشتغالزا در خصوص مبارزه با بیکاری، در بیشتر کشورهای جهان موردتوجه قرار گیرد. بیکاری یکی از مسائل مهم در ایران است و اقتصاد ایران همواره با این مشکل مواجه بوده است (دلانگیزان، 2013).
نیروی کار نقش حیاتی در رشد اقتصادی ایفا میکند و این تأثیر مطابق با انتظارات نظری، مثبت ارزیابی میشود. ازاینرو، رشد اشتغال و سیاستهای اشتغالزا، علاوه بر اینکه بهعنوان پیامد رشد اقتصادی باشند، خود عاملی برای افزایش آن نیز محسوب میشوند، زیرا اشتغال بیشتر به افزایش تولید منجر خواهد شد (کریمیمقدم و همکاران، 2018). همچنین درآمد خانوارها بهبود مییابد. اشتغالزایی در مناطق کمتر توسعهیافته به توزیع عادلانهتر درآمد و کاهش فقر کمک میکند. شکوفایی اقتصادی و سطح استاندارد زندگی در همه کشورها تابعی از میزان تولید ملی آن کشور است. هرچه کارآفرینی و فعالیتهای اقتصادی افراد جامعه بیشتر باشد، تولید ملی و شکوفایی اقتصادی نیز بیشتر خواهد بود. با توجه به اهمیت کارآفرینی و سابقه درخشان کارآفرینان در توسعه کشورها، زمینهسازی برای فعالیت کارآفرینان در جوامع درحالتوسعه همچون ایران اهمیت بالایی دارد (نجفی و همکاران، 2020).
در آغاز قرن 21، توسعه برخی از استانهای کشور با مشکلات و چالشهای متعددی روبهرو شده است، چراکه سیاستها و راهبردهای پیشین درزمینه توسعه این مناطق ضمن اتلاف منابع، نتوانستهاند مشکلاتی چون فقر، بیکاری، بهداشت و پایداری محیطزیست، ناامنی و ناهنجاریهای اجتماعی را بهخوبی مدیریت کنند، بهگونهای که مقابله با این پدیده و ایجاد اشتغال به یکی از اولویتهای سیاستگذاری کشور تبدیل شده است (جانی، 2020؛ ابوالحسنی و صمدی، 2021).
از طرفی، با وجود بیکاری وسیع در کشور، بخش زیادی از نیروی فعال کشور که میتواند در رشد تولید ملی و توسعه اقتصادی کشور مؤثر باشد، عملاً راکد مانده و به هدر میرود که این مسئله، علاوه بر مسائل و مشکلات اقتصادی، آثار و تبعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را نیز به دنبال دارد. شناسایی عوامل مؤثر بر بیکاری و دست یافتن به راهحلی برای کاهش آن، یکی از نکات موردتوجه دولتمردان و سیاستگذاران است (دلانگیزان، 2013).
همچنین، بیکاری علاوه بر ایجاد مشکلات اقتصادی برای افراد، تبعات اجتماعی و روانی بسیاری به دنبال دارد. از بین رفتن میلیونها شغل تولیدی با درآمد بالا و ایجاد مشاغل کمدرآمد در بخشهای خدمات و خردهفروشی، بهویژه در کشورهای خاورمیانه، بهطور قابلملاحظهای افزایش یافته است. رشد فناوری، با کاهش تقاضا برای نیروی کار کممهارت و افزایش نیاز به نیروی ماهر، موجب اختلاف دستمزد بین این دو گروه شده و بر متغیرهایی همچون رشد اقتصادی، اشتغال و توزیع درآمد اثرگذار بوده است (ابوالحسنی و صمدی، 2021).
به دلیل اینکه بیشترین متقاضیان بازار کار از جوانان هستند، ناکامی در ایجاد اشتغال برای این گروه، باعث کاهش انگیزه و افزایش نارضایتی در میان آنان میشود. این امر، با افزایش فشار اقتصادی و نارضایتیهای عمومی، ممکن است به تضعیف ثبات و مشروعیت حاکمیت منجر شود. همچنین، تجربه نابرابریهای منطقهای و تبعیضهای فضایی که پیرامون نسبت به مرکز دارند، بهویژه در مناطقی با تنوع قومی، تهدیدی برای امنیت ملی محسوب میشود (زکی، 2020).
انفجار جمعیت در اواخر دهه 1350 و اوایل دهه 1360 و درنتیجه جوانشدن ساختار جمعیت، تأثیر شایانی بر بازار کار ایران داشته است؛ بهطوریکه رشد جمعیت ایران در این دوره به حدود 4 درصد رسید. تغییر ساختار جمعیت و افزایش جوانان جویای کار، لزوم توجه به ایجاد اشتغال و بهبود بازار کار را دوچندان کرده است (باصری، 2014).
توزیع نابرابر منابع و ظرفیتهای اقتصادی در مناطق مختلف، نیاز به شناخت امکانات و منابع کشور را برجستهتر کرده است (جوانشیری، 2017). میزان اشتغال و بیکاری در هر کشور و توزیع آنها در مناطق مختلف، میتواند بهعنوان معیاری برای سنجش توسعهیافتگی یا عدم توسعهیافتگی آن مناطق در نظر گرفته شود (تودارو و اسمیت[1]، 2011). در بسیاری از کشورها، نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی میان مناطق مختلف منجر به تفاوتهای قابلتوجه در نرخ بیکاری و اشتغال شده و سیاستگذاران را وادار به استفاده از ابزارهای تحلیل چندمتغیره برای شناسایی این تفاوتها و تعیین الگوهای مشترک بین مناطق مختلف کرده است و به همین دلیل، شناخت دقیق وضعیت آن در استانهای مختلف میتواند در سیاستگذاریهای منطقهای و ملی مؤثر باشد.
درنهایت، نتایج مطالعات حاکی از آن است که میزان اشتغال و بیکاری در استانهای مختلف کشور تفاوتهای قابلتوجهی دارند؛ بهطوریکه مناطق مرکزی و توسعهیافتهتر از نرخ اشتغال بالاتر و بیکاری پایینتری برخوردارند، درحالیکه مناطق مرزی و کمتر توسعهیافته با نرخ بیکاری بالا و فرصتهای شغلی محدود مواجه هستند که این تفاوتها عمدتاً به نابرابریهای آموزشی، سرمایهگذاری و زیرساختهای اقتصادی نسبت داده میشود (تمیزیفر و همکاران، 2020).
یکی از روشهای مؤثر برای بررسی تفاوتها و شباهتهای ساختاری میان مناطق مختلف، استفاده از تحلیل خوشهای است. این تحلیل با شناسایی گروههای مشابه، امکان برنامهریزی و سیاستگذاری متناسب با ویژگیهای هر گروه را فراهم میآورد و به تصمیمگیران کمک میکند که به جای سیاستهای یکسان، راهبردهای اختصاصی برای هر دسته از استانها طراحی کنند. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این پژوهش ارائه تحلیل خوشهای از وضعیت اشتغال و بیکاری استانهای کشور و شناسایی شباهتها و تفاوتهای بین آنهاست. این تحلیل میتواند به سیاستگذاران در تعیین نیازها و فرصتهای اقتصادی هر استان کمک کند و راهکارهای مؤثری برای کاهش بیکاری و بهبود وضعیت اشتغال در سطح کشور ارائه دهد.
مرور ادبیات تجربی و نظری
در پژوهشهای پیشین انجامشده در این زمینه با تأکید بر تأثیر عوامل ذهنی مؤثر بر اشتغال، ابعاد مختلفی موردبررسی قرار گرفته است. بهطوریکه عوامل فردی مانند سن، جنسیت، تجربه کاری، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات و نوع فعالیت را دارای تأثیر معناداری بر اشتغال غیررسمی دانسته و به این نتیجه رسیدهاند که افزایش سن، افزایش تحصیلات و متأهلبودن احتمال اشتغال غیررسمی را کاهش میدهند (کریمیمقدم و همکاران، 2018؛ مارتین و روس[2]، 2020).
همچنین جوانان جویای کار به دلیل شرایط علی ازجمله ضعف نهادی-مدیریتی، عدم نظاممندی برای ایجاد شغل، جنسیتزدگی، شرایط زمینهای از قبیل محدودیتهای خانوادگی، کیفیت پایین سرمایه انسانی و شرایط مداخلهگری همچون ارزشگذاری نادرست شغلی و دافعه روستایی، با دوگانه بیکاری ساختاری و اشتغالپذیری پایین مواجه هستند (رزاقی نصرآباد، 2021).
شناخت ذهنی در مورد عوامل تعیینکننده اشتغال، ازجمله سوابق تحصیلی و ارتباطات شخصی، بر رضایت شغلی تأثیر قابلتوجهی دارد (جو[3]، 2013). همچنین رفتارهای شغلی فعال میتواند اثرات فقدان صلاحیت رسمی را کاهش دهد و بر نقش آژانس فردی در پیشرفت شغلی تأکید کند (گایل و همکاران[4]، 2022). عواملی مانند رشته اصلی، تجربه شغلی و مشاوره شغلی بهطور قابلتوجهی بر نتایج اشتغال برای فارغالتحصیلان کالج تأثیر میگذارند (کیم[5]، 2023). همچنین هماهنگی مهارتهای حفظشده با الزامات شغلی برای افزایش رضایت شغلی و موفقیت کلی اشتغال ضروری است (کیم، 2023).
در پژوهشهای پیشین، عوامل عینی همچون آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در ارتباط با اشتغال و کارآفرینی موردبررسی قرار گرفته است. در پژوهشی، مهمترین چالشها و بازدارندههای دانشآموختگان کشاورزی درزمینه اشتغال را نداشتن آشنایی کافی با کارآفرینی در دوران تحصیل میداند (مهدوی، 2017). همچنین پژوهشی در ایران نشان داده است که بین نرخ اشتغال و نابرابری آموزشی رابطه منفی و معنادار وجود دارد و در همه استانهای کشور با کاهش ضریب جینی آموزشی، نرخ اشتغال افزایش یافته است (کریمیمقدم و همکاران، 2018).
برای فارغالتحصیلان دانشگاهی، عواملی مانند رشته اصلی، برنامههای تجربه شغلی و مشاوره شغلی بهطور قابلتوجهی بر نتایج اشتغال تأثیر میگذارند (کیم، 2023). همچنین بین وضعیت اشتغال دانشآموختگان شهری و روستایی تفاوت معنیداری وجود دارد (بابایی، 2021). از سوی دیگر، پژوهشهای مرتبط با اشتغالپذیری، بهویژه در حوزه علوم انسانی، نشان میدهد که تقویت مهارتهای شغلی و ارتباط نظاممند دانشگاه با جامعه میتواند نقشی کلیدی در بهبود شاخصهای کلان اشتغال و کارآفرینی در استانهای مختلف ایفا کند (مسعودی و همکاران، 2024).
شرایط اقتصادی، ازجمله دسترسی به سرمایه برای کسبوکارهای کوچک، نوع شغل و وضعیت اقتصادی-اجتماعی با رضایت شغلی و سطح دستمزد مرتبط هستند و بر نتایج کلی اشتغال تأثیر میگذارند (تیسل و بومباردیه[6]، 2001). همچنین در نتایج پژوهشی، بین اعتبارات خرد دولتی با ابعاد اقتصادی کارآفرینی و اشتغال پایدار، رابطه معنیدار مستقیم و مثبت وجود دارد (عبدی و همکاران، 2021).
در پژوهشی دیگر، شاخص قیمت تأثیر منفی و تولید سرانه تأثیر مثبت بر اشتغال استانها دارد، اما تأثیر دستمزد حقیقی بر اشتغال معنیدار نیست (جانی، 2020). مهمترین و کلیدیترین عاملی که میتواند در اشتغال و رفاه کشور اثرگذار باشد، مفهوم سرمایهگذاری است (اوجاقی و همکاران، 2024). در ساخت توابع زیان اجتماعی و همچنین شاخص فلاکت، وزن بیکاری بیش از تورم بوده است (خورسندی، 2016). همچنین رونق صادراتی در هر دو دوره کوتاهمدت و بلندمدت بر نرخ بیکاری تأثیر منفی و معنیداری داشته است (شهبازی، 2014). صنعت گردشگری تأثیر معناداری بر ایجاد فرصتهای شغلی، افزایش رفاه اجتماعی و کاهش فقر دارد (دستنشان، 2019). همچنین گردشگری دارای تأثیر معنیدار فضایی بر اشتغال بوده و توسعه آن علاوه بر اینکه اشتغال را در استانهای هدف افزایش میدهد، بلکه منجر به افزایش اشتغال در استانهای مجاور نیز میشود (جانی، 2020).
از حیث اجتماعی، ارتباطات اجتماعی در تعیین شدت جستجوی شغل و احتمال اشتغال بسیار مهم هستند (ووکلیچ[7]، 2008). همچنین پنج بعد از ابعاد هفتگانه سرمایه اجتماعی، یعنی ارزشهای اجتماعی، عضویت در شبکههای اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تبادل دانش، تأثیر مثبت و معنیداری بر اشتغالپذیری داشته است (غلامی و همکاران، 2018). اشتغال یا عدم اشتغال افراد تا حد زیادی به شبکه روابط اجتماعی افراد وابسته است (نوذری و کریمی، 2017). همچنین شبکه روابط اجتماعی با وضعیت شغلی افراد دارای رابطهای مثبت است و در این میان نقش تعاملات اجتماعی بیش از ساختار، حمایتها و روابط رسمی و غیررسمی است (اعظمآزاده و دهقان دهنوی، 2009).
عواملی مانند استقلال شغلی و شرایط کار اصلاحشده میتوانند ناتوانی درد مزمن را پیشبینی کنند که بهنوبه خود بر ثبات اشتغال تأثیر میگذارد (تیسل و بومباردیه، 2001). دسترسی به سیستمهای حمایت اجتماعی میتواند اثرات نامطلوب بیکاری بر سلامت روان را کاهش دهد که نشاندهنده ارتباط قوی بین وضعیت اشتغال و سلامت روانی است (نی[8]، 2024).
الگوهای فضایی بیکاری با بیکاری تحصیلکردگان متفاوت است و پایداری این الگوها طی زمان باعث تقویت فرایندهای ناموزون مهاجرت و توسعه شده و برداشت مردم از آن را سیاسی ساخته است و تداوم این وضعیت از دیدگاه جغرافیای سیاسی، چالش بزرگی برای حاکمیت و دولتمردان است (زکی، 2020). در چین، شرکتهای دولتی چسبندگی هزینه نیروی کار را تحتتأثیر ارتباطات سیاسی نشان میدهند و تأیید میکند که سیاستهای دولت بهطور مستقیم بر تصمیمات اشتغال تأثیر میگذارد (گو و همکاران[9]، 2020).
اشتغال خصوصی به میزان افزایش در اشتغال دولتی عقبنشینی کرده و درنتیجه بیکاری از تغییرات اشتغال دولتی تأثیر مثبت نمیپذیرد (خیرخواهان، 2007). میزان مخارج دولت در هر استان، بر نابرابری درآمدی تأثیر مثبت و معنیداری دارد، بهطوریکه با افزایش مخارج دولت، میزان نابرابری درآمدی افزایش مییابد. اشتغال در بخش خدمات نیز تأثیر مثبت و معنیداری بر نابرابری درآمدی در استانهای ایران دارد و با بالارفتن سهم اشتغال در بخش خدمات، نابرابری درآمدی نیز بیشتر خواهد شد (ریشهچی فیاض و همکاران، 2024).
پیشینه مطالعاتی نشان میدهد که اشتغال در استانهای ایران تحتتأثیر شبکههای اجتماعی، سیاستهای دولتی، وضعیت اقتصادی و تفاوتهای منطقهای قرار دارد. رشد بخش دولتی الزاماً منجر به کاهش بیکاری نمیشود و افزایش اشتغال در بخش خدمات میتواند نابرابری درآمدی را تشدید کند. همچنین، الگوهای فضایی بیکاری در مناطق مختلف ایران پایدار بوده و بر مهاجرت و برداشتهای سیاسی از بیکاری تأثیر گذاشته است و نتایج این پژوهشها لزوم توجه به اشتغال حوزههای مختلف همچون صنعت، خدمات و کشاورزی در استانهای ایران و بررسی تفاوتهای اشتغال این حوزههای و همچنین دستهبندی استانها بر اساس این تفاوتها را نشان میدهد.
روش
این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر دادههای ثانویه است که با هدف دستهبندی استانهای کشور بر اساس شاخصهای کلان اقتصادی مرتبط با اشتغال و بیکاری انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی استانهای کشور است. دادههای مورداستفاده در این پژوهش شامل شاخصهای نرخ مشارکت اقتصادی (نسبت جمعیت فعال 15 ساله و بیشتر بر کل جمعیت فعال 15 ساله و بیشتر ضرب در 100)، نرخ اشتغال (نسبت جمعیت شاغل به جمعیت فعال ضرب در 100) و نرخهای اشتغال بخشهای کشاورزی، صنعت، خدمات، عمومی و خصوصی یا منبع دادههای سایت مرکز آمار ایران در بهار 1403 و نرخ موفقیت مراکز کاریابی خصوصی (نسبت میزان به کار گماردگی به کل متقاضیان ضرب در 100) با منبع سالنامه وزارت کار و تعاون در سال 1401 است و مبنای بهکارگیری منابع بالا با توجه به موضوع و در جهت دستیابی به هدف پژوهش و همچنین با استناد به نتایج پژوهشهای موجود در مرور تجربی و نظری همچون (مهدوی، 2017) و (گو و همکاران، 2020) (خیرخواهان، 2007؛ ریشهچی فیاض و همکاران، 2024) پایه و اساس انتخاب این دادهها بوده است.
در این پژوهش از روش تحلیل خوشهای بهعنوان یکی از روشهای تحلیل چندمتغیره استفادهشده که امکان شناسایی و تفکیک گروههای همگن بر اساس شباهتهای ساختاری را فراهم میکند. تحلیل خوشهای روشی است که امکان شناسایی گروههای مشابه در دادهها را فراهم میکند. در این تحقیق از تکنیک تجزیهوتحلیل خوشه سلسلهمراتبی برای خوشهبندی استانها بر اساس شاخصهای حوزه اشتغال استفاده شده است. این روش با کمینهسازی واریانس درونخوشهای، دادهها را در چند خوشه قرار میدهد (ماجد و همکاران، 2019). تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS انجام شده است. همچنین از نرمافزار SPSS برای اعتبارسنجی خوشهها و انجام تحلیلهای تکمیلی بهره گرفته شده است و برای اعتبارسنجی نتایج، آزمونهای مقایسه میانگین درونگروهی و برونگروهی به کار گرفته شده و برای تعیین همسانی خوشهها از شاخصهای روایی داخلی استفاده شده است. روش تحلیل خوشهای بهعنوان ابزاری کارآمد در این پژوهش به کار گرفته شد تا ساختار و الگوهای پنهان در دادههای کلان اشتغال و بیکاری استانهای کشور شناسایی شود. این روش امکان شناسایی گروههای همگن از استانها را فراهم کرد و تحلیلهای انجام شده توانست شباهتها و تفاوتهای ساختاری میان استانها را با دقت بیشتری روشن کند. در این پژوهش، متغیرها بهگونهای خلاصه شده که نتیجه خلاصهشده در قالب متغیرها، ازنظر مفهوم معنیدار باشد و مجموع امتیازات حاصل از این عوامل در ارتباط با شاخصهای اشتغال استانهای کشور به چند دسته یا خوشه تقسیمبندی میشوند.
در این مطالعه، از الگوریتم پیوند وارد با معیار فاصله اقلیدسی برای خوشهبندی استانها بهره گرفته شده است. این روش با کمینهسازی واریانس درونخوشهای، دادهها را به خوشههای متمایز تقسیم میکند. دلیل انتخاب روش وارد، توانایی آن در ایجاد خوشههای فشرده و متعادل با حداقل واریانس داخلی است که برای تحلیل دادههای چندمتغیره اشتغال مناسب است. اگرچه شاخصها از تعریف نظری و مفهومی استخراج شده است ولی تحلیل عاملی تأییدی در راستای اعتباریابی سازهای انجام شد و نتایج در جدول 1 ارائه شده است.

جدول 1. تحلیل عاملی تأییدی شاخصهای هشتگانه در پژوهش

تحلیل عاملی مؤلفههای اقتصادی با استفاده از روش (PCA)[10] نشان داد که یک عامل اصلی قادر است 38/5٪ از واریانس کل دادهها را توضیح دهد؛ بهعبارتدیگر این ابعاد ذیل یک شاخص قرار گرفته و بنابراین فقط یک واریانس و مقدار ویژه گزارش میشود. شاخصهای مشارکت اقتصادی (0/779)، اشتغال بخش کشاورزی (0/664) و اشتغال بخش خصوصی و عمومی (0/828) بار عاملی بالایی بر این عامل دارند و نشاندهنده تعلق این شاخصها به یک ساختار مشترک هستند. سایر شاخصها ازجمله نرخ اشتغال، میزان موفقیت مراکز کاریابی، اشتغال بخش صنعت و خدمات بار عاملی متوسط (0/379 تا 0/477) دارند و ارتباط ضعیفتر با عامل اصلی نشان میدهند. این یافتهها حاکی از آن است که نه فقط همه شاخصها صرفاً بر اساس قرابت مفهومی بلکه بر اساس یک عامل استخراجشده میتوانند به صورت همگن کنار هم قرار گیرند و بنابراین تحلیل خوشهای بر مبنای این شاخصها پس از بررسی عاملی موجه است.
یافتهها
در ابتدا وضعیت نرخ شاخصهای اصلی پژوهش در جدول 2 ارائه شده است و سپس در راستای کمک به تجزیهوتحلیل دادهها در جدول 3 نتایج آزمونهای همبستگی این دادهها ارائه شده است و نقشه وضعیت شاخصهای اشتغال استانها با کمک دادهها و نتایج خوشهبندی رسم شد.
جدول 2. شاخصهای مورداستفاده برای تحلیل خوشهای در پژوهش

منبع: مستخرج از دادههای مرکز آمار و سالنامه وزارت کار

جدول 2 نشاندهنده تفاوتهای قابلتوجه در وضعیت اشتغال استانهای ایران است. نرخ مشارکت اقتصادی با میانگین 41/19%، از 51/5% در زنجان تا 31/7% در کهگیلویه و بویراحمد متغیر است که نشاندهنده تأثیر محرومیت منطقهای بر مشارکت است. نرخ اشتغال با میانگین 91/96%، در مرکزی (95/2%) بالاترین و در سیستان و بلوچستان (87/7%) پایینترین است. سهم بخش کشاورزی (میانگین 17/17%) در کرمان (37/1%) بالاترین و در تهران (1/6%) پایینترین است. بخش صنعت (میانگین 33/09%) در مرکزی (46/4%) و یزد (45/6%) قویتر و در گیلان (21/7%) ضعیفتر است. بخش خدمات (میانگین 49/65%) در تهران (63/7%) و البرز (55%) برجسته است، اما در مرکزی و کرمان (39/4%) کمتر است. اشتغال خصوصی (میانگین 84/3%) در گیلان (90/5%) و کردستان (90/3%) بالا و در کهگیلویه و بویراحمد (68/3%) پایین است. اشتغال عمومی (میانگین 15/7%) در کهگیلویه و بویراحمد (31/7%) بالاترین و در گیلان (9/5%) پایینترین است. موفقیت مراکز کاریابی (میانگین 27/86%) در قزوین (66/98%) و مازندران (27/13%) بالا و در کردستان (4/17%) و کهگیلویه و بویراحمد (20/5%) پایین است.
استانهای صنعتی مانند یزد و اصفهان در بخش صنعت و تهران و البرز در خدمات پیشرو هستند؛ درحالیکه استانهای روستایی مانند کردستان و سیستان و بلوچستان به کشاورزی وابستهاند. این تفاوتها نشاندهنده تأثیر عوامل جغرافیایی، اقتصادی و جمعیتی بر الگوهای اشتغال است. برای مثال، تهران با تراکم جمعیتی بالا (969 نفر در کیلومترمربع) بر خدمات متمرکز است، درحالیکه سیستان و بلوچستان به کشاورزی وابسته است. تحلیل خوشهای میتواند به شناسایی الگوهای دقیقتر برای سیاستگذاری اشتغال کمک کند.

جدول 3. رابطه همبستگی بین شاخصهای پژوهش

جدول 3 همبستگی بین شاخصهای اشتغال را نشان میدهد. مشارکت اقتصادی (PE) با اشتغال خصوصی (EP) همبستگی مثبت و معنادار (0/59) و با اشتغال عمومی (EG) همبستگی منفی و معنادار (0/59-) دارد که نشاندهنده تأثیر بخش خصوصی در افزایش مشارکت و کاهش نقش دولت در اشتغالزایی است. اشتغال کشاورزی (EA) با مشارکت اقتصادی همبستگی مثبت (0/39) دارد که بیانگر نقش کشاورزی در مناطق روستایی است، اما با صنعت (EI) و خدمات (ES) همبستگی منفی و معنادار (0/72- و0/53-) دارد که نشاندهنده گذار از اقتصاد سنتی به صنعتی و خدماتی است. اشتغال خصوصی و عمومی همبستگی منفی قوی (0/90-) دارند که حاکی از کاهش نقش دولت با رشد بخش خصوصی است. این روند به افزایش رقابت و کاهش تصدیگری دولت اشاره دارد.
همبستگیهای ضعیف موفقیت مراکز کاریابی (SC) با سایر شاخصها (مانند 0/04 با ER) نشاندهنده نقش کمرنگ این مراکز در بهبود اشتغال است که نیاز به بازنگری در سیاستگذاریها را مطرح میکند. تحلیل همبستگی به انتخاب متغیرهای مناسب برای خوشهبندی کمک کرده و از سوگیری ناشی از شاخصهای همبسته جلوگیری میکند که دقت تحلیل خوشهای را افزایش میدهد.
شکل 1. نمودار دندروگرام و خوشهبندی استانهای کشور
 

نمودار درختی بالا نشان میدهد که چگونه استانها بر اساس شباهت در شاخصهای اشتغال به یکدیگر متصل شدهاند. محور افقی آن نشاندهنده میزان فاصله یا شباهت بین گروهها است و در هر گام، دو گروه یا متغیر که بیشترین شباهت را دارند، ترکیب شده و یک خوشه جدید را به وجود آوردهاند. تحلیل خوشهای نشان میدهد استانها به چهار خوشه زیر تقسیم میشوند:
خوشه اول: استانهای گیلان، تهران، زنجان، قزوین، خراسان رضوی، یزد، آذربایجان غربی، مازندران
خوشه دوم: خراسان شمالی، خراسان جنوبی، کردستان، قم، چهارمحال و بختیاری، گلستان، فارس، اردبیل، آذربایجان شرقی، همدان، مرکزی و سمنان
خوشه سوم: اصفهان، هرمزگان، البرز، خوزستان، بوشهر، ایلام، کرمانشاه و لرستان
خوشه چهارم: سیستان و بلوچستان، کرمان و کهگیلویه و بویر احمد
خوشهبندی استانهای ایران بر اساس شاخصهای اشتغال چهار خوشه را شناسایی کرد. خوشه اول (تهران، گیلان، خراسان رضوی، یزد) با مشارکت اقتصادی بالا، اشتغال قوی در صنعت و خدمات و موفقیت بالای مراکز کاریابی، وضعیت مطلوبی دارد. خوشه دوم (خراسان شمالی، کردستان، آذربایجان شرقی) با سهم بالای کشاورزی، نرخ اشتغال متوسط و چالشهای زیرساختی مواجه است. خوشه سوم (اصفهان، خوزستان، بوشهر) با اشتغال صنعتی و خدماتی قوی، اما مشارکت اقتصادی و کاریابی ضعیفتر، نیاز به بهبود سیاستهای اشتغالزایی دارد. خوشه چهارم (سیستان و بلوچستان، کرمان، کهگیلویه و بویراحمد) با مشارکت پایین، وابستگی به کشاورزی و بیکاری بالا، نیازمند برنامهریزی کلان برای کاهش نابرابریهاست.

شکل 2. سطحبندی استانهای کشور بر اساس شاخصهای اشتغال مطابق خوشهبندی

بحث
این پژوهش با هدف رتبهبندی استانهای ایران بر اساس شاخصهای کلان اشتغال و کارآفرینی و با بهرهگیری از تحلیل خوشهای انجام شده است. اهمیت اشتغال در جامعه بهویژه از منظر جامعهشناسی اقتصادی، بهعنوان زیربنای اقتصاد و کاهش آسیبهای اجتماعی مورد تأکید قرار گرفته است. با توجه به رشد جمعیت، بررسی وضعیت اشتغال و تحلیل دادههای استانی میتواند نتایج ارزشمندی در سیاستگذاری ارائه دهد. برای خوشهبندی از شاخصهایی مانند نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ اشتغال، موفقیت مراکز کاریابی، اشتغال در بخشهای کشاورزی، صنعت، خدمات، خصوصی و عمومی استفاده شد. نتایج نشان داد استانهایی با نرخ بالای اشتغال خصوصی مانند گیلان، کردستان، قزوین و آذربایجان غربی، از مشارکت اقتصادی بیشتری برخوردارند. در مقابل، استانهایی همچون سیستان و بلوچستان و کهگیلویه و بویراحمد با تکیه بیشتر بر اشتغال عمومی، نرخ مشارکت اقتصادی پایینتری دارند. این یافتهها همسو با پیشینه پژوهش نشان میدهد که رشد اشتغال خصوصی با افزایش مشارکت اقتصادی رابطه مستقیم و اشتغال عمومی با کاهش آن رابطه معکوس دارد.
از سوی دیگر، تحلیل خوشهای حاکی است استانهای با نرخ پایین اشتغال نیازمند سرمایهگذاری در بخشهای خدمات و صنعت و بهبود زیرساختها هستند.
توسعه اشتغال خصوصی و کاهش وابستگی به دولت راهکار مهمی برای افزایش مشارکت اقتصادی به شمار میرود. توجه ویژه به استانهای محروم مانند سیستان و بلوچستان و کرمانشاه برای ایجاد فرصتهای شغلی ضروری است. همچنین سیاستگذاریها باید میان بخشهای کشاورزی و صنعت توازن ایجاد کنند؛ زیرا تمرکز بیشازحد بر یک بخش ممکن است کاهش اشتغال در بخش دیگر را در پی داشته باشد. استانهای پرجمعیت مانند تهران، البرز و قم سهم بالایی در اشتغال بخش خدمات و سهم اندکی در کشاورزی دارند. در مقابل، استانهایی با بیکاری بالا نظیر کردستان و سیستان و بلوچستان نیازمند بازنگری در سیاستهای اشتغال هستند.
سرمایهگذاری هدفمند در صنعت و خدمات میتواند موجب بهرهبرداری بهتر از ظرفیتهای اقتصادی شود. همچنین تقویت مراکز کاریابی و آموزش مهارت بهویژه در استانهایی با نرخ موفقیت پایین میتواند به بهبود وضعیت کمک کند. درنهایت، نتایج نشان میدهد رابطه میان مشارکت اقتصادی و اشتغال صرفاً به بخش صنعت وابسته نیست. برای نمونه، استان گیلان و آذربایجان غربی با وجود مشارکت اقتصادی بالا، سهم اندکی در اشتغال صنعتی دارند؛ بنابراین کاهش بیکاری صرفاً از مسیر توسعه صنعت ممکن نیست و باید راهکارهای متنوعی برای ارتقای اشتغال در بخشهای مختلف جست.
بر اساس خوشهبندی موجود در پژوهش میتوان به طراحی سیاستهای منطقهای هدفمند برای بهبود اشتغال و کاهش نابرابری اقتصادی پرداخت و از خوشهبندی صورت گرفته میتوان نتیجه گرفت وضعیت آب و هوایی، جمعیت، تعداد صنایع، مرکزیت صرفاً عامل تعیینکننده اشتغال نیستند. طبق این خوشهها استانهای خوشه اول اکثراً همان استانهایی را شامل میشود که اشتغال خصوصی بالاتری را داشتند و یا همچون تهران که در بخش اشتغال خدمات رتبه بالایی دارد و خوشه چهارم شامل استانهایی است که در سایر شاخصهای انسانی نیز وضعیت مطلوبی ندارند و با یافتههای پژوهشهای دیگر که مؤثرترین عامل در ساخت توابع زیان اجتماعی و شاخص فلاکت را بیکاری دانسته است همسو هستند.
همچنین با توجه به نقشه نابرابری اشتغال که در یافتههای پژوهش رسم شده است این نتیجه عاید میشود که وضعیت استانهای شمالی ایران بهمراتب بهتر از استانهای جنوبی است، در استانهای شمالی هیچ استانی در خوشه محروم قرار نگرفت و متقابلاً در استانهای جنوبی نیز هیچ استان کاملاً برخورداری بهجز استان نسبتاً مرکزی یزد وجود ندارد و این مسئله لزوم توجه به اقتصاد و توسعه اقتصادی بیشتر نیمه جنوبی ایران را نشان میدهد. افزون بر اینکه در جنوب ایران امکان اتصال به آبهای آزاد و توسعه اقتصاد دریامحور و تجارت جهانی وجود دارد و میتوان اقتصاد پایدارتری را در این مناطق تجربه کرد.
خوشهبندی تفاوتهای اشتغال بین استانهای ایران را نشان داد. برای کاهش نابرابریها، دولت باید سیاستهای منطقهای هدفمند اعمال کند. در مناطق کمتر توسعهیافته (خوشه چهارم)، سرمایهگذاری در زیرساختهای ارتباطی، انرژی و فناوری اطلاعات ضروری است تا جذب سرمایه و ایجاد کسبوکار تسهیل شود. برنامههای آموزشی متناسب با بازار کار نیز اشتغالپذیری را افزایش میدهد. در مناطق کشاورزیمحور (خوشه دوم)، تسهیلات مالی، صنایع تبدیلی و بازارهای صادراتی ارزشافزوده کشاورزی را بالا میبرند. در مناطق صنعتی و خدماتی (خوشههای اول و سوم)، تقویت نوآوری، اکوسیستم کارآفرینی و ارتباط دانشگاه با صنعت بهرهوری را افزایش میدهد. سیاستهای تشویقی مانند معافیت مالیاتی و مناطق ویژه اقتصادی، همراه با نظارت مستمر، نابرابریهای منطقهای را کاهش میدهد.
ملاحظات اخلاقی
حمید مسعودی مسئول طراحی پژوهش، جمعآوری دادهها، تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل خوشهای سلسلهمراتبی، نگارش پیشنویس اولیه و بازبینی نهایی مقاله بود. علیرضا قربانی در جمعآوری دادهها، بررسی منابع آماری و ویرایش نسخه نهایی مشارکت داشت. این پژوهش هیچ حمایت مالی از نهادها یا سازمانهای دولتی یا خصوصی دریافت نکرده است و بهطور مستقل توسط نویسندگان انجام شده است. نویسندگان هیچگونه تعارض منافعی در ارتباط با این پژوهش اظهار نکردهاند. این مطالعه بدون هرگونه وابستگی مالی یا غیرمالی به سازمانها یا افراد انجام شده است.

 

[1]. Todaro and Smith
[2]. Martín and Rus
 
[3]. Jo
 
[4]. Gaile
 
[5]. Kim
 
[6]. Teasell and Bombardier
 
[7]. Vukelić
 
[8]. Nie
 
[9]. Gu
 
[10]. Principal Component Analysis (PCA)
 
منابع
Abdi, I., Taqdisi, A., & Tavakoli, J. (2021). Evaluation Of The Effect Of Government Microcredits On Economic Dimensions Of Entrepreneurship And Sustainable Rural Employment In Javanroud City, Kermanshah Province. Regional Planning Scientific Quarterly, 11(42), 119-136. Https://Doi.org/10.30495/Jzpm.2021.3967
Abolhasani, M. J., & Samadi, S. (2021). Investigating And Analyzing The Impact Of Employment In Industry On Income Inequality. Stable Economy Journal, 1(1), 1-24. Https://Doi.org/10.22111/Sedj.2021.36532.1107
Azam, A. M., & Dehghan, D. A. (2009). Student Employment: The Relationship Between Social Network And Employment Status. Iran’s Social Issues, 5-32. Https://Dor.isc.ac/Dor/20.1001.1.24766933.1387.1387.63.1.4
Babaei, M. M. (2021). An Analysis Of The Employment Status Of Education Graduates. Educational Sciences And Counseling, 1400(14), 43-60. Https://Educationscience.cfu.ac.ir/Article_1850.Html
Baseri, B., & Roshani Yesaghi, N. (2014). Study Of Factors Affecting Employment Generation In Small Industries In Golestan Province. Financial Economics, 8(26), 113-132. Https://Www.magiran.com/P1732089
Dastneshan, H., Abedi, H., & Mohammadi Nasab, A. R. (2019). The Impact Of Developing Tourism Opportunities On Reducing Unemployment. Strategic Management Studies Journal, 6(22), 239-260. Https://Dor.isc.ac/Dor/20.1001.1.22286853.1394.6.22.11.7
Delangizan, S., Amiryani, P., & Khalvandi, Z. (2013). The Relationship Between National Production And Unemployment In Iran’s Provinces Based On Okun’s Law (Dynamic Panel Data Approach). Paper Presented At The National Conference On Iran’s Economic Outlook. Https://Civilica.com/Doc/260214/
Gaile, A., Baumane-Vītoliņa, I., Kivipõld, K., & Stibe, A. (2022). Examining Subjective Career Success Of Knowledge Workers. Review Of Managerial Science, 16(7), 2135-2160. Https://Doi.org/ 10.1007/S11846-022-00523-X
Gholami, H., Hijazi, S. Y., Hosseini, S. M., & Rizwanfar, A. (2018). The Role Of Social Capital In The Employability Of Agricultural Students: Case Study; Agriculture And Natural Resources Campus Of Tehran University. Economic Research And Agricultural Development Of Iran, 49(3), 545-558. Https://Doi.org/10.22059/Ijaedr.2018.47522.667680
Gu, Z., Tang, S., & Wu, D. (2020). The Political Economy Of Labor Employment Decisions: Evidence From China. Management Science, 66(10), 4703-4725. Https://Doi.org/ 10.1287/Mnsc.2019.3345
Jani, S. (2020). Analyzing Tourism Industry Effect On Employment Among Provinces By Spatial Econometric Panel Data Approach. Quarterly Journal Of Economic Research And Policies, 28(93), 233-266. Http://Dx.doi.org/10.52547/Qjerp.28.93.233
Javanshiri, M., & Shayan, H. (2017). Spatial Analysis Of Employment Comparative Advantage In Major Occupational Groups Of Iran’s Provinces During 2006 And 2011. Regional Planning Quarterly, 7(27), 1-20. Https://Dorl.net/Dor/20.1001.1.22516735.1396.7.27.1.8
Jo, Y.-S. (2013). The Influence Of Subjective Cognition About Determinant Factors In Employment On Job Satisfaction. Journal Of The Korea Academia-Industrial Cooperation Society, 14(5), 2168-2177. Http://Dx.doi.org/10.5762/Kais.2013.14.5.2168
Karimi Moghari, Z., Maqsoudlou, M., & Elmi, Z. (2018). The Effect Of Educational Inequality On Employment In Iran’s Provinces. . Iranian Economic Research Journal, 23(76), 85-106. Https://Doi.org/10.22054/Ijer.2018.9513
Karimi Moghari, Z., Zarouki, Sh., & Ahmadi, Z. (2018). Calculating And Analyzing Informal Employment Structures In Kurdistan’s Urban Areas. Applied Economics Journal. Https://Doi.org/10.22051/Edp.2018.20591.1155
Khairkhahan, J., And Gorji, Sh. (2007). The Effects Of Government Employment On Total Employment: The Iranian Experience. Knowledge And Development, 73-110. Https://Doi.org/10.22067/Pm.v14i20.231
Khorsandi, M., & Alibabayi, N. (2016). Is Unemployment Worse Than Inflation? Comparing The Effects Of Unemployment And Inflation On Happiness. Economic Research Journal, 16(63), 1-24. Https://Doi.org/10.22054/Joer.2017.7582
Kim, M. M. (2023). Asian Faculty’s (Dis) Satisfaction: Workload And Compensation. Journal Of The Professoriate, 14(1). Https://Openurl.ebsco.com/
Majed, V., Mirshojaeian Hosseini, H., & Riazi ِDoust, S. (2019). Using Clustering And Factor Analysis In Cross Section Analysis Based On Economic-Environment Factors. Journal Of Economic Modeling Research, 10(35), 145-166. Http://Dx.doi.org/10.29252/Jemr.9.35.145
Martín, M. S., & Rus, T. I. (2020). Demandas De Los Empresarios En La Contratación De Los Mayores De 45 Años. Universitas Psychologica, 19, 1-12. Https://Doi.org/10.11144/Javeriana.upsy19.Decm
Masoudi, H., Sinaei, V., & Zolfagharyan, F. (2024). Explaining Social, Structural, And Individual Employability Of Women In Political Science. Social Studies And Research In Iran, 13(1), 127-144. Https://Doi.org/10.22059/Jisr.2022.344351.1315
Mohahedi, R. (2017). Barriers To The Employment Of Agricultural Graduates. Journal Of Agricultural Education Management Research, 9(41), 79-95. Https://Doi.org/10.22092/Jaear.2017.109251.1346
Najafi, Z., Sameti, M., & Jomaly, S. (2020). Analysis Of The Impact Of Entrepreneurship On The Inequality Of Income Distribution Among The Provinces Of The Country. Innovation Management, 8(4), 61-84. Https://Www.nowavari.ir/Article_102633_en.html
Nie, S. (2024). Investigating The Impact Of Socio-Economic Factors On Mental Health: Income, Employment, And Social Support. Advances In Economics, Management And Political Sciences, 92, 1-9. Https://Doi.org/10.54254/2754-1169/92/20231261
Nozari, H., & Karimi, A. (2017). The Role Of Formal And Informal Relationships (Social Relations Network) In Students’ Employment (Case Study: Kharazmi University). Social Welfare, 17(64), 161-198. Http://Refahj.uswr.ac.ir/Article-1-2868-En.html
Ojaghi, S., Bayat, R., Fazli, S., Keshavarz Turk, E., & Fath Taheri, A. (2024). Determining The Key Drivers Affecting Employment And Social Welfare In Iran: The Approach Of Analyzing Mutual Effects In Future Study. Majlis And Rahbord, 31(117), 335-377. Https://Doi.org/10.22034/Mr.2022.5406.5161
Razaghi Nasrabad, H., Alimandegari, M., Miri, R., & Kargarshuraki, M. R. (2021). A Sociological Understanding Of Youth Unemployment Causes In Kermanshah City Based On Grounded Theory. Journal Of Sociology Of Social Institutions, 8(17), 47-82. Https://Doi.org/10.22080/Ssi.2021.20992.1865
Rishehchi Fayyaz, M., Falahi, M. A., & Feizi, M. (2024). Service Employment And Income Inequality In Iran. The Economic Research (Sustainable Growth And Development), 24(3), 147-168. Https://Doi.org/10.22034/24.3.147
Saeedi, P. (2013). The Impact Of Bank Credits On Employment. Macroeconomics Research Letter, 7(14), 6-6. Https://Jes.journals.umz.ac.ir/Article_65.Html
Shahbazi, K., & Nazarpoor, Sh. (2014). The Impact Of Export Growth On Unemployment In Iran. Iranian Journal Of Applied Economic Studies, 3(11), 159-185. Https:// Doi.org/10.0.86.18/Oajre.2025.537443.1129
Tamizifar, R. , Azkia, M. And Vosoghi, M. (2020). Sociological Analysis Of Development And Inequality In Iran. Sociological Review, 27(1), 315-338. Doi: Https://Doi.org/10.22059/Jsr.2020.78519
Teasell, R. W., & Bombardier, C. (2001). Employment-Related Factors In Chronic Pain And Chronic Pain Disability. The Clinical Journal Of Pain, 17(4), S39-S45. Https://Doi.org/10.1097/00002508-200112001-00010
Todaro, M. P., & Smith, S. C. (2011). Economic Development (Ed.). Essex: Pearson Education Limited.
Vukelić, A. (2008). Perception Of Professional Consultants Of Croatian Institute For Employment Regarding Factors Of Employment. Informatologia, 41(1), 23-32. Https://Hrcak.srce.hr/21824
Zaki, Y., Ahmadi, A., Abbasi Shavazi, M. J., & Adibnia, Z. (2020). Spatial Analysis Of The Effects Of Unemployment And Graduate Unemployment On Iran’s Political Geography. Iranian Population Association Letter, 15(29), 151-178. Https://Doi.org/10.22034/Jpai.2020.243922

 
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: اشتغال
دریافت: 1403/10/14 | پذیرش: 1404/6/11 | انتشار: 1404/7/12

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb