دوره 23، شماره 90 - ( 8-1402 )                   جلد 23 شماره 90 صفحات 258-211 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Aliverdinia A, Riahi M E, Madadi M, Jalili F. (2023). Sociological analysis of the type of attitude and behavior of married women with extramarital relationships toward extramarital relationships. refahj. 23(90), 211-258. doi:10.32598/refahj.23.90.1083.3
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4233-fa.html
علیوردی نیا اکبر، ریاحی محمد اسماعیل، مددی مریم، جلیلی فاطمه. تحلیل جامعه‌شناختی نوع نگرش و رفتار زنان متاهل دارای روابط فرازناشویی نسبت به این نوع روابط رفاه اجتماعی 1402; 23 (90) :258-211 10.32598/refahj.23.90.1083.3

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4233-fa.html


متن کامل [PDF 737 kb]   (765 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1407 مشاهده)
متن کامل:   (734 مشاهده)
مقدمه
 خانواده قدیمی‌ترین نهاد بشری است و بیشترین تعامل را بین حوزه خصوصی و اجتماعی افراد دارد و نیز انتقال‌دهنده اصلی باورهای اجتماعی و فرهنگی است که می‌تواند بر تغییر و دگرگونی سایر نهادهای جامعه تأثیر فراوانی بگذارد (باو و فرناندز، 2021). در برنامه توسعه سازمان ملل متحد (1998)، خانواده همچون میدان کنشی توصیف‌ شده است که اغلب ابعاد اساسی امنیت انسانی همچون فرآیندهای بازتولید جسمانی شخصی و یکپارچگی اجتماعی در آن تعریف می‌شود. در این خصوص خانواده را همچون «کوره تغییر» تلقی کرده است؛ چراکه بسیاری از تحولات نظام اجتماعی بزرگ‌تر ریشه در خانواده دارد و با یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های هر نظام اجتماعی یعنی یکپارچگی اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ دارد.
از نظر محافظه‌کاران اجتماعی، تغییرات به وجود آمده در خانواده درمجموع پدیده‌ای منفی است و فروپاشی خانواده به سقوط گسترده ارزشهای اخلاقی و تفوق ارزشهای ناسالم مثل فردگرایی خودخواهانه به ارزشهای سنتی همچون مسئولیت‌پذیری و تعهد خواهد انجامید. از نظر آنها هدف اصلی سیاستهای اجتماعی باید حفاظت از خانواده سنتی در مقابل این تغییرات باشد. در مقابل، ترقی خواهان اجتماعی، فروپاشی خانواده را رد کرده و بر این باورند که باید گذار به تنوع و پیدایش الگوهای جدید خانواده را پذیرفت. ازنظر آنها مفهوم خانواده یک سازه اجتماعی پویا است که هم باعث تغییر است و هم به‌وسیله تحولات گسترده اجتماعی دگرگون می‌شود (جنادله و رهنما، 2014).
جهانی‌شدن فرهنگ، موجب تغییرات بنیادین در نظام فرهنگی و روابط اجتماعی می‌شود (زاهد زاهدانی و کاوه، 2018). خانواده به‌عنوان یک سازه اجتماعی که خصلتی غیرخنثی، تحول‌پذیر و سیال دارد در معرض این تغییرات بنیادین قرار دارد. به نظر می‌رسد گستره این تحول‌پذیری در تمام ابعاد و زوایای ساختی کارکرد خانواده نمایان است. با توجه به تغییرات شتاب‌زده‌ای که در جوامع مختلف ازلحاظ صنعتی‌شدن، دگرگونی ساختاری و جمعیتی، گسترش شهرنشینی، تحولات ارزشی و غیره مشاهده می‌شود، دگرگونی خانواده منحصر به جامعه یا جوامعی خاص نبوده و همان‌گونه که گیدنز (1989)، اشاره می‌کند یک مسئله جهانی است. چنین تغییراتی در خانواده بعد جهانی دارد و علاوه بر جوامع غربی، در سایر جوامع نیز از گستره و شتاب چشمگیر برخوردار است.
سونامی جهانی‌شدن، تنها چند دهه زمان نیاز داشت تا تبعات تغییرات خانواده، در مقیاس جهانی را به درون ایران نیز برساند. تغییرات مذکور، سبب شد تا پدیده‌هایی که پیش‌تر چندان بروز عینی و آشکاری نداشتند، امروزه به مسئله‌ای اجتماعی تبدیل شوند. یکی از این پدیده‌ها، تمایلات جنسی به شیوه مدرن است. نیاز جنسی از دیرباز تاکنون یکی از مباحث مهم انسانی بوده و با درگیرکردن ذهن بشر در همه دوره‌های تاریخ، رفتار او را تحت‌تأثیر قرارداد است. اما نکته شایان توجه، دگرگونی نگرش به رابطه جنسی در سالیان اخیر است (زاهد زاهدانی و کاوه، 2018).
آنچه امروزه دوستی دختر و پسر را در جامعه ایران به مسئله اجتماعی تبدیل کرده، تعارض بین نگرشهای مذهبی و سنتی از یک‌سو و نگرشهای جدید از سوی دیگر است. نگرش اول، خواهان مرزبندی جنسیتی و رعایت قواعد و مقررات مرتبط با تعاملات جنسی است و می‌کوشد روابط دو جنس را به پیش از ازدواج محدود کند؛ اما نگرش دومی که حاصل تعامل با فرهنگهای دیگر به‌خصوص فرهنگهای غربی، غیردینی و مانند آنهاست، این حساسیت را نشان نمی‌دهد. اشاعه این رفتارهای اجتماعی می‌تواند به دگرگونی ارزش در جامعه و رابطه پذیرفته‌شده بین دو جنس در جامعه ایران منجر شود و نظام خانواده و ازدواج را تهدید کند. به باور برخی از نظریه‌پردازان ریشه‌های تحول نهاد خانواده در چند دهه اخیر را باید در انقلاب جنسی اواخر دهه 1960 در کشورهای اروپایی و آمریکایی جستجو کرد (زاهد زاهدانی و کاوه، 2018).
علت افزایش روابط خارج از ازدواج را تئودور ان. فردیناند به‌خوبی توضیح داده است: بخش عمده‌ای از انقلاب رفتار جنسی در آمریکا را می‌توان به دو تغییر اساسی در ساختار اجتماعی آمریکا نسبت داد. اول، بخش بسیار بزرگی از طبقات متوسط و بالا اکنون در معرض یک محیط اجتماعی یعنی دانشگاه قرار دارند. عامل دوم رشد فوق‌العاده طبقات متوسط در ساختار اجتماعی آمریکاست. ازاین‌رو، طبقات متوسط که جمعیت عمده مردم آمریکا را شامل می‌شدند، با تغییر نگرش و ارزیابی خود از تمایلات جنسی، یک انقلاب جنسی ایجاد کرده‌اند (الیس، 1972).
 عواملی نشان می‌دهد که احتمالاً علل افزایش میزان روابط فرازناشویی در زنان متأهل عبارتند از: 1- برابری فزاینده نقشهای مرد و زن در زندگی اجتماعی و اقتصادی؛ 2-اشتغال زنان در خارج از خانه که این فرصت را برای آنان فراهم می‌کند و 3- حرکت به‌سوی یک استاندارد واحد برای رفتار جنسی که با عوامل بسیاری ممکن شده است که یکی از آنها روشهای جدیدتر پیشگیری از بارداری است (ویل، 1975).
در مورد میزان تأثیر انقلاب جنسی در آمریکا بر رفتار زنان، مشاهده شد که 6/ 2 درصد از زنان 30 ساله نسل قبل از انقلاب جنسی و 4/ 22 درصد از زنان بعد از انقلاب جنسی گفتند که تا 30 سالگی 5 شریک جنسی یا بیشتر داشته‌اند. در مورد مردان این میزان به ترتیب 38 درصد و 49 درصد بوده است (رستگار، 2013).
کلمنتس و سوئنسن (2000) معتقدند که وفاداری و تعهد از عناصر مهم در پایداری ازدواج هستند که به‌طور خلاصه معیار تعهد می‌تواند این‌گونه باشد که تعهد فرد نسبت به همسر به‌عنوان یک شخص به دلیل ویژگیهای منحصربه‌فرد تعریف شود (کلمنتس و سوئنسن، 2000). در زندگی زناشویی امید ایجاد احساس تعلق وجود دارد و تعهد و وفاداری حاصل از آن احساس امنیت و ثبات به ارمغان می‌آورد. اگرچه ازدواج فرصت تجارب رشدی مانند مصاحبت، تعامل باز و حمایت را فراهم می‌کند اما همواره این‌چنین نیست و با اینکه اکثریت‌ قریب‌به‌اتفاق اعضای جامعه انتظار دارند که افراد در روابط متعهدانه ازنظر جنسی و عاطفی وفادار باشند، اما این نگرش باعث نمی‌شود که افراد در محدوده ازدواج دست به فریبکاری نزنند (افشاری کاشانیان و همکاران، 2019).
اهمیت اجتماعی و آثار نامطلوب موضوع روابط خارج از چارچوب بین دو شریک جنسی سبب شده مفاهیم متمایزی ازجمله «روابط فرازناشویی»، «زنا» و «خیانت» در ادبیات علمی برای توصیف این پدیده اجتماعی شکل بگیرد که در ادامه به آنها اشاره می‌کنیم. خیانت به‌طور تاریخی به هرگونه رابطه جنسی خارج از ازدواج یکی از زوجین اطلاق می‌شود اما اخیراً این مفهوم گسترده‌تر شده و هرگونه نقض انتظارات موردتوافق دوجانبه پیرامون صمیمیت عاطفی یا فیزیکی را دربرمی‌گیرد (ماهامبری، 2020).
بر اساس تعریف بیان‌شده در دیکشنری آکسفورد مفهوم خیانت محدود به ازدواج نبوده و هر نوع بی‌وفایی به شریک را شامل می‌شود (دیکشنری آکسفورد، 2023). این در حالی است که «روابط فرازناشویی» به‌عنوان یک رابطه پنهان جنسی، عاشقانه یا عاطفی در یک فرد مزدوج تعریف می‌شود که فرد با درگیرشدن در آن رابطه، تعهد رابطه زناشویی را نقض می‌کند (جنفریو، 2009). مفهوم «زنا» نیز منحصراً به رابطه جنسی یک فرد متأهل با فرد دیگری که همسر او نیست اشاره دارد (دیکشنری مریام وبستر، 2023)؛ بنابراین در موضوع روابط فرازناشویی مفهوم خانواده در مرکز توجه قرار داشته و هرگونه رابطه جنسی یا عاطفی مخفیانه و خارج از رابطه زناشویی که تهدیدی برای بقای زندگی زناشویی باشد را مدنظر قرار می‌دهد.
«تعهد زناشویی» یکی از اصلی‌ترین ارزشهای مرتبط با نظام خانواده است که از دیرباز مورد تأکید بوده، اما امروزه به دلایل مختلف کمرنگ شده و محققان حوزه خانواده از گسترش آن چیزی که «روابط فرازناشویی» می‌نامند، صحبت می‌کنند و نسبت به پیامدهای نامطلوب آن برای ثبات زناشویی هشدار می‌دهند (فیروزجائیان و قدیری، 2017).
در سالهای 1948 و 1953، آلفرد کینزی و همکارانش اولین داده‌های شیوع خیانت را جمع‌آوری کردند (کینزی آن را رابطه خارج از ازدواج نامید) و دریافت که از 3088 مرد و 2000 زن، به ترتیب 50 درصد مردان و 26 درصد زنان خیانت خود را گزارش کردند (کمبل، 2009).
در آسیا آمارها نشانگر افزایش روابط فرازناشویی هستند. در تحقیقی که توسط ژانگ، وانگ و پن (2021) در چین انجام شد داده‌های روابط فرازناشویی جنسی از سال 2000 تا 2015 بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد در سال 2000 میزان بروز روابط فرازناشویی جنسی در مردان 12.9 درصد و در میان زنان 4.7 درصد بود که تفاوت جنسیتی 8.2 درصدی بیشتر مردان را نشان می‌دهد. از آن زمان، میزان شیوع روابط فرازناشویی جنسی در مردان و زنان در حال افزایش است.
در سال 2015، شیوع روابط فرازناشویی جنسی در بین مردان به 33.4 درصد رسیده بود که نشان می‌دهد به‌طور متوسط از هر سه مرد متأهل، یک نفر تجربه روابط فرازناشویی جنسی را داشته است. برای زنان متأهل نیز، شیوع روابط فرازناشویی جنسی افزایش ‌یافته است، به‌طوری‌که از 4.7 درصد در سال 2000 به 11.4 درصد در سال 2015 رسیده است (ژانگ و همکاران، 2021). هنوز هیچ آماری درباره میزان شیوع روابط فرازناشویی در ایران منتشر نشده است؛ اما بعضی از تحقیقات به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم به این موضوع اشاره کرده‌اند. به‌عنوان‌مثال، مشاهده میدانی در جریان مصاحبه‌های مددکاری اجتماعی با زوجین متقاضی طلاق نشان می‌دهد 60 درصد درخواستها مربوط به روابط فرازناشویی است (مایلی و همکاران، 2019).
همچنین بیشترین قتلهای خانگی که 30 درصد است، مربوط به زنانی است که به دلیل روابط نامشروع و یا سوءظن، توسط همسر خود به قتل رسیده‌اند. از سوی دیگر 22 درصد از قتلهای خانگی، مربوط به قتل مردانی است که توسط همسر خود به قتل رسیده‌اند که در 40 درصد این موارد، همسر با همدستی معشوق خود، این کار را انجام داده است. بر اساس آمار منتشرشده از سوی سازمان بهزیستی در سال 1387، 33 درصد از مردانی که خیانت ایشان در ازدواج به اثبات رسیده است با خشونت، حمله ناگهانی و یا تهدید به قتل از سوی همسران خود مواجه شده‌اند (افشاری کرمانی و همکاران، 2022). به همین دلیل، روابط فرازناشویی ازجمله مسائل مهمی است که در دهه‌های اخیر پیشرفت چشمگیری داشته است که در این تحقیق به بحث درباره آن پرداخته می‌شود.
آمار ارائه‌شده حاکی از اهمیت موضوع روابط فرازناشویی و آثار نامطلوب آن در جهان و ایران است و ازآنجاکه پژوهشهای کمی این موضوع را از دیدگاه جامعه‌شناسی بررسی کرده‌اند بیانگر نیاز به انجام پژوهشهای بیشتر در این زمینه به چشم می‌خورد. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت نوع نگرش زنان متأهل دارای روابط فرازناشویی نسبت به روابط فرازناشویی و رفتار فرازناشویی آنان است. افزون بر آن، این پژوهش به دنبال بررسی جامعه‌شناختی رابطه بین متغیرهای مبتنی بر نظریه انتخاب عقلانی با نوع نگرش و رفتار زنان متأهل دارای روابط فرازناشویی و نیز تبیین آن از دیدگاه نظریه انتخاب عقلانی است. این تحقیق در نظر دارد بررسی کند که آیا می‌توان نوع نگرش زنان متأهل دارای روابط فرازناشویی نسبت به این روابط و رفتار فرازناشویانه آنها را در پرتو نظریه انتخاب عقلانی تبیین کرد؟
پیشینه تجربی
مطالعه تحقیقات گذشته داخلی نشان می‌دهد روابط فرازناشویی از موضوعاتی است که اخیراً بدان توجه شده است و هر تحقیقی سعی دارد از یک زاویه خاص به این موضوع بپردازد. بعضی از تحقیقات به بررسی نوع نگرش افراد به رابطه فرازناشویی معطوف شده‌اند (سیدعلی‌تبار و همکاران، 2015؛ فرج‌پورنیری، 2018)، برخی تحقیقات به عوامل مؤثر بر شکل‌گیری این پدیده پرداخته‌اند (شیردل، 2006؛ فتحی و همکاران، 2014؛ پنجه‌بند و عنایت، 2016؛ حبیبی عسگرآباد و حاجی‌حیدری، 2015؛ شرف‌الدین و صالحی‌زاده، 2015؛ ایدر و مردانی، 2017؛ فیروزجائیان و قدیری، 2017؛ محمدمیرزایی و همکاران، 2018؛ غفوریان نوروزی و همکاران، 2019؛ زمانی زارچی و همکاران، 2019؛ جمالی و همکاران، 2020؛ فولادیان و همکاران، 2020؛ زمردیان و اکبری، 2021؛ کنعانی و علیجانی، 2022؛ تاج‌بخش، 2021؛ افشاری و همکاران، 2022).
از این میان برخی پژوهشها بر عوامل اجتماعی مؤثر بر پیدایش روابط فرازناشویی تأکید داشته‌اند (کرمی و همکاران، 2014؛ زینلی و اکبری، 2014؛ اجتهادی و واحدی، 2017؛ غفوریان نوروزی و همکاران، 2018). بعضی پژوهشها نیز به‌طور خاص نقش رسانه‌ها را در پیدایش این پدیده بررسی کرده‌اند (عبدالملکی و همکاران، 2015؛ باستانی و کرمانیها، 2017؛ عجم، 2016؛ افشانی و همکاران، 2017). بعضی تحقیقات نیز به نقش عوامل فردی و بین فردی توجه کرده‌اند (کرمی و همکاران، 2014؛ ایدر و مردانی، 2017؛ حجت‌خواه و همکاران، 2017؛ غفوریان نوروزی و همکاران، 2019؛ محمدمیرزایی و همکاران، 2018؛ چوپانی و همکاران، 2019؛ مایلی و همکاران، 2019؛ بهدوست و همکاران، 2021).
ازنظر محققان داخلی عواملی چون نارضایتی مردان از روابط عاطفی و عدم توانایی در حل تعارضات زناشویی، تنوع‌طلبی مردان به روابط غیرهمجنس خود، مشاهده فیلمهای پورن، بالابودن سن دختران، فرار دختران از جو خانه پدری، مطلقه بودن زن، بدبین بودن مردان و تفاوت سنی زیاد مردان از زنان خود جزء دلایل گرایش مردان به روابط فرازناشویی است. در مقابل از دلایل گرایش زنان به روابط فرازناشویی، می‌توان به نارضایتی از روابط عاطفی و جنسی همسر، ناآگاهی از حقوق و تکالیف متقابل، اختلالات جنسی زوجین، استفاده از وسایل ارتباطات جمعی، ماهواره و شبکه‌های اجتماعی، یادگیری اجتماعی _آموختن خیانت یعنی تأثیر گروه همسالان بر فرد، عادی‌شدن این نوع روابط در خانواده، خشونت فیزیکی و کلامی شوهر، برآورده نکردن نیازهای عاطفی، جنسی، روانی و اقتصادی اشاره کرد.
از عوامل مؤثر بر مسئله روابط فرازناشویی یا نوع نگرش به روابط فرازناشویی در تحقیقات داخلی می‌توان به درآمد، تحصیلات، وضعیت اشتغال، تنوع‌طلبی، رضایت فرد، مقایسه اجتماعی، تعهد زناشویی، آنومی و بی‌هنجاری، ارضاء نیاز در روابط فرازناشویی، کیفیت جایگزین، سرمایه‌گذاری، کنترل اجتماعی، یادگیری اجتماعی، مصرف رسانه، سوءظن نسبت به وفاداری همسر و حس انتقام‌جویی، محل سکونت، فرهنگ شهروندی (مسئولیت‌پذیری، مشارکت‌جویی و قانون‌گرایی) اشاره کرد.
درمجموع در ایران پژوهشهای اندکی در رابطه با بررسی نوع نگرش به روابط فرازناشویی از منظر جامعه‌شناختی انجام‌ گرفته است. بخش عمده‌ای از پژوهشهای مربوطه، از منظر روان‌شناسی بالینی، روان‌شناسی عمومی، مشاوره و روان‌پزشکی به بررسی در این زمینه پرداخته‌اند. همچنین تحقیقی درزمینه نوع نگرش زنان متأهل نسبت به روابط فرازناشویی از دیدگاه انتخاب عقلانی یافت نشد.
بررسی تحقیقات خارجی نیز نشان می‌دهد که تعدادی از تحقیقات به بررسی نوع نگرش به این دسته روابط پرداخته‌اند (ویس و سلوسنیک،1981؛ گلاس و رایت، 1992؛ وایتی، 2003؛ لی و کاس، 2007؛ وانگ و هسیونگ، 2008؛ شرلی‌فلدمن و کافمن، 1999؛ یو و همکاران، 2011؛ توپلودمیرتاش و فینچام، 2018 و تاپا و همکاران، 2020). بعضی تحقیقات نیز به بررسی علل و زمینه‌های روابط فرازناشویی تأکید کرده‌اند (باس و شلکفورد، 1997؛ آتکینز و باکوم، 2001؛ مک آلیستر و همکاران، 2005؛ جنفریو، 2009؛ مارتینز و همکاران، 2016؛ ون هوف، 2017؛ مونش، 2018؛ شیرن و همکاران، 2018 و یوان و ویزر، 2019). سایر تحقیقات به ابعاد دیگر این پدیده مانند بررسی روابط فرازناشویی از نگاه دینی (میشل و اکچوکو، 2014) و مؤلفه‌های روابط فرازناشویی (تامپسون، 1984) پرداخته‌اند.
یافته‌های محققان خارجی حاکی از آن است که زوجهایی با رضایت کمتر از روابط جنسی، بیشتر درگیر روابط فرازناشویی می‌شوند؛ البته این امر در مردان بیشتر از زنان به چشم می‌خورد. همچنین ازلحاظ اقتصادی هرچه درآمد نسبی مردان بیشتر باشد ارتکاب خیانت در میان آنها بیشتر است و همچنین برای مردانی که وابستگی اقتصادی داشتند خیانت را توجیهی برای برقراری عدالت در روابط زناشویی‌شان می‌دانستند؛ و بیشتر مردان درگیر خیانت جنسی می‌شوند و همین‌طور آنها روابط جنسی آنلاین را نوعی فرار راحت از مشکلات زندگی در نظر می‌گیرند؛ ولی زنان بیشتر درگیر خیانتهای عاطفی هستند. آنها دریافت نکردن توجه از شریک زندگی، نداشتن تفاهم در کارها، عدم تخصص در گفتمان درزمینه رابطه جنسی را عامل گرایش به خیانت می‌دانند.
با جستجو در تحقیقات خارجی می‌توان دید تحقیقات اندکی در حوزه زندگی زناشویی از نظریه انتخاب عقلانی بهره جسته‌اند (لیو، 2000؛ الکسپولوس و همکاران، 2020) اما تحقیقی با عنوان نوع نگرش زنان متأهل به روابط فرازناشویی از دیدگاه انتخاب عقلانی یافت نشد.
چارچوب نظری
نظریه انتخاب عقلانی فرآیند استدلالی را که توسط مجرمان دنبال می‌شود بررسی می‌کند. گزاره‌های اصلی در نظریه انتخاب عقلانی این است که افراد (1) قبل از درگیر شدن در رفتار مجرمانه، هزینه‌ها یا پیامدهای جرم را در مقابل منافع جرم می‌سنجند و (2) زمانی که پاداشها بر هزینه‌ها بیشتر باشد، رفتار مجرمانه را انتخاب می‌کنند. نظریه‌پردازان انتخاب عقلانی در خصوص هزینه‌ها به تحریمهای رسمی (بازداشت، زندان و...) و غیررسمی (شرم، از دست دادن شغل و...) اشاره می‌کنند. مزایای جرم نیز می‌تواند ملموس (پول، دارایی) یا ناملموس (هیجان روانی، همراهی با همسالان) باشد (ویتو و ماحس، 2015).
ویژگیهای ساختاری انتخاب
کورنیش و کلارک مدعی بودند که هر جرم دارای یک فرآیند انتخاب‌سازی منحصربه‌فرد همراه با آن است (وینفری، 2009). مطابق با رویکرد انتخاب عقلانی، هزینه‌ها و منافع جرم، صفات و ویژگیهای فردی را برنمی‌تابد، بلکه هم چنان‌که کورنیش و کلارک (1987) اذعان داشته‌اند، ویژگیهای ساختاری انتخاب هستند که این پدیده را تبیین می‌کند؛ بنابراین، نظریه گزینش عقلانی بیش از تمرکز روی خود مجرمان، بر انگیزه جرم مجرمان و تمرکز بر فرایندهای انتخاب برای ارتکاب جرم پافشاری می‌کنند. این فرایند به‌مثابه _ ساختار انتخاب _ شناخته‌شده که به‌عنوان پیوستگی فرصتها، هزینه‌ها و منافع دسترسی به انواع خاصی از جرم، تعریف شده است (کورنیش و کلارک، 1987).
دیدگاه انتخاب عقلانی ادعا می‌کند که جرم هم جرم‌محور و هم مجرم‌محور است. به‌عبارت‌دیگر، تصمیم‌گیری برای ارتکاب جرم، تحت‌تأثیر ویژگیهای جرم و مجرمان قرار می‌گیرد و محصول تعامل بین این دو است (کورنیش و کلارک، 1987). این واقعیت که یک جرم، مجرم‌محور است به این است که مجرمین صرفاً آدم اتوماتیک و بی‌اراده‌ای نیستند که بدون فکر کردن به نتایج کار خود و به‌صورت تصادفی، رفتارهای ضداجتماعی انجام دهند. قبل از تصمیم‌گیری برای ارتکاب جرم، افراد باید تصمیم بگیرند که آیا آنها خود، پیش‌شرط لازم برای یک عمل مجرمانه موفق را دارا هستند یا خیر؟ این تصمیم‌گیری ممکن است شامل ارزیابی موارد زیر باشد:
- آیا آنها دارای مهارتهای لازم برای ارتکاب جرم هستند؟ نیاز فوری آنها به پول یا سایر اشیاء باارزش، آیا جایگزین مالی قانونی برای جرم وجود دارد؟ مانند (شغل پردرآمد)، آیا آنها منابع و امکانات در دسترس برای ارتکاب جرم را دارند، ترس آنها از دستگیری و مجازات مورد انتظار، گزینه جایگزین اعمال مجرمانه (مانند فروش مواد مخدر) و توانایی بدنی، ازجمله سلامتی، قدرت و مهارت (سیگل، 2008).
این واقعیت که جرم، جرم‌محور است یعنی جرائم گوناگون ابزارهای متنوعی برای برآوردن نیازهای خاص خود در اختیار مجرمان می‌گذارد. اگر بخواهیم این نظر را به نتیجه‌گیری منطقی آن توسعه دهیم، مجرمان در عمل جرائم خاص خود را بر اساس ویژگی نیازها و مهارتهای شخصی خود (مثلاً تجربه و یادگیری پیشین، پیش‌زمینه و نیازهای تعمیم‌یافته) و خصوصیات عمل مجرمانه (مثلاً نزدیکی به یک قربانی و میزان احتمال و شدت مجازات) انتخاب می‌کند: در فرآیند شکل دادن به انتخاب، افراد مهارتها و نیازهای خود را در پرتو ویژگی اختصاصی جرم ارزیابی می‌کنند (وینفری، 2009).
تعدادی از عوامل شخصیتی وجود دارند که افراد را در شرایط انتخاب جرم قرار می‌دهد. ازجمله مهم‌ترین عوامل آنها می‌توان به فرصتهای اقتصادی، یادگیری و تجربه و شناخت و دانش تکنیکهای مجرمانه اشاره کرد (سیگل، 2008).
ساختاربندی جرم
تصمیم‌گیری مجرمانه نه‌تنها بر اساس ارزیابی نیازها و تواناییهای فردی، بلکه بر اساس ارزیابی عقلانی از واقعه مجرمانه نیز انجام می‌شود. باید در مورد اینکه چه چیزی، کجا، چه زمانی و چه کسی را مورد هدف قرار داد تصمیم‌گیری شود (سیگل، 2008). نظریه‌پردازان انتخاب عقلانی، تصمیم‌گیری را به دو حوزه تقسیم می‌کنند: تصمیمات درگیرشدن و تصمیمات حادثه‌ای. «تصمیمات درگیرشدن» آنهایی هستند که ضمن آن، در مورد اینکه باید در یک جرم درگیر شد، یک جرم را ادامه داد یا از یک جرم دست کشید، تصمیم گرفته می‌شود. این نوع تصمیمات در برآورد هزینه‌ها و منفعتها حالتی ابزاری دارند. نوع دیگر تصمیم‌گیری، «تصمیمات حادثه‌ای» هستند یعنی تصمیماتی که در آنها، تاکتیکهای اجرایی یک جرم (تقاضاها روی مجرم قرار دارد) تعیین می‌شوند. اگر تاکتیکها آسان باشند، تصمیم درگیرشدن، منفعتهای بالقوه می‌یابد. اگر تاکتیکها مشکل باشند، منفعتهای بالقوه خود را از دست می‌دهد (ویلیامز و مک شین، 2015). البته نباید فراموش کرد که جرم، فقط بدان خاطر که یک بزهکار با انگیزه ارتکاب جرم وجود دارد، روی نمی‌دهد. نظریه انتخاب عقلانی چنین می‌گوید که فرصت ارتکاب جرم باید وجود داشته باشد (والک لیت، 2007).
فرضیه‌ها
1. بین میزان پیوستگی با میزان رفتار فرازناشویی و نوع نگرش زنان متأهل نسبت به روابط فرازناشویی رابطه معکوس وجود دارد.
2. بین میزان سرمایه‌گذاری با میزان رفتار فرازناشویی و نوع نگرش زنان متأهل نسبت به روابط فرازناشویی رابطه معکوس وجود دارد.
3. بین میزان فرصت با میزان رفتار فرازناشویی و نوع نگرش زنان متأهل نسبت به روابط فرازناشویی رابطه مستقیم وجود دارد.
4. بین میزان مجازات با میزان رفتار فرازناشویی و نوع نگرش زنان متأهل نسبت به روابط فرازناشویی رابطه معکوس وجود دارد.
5. بین میزان باورهای اخلاقی با میزان رفتار فرازناشویی و نوع نگرش زنان متأهل نسبت به روابط فرازناشویی رابطه معکوس وجود دارد.
6. بین میزان خودکنترلی با میزان رفتار فرازناشویی و نوع نگرش زنان متأهل نسبت به روابط فرازناشویی رابطه معکوس وجود دارد.
7. بین میزان هیجانات با میزان رفتار فرازناشویی و نوع نگرش زنان متأهل نسبت به روابط فرازناشویی رابطه مستقیم وجود دارد.
8. بین میزان نیازهای منفعت‌گرایانه با میزان رفتار فرازناشویی و نوع نگرش زنان متأهل نسبت به روابط فرازناشویی رابطه مستقیم وجود دارد.
روش
روش تحقیق این پژوهش، پیمایش و از نوع مقطعی بوده و به‌منظور جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه بهره گرفته ‌شده است. جمعیت تحقیق را 87 نفر از زنان متأهل شهرهای بهشهر، بابل و بابلسر در سال 1400 تشکیل داده‌اند که دارای روابط فرازناشویی بوده‌اند. روش نمونه‌گیری غیرتصادفی از نوع گلوله‌برفی بود. پرسشنامه طراحی‌شده بر اساس پیشینه نظری و تجربی، در اختیار صاحبنظران و کارشناسان مربوطه قرار داده شد و نظرات ایشان مورد ملاحظه قرارگرفته و پرسشنامه نهایی اصلاح و تدوین شده است. ازاین‌رو ابزار سنجش از اعتبار صوری و محتوایی کافی برخوردار است.
برای سنجش پایایی مقیاسهای مربوط به متغیرهای مستقل و وابسته در این پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. همچنین واحد تحلیل در این پژوهش فرد و سطح تحلیل خُرد است. در اینجا از تحلیل توصیفی با استفاده از داده‌های استخراج‌شده از پرسشنامه، جداول توزیع فراوانی، درصدها، جدول توافقی و محاسبه شاخصهای مرکزی و پراکندگی و از تحلیل رگرسیون و آزمونهای تفاوت میانگین نیز استفاده شده که با نرم‌افزار SPSS محاسبه شده‌اند.

سنجه‌ها
در این تحقیق مجموعاً از ده مفهوم اصلی استفاده شده است: نوع نگرش به روابط فرازناشویی و میزان رفتار فرازناشویی به‌عنوان متغیرهای وابسته؛ متغیرهای پیوستگی، سرمایه‌گذاری، فرصت، مجازات، باورهای اخلاقی، خودکنترلی، نیاز منفعت‌گرایانه و لذت-هیجان به‌عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است.
روابط فرازناشویی
روابط فرازناشویی طیف گسترده‌ای از رفتارها را شامل می‌شود. رفتارهایی مانند درگیرشدن در روابط جنسی یا شخص دیگری غیر از همسر (داشتن رابطه نامشروع)، رابطه جنسی (از طریق رایانه با استفاده از کلمات تحریک‌کننده جنسی)، مشاهده پورنوگرافی، درجات مختلف صمیمیت جنسی، مانند بوسیدن، نگه‌داشتن دست و حتی صمیمیت عاطفی با شخص دیگر که به رابطه اولیه آسیب برساند را در برمی‌گیرد؛ بنابراین می‌توان هر رفتاری را که به نقض عهد و پیمان ازدواج میان دو نفر منجر شود تحت عنوان روابط فرازناشویی طبقه‌بندی کرد (هرتلین و همکاران، 2013).
مصادیق روابط فرازناشویی در این تحقیق عبارتنداز: رابطه تلفنی، رابطه پیامکی، رابطه از طریق فضای مجازی، قرارگذاشتن در بیرون از منزل برای رفتن به کافی‌شاپ، رستوران و مراکز تفریحی، نوازش‌کردن و بوسیدن، دیدن پورنوگرافی و رابطه جنسی.
متغیرهای وابسته
نوع نگرش به روابط فرازناشویی
نگرش یک تمایل روان‌شناختی است که از طریق ارزیابی میزان مطلوبیت یا عدم مطلوبیت یک پدیده خاص اظهار می‌شود. این ارزیابی به تمام ابعاد پاسخ ارزیابی‌کننده یعنی ابعاد شناختی، عاطفی و نیت رفتاری دلالت دارد (ایگلی و چایکن، 1998). روی‌هم‌رفته تعریف سه عنصری نگرش تعریفی است که بیشتر روان‌شناسان اجتماعی روی آن اتفاق‌نظر دارند. عنصر شناختی شامل اعتقادات و باورهای شخص درباره یک شیء یا اندیشه است. عنصر احساسی یا عاطفی آن است که معمولاً نوعی احساس عاطفی با باورهای ما پیوند دارد و تمایل به عمل، آمادگی برای پاسخگویی به شیوه‌های خاص اطلاق می‌شود (کریمی، 1995). مقیاس نوع نگرش به روابط فرازناشویی مبتنی بر تحقیقات پیشین (علیوردی‌نیا و همکاران، 2023) است. این مقیاس دارای 3 بعد شناختی، عاطفی، نیت رفتاری و مشتمل بر 27 گویه به‌صورت طیف لیکرت (کاملاً موافقم، موافقم، نه موافق نه مخالف، مخالفم و کاملاً مخالفم) است. آلفای کرونباخ این مقیاس برابر با 94/ 0 بود که نشانگر پایایی بسیار بالایی است.
میزان رفتار فرازناشویی
برای سنجش میزان رفتار فرازناشویی پنج معرف نوع رابطه، تکرار، تعداد، زمان و مدت رابطه در قالب هشت گویه در نظر گرفته ‌شده است. از میان گویه‌ها می‌توان به ترتیب به گویه‌های «رابطه از طریق فضای مجازی (جنسی و غیرجنسی)»، «در طول یک سال گذشته روابط فرازناشویی داشته‌ام»، «در طول یک سال گذشته و نیز در طول زندگی زناشویی خود با چند مرد روابط فرازناشویی داشتید؟»، «به‌طور متوسط هرچند وقت یک‌بار پیش می‌آید که روابط فرازناشویی داشته باشید؟»، «به‌طور متوسط چند ساعت در روز درگیر مسئله روابط فرازناشویی هستید؟» و «چه مدت است که روابط فرازناشویی دارید؟» اشاره کرد. آلفای کرونباخ این مقیاس 84/ 0 بود.
متغیرهای مستقل
 
پیوستگی (پیوندهای عاطفی)
میزان قدرت پیوستگیها یا گروههایی که فرد نسبت به افراد مهم دیگر (والدین، دوستان، مدلهای نقش) یا نسبت به نهادها (مدرسه، باشگاه) دارد، می‌تواند مانع انحراف شود (ویلیامز و مک شین، 2015). برای این مفهوم دو بعد پیوستگی به خانواده و پیوستگی به مذهب در نظر گرفته شد و مجموعاً ده گویه در قالب طیف لیکرت پنج درجه‌ای از کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم برای سنجش و اندازه‌گیری این مفهوم استفاده شد. گویه‌هایی مانند «از زندگی در کنار خانواده‌ام لذت می‌برم» «در هنگام سختیها با دعا و طلب کمک از خداوند احساس آرامش می‌کنم» از این جمله هستند. پایایی این مقیاس با آلفای کرونباخ 73/ 0 برآورد شد.
سرمایه‌گذاری (ملاحظات مادی)
تعهد دال بر میزانی از سرمایه‌گذاری است که فرد پیشتر در جامعه عادی انجام داده است. این سرمایه‌گذاری می‌تواند اشکالی نظیر میزان تحصیلات، شهرت خوب یا ایجاد یک کار تجاری را شامل شود (ویلیامز و مک شین، 2015). متغیر در یک بعد ادراکی با پنج گویه و در قالب طیف لیکرت با بازه پاسخ کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم سنجیده شد. ازاین‌بین می‌توان به گویه‌های «برای من بسیار مهم است که ادامه تحصیل داده و مدرک دانشگاهی بالاتر دریافت کنم» و «اگر روزی همسرم از داشتن روابط فرازناشویی‌ام مطلع شود، اعتمادش نسبت به من سلب خواهد شد» و «فکر می‌کنم بالاخره روزی می‌رسد که من به آرزوهای مالی‌ام برسم» اشاره کرد. آلفای کرونباخ این مقیاس 74/ 0 بود.
فرصت
این مفهوم، به معنای دسترسی یا تسهیلات ابزاری انجام رفتار است. به عبارتی، فرصتهای رفتار مجرمانه، مجموعه‌ای از پیشامدهایی است که برای وقوع جرم مطلوب است (علیوردی‌نیا و همکاران، 2012). بر اساس تئوری انتخاب عقلانی، مجرمان مجموعه‌ای از «فرصتها، هزینه‌ها و منافع» را به‌صورت گزینشی مورد ملاحظه و توجه قرار می‌دهند (کورنیش و کلارک، 1987).
برای این متغیر سه بعد رسمی، غیررسمی و واقعی درنظر گرفته شد که به‌صورت طیف لیکرت در قالب هفت گویه طراحی شد. به‌عنوان نمونه می‌توان گویه‌های «مراجع انتظامی بر روابط فرازناشویی نظارت شدیدی دارند»، «خانواده‌ام می‌دانند هنگامی‌که خارج از منزل هستم به کجاها می‌روم» و «هر وقت بخواهم می‌توانم شرایطی را فراهم کنم تا روابط فرازناشویی داشته باشم بدون آنکه همسرم بفهمد» را نام برد. همچنین پاسخ از کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم در نظر گرفته شد. میزان آلفای این مقیاس برابر بود با 55/ 0.
مجازات
منظور از مجازات، مجازات غیررسمی و رسمی است. مجازات غیررسمی فرآیندی است که فاقد ضمانت اجرای قانونی است و منتهی به تضعیف یا حذف رفتارهای موردنظر می‌شود (علیوردی‌نیا و همکاران، 2012). مجازات رسمی فرآیندی است که دارای ضمانت اجرایی قانونی است و منتهی به تضعیف و یا حذف رفتارهای موردنظر می‌شود (علیوردی‌نیا و قهرمانیان، 2016). برای این مفهوم دو بعد قطعیت ادراک‌شده و شدت ادراک‌شده درنظر گرفته شد که به شکل طیف لیکرت، در قالب 18 گویه با بازه پاسخ کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم عملیاتی شد. از میان گویه‌ها می‌توان به گویه‌های «در صورت داشتن روابط فرازناشویی حتی اگر دیگران هم از آن مطلع نشوند، احساس شرم می‌کنم»، «اگر روزی خانواده‌ام متوجه شوند که روابط فرازناشویی دارم بسیار دلخور و ناراحت می‌شوند» و «اگر به سبب داشتن روابط فرازناشویی توسط پلیس یا نیروی انتظامی دستگیر شوم، زندگی‌ام دچار دردسر بزرگی می‌شود» اشاره کرد. آلفای کرونباخ این مقیاس 52/ 0 به دست آمد.
باورهای اخلاقی
باور، اعتقاد فرد به هنجارهای اجتماعی و رعایت قوانین است. هرچه اعتقاد در فرد قوی‌تر باشد، کمتر احتمال دارد که به عمل بزهکارانه روی آورد و هرچه این اعتقاد در فرد ضعیف باشد، احتمال هنجارشکنی از سوی او بیشتر است. فردی که خود را تحت‌تأثیر اعتقادات معمول در جامعه نبیند، هیچ وظیفه اخلاقی برای هم‌نوا بودن و رعایت قوانین در نظر نمی‌گیرد (علیوردی‌نیا و همکاران، 2012).
«اعتقاد»، درواقع نوعی قدردانی از قواعد جامعه به دلیل عادلانه بودن آنهاست؛ یعنی، فرد به آن قواعد و هنجارها احترام می‌گذارد و نوعی تعهد اخلاقی نسبت به پیروی از آنها را احساس می‌کند (ویلیامز و مک شین، ترجمه ملک محمدی، 2016). این به‌صورت طیف لیکرت و با 8 گویه عملیاتی شد. پاسخها نیز شامل بازه کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم بود. از میان گویه‌ها می‌توان به گویه «رعایت قوانین و مقررات جامعه لازم است»، «اگر کسی کیف پولی را پیدا کند می‌تواند آن را برای خودش بردارد»، «داشتن روابط فرازناشویی اشکالی ندارد» و «باید به حقوق دیگران احترام گذاشت» اشاره کرد. آلفای کرونباخ این مقیاس 58/ 0 برآورد شد.
خودکنترلی
خودکنترلی به معنای توانایی کنترل‌کردن خود در برابر وسوسه‌های آنی است (علیوردی‌نیا و قهرمانیان، 2016). این متغیر در شش گویه با طیف لیکرت پنج درجه‌ای از کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم سنجیده شد. می‌توان به گویه‌های «من اغلب ناگهانی و بدون مقدمه عمل می‌کنم، بدون این‌که از قبل به نتیجه کارم فکر کرده باشم.» و «من اغلب سعی می‌کنم که دنبال کارهای سخت نروم.» اشاره کرد. آلفای کرونباخ این مقیاس 52/ 0 به دست آمد.
نیاز منفعت‌گرایانه
احساس فقدان یا حرمانی است که در ارتباط کم‌وبیش با نیازها و امیال یک موجود زنده (و مخصوصاً انسان دارای آگاهی) به جهت آن‌که در جریان تحقق اهدافش، خود را فاقد آن می‌بیند، است. این احساس موجب تمایل به هر آنچه می‌شود که امکان ارضای نیاز را فراهم می‌کند (علیوردی‌نیا و همکاران، 2012). این متغیر به‌صورت طیف لیکرت و با شش گویه عملیاتی شد. پاسخها نیز به‌صورت کاملاً موافقم، موافقم، بی‌نظر، مخالفم، کاملاً مخالفم است. از میان گویه‌ها می‌توان به گویه‌های «به خاطر اینکه دوستانم به من احترام بگذارند، دارای روابط فرازناشویی هستم»، «به خاطر اینکه می‌خواهم موردتوجه دوستانم قرار بگیرم، دارای روابط فرازناشویی هستم» و «روابط فرازناشویی دارم تا رنجها، سختیها و مشکلاتم را فراموش کرده و آرامش یابم» اشاره کرد. آلفای کرونباخ این مقیاس 93/ 0 بود که پایایی بسیار بالایی را گزارش می‌دهد.
لذت - هیجان
این مفهوم، انجام رفتار بر اساس حوادث تحریک‌کننده را می‌رساند (علیوردی‌نیا و همکاران، 2012). برای اندازه‌گیری این مفهوم از چهار گویه در قالب طیف لیکرت و پاسخهای کاملاً موافقم، موافقم، بی‌نظر، مخالفم، کاملاً مخالفم استفاده شد. ازاین‌بین می‌توان به گویه‌های «از اینکه روابط فرازناشویی دارم بسیار لذت می‌برم.» و «داشتن روابط فرازناشویی برایم حالت سرگرمی و تفریح دارد.» اشاره کرد. آلفای کرونباخ این مقیاس 93/ 0 بود که نشان‌دهنده پایایی بالایی است.
یافته‌ها
توصیف متغیرهای زمینه‌ای

جدول 2: توزیع نسبی پاسخگویان برحسب مهم‌ترین متغیرهای زمینه‌ای
سن (سال) درصد مدت ازدواج (سال) درصد تعداد فرزند درصد وضعیت تأهل درصد نوع سکونت درصد میزان درآمد (تومان) درصد تحصیلات درصد
23-27 31 2-8 60.9 بدون فرزند 49.4 ازدواج اول 82.7 شخصی 42.5 بدون درآمد 56.3 زیر دیپلم 3.4
28-32 25.3 9-15 28.7 1 فرزند 28.7 ازدواج مجدد 9.2 استیجاری 47.1 پایین (زیر 3 میلیون) 29.9 دیپلم 24.1
33-37 23 16-22 6.9 2 فرزند 18.4 متارکه 6.9 نزد خانواده 9.2 متوسط (3 تا 5 میلیون) 11.5 فوق‌دیپلم 10.3
38-42 14.9 23-30 3.4 3 فرزند 2.3 سایر 1.1 سایر 1.1 بالا (بیش از 5 میلیون) 2.3 لیسانس 46
43-49 5.7 - - 4 فرزند 1.1 - - - - - - فوق‌لیسانس 16.1
کل 100 کل 100 کل 100 کل 100 کل 100 کل 100 کل 100





















متغیرهای زمینه‌ای پژوهش شامل سن؛ مدت ازدواج؛ تعداد فرزندان؛ وضعیت تأهل؛ نوع محل سکونت؛ میزان تحصیلات؛ میزان درآمد؛ نوع شغل؛ محل تولد و محل سکونت بوده است که مهم‌ترین‌ آنها در جدول بالا آمده است. بااین‌وجود، رده سنی 23 تا 27 سال با 31 درصد بیشترین فراوانی را داشته است. مدت ازدواج 9/ 60 درصد افراد پاسخگو 2 تا 8 سال بود. ازنظر داشتن فرزند، 4/ 49 درصد از پاسخگویان فرزند نداشتند. ازلحاظ وضعیت تأهل 8/ 82 درصد از افراد ازدواج اولشان بود. همچنین، 1/ 47 درصد از کل پاسخگویان در منزل اجاره‌ای سکونت داشته‌اند. 3/ 56 درصد از کل پاسخگویان بدون درآمد بودند و درآمد 9/ 29 درصد همسر پاسخگویان درآمد بالا بین 5 میلیون تا 10 میلیون بوده است. ازنظر سطح تحصیلات 46 درصد افراد پاسخگو لیسانس داشتند و نیز همسر 1/ 47 درصد زنان موردتحقیق مدرک لیسانس داشتند. ازنظر محل تولد 92 درصد افراد پاسخگو متولد شهر بودند همچنین 92 درصد پاسخگویان در شهر سکونت داشتند.
توصیف متغیرهای وابسته
جدول 4: توزیع فراوانی و درصدی متغیر نوع نگرش نسبت به روابط فرازناشویی
نوع نگرش توزیع آماری بعد شناختی بعد عاطفی بعد نیت رفتاری نگرش کل
منفی فراوانی 30 30 20 27
درصد 5/ 34 5/ 34 23 31
میانه فراوانی 32 38 51 31
درصد 8/ 36 7/ 43 6/ 58 6/ 35
مثبت فراوانی 25 19 16 29
درصد 7/ 28 8/ 21 4/ 18 3/ 33
کل فراوانی 87 87 87 87
درصد 100 100 100 100













با توجه به جدول فوق می‌توان گفت میزان نگرش مثبت پاسخگویان در بعد شناختی 7/ 28 درصد، در بعد عاطفی برابر با 8/ 21 درصد و در بعد نیت رفتاری 4/ 18 درصد است. به‌طورکلی 31 درصد پاسخگویان تحقیق نگرش منفی نسبت به روابط فرازناشویی، 6/ 35 درصد پاسخگویان نگرش میانه و 3/ 33 درصد پاسخگویان نگرش مثبت نسبت به این دسته روابط داشته‌اند.

مدل رگرسیون چندگانه برای متغیر وابسته نوع نگرش به روابط فرازناشویی
جدول 5: مدل رگرسیون چندگانه برای متغیر وابسته نوع نگرش به روابط فرازناشویی
متغیرها B Beta t مقدار احتمال (p) همبستگی آمار هم‌خطی
مرتبه صفر تفکیکی نیمه تفکیکی تورم واریانس
Vif
ضریب حداقل تحمل
Tolerance
پیوستگی 198/ 0- 065/ 0- 776/ 0- 440/ 0 099/ 0- 088/ 0- 062/ 0- 914/ 0 094/ 1
سرمایه‌گذاری 252/ 0- 048/ 0- 562/ 0- 576/ 0 042/ 0- 063/ 0- 045/ 0- 863/ 0 158/ 1
فرصت 492/ 0- 100/ 0- 216/ 1- 228/ 0 091/ 0- 136/ 0- 097/ 0- 946/ 0 057/ 1
مجازات 335/ 0- 119/ 0- 309/ 1- 194/ 0 228/ 0- 147/ 0- 104/ 0- 771/ 0 297/ 1
باورهای اخلاقی 142/ 0 030/ 0 330/ 0 742/ 0 032/ 0- 037/ 0 026/ 0 771/ 0 297/ 1
خودکنترلی 014/ 0- 003/ 0- 038/ 0- 970/ 0 042/ 0- 004/ 0- 003/ 0- 926/ 0 080/ 1
لذت و هیجان 286/ 1 468/ 0 438/ 3 001/ 0 676/ 0 363/ 0 274/ 0 343/ 0 912/ 2
نیاز منفعت‌گرایانه 479/ 0 242/ 0 810/ 1 074/ 0 588/ 0 201/ 0 144/ 0 355/ 0 813/ 2
ضریب همبستگی (R)=709/ 0 ضریب تعیین (R2 )=503/ 0 ضریب تعیین تعدیل‌شده (R2Adj. )=452/ 0 F=867/ 9 Sig= 000/ 0

همان‌طور که از جدول فوق مشاهده می‌شود میزان ضریب همبستگی (R) متغیرهای مستقل با متغیر وابسته 709/ 0 است که همبستگی نسبتاً قوی را نشان می‌دهد. همچنین میزان ضریب تعیین (R2) 503/ 0 و میزان ضریب تعیین تعدیل‌یافته نیز 452/ 0 شده است که بدین معناست متغیرهای مستقل تحقیق به میزان حدود 3/ 50 درصد توانستند تغییرات متغیر وابسته نوع نگرش به روابط فرازناشویی را تبیین کنند. نتایج ضرایب رگرسیونی نیز بیان می‌کند که از میان متغیرهای مستقل تنها متغیر لذت - هیجان دارای میزان معناداری 001/ 0 است که از سطح معناداری 01/ 0 کوچک‌تر است و با اطمینان 99 درصد می‌توان گفت که این متغیر تأثیر معناداری بر نوع نگرش به روابط فرازناشویی در میان زنان داشته است. همچنین میزان ضریب استاندارد بتا (Beta) این متغیر نیز 468/ 0 شده است که میزان شدت تأثیر این متغیر بر میزان متغیر وابسته نوع نگرش به روابط فرازناشویی را حدود 47 درصد دانسته و جهت این رابطه را نیز مثبت می‌داند بدین معنا که با افزایش میزان لذت و هیجان بر نوع نگرش به روابط فرازناشویی در میان زنان نیز افزوده می‌شود.
همچنین قابل‌ذکر است طبق محاسبات رگرسیونی به تفکیک ابعاد سه‌گانه نوع نگرش به روابط فرازناشویی، متغیر نیاز منفعت‌گرایانه در بعد شناختی با سطح معناداری 05/ 0 با 95 درصد اطمینان تأیید شده است یعنی این متغیر به‌طور معناداری در نوع نگرش به روابط فرازناشویی در بعد شناختی تأثیر دارد. نتایج هبستگیها نیز نشان می‌دهد که همبستگی متغیر لذت - هیجان با متغیر وابسته نوع نگرش به روابط فرازناشویی در حالت مرتبه صفر 676/ 0 و بعد از کنترل اثر سایر متغیرهای مستقل دیگر از روی متغیر مستقل مدنظر و متغیر وابسته به میزان 363/ 0 تغییر کرده و کاهش یافته و اگر تأثیر سایر متغیرهای مستقل فقط از روی متغیر لذت-هیجان حذف شود همبستگی نیمه تفکیکی برابر با 274/ 0 است. همچنین میزان آماره‌های هم‌خطی میزان ضریب حداقل تحمل برای تمامی متغیرها بالای 1/ 0 و میزان تورم واریانس نیز برای تمامی متغیرها کمتر از 10 شده است درنتیجه هم‌خطی در میان متغیرهای مستقل دیده نمی‌شود.








جدول 6: مدل رگرسیون چندگانه برای متغیر وابسته میزان رفتار فرازناشویی
متغیرها B Beta t مقدار احتمال
 (p)
همبستگی آمار هم‌خطی
مرتبه صفر تفکیکی نیمه تفکیکی تورم واریانس
Vif
ضریب حداقل تحمل
Tolerance
پیوستگی 051/ 0- 116/ 0- 873/ 1- 065/ 0 132/ 0- 207/ 0- 111/ 0- 094/ 1 914/ 0
سرمایه‌گذاری 060/ 0- 079/ 0- 245/ 1- 217/ 0 063/ 0- 140/ 0- 074/ 0- 158/ 1 863/ 0
فرصت 065/ 0- 091/ 0- 498/ 1- 138/ 0 091/ 0- 167/ 0- 089/ 0- 057/ 1 946/ 0
مجازات 011/ 0- 028/ 0- 415/ 0- 680/ 0 165/ 0- 047/ 0- 025/ 0- 297/ 1 771/ 0
باورهای اخلاقی 031/ 0- 045/ 0- 669/ 0- 506/ 0 096/ 0- 076/ 0- 040/ 0- 297/ 1 771/ 0
خودکنترلی 017/ 0 025/ 0 413/ 0 681/ 0 019/ 0- 047/ 0 024/ 0 080/ 1 926/ 0
لذت و هیجان 176/ 0 441/ 0 365/ 4 *000/ 0 782/ 0 443/ 0 259/ 0 912/ 2 343/ 0
نیاز منفعت‌گرایانه 128/ 0 446/ 0 487/ 4 *000/ 0 771/ 0 453/ 0 266/ 0 813/ 2 355/ 0
ضریب همبستگی (R)=852/ 0 ضریب تعیین (R2 )=726/ 0 ضریب تعیین تعدیل‌شده (R2Adj. )=697/ 0 849/ 25=F 000/ 0=p

جدول بالا حاکی از آن است میزان ضریب همبستگی متغیرهای مستقل با متغیر میزان رفتار فرازناشویی 852/ 0 است که ضریب همبستگی بالایی را نشان می‌دهد. همچنین میزان ضریب تعیین 726/ 0 و میزان ضریب تعیین تعدیل‌یافته نیز 697/ 0 شده است که نشان می‌دهد متغیرهای مستقل به میزان 6/ 72 درصد توانستند تغییرات متغیر وابسته رفتار فرازناشویی را تبیین کنند که میزان قدرت تبیین متغیرهای مستقل در تبیین این مسئله بالا بوده است.
همچنین از میان متغیرهای مستقل تحقیق، متغیرهای لذت - هیجان با میزان معناداری 000/ 0 و متغیر نیاز منفعت‌گرایانه با میزان معناداری 000/ 0 دارای تأثیر معناداری بر میزان متغیر وابسته رفتار فرازناشویی هستند. میزان معناداری این متغیرها از سطح معناداری 01/ 0 کوچک‌تر است. درنتیجه با اطمینان 99 درصد می‌توان گفت این متغیرها بر رفتار فرازناشویی مؤثر است. همچنین نتایج ضریب استاندارد بتا نیز برای این متغیرها نشان می‌دهد که متغیر لذت - هیجان با ضریب بتا 441/ 0 دارای شدت تأثیر متوسط و در جهت مثبتی بر میزان رفتار فرازناشویی زنان متأهل دارای روابط است که هرچه بر میزان لذت و هیجان در میان زنان افزوده شود بر میزان رفتار فرازناشویی آنان نیز افزوده می‌شود.
متغیر نیاز منفعت‌گرایانه نیز با ضریب بتا 446/ 0 دارای شدت تأثیر متوسط و در جهت مثبت دارای تأثیر معناداری بر میزان رفتار فرازناشویی است که هرچه بر میزان نیاز منفعت‌گرایانه زنان متأهل دارای روابط فرازناشویی افزوده شود بر میزان رفتار فرازناشویی آنان نیز افزوده می‌شود. نتایج همبستگی مرتبه صفر و تفکیکی نیز نشان می‌دهد که متغیر مستقل لذت - هیجان از میزان همبستگی 782/ 0 به میزان همبستگی 443/ 0 بعد از کنترل اثر سایر متغیرهای مستقل کاهش یافته است و متغیر نیاز منفعت‌گرایانه از میزان همبستگی 771/ 0 به میزان همبستگی 453/ 0 بعد از کنترل اثر سایر متغیرهای مستقل کاهش یافته است.
نتایج همبستگی نیمه تفکیکی نیز نشان می‌دهد بعد از کنترل اثر سایر متغیرهای مستقل از روی متغیر مستقل مدنظر برای متغیر لذت- هیجان برابر با 259/ 0 و برای متغیر نیاز منفعت‌گرایانه برابر با 266/ 0 است. همچنین میزان آماره‌های هم‌خطی میزان ضریب حداقل تحمل برای تمامی متغیرها بالای 1/ 0 و میزان تورم واریانس نیز برای تمامی متغیرها کمتر از 10 شده است درنتیجه هم‌خطی در میان متغیرهای مستقل دیده نمی‌شود.
  
بحث
به‌منظور آزمون فرضیه‌های تحقیق، متغیرهای نوع نگرش به روابط فرازناشویی و میزان رفتار فرازناشویی به‌عنوان متغیر وابسته در رابطه با متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدند. از میان هشت فرضیه‌ای که در این تحقیق در نظر گرفته‌ شده است، فرضیه‌های: پیوستگی، سرمایه‌گذاری، فرصت، مجازات، باورهای اخلاقی و خودکنترلی رد شده و فرضیه‌های لذت - هیجان و نیاز منفعت‌گرایانه مورد تأیید قرار گرفت که در ادامه بحث خواهد شد. نتایج آزمون فرضیه هفتم پژوهش، یعنی وجود رابطه مستقیم و معنادار میان لذت - هیجان با نوع نگرش زنان متأهل دارای روابط فرازناشویی نسبت به روابط فرازناشویی را تأیید کرد. به‌بیان‌دیگر بین هیجان حاصل از ارتکاب رفتار و نوع نگرش فرد به آن رفتار رابطه مستقیمی وجود دارد.
طبق نظریه انتخاب عقلانی افرادی که تصمیم به مشارکت در جرم می‌گیرند، شانس دستگیری (بر اساس تجربیات گذشته خود)، پاداش روانی و ذهنی جرم، ازجمله هیجان و موقعیت اجتماعی حاصل از جرم و فرصتهای ادراک‌شده برای دست‌آوردهای آسان منافع را سبک و سنگین می‌کنند. اگر پاداشها بیشتر و بزرگ‌تر باشد، خطر و ریسک کوچک باشد و هیجان بالا باشد، احتمال ارتکاب جرم و جنایت افزایش پیدا می‌کند (ماتسودا و همکاران، 2006).
آن‌گونه که در تئوری انتخاب عقلانی بیان می‌شود، تبیین یک رفتار انحرافی بر اساس منافعی که از ارتکاب آن حاصل می‌شود صورت می‌پذیرد. آنچه می‌بایست موردتوجه قرار گیرد این است که واژه منافع تنها راجع به سودهای مادی یا اقتصادی نیست، بلکه کسب لذتهای روانی همچون هیجان و سرگرمی را نیز شامل می‌شود. کسب احترام، اعتمادبه‌نفس، لذت، شادی و غیره مواردی هستند که هرکدام می‌توانند انگیزه‌ای برای بروز رفتارهای انحرافی از سوی فرد باشند.
به بیان ماتسودا و همکاران (2006) هیجان بالای یک رفتار موجب افزایش احتمال ارتکاب آن می‌شود. جلوگیری از وقوع جرم تحت نظریه انتخاب عقلانی بر پایه کاهش فرصتها و جذابیت جرایم خاص است چرا که نظریه انتخاب عقلانی با تأکید بر ریشه‌های کلاسیک خود مبنی بر اینکه مجرمان برانگیخته به‌تنهایی برای ارتکاب جرم کافی نیستند، بلکه بایستی یک سری فرصتها و جذابیتها مهیا باشند. در این صورت است که مجرمان منافع حاصل از جرم را سهل‌الوصول و سودمند دیده و مرتکب جرم می‌شوند (گرت و سانتانا، 2010). این فرضیه در نوع نگرش به روابط فرازناشویی در تمامی ابعاد آن تأیید شد؛ اما در بعد نیت رفتاری نگرش از قدرت تبیین‌کنندگی بالاتری برخوردار بود. نتایج این تحقیق با تحقیقات پیشین (شیردل، 2006؛ فتحی و همکاران، 2014) همسو است. این بدان معناست هم‌راستا با یافته‌های پیشین، تأیید می‌شود که با افزایش انگیزه لذت و هیجان، کنجکاوی روابط جدید، آزادی و ماجراجویی و میل به هیجان‌خواهی در روابط جدید در زنان متأهل دارای روابط فرازناشویی، نوع نگرش مثبت آنان به روابط فرازناشویی افزایش‌یافته و درنتیجه احتمال ارتکاب رفتار فرازناشویی بیشتر خواهد شد.
نتایج آزمون فرضیه هشتم پژوهش، بیانگر وجود رابطه‌ای مستقیم و معنادار میان نیازهای منفعت‌گرایانه و میزان رفتار فرازناشویی زنان متأهل دارای روابط فرازناشویی است. این بدان معناست که با افزایش میزان نیازهای منفعت‌گرایانه در زنان متأهل دارای روابط فرازناشویی، احتمال بروز رفتار فرازناشویی از سوی آنان بیشتر می‌شود. تیلور و همکاران (1973) توضیح داده‌اند که هیچ‌کس به علت ویژگیهای زمینه‌ای خود مجبور به ارتکاب جرم نیست.
تبعیض و فقر، سارقان را روانه بانکها نمی‌کند، بلکه آنان خود انتخاب می‌کنند که از بانکها سرقت کنند، چرا که پول می‌خواهند و مقدار زیادی هم می‌خواهند. به همین دلیل، چرایی انتخاب و تصمیم‌گیری هسته اصلی رویکرد انتخاب عقلانی است و فرض آن این است که وقتی فردی در حال ارتکاب جرمی است، به‌نوعی در پی افزایش منافع حاصل از ارتکاب آن برای خود است. این سود و منفعت الزاماً مالی نیست، بلکه شامل ارضای انگیزه‌های یک انسان معمولی مانند تمایل به ارضای نیازهای جنسی، هیجانات و لذات، خودمختاری، تأیید اجتماعی و کسب شهرت، انتقام‌گیری، کنترل، کاهش تنش و غیره است (کلارک، 2013).
در این دیدگاه، همه روابط اجتماعی، مبادله بین عاملانی است که برای گرفتن منافع از یکدیگر، هزینه‌هایی را متحمل می‌شوند و نسبت سود و هزینه را محاسبه می‌کنند (حسینی نثار و فیوضات،2011). مطابق با این نظریه، فرد با سنجش و سبک‌سنگین کردن سودها و زیانهای احتمالی که درنتیجه ارتکاب یک رفتار حاصل می‌شود به انجام آن یا پرهیز از آن دست می‌زند. در پژوهش حاضر با توجه به ویژگیهای جرم موردبررسی (روابط فرازناشویی)، تأیید اجتماعی، رابطه اجتماعی، تعلق اجتماعی، حمایت اجتماعی و تسکین آرامش در خصوص نیازهای منفعت‌گرایانه در نظر گرفته شد. بر اساس یافته‌ها هر چه نیازهای منفعت‌طلبانه اجتماعی (همچون نیاز به احترام، تأیید، رابطه، توجه و حمایت از سمت دوستان) و روانی (مانند نیاز به آرامش و تسکین دردها و مشکلات) در زنان افزایش می‌یابد احتمال اینکه ارتکاب رفتار فرازناشویی در آنها بیشتر شود خواهد بود. هم‌چنین هر چه در نظر زنان هزینه‌ها و ضررهای روابط فرازناشویی کم‌تر از منافع حاصل از آن باشد، یا ضررها و هزینه‌ها به‌اندازه‌ای درازمدت و کم اثر باشد که درنهایت فرد تصمیم بگیرد که از هزینه‌های آن چشم‌پوشی کند و آن رفتار را انجام دهد، احتمال ارتکاب افزایش خواهد یافت.
در این پژوهش نتایج برای کل نمونه نشان داد که از میان متغیرهای واردشده متغیرهای لذت - هیجان و نیز منفعت‌گرایانه معنی‌دار بوده است و بر این مبنا، تغییر نوع نگرش زنان متأهل دارای روابط فرازناشویی نسبت به روابط فرازناشویی را می‌توان با کاهش انگیزه لذت-هیجان و نیاز منفعت‌گرایانه تبیین کرد. ذات عمل‌گرای نظریه انتخاب عقلانی موجب توجه ویژه آن به راهکارهای سیاستی پیشگیری از جرم می‌شود. نظریه انتخاب عقلانی توجه زیادی را به شرایط و موقعیتها معطوف کرده است. بسیاری از تحقیقات انجام‌شده توسط نظریه انتخاب عقلانی، درواقع، بر عواملی تمرکز دارند که مجرمان هنگام فکرکردن به ارتکاب یک جرم خاص در نظر می‌گیرند (کالن و اگنو، 2005). با توجه به گفته درک کورنیش و رونالد کلارک، اقدامات و تلاشهای پیشگیری از وقوع جرم ممکن است به پنج استراتژی تقسیم شود (کورنیش و کلارک، 2003؛ سیگل، 2008).
افزایش تلاش موردنیاز برای ارتکاب جرم، افزایش خطرات ناشی از ارتکاب جرم، کاهش پاداش برای ارتکاب جرم، کاهش اقدام تحریک‌آمیز، ایجاد و القاء کردن گناه یا شرم برای ارتکاب جرم و جنایت و کاهش بهانه و عذرخواهی برای ارتکاب جرم (سیگل، 2011). با توجه به فرضیه‌های تأییدشده و معنادار، نتایج پژوهش حاضر حکایت از آن دارد که لذت-هیجان و نیاز منفعت‌گرایانه عوامل اصلی و تعیین‌کننده نوع نگرش و رفتار زنان دارای روابط فرازناشویی به روابط فرازناشویی هستند.
اولین متغیری که رابطه آن با مسئله پژوهش معنادار تشخیص داده شد متغیر لذت‌- هیجان است. طبق رویکرد عقلانی جرم به‌عنوان رفتاری عمدی و سنجیده تلقی می‌شود که به‌منظور نیل به منافع بزهکار، انجام می‌شود. انگیزه‌های معمولی انسان از قبیل ارضای نیاز جنسی، هیجان، استقلال، لذت، تشویق، انتقام، دستیابی به اموال و کاهش تنش ازجمله اموری است که منافع جرم را تشکیل می‌دهد (ورتلی و مازرول، 2013).
زمانی که پاداشها بر هزینه‌ها بیشتر باشد، رفتار مجرمانه انتخاب می‌شود. نظریه‌پردازان انتخاب عقلانی در خصوص هزینه‌ها به تحریمهای رسمی (مانند بازداشت، زندان و...) و غیررسمی (مانند شرم، از دست دادن شغل و...) اشاره می‌کنند. مزایای جرم نیز می‌تواند ملموس (مانند پول، دارایی) یا ناملموس باشد (به‌عنوان‌مثال، لذت، هیجان روانی، احترام به همسالان) (ویتو و ماحس، 2015). این رویکرد نظری، به شرایط و موقعیتها توجه ویژه‌ای دارد و تحقیقات مبتنی بر این رویکرد، بر عواملی تمرکز دارند که مجرمان هنگام فکرکردن به ارتکاب یک جرم خاص در نظر می‌گیرند (کالن و اگنو، 2005).
ازجمله این عوامل می‌تواند لذت و هیجان باشد. لذت و هیجان برای افراد جذابیت بسیار بالایی دارد و اهمیت آن در عصر ما تا بدانجاست که نهاد تفریح را به‌عنوان یکی از نهادهای اجتماعی فرعی عنوان کرده‌اند. درباره متغیر لذت-هیجان و نیاز فرد به ارضای این نیاز می‌توان به لزوم ایجاد جایگزینهای مناسب برای ایجاد سرگرمی، لذت، هیجان و کنجکاوی اشاره کرد. در این راستا ایجاد محیط‌های ورزشی، بازی و سرگرمی و همچنین برگزاری فعالیتهای مربوط به آنها از شیوه‌های بسیار مفید است. انجام مستمر این فعالیتها در مدارس، پارکها و مکانهای عمومی و اختصاصی به افراد کمک خواهد کرد تا بخشی از نیاز خود به انواع هیجانات را ارضاء کنند.
 دومین متغیری که رابطه آن با مسئله پژوهش معنادار تشخیص داده شد متغیر نیاز منفعت‌گرایانه است. کورنیش و کلارک مدل انتخاب عقلانی را اساساً یک نظریه سودمندی موردانتظار ذهنی به شمار می‌آورند. در این آموزه فرض بر این است که مردم در تصمیم‌گیریهایشان سعی در به حداکثر رساندن لذایذ و به حداقل رساندن رنجهایشان هستند (شومیکر، 2009).
نظریه انتخاب عقلانی با تأکید بر ریشه‌های کلاسیک خود مبنی بر اینکه مجرمان برانگیخته به‌تنهایی برای ارتکاب جرم کافی نیست بلکه بایستی یک سری فرصتها نیز مهیا باشند، معتقد است که مجرمان منافع حاصل از جرم را قابل‌دسترس و سودمند دیده و مرتکب جرم می‌شوند (گرت و سانتانا، 2010). نیاز به تأیید، رابطه، تعلق و حمایت اجتماعی مختص زنان متأهل نیست و در همه اقشار جوامع انسانی وجود دارد و تلاش برای کاستن آن منطقی نخواهد بود؛ همچنین راهکارهای کنترل بیرونی نیز با توجه به ماهیت متفاوت این نوع رفتار انحرافی حتی ممکن است نتایج معکوس داشته یا منجر به مسائلی تازه شود. آنچه عملی است ارائه و اجرای تدابیر و راهکارهای پیشگیرانه در این مسیر است. به‌طور مثال یکی از استراتژیهای کاهش جرم از منظر انتخاب عقلانی این است که باید مجرم از رسیدن به هدف موردنظر محروم شود. عملیاتی‌شدن این استراتژی نیازمند سیستمهای امنیتی و مراقبت سرپرستان و القای این تفکر است که پاداش بالقوه ارزش خطر کردن ندارد؛ اما این استراتژی مشکلاتی مثل از بین رفتن اثر استراتژی پس از مدتی و روی آوردن به جرایم دیگر دارد (سیگل، 2018)؛ بنابراین نیاز منفعت‌گرایانه در وقوع رفتار انحرافی مثل رابطه فرازناشویی نقشی اساسی دارد. چرا که افراد هنگامی‌که ببینند در موقعیتی منافع حال از ارتکاب رفتار مجرمانه بیش از هزینه‌های آن است، تمایل بیشتری برای ارتکاب آن رفتار انحرافی خواهند داشت.
هر شکل از جرم، ارائه‌کننده «ویژگیهای ساختاربندی انتخاب» است که ترکیب دو عامل «در دسترس بودن» و «جذابیت»، می‌تواند برخی از افراد را در برخی اوقات فراخواند (ویلیامز و مک شین، 2015). مطابق با رویکرد انتخاب عقلانی، هزینه‌ها و منافع جرم، صفات و ویژگیهای فردی را برنمی‌تابد، بلکه همچنان که کرنیش و کلارک اذعان داشته‌اند، ویژگیهای ساختاری انتخاب هستند که این پدیده را تبیین می‌کنند؛ بنابراین، نظریه انتخاب عقلانی بیش از تمرکز روی خود مجرمان، بر انگیزه جرم مجرمان و تمرکز بر فرایندهای انتخاب برای ارتکاب جرم پافشاری می‌کند. این فرایند به‌مثابه _ ساختار انتخاب _ شناخته شده که به‌عنوان پیوستگی فرصتها، هزینه‌ها و منافع دسترسی به انواع خاصی از جرم، تعریف شده است (کرنیش و کلارک، 1987)؛ بنابراین می‌توان اذعان داشت مطابق با این نظریه رفتار قانون‌شکنانه زمانی اتفاق می‌افتد که یک مجرم، بعد از موردنظر قراردادن عوامل شخصی (مثل نیاز به پول، انتقام، نیاز جنسی، هیجانات و سرگرمی) و عوامل وضعیتی (کنترل و توانایی نیروی پلیس)، تصمیم به پذیرش خطر قانون‌شکنی می‌گیرد. قبل از انتخاب راه ارتکاب جرم، استدلال مجرمانه به ارزیابی خطر دستگیری، شدت مجازات مورد انتظار، ارزش نهفته خطر جرم و نیاز فوری فرد برای سود حاصل از جرم می‌پردازد (حسینی‌نثار و فیوضات،2011).
ملاحظات اخلاقی
مشارکت نویسندگان
 کلیه نویسندگان در تحقیق مشارکت داشتند. همچنین کلیه شرکت‌کنندگان با رضایت خود در تحقیق شرکت کردند و نویسندگان به آنها اطمینان دادند که نتایج تحقیق محرمانه خواهد بود.
 منابع مالی
 این مقاله از حمایت مالی برخوردار نبود.
 تضاد علایق
 هیچ تضاد منافعی بین نویسندگان مقاله وجود ندارد.

Abdolmaleki, M., Azam Azadeh, M., & Ghazinezhad, M. (2015). The Relationship of Global Media, Modern Reflexivity and Tendency to Extramarital Relationship among Married Couples of Qorveh City. Journal of Family Research, 11(3), 309–332. (In Persian)
Adultery. (n.d.).  In Merriam-Webster.com dictionary. Retrieved from https://www.merriam-webster.com/dictionary/adultery
Afshani, A., Maddahi, J., Karimi Monjermoei, Y., & Mazidi Sharafabadi, M. R. (2017). Role of Virtual Social Networks in Trans-marriage Relations: Focusing on Mobile Phone Virtual Networks. Societal Security Studies, 8(50), 135–158. (In Persian)
Afshari Kashanian, O., Zahrakar, K., Mohsen Zadeh, F., & Tajik Esmaili, A. A. (2019). Detection of Predisposing factors in women marital infidelity. Journal of Counseling Research, 18(71), 121–154. (In Persian)
Afshari Kermani, M. H., & Yazdani, Hamid RezaHashemian, M. H. (2022). Identifying Family Counselors’ Attitudes towards the Causes of Extramarital Relationships among Couples in Tehran. The Journal of Woman and Family Studies, 10(1), 36–60. (In Persian) https://doi.org/10.22051/jwfs.2021.35576.2668
Ajam, A. (2016). The Influence of Satellite Direct and Indirect Educations on Marital Conflict and Attitude to Marital Infidelity‬. Studies in Islam & Psychology, 10(18), 121–142. (In Persian)
Alexopoulos, C., Timmermans, E., & McNallie, J. (2020). Swiping more, commiting less: Unraveling the links among dating appuse, dating app success and intention to commit infidelity. Camputers in Human Behavior, 102, 11.
Aliverdinia, A., Riahi, M., Jafari vahid, Z., & Nezammahalleh, Z. (2023). A Sociological Explanation of Attitudes Towards Extramarital Relationships from The Perspective of Akers’ Social Learning Theory. Journal of Sociology of culture and Art, 5(3), 62-85. (In Persian)
Aliverdinia, A., Ebrahimi, G., & Salehnejhad, S. (2012). Rational Framework of Decisions on Deviant Behaviors: A Sociological Case Study of Urumieh University Students. Iranian Journal of Social Problems, 2(1), 143–168. (In Persian)
Aliverdinia, A., & Ghahramanian, D. (2016). Sociological study of deviant behaviors among university students: An application of rational choice theory. Sociology of Social Institutions, 3(8), 9–42. (In Persian)
Atkins, D., Baucom, H. D., & Jacabson, N. (2001). Understanding Infidelity: Correlates in a National Random Sample. Journal of Family Psychohogy, 15(4), 735–749.
Bastani, S., & Kermaniha, S. (2017). Media consumption and attitudes towards extramarital relationships among young people in Tehran. Proceedings of the First National Conference on Family and Emerging Issues, 623–627. (In Persian)
Bau, N., & Fernández, R. (2021). Cultuure and the Family. https://ssrn.com/abstract=3886732
Behdost, P., Porshehariari, M., & Hoseinian, S. (2021). A Comparison of Communication Patterns, Emotional Expression Styles, and Intimacy among Betrayed and Normal Women. Quarterly Journal of Women and Society, 12(45), 1–13. (In Persian) https://doi.org/10.30495/jzvj.2021.4560
Buss, D. M., & Shackelford, T. K. (1997). Susceptibility to infidelity in the first year of marriage. Journal of Research in Personality, 31(2), 193–221. https://doi.org/10.1006/jrpe.1997.2175
Campbell, A. M. (2009). How selected personality factors affect the relationships between marital satisfaction, sexual satisfaction, and infidelity [Louisiana Tech University]. digitalcommons.latech.edu/dissertations/436
choupani, M., Sohrabifard, M. M., Mohammadi, F., Esmaeli, N., & Samdifard, A. (2019). The perception of unfaithful men (infidelity) of the causes and factors in preventing Extramarital relations: a qualitative study. Counseling Research, 18(69), 79–105. (In Persian)
Clarke, R. V. (2013). Affect and the reasoning criminal. In J. Van Gelder, H. Elffers, D. Reynald, & D. Nagin (Eds.), Affect and Cognition in Criminal Decision Making (1st Editio, pp. 20–41). Routledge. https://doi.org/10.4324/9780203075982
Clements, R., & Swensen, C. (2000). Commitment to one’s spouse as a predictor of marital quality among older couples. Current Psychology, 19(2), 110–119. https://doi.org/10.1007/s12144-000-1007-7
Cornish, D. B., & Clarke, R. V. (1987). Understanding Crime Displacement: An Application of Rational Choice Theory a Rational Choice Perspective On Crime Displacement. Criminology, 25(4), 933–948.
Cornish, D. B., & Clarke, R. V. (2003). Opportunities, Precipitators and Criminal Decisions: A Reply to Wortley’s Critique of Situational Crime Prevention. Crime Prevention Studies, 16, 41–96.
Cullen, F. T., & Agnew, R. (2005). Criminological Theory Past to Present (second edi). Publishing Company.
Eagly, A., & Chaiken, S. (1998). Attitude structure. In Handbook of social psychology (1st ed., pp. 269–322).
Edar, N., & Mardani, M. (2017). Investigating the factors related to the tendency of married men to have relationships outside of the marital framework (a case study of married men in Shiraz). Journal of Social Sciences of Islamic Azad University, 10(35), 145–172. (In Persian)
Edjtehadi, M., & Vahedi, G. (2017). Sociological study of the potential of infidelity in extramarital relationships and factors affecting it. Iranian Journal of Sociology, 17(4), 105–138. (In Persian)
Ellis, A. (1972). The Civilized Couple’s Guide to Extramarital Adventures (First Edit). Pinnacle Books.
FarajPour Nayeri, S. (2018). Comparison of attitudes towards extramarital relationships in male and female students of Tabriz University. The Second National Conference on Social Harms., 1–7. (In Persian)
Fathi, M., Fekazad, H., Ghaffary, G., & Bolhari, J. (2014). Recognizing the Fundamental Factors of Married Men Engaged in Marital Infidelity. Social Welfare Quarterly, 13(51), 109–131. (In Persian)
Firouzjaian, A. A., & Qadiri, H. (2017). A phenomenological study of the causes of marital infidelity. Iranian Social Studies, 11(1), 120–144. (In Persian)
Fouladiyan, M., Baradarankashani, Z., & Dayyaree, M. (2020). Sociological analysis of extramarital affairs: a grounded theory. Social Problems of Iran, 11(2), 177–206. (In Persian)
Ghafoorian- Noroozi, P. Asghari-Ebrahimabad, M. J., Abdekhodaei, M. S., & Kimiaei, S. A. (2018). Factors Influencing Extramarital Relationship among Married Females: A qualitative study. Applied Psychological Research Quarterly, 9(3), 55–75. (In Persian)
Ghafoorian- Noroozi, P., Asghari-Ebrahimabad, M. J., Abdekhodaei, M. S., & Kimiaei, S. A. (2019). The Role of Individual, Familial, Social and Religious Factors in Extramarital Relationships of Married Women and Introducing a Treatment Model Based on the Related Factors: A Qualitative Study. Women Social and Psychological Studies, 16(4), 7–42. (In Persian) https://doi.org/10.22051/jwsps.2019.23012.1867
Glass, S. P., & Wright, T. L. (1992). Justifications for extramarital relationships: The association between attitudes, behaviors, and gender. Journal of Sex Research, 29(3), 361–387. https://doi.org/10.1080/00224499209551654
Guerette, R. T., & Santana, S. A. (2010). Explaining victim self-protective behavior effects on crime incident outcomes: A test of opportunity theory. Crime and Delinquency, 56(2), 198–226. https://doi.org/10.1177/0011128707311644
Habibi Askarabad, M., & Hajiheydari, Z. (2015). A Qualitative Study for Investigating the Reasons of Sexual Infidelity of Couples who have Asked for Divorce in Family. Journal of Family Research, 11(2), 165–186. (In Persian)
Hertlein, K., Piercy, F., & Wetchler, J. (2013). Infidelity: An overview. In Handbook of the Clinical Treatment of Infidelity (pp. 5–16). Taylor and Francis. https://doi.org/10.1300/J398v04n02_02
Hojat khah, M., Mohmadi, M., & Valad Beygi, P. (2017). The Relationship Between Attachment Styles, Personality Traits, and Forgiveness to The Attitude Towards Extramarital Relations in The Married Couples of The City of Kermanshah. Journal of Women Social and Psychological Studies, 14(4), 209–228. (In Persian) https://doi.org/10.22051/JWSPS.2017.9301.1171
Hoseini Nesar, M., & Fiyozat, E. (2011). Theories of social deviations. Pajhvak. (In Persian)
Infidelity. (n.d.). In Oxfordlearnersdictionaries.com dictionary. Retrieved from https://www.oxfordlearnersdictionaries.com/definition/english/infidelity?q=infidelity
Jamali, M., Shakeri, T., Ahmadi, F., & Azadfallh, P. (2020). Issue 3 Iranian Journal of Rehabilitation Research in Nursing (IJRN) Original Article. Iranian Journal of Rehabilitation Research in Nursing (IJRN) , 6(3), 84–93. (In Persian) https://doi.org/10.21859/ijrn-06311
Janadleh, A., & Rahnama, M. (2014). Change in Conventional Pattern of Iranian Family (Secondary Analysis of National Data). Journal of Family Research, 10(3), 277–296. (In Persian)
Jeanfreau, M. (2009). A qualitative study investigating the decision-making process of women’s participation in marital infidelity [Kansas State University]. http://hdl.handle.net/2097/2171
Kanani, M. A., & Alijani, M. (2022). Extramarital Affairs and the Contexts: A qualitative Study in Rasht. Sociology of Social Institutions, 8(18), 273–296. (In Persian) https://doi.org/10.22080/SSI.2022.22927.1960
Karmi, J, Zakiyi, A, Mohammadi, O., & Haqshanas, Sh. (2014). The influence of psychological and social factors in predicting the attitude towards relationships outside the marital framework in married women and presenting a model based on related factors. Journal of women’s studies, 13(3), 129–152. (In Persian)
Karimi, Y. (1995). Social Psychology (First Edit). Be`sat. (In Persian)
Lee, K., & Koss, J. (2007). College student’s attitude on the causes of infidelity. Journal Marriage and the Family, 62(1), 1–8.
Liu, C. (2000). A theory of marital sexuel life. Journal of Marriage and the Family. Journal of Marriage and the Family, 62(2), 363–374.
Mahambrey, M. (2020). Self‐reported Big Five personality traits of individuals who have experienced partner infidelity. Personal Relationships, 27(2), 274–302. https://doi.org/10.1111/pere.12315
Martins, A., Pereira, M., Andrade, R., Dattilio, F. M., Narciso, I., & Canavarro, M. C. (2016). Infidelity in Dating Relationships: Gender-Specific Correlates of Face-to-Face and Online Extradyadic Involvement. Archives of Sexual Behavior, 45(1), 193–205. https://doi.org/10.1007/s10508-015-0576-3
Matsueda, R. L., Kreager, D. A., & Huizinga, D. (2006). Deterring delinquents: A rational choice model of theft and violence. American Sociological Review, 71(1), 95–122.
Mayeli, M., Allahyari, T., Taghi Karami, M., & Sohrabi, F. (2019). Extramarital Affairs of Women with an Em- phasis on Interpersonal Factors. Quarterly Journal of Social Work, 9(4), 50–61. (In Persian) https://doi.org/20.1001.1.1735451.1399.9.4.6.5
McAlister, A. R., Pachana, N., & Jackson, C. J. (2005). Predictors of young dating adults’ inclination to engage in extradyadic sexual activities: A multi-perspective study. British Journal of Psychology, 96(3), 331–350. https://doi.org/10.1348/000712605X47936
Michael, E. J., & Okechukwu, C. I. (2014). Handling Marital Infidelity: The Hosea Example. International Journal of Innovative Research and Development, 3(1), 424–431.
Mohammad Mirzaei, M., Taj Bakhsh, G., Hosseini, M. R., & Mohammad Mirzaei, Z. (2018). The underlying factors of marital infidelity in Borujerd city. The Second Scientific Research Conference on New Approaches in Iranian Humanities, 1–8. (In Persian)
Munsch, C. L. (2018). Correction to: Her Support, His Support: Money, Masculinity, and Marital Infidelity (American Sociological Review, (2015), 80, 3, (469-495). American Sociological Review, 83(4), 833–838. https://doi.org/10.1177/0003122418780369
Panjehband, S. U., & Enayat, H. (2016). The Process of the Formation of Post-marital Relationship from the Perspective of Men. Armaghane-Danesh, 21(8), 830–845. (In Persian)
Rastegar, K. (2013). Red passions, the psychology of beauty, lust and betrayal (First edit). Internet publication. (In Persian)
Sayed Alitabar, H., Pouravari, M., Habibi Askarabad, M., & Mohammad Alipour, Z. (2015). The Comparison of Attitudes Toward Infidelity and Religious Orientation in Facebook Social Network users and non-users. Journal of Family Research, 11(3), 297–308. (In Persian)
Scheeren, P., Martínez de Apellániz, I. de A., & Wagner, A. (2018). Marital infidelity: The experience of men and women. Trends in Psychology, 26(1), 355–385. https://doi.org/10.9788/TP2018.1-14En
‫Sharafuddin, S. H., & Salehizadeh, A. (2015). The fields of extramarital relations in Iran: A case study of Tehran city. Social Cultural Knowledge, 7(3), 117–138. (In Persian)‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬)
Shirdel, M. (2006). The Tendency Factors of Married Men and Women to Sexual Unlawful Relationship. Social Welfare Quarterly, 6(22), 133–148. (In Persian)
Shirley Feldman, S., & Cauffman, E. (1999). Your cheatin’heart: Attitudes, behaviors, and correlates of sexual betrayal in late adolescents. Journal of Research on Adolescence, 9(3), 227–252.
Shoemaker, D. J. (2009). Theories of delinquency: An examination of explanations of delinquent behavior. Oxford University Press.
Siegel, L. J. (2008). Criminology: Theories, patterns, and typologies (Tenth Edit). Cengage Learning.
TajBakhsh, G. (2021). Analyzing the underlying factors of extramarital relationships. Journal of Women in Development and Politics, 19(4), 595–614. (In Persian)
Thapa, R., Yang, Y., & Chan, S. (2020). Young rural women’s perceptions of sexual infidelity among men in Cambodia. Culture, Health and Sexuality, 22(4), 474–487. https://doi.org/10.1080/13691058.2019.1608469
Thompson, A. P. (1984). Emotional and Sexual Components of Extramarital Relations. Journal of Marriage and Family, 46(1), 35–42.
Toplu-Demirtaş, E., & Fincham, F. D. (2018). Dating Infidelity in Turkish Couples: The Role of Attitudes and Intentions. Journal of Sex Research, 55(2), 252–262. https://doi.org/10.1080/00224499.2017.1365110
Van Hooff, J. (2017). An everyday affair: Deciphering the sociological significance of women’s attitudes towards infidelity. The Sociological Review, 65(4), 850–864.
Vito, G., & Maahs, J. R. (2015). Criminology (Fourth). Jones & Bartlett Learning.
Vu, L., Tun, W., Karlyn, A., Adebajo, S., & Ahonsi, B. (2011). Attitudinal and Behavioral Factors Associated with Extramarital Sex Among Nigerian Men: Findings from a National Survey. International Journal of Sexual Health, 23(4), 258–268. https://doi.org/10.1080/19317611.2011.617810
Walklate, S. (2007). Understanding Criminology: Current Theoretical Debates (H. R. Malek Mohammadi, Trans.). Mizan. (Original work published 1998).
Wang, C.-C., & Hsiung, W. (2008). Attitudes towards Online Infidelity among Taiwanese College Students. International Journal of Cyber Society and Education, 1(1), 61–78.
Weil, M. (1975). Extramarital Relationships : A Reappraisal. Journal of Clinical Psychology, 31(4), 723–725. https://doi.org/10.1002/1097-4679(197510)31:4<723:AID-JCLP2270310437>3.0.CO;2-3
Weis, D. L., & Slosnerick, M. (1981). National Council on Family Relations Wiley Attitudes toward Sexual and Nonsexual Extramarital Involvements among a Sample of College Students. Source: Journal of Marriage and Family, 43(2), 349–358. https://doi.org/10.2307/351386
Whitty, M. T. (2003). Pushing the Wrong Buttons: Men’s and Women’s Attitudes toward Online and Offline Infidelity. Cyberpsychology and Behavior, 6(6), 569–579. https://doi.org/10.1089/109493103322725342
Williams, F. P., & McShane, M. L. D. (2015). Criminological theories (H. R. Malek Mohammadi, Trans.). Mizan. (Original work published 1999).
Winfree, T. L. (2009). Criminological theories (S. R. Eftekhari, Trans.). Islamic Azad University.
Wortley, R., & Mazerolle, L. (2013). Environmental criminology and crime analysis (A. Afrasiabi, Trans.). Sign Publications. (Original work published 2008).
Yuan, S., & Weiser, D. A. (2019). Relationship dissolution following marital infidelity: comparing European Americans and Asian Americans. Marriage and Family Review, 55(7), 631–650. https://doi.org/10.1080/01494929.2019.1589614
Zahed Zahedani, S., & Kaveh, M. (2018). Pathology of family changes, with emphasis on the role of cultural globalization on gender interactions and sexuality. Journal Crime Prevention Approach, 2, 147–174. (In Persian)
Zainali, A., & Akbari, H. (2014). Sociological analysis of the phenomenon of infidelity of married women. The First National Conference of Modern Researches in the Field of Humanities and Social Studies of Iran, 1–15. (In Persian)
Zamani Zarchi, M., Samadi Kashan, S., & Pourghanad, M. (2019). Marital Infidelity: Exploring Views, Factors and Consequences. Rooyesh-e-Ravanshenasi, 8(4), 165–176. (In Persian)
Zhang, Y., Wang, X., & Pan, S. (2021). Prevalence and Patterns of Extramarital Sex among Chinese Men and Women: 2000-2015. Journal of Sex Research, 58(1), 41–50. https://doi.org/10.1080/00224499.2020.1797617
Zomorodian, N., & Akbari, H. (2021). Formation process of couples’ Extramarital relations. Social Work Research Paper, 8(28), 227–262. (In Persian) https://doi.org/10.22054/rjsw.2022.60684.494


نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: انحرافات
دریافت: 1402/4/27 | پذیرش: 1402/8/17 | انتشار: 1402/9/6

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb