مقدمه
مکانیسمهای ثروتآفرینی در اقتصاد یکی از دغدغههای اقتصاددانان و سیاستگذاران هر جامعهای است. بهمنظور هدفگذاری و برنامهریزی برای بهبود ظرفیت یک اقتصاد برای تولید ثروت از طریق بهرهوری و رقابتپذیری و پویایی، شناسایی دقیق عوامل تأثیرگذار بر آن اجتنابناپذیر است. بهرهوری استفاده کارآمد از منابع را تضمین میکند؛ رقابتپذیری، نوآوری و عملکرد بازار را هدایت میکند و پویایی از طریق ورود کسبوکارهای جدید و پربازده، رشد را تقویت میکند. این عناصر بهطورکلی توانایی یک اقتصاد را در ایجاد ثروت پایدار و بهکارگیری مؤثر نیروی کار آن شکل میدهند (شامباو و همکاران، 2018).
سرمایه اجتماعی و سلامت عمومی از عوامل کلیدی در تقویت مکانیسمهای ثروتآفرینی در یک اقتصاد، بهویژه در کشورهای با سطح رفاه متوسط محسوب میشوند. تمرکز بر این کشورها ازآنجهت حائز اهمیت است که این کشورها در مرحلهای از توسعه قرار دارند که توسعه انسانی (شامل سرمایه اجتماعی و سلامت) نقش حیاتیتری در رشد اقتصادی ایفا میکند. این کشورها در تلاش برای گذار از اقتصاد مبتنی بر منابع طبیعی یا نیروی کار ارزان به اقتصاد مبتنی بر نوآوری و دانش هستند و در این گذار، سرمایه اجتماعی و سلامت نیروی کار نقش تعیینکنندهای دارند. همچنین، این کشورها ممکن است با چالشهای خاصی مانند نابرابری اجتماعی، فساد و ضعف نهادها روبهرو باشند و سرمایه اجتماعی و سلامت عمومی میتوانند بهعنوان ابزاری برای مقابله با این چالشها عمل کنند.
سرمایه اجتماعی بهعنوان زیربنای رشد و توسعه اقتصادی هر جامعه یاد میشود. بانک جهانی، سرمایه اجتماعی را «ثروت نامرئی کشور» مینامد و آن را شامل روابط، هنجارها و ارزشهای حاکم بر تعاملات بین افراد و گروهها در یک جامعه میداند که موجب تقویت همکاری، اعتماد متقابل و انسجام اجتماعی میشود. این مفهوم، شامل دو بعد درونگروهی (روابط قوی در یک گروه خاص) و برونگروهی (پیوندهای ضعیفتر بین گروهها) است (علمی و همکاران، 2005).
برایناساس، سطح بالاتر سرمایه اجتماعی منجر به کار تیمی بهتر، به اشتراکگذاری اطلاعات و فرصتهایی میشود که بهنوبه خود، افزایش بهرهوری و رقابت را به دنبال خواهد داشت (آدلر و کوون، 2002). همچنین، استفاده از واژه «سرمایه» در «سرمایه اجتماعی» این واقعیت مهم را منعکس میکند که شبکههای اجتماعی یک دارایی ارزشمند هستند که بازده اقتصادی ایجاد کرده و موجب ارتقای رفاه میشود (مفلیندا و همکاران، 2018).
از سوی دیگر، سلامت عمومی «علم و هنر پیشگیری از بیماری، افزایش طول عمر و ارتقای سلامت انسان از طریق تلاشهای منسجم و برنامهریزیشده و انتخابهای آگاهانه افراد و جامعه» تعریف میشود (باگه، 2023). این حوزه نیز با اثرگذاری بر نیروی کار و بهرهوری، نقشی اساسی در تولید ثروت ایفا میکند (سلمانی و همکاران، 2015). رابطه بین شاخصهای سلامت مانند امید به زندگی و نرخ مرگومیر با درآمد سرانه به شکل U است؛ به این معنا که در مراحل اولیه توسعه، بهبود سلامت موجب افزایش درآمد سرانه میشود (سلمانی و همکاران، 2015). بااینحال، این رابطه غیرخطی بوده و در سطوح بالاتر درآمد، تأثیر افزایشی بهبود سلامت بر درآمد سرانه ممکن است کاهش یابد یا حتی معکوس شود.
بهاینترتیب میتوان دریافت که ثروتآفرینی در یک اقتصاد، پدیدهای پیچیده و چندوجهی است که تحتتأثیر عوامل متعددی قرار دارد. درک عمیق این عوامل و اتخاذ سیاستهای مؤثر برای تقویت آنها، نقشی کلیدی در ارتقای سطح رفاه و ثروت جامعه ایفا میکند. صرف تمرکز بر شاخصهایی مانند تولید ناخالص داخلی سرانه، تصویری جامع از توانمندی یک اقتصاد برای تولید ثروت و رفاه ارائه نمیدهد و از شناسایی عوامل زمینهساز این فرآیند بازمیماند. از سوی دیگر، نقش عوامل غیراقتصادی مانند سرمایه اجتماعی و سلامت عمومی در مکانیسمهای ثروتآفرینی، کمتر موردتوجه قرار گرفته است. این دو مسئله، یعنی محدودیت شاخصهای سنتی و کمتوجهی به عوامل غیراقتصادی، ضرورت انجام این پژوهش را توجیه میکند.
در پژوهش حاضر، به بررسی شرایط اقتصادی کلان و عواملی پرداخته میشود که زمینهساز ثروتآفرینی و ارتقای سطح زندگی آحاد جامعه هستند. لذا در این پژوهش به تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی، سلامت عمومی و حاکمیت با مکانیسمهای ثروتآفرینی برای کشورهای با سطح رفاه متوسط پرداخته میشود. ارتباط مجموعه متغیرهای فوق با استفاده از روش اقتصادسنجی تحلیل رگرسیون دادههای تابلویی طی دوره 2023-2007، موردبررسی قرار میگیرد.
مبانی نظری
مکانیسمهای ثروتآفرینی، بهعنوان مبحثی بنیادین در توسعه اقتصادی محسوب میشود و شناخت عوامل مؤثر بر آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. شاخص مکانیسمهای ثروتآفرینی از میانگین وزنی بهرهوری و رقابتپذیری و پویایی به دست آمده است. بهگونهای که وزن بهرهوری و رقابتپذیری 30 درصد و وزن پویایی 15 درصد شاخص کیفیت اقتصادی بوده است (گزارش لگاتوم، 2023).
شاخص کیفیت اقتصادی میزان استحکام یک اقتصاد (پایداری مالی، ثبات اقتصاد کلان) و همچنین مکانیسمهای ثروتآفرینی (بهرهوری و رقابت، پویایی) را اندازهگیری میکند (گزارش لگاتوم، 2023).
جدول 1: عناصر تشکیلدهنده شاخص کیفیت اقتصادی

منبع: گزارش لگاتوم، 2023
بهرهوری به کارایی فرآیندهای تولید و خروجی تولیدشده در هر واحد ورودی اشاره دارد؛ درحالیکه رقابتپذیری به توانایی یک کشور برای تولید کالاها و خدمات مطابق با استانداردهای بینالمللی و رقابت مؤثر در بازارهای جهانی اطلاق میشود. متغیر بهرهوری و رقابتپذیری شامل عواملی مانند بهرهوری نیروی کار، پیچیدگی اقتصادی، کیفیت صادرات و صادرات محصولات با فناوری پیشرفته است (گزارش لگاتوم، 2023).
پویایی بهعنوان یکی از شاخصهای اصلی در ارزیابی توانایی رقابتی کشورها در سطح جهانی مورداستفاده قرار میگیرد. این شاخص نشاندهنده توانایی کشورها در پاسخگویی به تغییرات و فرصتهای اقتصاد جهانی است و شامل عواملی مانند تراکم کسبوکارهای جدید، درخواستهای ثبت اختراع و ظرفیت جذب افراد با استعداد میشود (گزارش لگاتوم، 2023).
سرمایه اجتماعی بهعنوان مجموعهای از روابط، اعتماد و هنجارهای اجتماعی، نقش محوری در تسهیل تعاملات انسانی و کاهش هزینههای مبادلاتی ایفا میکند (بیذری، 2017) که شامل عناصری چون وفاداری، پیوندهای شبکهای و اقتدار فردی است و بهعنوان پیشنیازی برای ثروتآفرینی و توسعه اقتصادی شناخته میشود. شفافیت و اعتماد متقابل نیز بهعنوان عوامل کلیدی در تقویت سرمایه اجتماعی و تسهیل همکاریهای سازنده، مورد تأکید قرار گرفتهاند (گو و همکاران، 2017).
نظریهپردازان مختلفی به بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و ثروتآفرینی در یک اقتصاد پرداختهاند. بوردیو و پاسرون (1990) نیز بر نقش این سرمایه در تقویت جایگاه اقتصادی افراد در نظامهای سرمایهداری تأکید دارد. سرمایه اجتماعی به اشکال گوناگونی در مدلهای رشد اقتصادی وارد شده است. اکچوماک و ویل (2009) یک مدل رشد درونزا را بر مبنای مدل رومر (1986) ارائه میدهند که در آن رشد دانش (سرمایه انسانی) تابعی از سرمایه اجتماعی است. در این مدل، استدلال میشود که سرمایه اجتماعی با تسهیل و تشویق نوآوری، به رشد اقتصادی کمک میکند. بهعبارتدیگر، ازآنجاکه نوآوری فعالیتی توأم با ریسک است، اعتماد متقابل بیشتر بین محققان و سرمایهگذاران، بهطور چشمگیری به پیشبرد رشد اقتصادی کمک میکند.
تحقیقات نشان میدهند که سطوح بالای سرمایه اجتماعی میتواند به پویایی و رشد بنگاههای اقتصادی منجر شود. پاتنام(1993) و وولکاک و نارایان (2000) در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدهاند که سرمایه اجتماعی، با ایجاد شبکههایی مبتنی بر اعتماد و همکاری، تسهیل تبادل ایدهها و منابع را به دنبال دارد و با فراهمآوردن محیطی حمایتی، زمینه را برای پذیرش ریسک و آزمایش ایدههای نوین مهیا میکند که ازجمله مزایای سرمایه اجتماعی در این زمینه محسوب میشود.
کوپونن (2012) مدلی نظری درزمینه تأثیر نوآوری و کارآفرینی کسبوکار بر بهبود کیفیت زندگی ارائه کرده است. طبق این مدل، ترکیب ابزارهای کسبوکار و روشهای اجتماعی الگوهای جدیدی را برای توسعه سیستمهای کسبوکار شکل میدهد که در آن کارآفرینان اجتماعی بهعنوان شتابدهندههای اصلی عمل میکنند. این کارآفرینان با ادغام کارایی فعالیتهای کارآفرینانه و جهتگیری رفاهی، به ایجاد سرمایه اجتماعی و ارتقاء کیفیت زندگی کمک میکنند (خسروانی و همکاران، 2024).
اگرچه سرمایه اجتماعی بهعنوان مفهومی تلقی میشود که همیشه خروجیهای مثبتی ایجاد میکند، اما در ادبیات سرمایه اجتماعی بهندرت به «سمت تاریک سرمایه اجتماعی» اشاره میشود. سمت تاریک سرمایه اجتماعی نشان میدهد که شبکههای ارتباطی فقط نتایج مثبتی به همراه نخواهند داشت؛ بنابراین، سرمایه اجتماعی میتواند منجر به تشکیل شبکههای انحصاری و بسته شود که مانع از ورود و مشارکت افراد جدید در فعالیتهای اقتصادی شده و درنهایت، نوآوری را خفه میکند (گونای و سولوین، 2021).
علاوه بر این، سرمایه اجتماعی درونگروهی میتواند به انزوای گروههای اجتماعی و حتی به حوادثی مانند پاکسازی قومی منجر شود. همچنین، تقویت روابط تنگنظرانه و جذب افراد به سمت آرمانهای افراطی، از دیگر پیامدهای منفی سرمایه اجتماعی به شمار میرود (شوفی و همکاران، 2022).
سلامت عمومی بهعنوان یکی از عوامل کلیدی در ثروتآفرینی اقتصاد شناخته میشود. سلامت عمومی مفهومی چندوجهی است که شامل سه بخش مفهومی، شامل عوامل رفتاری پرخطر، مداخلات پیشگیرانه و نظامهای مراقبت است. این مفهوم سه پیامد دارد که عبارتند از سلامت روان، سلامت جسمی و طول عمر که این عوامل بهطورکلی میزان مرگومیر، کیفیت سلامت جسمی و روانی افراد جامعه را اندازهگیری میکنند. ارتقای سطح سلامت عمومی برای بهبود کیفیت زندگی و رفاه افراد در تمامی سطوح جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است (میندال و آگارد-هانسن،2020). جامعهای که از سلامت جسمی و روانی بالاتری برخوردار باشد، میتواند بهرهوری و کارایی بیشتری داشته باشد و زمینههای ثروتآفرینی را فراهم آورد.
آمارتیاسن، بر این باور است که سلامت عمومی نهتنها یک هدف توسعهای است، بلکه وسیلهای برای دستیابی به توسعه اقتصادی نیز به شمار میآید. او در کتاب «توسعه بهمثابه آزادی» به نقش سلامت در افزایش بهرهوری و درآمد افراد تأکید میکند (گادلها و تمپورائو، 2018).
همچنین، بارو (1996) از پیشگامان بررسی تأثیر سلامت بر رشد اقتصادی محسوب میشود. مطالعات آن نقطه عطفی در تحقیقات گسترده و بنیادی بود که به آشکارشدن رابطه تنگاتنگ بین ثروت و سلامت انجامید. جفریساکس نیز در کتاب «پایان فقر» بر اهمیت سرمایهگذاری در سلامت عمومی بهعنوان یکی از راهکارهای توسعه اقتصادی تأکید میکند. او معتقد است که سرمایهگذاری در حوزه سلامت عمومی، میتواند به افزایش بهرهوری و درآمد افراد، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه منجر شود. این دیدگاهها نشاندهنده اهمیت سلامت عمومی در بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی جوامع است (ایفتیکار و علی، 2024).
گروسمن (2017)، سلامت را بهعنوان یک نوع سرمایه در نظر میگیرد که افراد در طول زندگی خود به دنبال حفظ و افزایش آن هستند. وی برای نخستین بار مفهوم سلامت را در تابع مطلوبیت و تابع تولید وارد کرده است. این مدل نشان میدهد که سلامت، نهتنها یک کالای مصرفی، بلکه بر بهرهوری و توانایی افراد در کسب درآمد و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه تأثیر مستقیم دارد و سرمایهگذاری در سلامت میتواند به افزایش ثروت ملی و بهبود توزیع درآمد کمک کند.
همچنین، گروسمن ضمن تأکید بر جنبههای مثبت این سرمایهگذاری، مانند افزایش بهرهوری و کاهش ساعات کاری ازدسترفته به دلیل بیماری، به پیامدهای منفی احتمالی آن نیز اشاره دارد؛ ازجمله افزایش بار مالی بر دوش دولت و خانوارها که میتواند به کسری بودجه و بیثباتی اقتصادی دامن بزند. وی بر اهمیت آموزش درزمینه سلامت عمومی و تأثیر آن بر ثروتآفرینی نیز تأکید دارد و معتقد است که آگاهی درزمینه سلامت میتواند به تصمیمگیریهای بهتر و افزایش بهرهوری و ثروت ملی منجر شود (محمدنژاد و همکاران، 2020).
همچنین، کوری و مارک استیبل (2009) به بررسی تأثیر مشکلات بهداشت روانی در دوران کودکی بر سرمایه انسانی پرداخته و نشان دادهاند که این مشکلات میتوانند تأثیرات منفی بر تواناییهای اقتصادی افراد در آینده داشته باشند (یو-لفلر و همکاران، 2022).
پیشینه تجربی
مالیک و کاجاله(2024)، به بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و عملکرد اقتصادی شرکتهای تولیدکننده کشاورزی در هند پرداختهاند. نتایج نشان داد سطح بالای سرمایه اجتماعی، بهویژه از طریق مشارکت گروهی و تبادل اطلاعات، تأثیر مثبتی بر عملکرد اقتصادی و افزایش بهرهوری میگذارد.
اورلووا (2022)، نشان داده است که اعتماد بین فردی و شبکههای اجتماعی بهعنوان عوامل اصلی تعیینکننده نوآوری شناسایی شدهاند.
پیرو-پالومینو (2016)، به تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی در مناطق اروپایی و بررسی تأثیر غیرخطی آن پرداخته و دریافتند که سرمایه اجتماعی در سالهای اولیه گذار از سوسیالیسم به اقتصاد بازار، تأثیر منفی بر رشد اقتصادی داشته است.
عباسی نامی (1400)، نشان داده است که کارآفرینی تعدیلشده با سرمایه انسانی، تأثیر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی کشورهای منطقه منا داشته است.
نور و همکاران (2024)، به بررسی نقش مخارج بهداشتی دولت در تحریک رشد اقتصادی پرداخته و نشان دادند هزینههای بالاتر در بخش سلامت میتواند منجر به افزایش هزینههای مراقبتهای بهداشتی و ایجاد فشارهای مالی شود که درنهایت تأثیر منفی بر عملکرد اقتصادی خواهد داشت.
ریدوان و همکاران (2022)، به بررسی تأثیر سلامت بر رشد اقتصادی پرداخته و دریافتند که تأثیر سلامت بر رشد در کشورهای کمتر توسعهیافته بیشتر است و افزایش سلامت میتواند موجب گذار اقتصادی-جمعیتی و حرکت به سمت رشد بلندمدت شود که درنهایت به رشد اقتصادی در کشورهای درحالتوسعه منجر میشود.
عارفی و همکاران (2023)، به بررسی تأثیر سلامت بر رشد اقتصادی در استانهای ایران پرداختهاند. نتایج آنها نشان میدهد که سرمایهگذاری در سلامت، تأثیر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی دارد.
قاسمیان و راغفر (2018)، با استفاده از روش تحلیل فضایی به بررسی تأثیر بهداشت و سلامت نیروی کار بر رشد اقتصادی در استانهای ایران پرداختهاند و نتایج نشان داد که افزایش مخارج بهداشت و سلامت موجب افزایش بهرهوری و تولید ناخالص داخلی شده است.
مطالعات پیشین عمدتاً تأثیر سرمایه اجتماعی و سلامت عمومی بر عملکرد اقتصادی را بهصورت جداگانه و تکبعدی موردبررسی قرار دادهاند و کمتر به تعامل پویا و همزمان این دو متغیر و نقش آن در شکلگیری مکانیسمهای ثروتآفرینی توجه کردهاند. افزون بر این، عمده پژوهشهای موجود به تحلیل تأثیرات مستقیم و خطی این عوامل بر رشد اقتصادی محدود شده است و از تبیین سازوکارهای دقیق و غیرخطی ثروتآفرینی، بهویژه در اقتصادهای با سطح رفاه متوسط بهعنوان یک گروه منحصربهفرد با ویژگیهای ساختاری و نهادی خاص، غفلت کردهاند. بنابراین، پژوهش حاضر با رویکردی نوآورانه و یکپارچه، تأثیر متغیرهای سرمایه اجتماعی و سلامت عمومی در خلق ثروت در اقتصادهای با سطح رفاه متوسط را بررسی کرده و با شناسایی سازوکارهای میانجی و تمرکز بر اقتصادهای با رفاه متوسط، الگویی سیاستی برای تقویت چرخههای پایدار ثروتآفرینی ارائه میدهد که فراتر از رویکردهای تکبعدی و محدود مطالعات پیشین است و درک بهتری از توسعه اقتصادی فراهم میکند.
روش
ماهیت و روش تحقیق
هدف این پژوهش بررسی رابطه سرمایه اجتماعی، سلامت عمومی و حاکمیت با مکانیسمهای ثروتآفرینی در 71 کشور منتخب با سطح رفاه متوسط، در بازه زمانی 2023-2007 با استفاده از روش اقتصادسنجی رگرسیونی مبتنی بر دادههای تابلویی با نرمافزار استتا است. به این منظور ابتدا کشورهای جهان بر اساس شاخص رفاه لگاتوم به سه سطح رفاه (بالا، متوسط و پایین) خوشهبندیشده و از آنجا که ایران در دسته کشورهای با سطح رفاه متوسط قرار دارد، این خوشه برای مطالعه انتخاب شده است که شامل اردن، ارمنستان، ازبکستان، اکوادور، امارات متحده عربی، اندونزی، اوکراین، ایران، آذربایجان، آرژانتین، آفریقای جنوبی، آلبانی، بحرین، برزیل، بلاروس، بلغارستان، بلیز، بوتسوانا، بوسنی و هرزگوین، بولیوی، پاراگوئه، پاناما، پرو، تاجیکستان، تایلند، ترکیه، ترکمنستان، ترینیدادوتوباگو، تونس، جامائیکا، الجزایر، جمهوری دومینیکن، چین، روسیه، رومانی، السالوادور، سائوتومه و پرنسیپ، سریلانکا، سورینام، سیشل، صربستان، عربستان سعودی، عمان، غنا، فیلیپین، قرقیزستان، قزاقستان، قطر، کلمبیا، کوبا، کویت، کیپ ورد، گرجستان، گواتمالا، گویانا، لبنان، مالزی، مراکش، مصر، مغولستان، مقدونیه شمالی، مکزیک، موریس، مولداوی، مونتهنگرو، نامیبیا، نیکاراگوئه، ونزوئلا، ویتنام، هند و هندوراس است.
تصریح الگو
نظریههای رشد اقتصادی به دنبال تبیین عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی در بلندمدت هستند. بر اساس نظریههای رشد برونزا، ازجمله مدل سولو-سوان، رشد اقتصادی متأثر از انباشت سرمایه فیزیکی و پیشرفت فناوری برونزا است. بااینوجود، این نظریهها در تبیین منشأ و چگونگی پیشرفت فناوری و نیز در توضیح تفاوتهای مشاهدهشده در نرخ رشد میان کشورها با محدودیتهایی مواجه بودهاند. بدین ترتیب، نظریه رشد درونزا شکل گرفت. این نظریه به بررسی عواملی میپردازد که موجب رشد اقتصادی پایدار در بلندمدت میشوند و بر اهمیت پیشرفت فناوری و تحقیق و توسعه تأکید ویژهای دارد. این نظریه، بهویژه در آثار رومر (1990) مطرح شده است.
رومر در نقد مدلهای رشد برونزا نشان داد که انباشت دانش و سرمایه انسانی، برخلاف عوامل برونزا مانند پیشرفت فناوری در مدلهای سنتی، میتواند بهصورت درونزا در اقتصاد ایجاد شده و منجر به رشد پایدار شود. سرمایه انسانی که از طریق آموزشوپرورش و بهویژه تحصیلات انباشت میشود، نقش مهمی در افزایش بهرهوری نیروی کار، جذب و انتشار فناوریهای نوین و درنهایت، رشد اقتصادی ایفا میکند. رومر در مدل خود، دانش را بهعنوان یک عامل تولید با بازدهی افزایشی از مقیاس در نظر میگیرد؛ به این معنا که با افزایش دانش، توانایی تولید دانش جدید نیز افزایش مییابد. این مفهوم با روابط (1) و (2)، قابلنمایش است:
رابطه (1) Y=k1-α AL αy
رابطه (2) A0/A=δLA
در رابطه (1)، Y تولید، A بهرهوری یا دانش و K نشاندهنده سرمایه است. نیروی کار هم در تولید محصول ((Ly و هم در راستای نوآوری ((LA به کار گرفته میشود. بهاینترتیب، رابطه L_y+L_A=L نشاندهنده کل نیروی کار موجود در اقتصاد است. این الگو همچنین نشان میدهد، نیروی کار شاغل در بخش تحقیق و توسعه ((LA، با نرخ رشد دانش فنی A0/A ارتباط دارد.
در مدلهای رومر، گروسمنوهلپمن و آگیونوهویت، تولید محصول نهایی معمولاً با توجه به مجموع نهادهای واسطهای که به کمک سرمایه تولید شدهاند، بیان میشود. در این الگوها، A نشاندهنده تعداد یا کیفیت نهادهای واسطهای است. این نهادها میتوانند بهعنوان بستری برای نوآوری و انتقال دانش در نظر گرفته شوند.
در راستای نظریه بنیادی رومر و با پیروی از مقاله دیبولد و لِشپلن (2019)، در پژوهش حاضر از رابطه (4) برای دستیابی به اهداف پژوهش استفاده میشود:
WCMit = β₀ + β₁SOCit + β₂HEAit + β₃GOVit + β₄PERit + β₅EDU²it + εit رابطه (4)
که در آن: WCMit چگونگی تجهیز اقتصاد برای تولید ثروت در سال i ام و در کشور t است، β0 عرض از مبدأ، SOCit متغیر سرمایه اجتماعی، HEAit متغیر سلامت عمومی، GOVit متغیر حاکمیت، PERit متغیر آزادی شخصی، EDU²it متغیر مجذور تحصیلات و εit جمله خطا است.
متغیر مجذور تحصیلات بر رابطه غیرخطی بین تحصیلات و ثروتآفرینی دلالت دارد و با نظریه بازدهی کاهنده در سطوح بالای تحصیلات منطبق است. این موضوع در راستای دیدگاه رومر در خصوص بازدهی متفاوت سرمایه انسانی در سطوح مختلف دانش قابل تبیین است. همچنین، سرمایهگذاری در تحصیلات و بهبود سایر عوامل مدل مانند سرمایه اجتماعی و حاکمیت میتواند منجر به انتشار دانش و منافع آن در سطح جامعه شود که به آن سرریز دانش گفته میشود.
علاوه بر این، متغیرهای سرمایه اجتماعی، حاکمیت و آزادی شخصی در چارچوب نظریه رومر، بهعنوان عوامل تسهیلکننده نوآوری و انباشت دانش قابل تفسیر هستند. سرمایه اجتماعی با تسهیل ارتباطات و تبادل دانش بین افراد، به انتشار ایدههای جدید و نوآوری کمک میکند و بهطور بالقوه منجر به سرریز دانش میشود. حاکمیت مطلوب و آزادی شخصی نیز با ایجاد محیطی امن و قابل پیشبینی، انگیزه برای سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و فعالیتهای اقتصادی را افزایش میدهند و زمینه را برای سرریز دانش و انتشار نوآوریها فراهم میکنند. همچنین، سلامت عمومی نیز به طور مستقیم و غیرمستقیم بر نوآوری و انباشت دانش و درنتیجه رشد اقتصادی تأثیرگذار است. درواقع، سلامت عمومی را میتوان بهعنوان یک جزء مهم از سرمایه انسانی در نظر گرفت که پیششرط لازم برای بهرهوری و نوآوری است.
دادهها
تمامی دادههای مورداستفاده در پژوهش حاضر، از مجموعه دادههای مؤسسه لگاتوم استخراج شدهاند.
جدول 2: تعریف عملیاتی متغیرها

گزارش لگاتوم، 2023
تحلیل دادهها و برآورد الگو
بهمنظور رفع مشکل رگرسیون کاذب و با توجه به ماهیت دادههای پژوهش، از آزمون لوین-لینوچو برای بررسی مانایی متغیرها استفاده شد. بر اساس نتایج ارائهشده در جدول 3، نتایج این آزمون با 95 درصد اطمینان، حاکی از آن است که کلیه متغیرها در سطح مانا هستند.
جدول 3: نتایج آزمون مانایی متغیرها با استفاده از آزمون لوین، لینوچو

همچنین، آزمون F لیمر در جدول 4 نشان داد که الگوی رگرسیونی مبتنی بر دادههای تابلویی مناسب است.
جدول 4: آزمون F لیمر

با توجه به جدول 5، آماره هاسمن نیز روش رگرسیونی با اثرات ثابت را تأیید کرد؛ بنابراین، با توجه به نتایج آزمونهای تشخیصی انجامشده، الگوی رگرسیونی با اثرات ثابت بهعنوان روش برآورد مناسب انتخاب شد.
جدول 5: آماره هاسمن

با توجه به جدول 6، آزمونهای تشخیصی برای ناهمسانی واریانس، وجود ناهمسانی واریانس را تأیید کرده است و استفاده از مدل مقید را ضروری میکند.
جدول 6: نتایج آزمون ناهمسانی واریانس

همچنین، آزمون خودهمبستگی در دادههای تابلویی که توسط وولدریج (2003) مطرح شده است، برای افزایش کارایی شناسایی شد (پومرانز، 2011). بر اساس نتایج ارائهشده در جدول 7، با توجه بهاندازه ضریب (05/0>P)، فرضیه نبود خودهمبستگی مرتبه اول در مدل رد شده و خودهمبستگی در مدل تأیید میشود.
جدول 7: نتایج آزمون خودهمبستگی

با توجه به مشاهده ناهمسانی واریانس و خودهمبستگی در دادهها، برآورد با استفاده از رویکرد عملی حداقل مربعات تعمیمیافته انجام میشود. این رویکرد بهمنظور رفع ناهمسانی واریانس و خودهمبستگی در دادههای تابلویی مورداستفاده قرار میگیرد. همچنین با توجه به آماره کای دو والد رگرسیون ازنظر آماری معنادار است (لاکشمی و همکاران، 2021).
جدول 8: نتایج برآورد الگو، متغیر وابسته مکانیسمهای ثروتآفرینی

با توجه به جدول 8 میتوان گفت همه متغیرها ازنظر آماری تأثیر معنیداری بر مکانیسمهای ثروتآفرینی کشورهای منتخب با رفاه متوسط در دوره 2023-2007 داشتهاند.
سرمایه اجتماعی با ضریب 0424/0 در سطح اطمینان 95 درصد، تأثیر مثبت و معناداری بر مکانیسمهای ثروتآفرینی داشته است که نشان میدهد یک واحد افزایش در شاخص سرمایه اجتماعی موجب بیش از 2/4 درصد بهبود در مکانیسمهای ثروتآفرینی شده است.
سلامت عمومی با ضریب 0368/0 در سطح اطمینان 95 درصد، تأثیر مثبت و معناداری بر مکانیسمهای ثروتآفرینی داشته است که نشان میدهد یک واحد افزایش در شاخص سلامت عمومی، موجب بیش از 7/3 درصد بهبود در مکانیسمهای ثروتآفرینی شده است.
حاکمیت با ضریب 2054/0 در سطح اطمینان 95 درصد، تأثیر مثبت و معناداری بر مکانیسمهای ثروتآفرینی داشته است که نشان میدهد یک واحد افزایش در شاخص حاکمیت موجب بیش از 5/20 درصد بهبود در مکانیسمهای ثروتآفرینی شده است.
آزادی شخصی با ضریب 0123/0- در سطح اطمینان 95 درصد، تأثیر منفی و معناداری بر مکانیسمهای ثروتآفرینی داشته است که نشان میدهد یک واحد افزایش در شاخص آزادی شخصی موجب بیش از 2/1 درصد کاهش در مکانیسمهای ثروتآفرینی شده است.
مجذور تحصیلات با ضریب 0017/0 در سطح اطمینان 95 درصد، تأثیر مثبت و معناداری بر مکانیسمهای ثروتآفرینی داشته است که نشان میدهد یک واحد افزایش در شاخص مجذور تحصیلات موجب بیش از 2/0 درصد بهبود در مکانیسمهای ثروتآفرینی شده است.
بحث
هدف پژوهش حاضر، تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی، سلامت عمومی و حاکمیت با مکانیسمهای ثروتآفرینی کشورهای با سطح رفاه متوسط در دوره 2023-2007 است. نتایج حاصل از برآورد الگوی رگرسیونی مبتنی بر دادههای تابلویی نشان داد که سرمایه اجتماعی با مکانیسم ثروتآفرینی ارتباط مثبت و معنادار دارد.
یافتههای بهدستآمده با مطالعات پژوهشگرانی همچون مالیک و کاجاله (2024)، پیروپالومینو (2016) و عباسی نامی (1400) مغایرت دارد و همچنین با مطالعه اورلووا (2022) همسو است. با توجه به نتایج این پژوهش، توصیه میشود که سیاستگذاران به شاخص سرمایه اجتماعی که شامل اعتماد، همکاری و تعاون بین افراد و گروهها است، توجه ویژهای داشته باشند. این عوامل بستر مناسبی برای نوآوری، کارآفرینی و تبادل ایدهها فراهم میکنند که بهنوبه خود منجر به افزایش ریسکپذیری، خلاقیت و درنهایت، رونق اقتصادی میشود.
مطالعات مالیک و کاجاله (2024) در سطح خرد و در یک بخش خاص، به بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد اقتصادی شرکتهای تولیدکننده کشاورزی در هند پرداختهاند. در مقابل، پژوهش حاضر در سطح کلان و در اقتصادهای با سطح رفاه متوسط انجام شده است.
مطالعه پیروپالومینو (2016) تأثیر منفی سرمایه اجتماعی در سالهای اولیه گذار از سوسیالیسم به اقتصاد بازار در منطقه اروپای بررسی کرده است؛ درصورتیکه پژوهش حاضر به تأثیر مثبت سرمایه اجتماعی بر مکانیسم ثروتآفرینی در کشورهای با سطح رفاه متوسط پرداخته است.
مطالعه عباسی نامی (1400) به تأثیر مستقیم کارآفرینی بر رشد اقتصادی متمرکز است؛ درحالیکه پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن کارآفرینی بهعنوان مؤلفهای اصلی در تجهیز اقتصاد برای ثروتآفرینی، ابعاد اجتماعی و سلامت عمومی را بهعنوان عوامل مؤثر بر زیرساختهای اقتصادی بررسی کرده است.
این تفاوتها در سطح تحلیل، زمینه مطالعاتی و رویکردها، ضرورت تحقیقات بیشتر برای درک بهتر روابط پیچیده بین سرمایه اجتماعی، ثروتآفرینی و رشد اقتصادی را نمایان میکند.
ارتباط مثبت و معنیدار سلامت عمومی با مکانیسم ثروتآفرینی با مطالعات انجام شده توسط نور و همکاران (2024)، عارفی و همکاران (1402) و قاسمیان و راغفر (2018) مغایرت دارد و همچنین با مطالعه ریدوان و همکاران (2022) همسو است. بهاینترتیب، سلامت عمومی جامعه که تحتتأثیر عواملی نظیر تغذیه، بهداشت و دسترسی به خدمات درمانی است، بر توانایی و پویایی نیروی کار تأثیر مستقیم میگذارد.
افراد سالم و شاداب، بهرهوری بیشتری دارند و غیبت کمتری از کار میکنند که بهطور قابلتوجهی بر تولید و رشد اقتصادی اثر میگذارد. همچنین، ارتقای سلامت جامعه (کاهش بیماریها) منجر به افزایش رشد اقتصادی میشود که در دورههای بعدی به افزایش ظرفیت مالی کشور و امکان افزایش هزینههای بهداشتی و ارتقای دوباره سطح سلامت جامعه منجر خواهد شد. این چرخه تسلسلی ادامه خواهد یافت؛ یعنی جامعه سالم، ثروتمند نیز خواهد شد. بنابراین، در برنامهریزیهای رفاه باید به بهداشت و سلامت جامعه نیز توجه ویژهای شود.
مطالعه نور و همکاران (2024) تأثیر منفی مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی را نشان دادهاند. درصورتیکه پژوهش حاضر تأثیر سلامت عمومی بهعنوان یک عامل مثبت بر مکانیسم ثروتآفرینی بررسی کرده است.
مطالعات عارفی و همکاران (1402) و قاسمیان و راغفر (2018)، نیز به بررسی تأثیر سلامت در سطح استانهای ایران پرداختهاند. درصورتیکه پژوهش حاضر با تمرکز بر اقتصادهای با رفاه متوسط، نقش سرمایه اجتماعی، سلامت عمومی و حاکمیت را در مکانیسمهای ثروتآفرینی با دیدگاهی جامعتر مطالعه کرده است.
ارتباط مثبت و معنادار حاکمیت با مکانیسم ثروتآفرینی نشان میدهد حاکمیت قوی و کارآمد بهعنوان یک متغیر کنترلی، زمینههای قانونی و اجرایی مناسبی را برای فعالیتهای اقتصادی فراهم میکند که موجب افزایش امنیت و اعتماد افراد و نهادها برای مشارکت در بازارهای اقتصادی میشود. این محیط مساعد کسبوکار، میتواند به تسهیل جذب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی کمک کرده و درنهایت به بهبود شرایط اقتصادی منجر شود.
آزادی شخصی تأثیر منفی بر مکانیسمهای ثروتآفرینی داشته است. بررسی ویژگیهای کشورهای موردمطالعه، ازجمله تنوع جغرافیایی، سطوح مختلف آزادی، ساختارهای اقتصادی متفاوت و چالشهای حکمرانی، حاکی از آن است که این تأثیر منفی ناشی از تعامل پیچیده بین آزادی شخصی و سایر عوامل نهادی-اقتصادی، مانند ضعف نهادها، فساد، نابرابری و چالشهای گذار اقتصادی است.
درواقع، در این کشورها، افزایش ناگهانی و بدون برنامهریزی آزادی شخصی، به جای تقویت فعالیتهای مولد اقتصادی، ممکن است منجر به بیثباتی، افزایش فعالیتهای غیرقانونی و کاهش سرمایهگذاری شود. این یافته با نظریههای نهادگرایی (عجماوغلو و رابینسون (2013) همسو است که بر نقش حیاتی نهادهای قوی و فراگیر در توسعه اقتصادی تأکید دارند و نشان میدهد که در کشورهای منتخب، برای تحقق مزایای آزادی، بسترسازی مناسب نهادی و اقتصادی ضروری است.
از دیگر یافتههای پژوهش رابطهای غیرخطی بین تحصیلات و ثروتآفرینی است. افزایش تحصیلات در سطوح بالاتر، تأثیر بیشتری بر مکانیسمهای ثروتآفرینی نسبت به سطوح پایینتر نشان میدهد. این یافته میتواند با مفهوم سرریز دانش در نظریه رومر مرتبط باشد. برایناساس، با افزایش سطح تحصیلات در جامعه، ظرفیت جذب، انتشار و تولید دانش و نوآوری افزایش مییابد و این امر بهنوبه خود به بهبود عملکرد اقتصادی و افزایش ثروتآفرینی منجر میشود.
پیشنهاد میشود در پژوهشهای آتی، چگونگی تأثیر آزادی شخصی بر ثروتآفرینی در کشورهای با سطح رفاه متوسط، با تمرکز بر تعامل پیچیده آن با عوامل نهادی-اقتصادی (ازجمله کیفیت نهادها، فساد و نابرابری) و نقش سیاستهای حمایتی و نهادسازی در تعدیل اثرات منفی احتمالی، موردمطالعه قرار گیرد.
منابع:
Abasi Nami, H. (2021). The Impact of Entrepreneurship on the Economic Growth of MENA Countries. Quarterly Journal of Applied Theories of Economics, 8(1), 215-240 (In Persian). https://doi.org/10.22034/ecoj.2021.42199.2735
Acemoglu, D., & Robinson, J. A. (2013). Why nations fail: The origins of power, prosperity, and poverty. Crown Currency. https://www.sidalc.net/search/Record/dig-fedepalma-123456789-81751
Adler, P. S. & Kwon, S.W. (2002). Social capital: Prospects for a new concept. Academy of management review, 27(1), 17-40. https://doi.org/10.5465/amr.2002.5922314
Akçomak, I. S., & Ter Weel, B. (2009). Social capital, innovation and growth: Evidence from Europe. European Economic Review, 53(5), 544-567. https://doi.org/10.1016/j.euroecorev.2008.10.001
Arefy, M. Zayandehroudi, M., & Jalaee Esfandabadi, S. A. (2023). Effect of Health Index on Economic Growth (Provincial Approach) [Research]. Planning and Budgeting, 28(4), 165-194 (In Persian). https://doi.org/10.61186/jpbud.28.4.165
Barro, R. (1996). Health and economic growth. World Health Organization, 1-47. http://down.aefweb.net/WorkingPapers/w572.pdf
Bage, B. (2023). Public health system in promotion of water sanitation and hygiene: an analytical study. World Review of Science, Technology and Sustainable Development, 19(1-2), 70-82. https://doi.org/10.1504/WRSTSD.2023.127301
Bizri, R. M. (2017). Refugee-entrepreneurship: A social capital perspective. Entrepreneurship & Regional Development, 29(9-10), 847-868. https://doi.org/10.1080/08985626.2017.1364787
Bourdieu, P., & Passeron, J.-C. (1990). Reproduction in education, society and culture (Vol. 4). Sage. https://psycnet.apa.org/record/1990-98996-000
Diebolt, C., & Le Chapelain, C. (2019). Human Capital and Economic Growth (Document de Travail nº 2019-02). Bureau d’Économie Théorique et Appliquée (BETA). http://beta.u-strasbg.fr/WP/2019/2019-02.pdf
Elmi, Zahra (Mila). Sharepour, Mahmoud., Hosseini,Seyyed Amirhossein., (2006). Social Capital and how it affects the economy. Journal of Economic Research, 40(4) (In Persian). https://jte.ut.ac.ir/article_12458_0ada6ee23b24b983babdb8166ededc5d.pdf
Gadelha, C. A. G., & Temporão, J. G. (2018). Development, innovation and health: the theoretical and political perspective of the Health Economic-Industrial Complex. Ciência & Saúde Coletiva, 23, 1891-1902. https://doi.org/10.1590/1413-81232018236.06482018
Ghasemian, N., & Raghfar, H. (2019). Spatial Analysis of Health Expenditure Effects of labor on Economic Growth in Iran (2011-16). Iranian Economic Development Analyses, 7(1), 235-260 (In Persian). https://doi.org/10.22051/edp.2020.25036.1195
Günay, E. K., & Sülün, D. (2021). The evaluation of the impact of social capital on economic development within the framework of the Legatum prosperity Index: The case of OECD countries. Elektronik Sosyal Bilimler Dergisi, 20(80), 1982-1996. https://doi.org/10.17755/esosder.864792
Guo, S., Guo, X., Fang, Y., & Vogel, D. (2017). How doctors gain social and economic returns in online health-care communities: a professional capital perspective. Journal of management information systems, 34(2), 487-519https://doi.org/10.1080/07421222.2017.1334480
Iftikar, M., & Ali, H. (2024). Public Health Impacts on Economic Growth in Developing Countries: An Analytical Review of Research. Pakistan Journal of Humanities and Social Sciences, 12(2), 1718–1726-1718–1726. https://doi.org/10.52131/pjhss.2024.v12i2.2291
Khosravani, R., Vosooghi, M., Baghaei Sarabi, A., & Musai, M. (2024). Investigating the Impact of Entrepreneurial Personality and Innovativeness of Economic Activities on Improving the Quality of Life of Villagers [orginal]. Social Welfare, 24(93), 301-338 (In Persian). https://doi.org/10.32598/refahj.24.93.4156.1
Lakshmi, K., Mahaboob, B., Rajaiah, M., & Narayana, C. (2021). Ordinary least squares estimation of parameters of linear model. J. Math. Comput. Sci., 11(2), 2015-2030. https://scik.org/index.php/jmcs/article/view/5454
Maindal, H. T., & Aagaard-Hansen, J. (2020). Health literacy meets the life-course perspective: towards a conceptual framework. Global Health Action, 13(1), 1775063. https://doi.org/10.1080/16549716.2020.1775063
Malik, S., & Kajale, D. (2024). Assessing social capital and its impact on economic performance: A comparative study of members and non-members of farmer producer companies in India. Problems and Perspectives in Management, 22(3), 214. http://dx.doi.org/10.21511/ppm.22(3).2024.17
Meflinda, A., Mahyarni, M., Indrayani, H., & Wulandari, H. (2018). The effect of social capital and knowledge sharing to the small medium enterprise’s performance and sustainability strategies. International Journal of Law and Management, 60(4), 988-997. https://doi.org/10.1108/IJLMA-03-2017-0073
Mohamadnejad, N., Assari Arani, A., Keshavarz Haddad, G., & Faraji Dizaji, S. (2020). Optimum Health Expenditure, Value of a Statistical Life and Health Capital in Iran. Economics Research, 20(78), 177-212 (In Persian). https://doi.org/10.22054/joer.2020.12364
Nur Kamilah Husna, A. Nur Amirah, B. Ruhaini, M. & Yuslina, Z. (2024, 10/27). The Role of Government Health Expenditure in Driving Economic Growth: Evidence from OECD Countries. Information Management and Business Review, 16(3S(I)a). https://doi.org/10.22610/imbr.v16i3S(I)a.4236
Orlova, E. V. (2022). Impact of Companies’ Social Capital on Person’s Innovativeness in Russia: Economic Mechanisms and Diagnostic Tools. Journal of Applied Economic Research, 21(3), 545-575. http://dx.doi.org/10.15826/vestnik.2022.21.3.019
Peiró‐Palomino, J. (2016). Social capital and economic growth in Europe: Nonlinear trends and heterogeneous regional effects. Oxford Bulletin of Economics and Statistics, 78(5), 717-751. https://doi.org/10.1111/obes.12131
Pomeranz, I. (2011, May). Static test compaction for delay fault test sets consisting of broadside and skewed-load tests. In 29th VLSI Test Symposium (pp. 84-89). IEEE. https://doi.org/10.1109/VTS.2011.5783760
Ridhwan, M. M. Nijkamp, P., Ismail, A., & M. Irsyad, L. (2022). The effect of health on economic growth: A meta-regression analysis. Empirical Economics, 63(6), 3211-3251. https://doi.org/10.1007/s00181-022-02226-4
Romer, P. M. (1990). Endogenous technological change. Journal of political Economy, 98(5, Part 2), S71-S102. https://www.jstor.org/stable/2937632
Salmani, B., Panahi, H., & Mohammadi Khaneghahi, R. (2015). The impact of health on per capita income, an empirical analysis in middle income countries. Economic Growth and Development Research, 5(20), 108-199 (In Persian). https://dor.isc.ac/dor/20.1001.1.22285954.1394.5.20.6.0
Shambaugh, J., Nunn, R., Breitwieser, A., & Liu, P. (2018). The state of competition and dynamism: Facts about concentration, start-ups, and related policies. Hamilton Project. Washington, DC: Brookings Institution. https://www.brookings.edu/wp-content/uploads/2018/06/ES_THP_20180611_CompetitionFacts_20180611.pdf
Shofi, F., Siti Aisjah, & Nanang Suryadi. (2022). The impacts of social capital and financial literacy on business performance with financial access SMEs Batik Pamekasan Regency as mediation. International Journal of Research in Business and Social Science (2147- 4478), 11(8), 213–220. https://doi.org/10.20525/ijrbs.v11i8.2146
Woolcock, M., & Narayan, D. (2000). Social capital: Implications for development theory, research, and policy. The world bank research observer, 15(2), 225-249. https://doi.org/10.1093/wbro/15.2.225
Yu-Lefler, H. F., Marsteller, J., & Riley, A. W. (2022). Outcomes accountability systems for early childhood disruptive behaviors: A scoping review of availability. Administration and Policy in Mental Health and Mental Health Services Research, 49(5), 735-756. https://psycnet.apa.org/doi/10.1007/s10488-022-01196-0