دوره 23، شماره 90 - ( 8-1402 )                   جلد 23 شماره 90 صفحات 291-259 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

malekzadeh A, aslami E, arami M. (2023). Designing a causative model of addiction relapse of married addicts based on personality and employment status with the mediator role of marital satisfaction. refahj. 23(90), 259-291. doi:10.32598/refahj.23.90.4212.1
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4145-fa.html
ملک‌زاده اکرم، اسلمی الهه، آرامی مجید. ارائه مدل علی عود معتادان متاهل بر اساس شخصیت و وضعیت اشتغال با نقش میانجی رضایت زناشویی رفاه اجتماعی 1402; 23 (90) :291-259 10.32598/refahj.23.90.4212.1

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-4145-fa.html


واژه‌های کلیدی: عود اعتیاد، شخصیت، شغل، رضایت زناشویی
متن کامل [PDF 768 kb]   (350 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1173 مشاهده)
متن کامل:   (279 مشاهده)
 مقدمه
اختلال سوءمصرف مواد به‌عنوان یکی از مشکلات بهداشتی، روانی و اجتماعی حاضر است (برسلوها و همکاران، 2017). سوءمصرف مواد با کاهش کیفیت زندگی، افزایش میزان مرگ‌ومیر، تقلیل در ارزشهای اجتماعی، اخلاقی و افزایش رفتارهای مجرمانه، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین موضوعات مرتبط با سلامت موردتوجه پژوهشگران و صاحبنظران قرار گرفته است (اوزدل و ایکنسی، 2014). آمار سالانه جهانی، شیوع افراد استفاده‌کننده از مواد مخدر را 3/ 30 تا 6/ 60 درصد در افراد 15 تا 64 سال برآورد کرده است (برونباچر و وستبرگ، 2019).
در ایران میزان عود اعتیاد از 38 درصد تا 90 درصد گزارش شده است (نادری، 2018). اختلالات روان‌پزشکی همراه با سوءمصرف مواد تأثیرات مخربی را بر سلامت جسمانی، روان‌شناختی، خانوادگی و مسائل مربوط به ارتباطات اجتماعی به همراه داشته و پیامدهای این بیماری هزینههای بسیار گزافی را برای دولتها بر جای خواهد گذاشت (ساکونپونگ و همکاران، 2016).
یکی از چالشهای فراروی متخصصانی که در حوزه وابستگی به ماده فعالیت می‌کنند، بالا بودن میزان عود در این اختلال است (فکوردینگ و نور، 2020). عود، مسئله‌ای است که پدیده سوءمصرف مواد را پیچیده‌تر و دشوارتر می‌کند. با وجود پیشرفت در درمان سوءمصرف مواد، عود و استفاده مجدد از مواد، یک مشکل جدی در درمان است (کلی و همکاران، 2011). در مطالعات مختلف میزان عود به مواد مخدر 75 درصد در شش ماه اول سال نشان داده‌اند (تام و همکاران، 2016).
حتی تأثیرگذارترین درمانهای روان‌شناختی نیز با عود، حدوداً 70 درصد در پیگیریهای بعد از درمان رابطه دارند (مولر و پائولوز، 2018). به نظر می‌رسد اکثر افراد دچار سوءمصرف مواد که دوره سم‌زدایی را با موفقیت پشت سر گذارده‌اند، ظرف دو سال به مصرف مجدد مواد روی می‌آورند و تنها 20 درصد از آنها بهبودی خود را پس از سم‌زدایی ادامه می‌دهند (لارسون و همکاران، 2007).
به نظر می‌رسد رفتار عود اعتیاد، تحت‌تأثیر عوامل مختلف است. یکی از مهم‌ترین عوامل، شخصیت است (هنکل، 2011). درواقع ویژگیهای شخصیتی است که می‌تواند یک فرد را مستعد بروز یک سری رفتارها کند، درصورتی‌که ممکن است فردی با ویژگیهای شخصیتی متفاوت، در همان شرایط چنین رفتارهایی را بروز ندهد (شو و همکاران، 2017).
ویژگیهای شخصیتی به مجموع ویژگیهایی که در وجود یک فرد، به‌صورت نسبتاً پایدار وجود دارد و موجب تمایز وی از سایرین می‌شود، اطلاق می‌شود (بنزی و همکاران، 2019). این به معنای توان بالقوه بعضی افراد برای انجام یا عدم انجام رفتار خاصی است. به‌گونه‌ای که تیپ شخصیت می‌تواند نوع بخصوصی از رفتار را در فرد پیش‌بینی کند. بنابراین عوامل شخصیتی یکی از مهم‌ترین عواملی است که قادر به شناخت پیچیدگیهای رفتار انسان در موقعیتهای مختلف است (گایدی و همکاران، 2019). لذا می‌توان گفت بخشی از احتمال بازگشت در سوءمصرف مواد را می‌توان با توجه به ویژگیهای شخصیتی تبیین کرد.
نتایج پژوهشهای مختلف نشان‌دهنده این است که افراد با برخی از ویژگیهای شخصیتی بیشتر مستعد سوءمصرف مواد هستند (فوسناچت و بریاند، 2016). این نتایج بیانگر آن است که داشتن تاریخچه‌ای از روان‌نژندی از پیش‌بینی‌کننده‌های عدم اثربخشی درمانهای دارویی و روان‌شناختی است (کارسینی و همکاران، 2016). آسیب‌پذیری روان‌شناختی، عامل خطر شناخته‌شده‌ای برای دوره‌های نامطلوب بیماریهای پزشکی است و با کیفیت زندگی پایین، هزینههای بالاتر و مراقبتهای بهداشتی همبسته است (هاورکمپ و همکاران، 2015). از دیدگاه روان‌شناختی مصرف‌کنندگان مواد، یک ویژگی شخصیتی آسیب‌پذیر دارند. خصوصیات روانی-شخصیتی افراد دچار سوءمصرف مواد، ناشی از مواد مخدر نیست بلکه این افراد، قبل از سوءمصرف مواد دارای نارساییهای روانی و شخصیتی عدیده‌ای بوده‌اند که بعد از اختلال سوءمصرف مواد به‌صورت مخرب‌تری ظاهر و تشدید شده، لذا مشکل این افراد، تنها مصرف مواد مخدر نیست، بلکه در اصل رابطه متقابل شخصیت او و سوءمصرف مواد مطرح است (تیپر، 2018).
در کنار عوامل شخصیتی، عوامل محیطی و اجتماعی نیز نقش پررنگی در عود سوءمصرف مواد دارند؛ یکی از مهم‌ترین عوامل محیطی-اجتماعی، مسئله اشتغال است (دپ و همکاران، 2011). درواقع می‌توان گفت در جوامع امروزی بدون داشتن شغل، زندگی کردن امکان‌پذیر نیست و هر فرد به داشتن شغلی نیازمند است تا بتواند به سازمان اجتماعی بپیوندد و در جامعه جایگاه و منزلتی بیابد.
شغل نه‌تنها ابزاری برای تأمین نیازهای ضروری زندگی محسوب می‌شود، بلکه به‌عنوان یک عنصر حیاتی در موقعیت اجتماعی افراد به شمار می‌رود. این در حالی است که شغل افراد یکی از عمده‌ترین دلایل تنیدگی در زندگی آنها است (خوش‌اخلاق و همکاران، 2021). شغل برای هر فرد به‌عنوان عامل تشکیل‌دهنده هویت اجتماعی، منبع تأمین نیازهای زندگی و تشکیل‌دهنده هویت اجتماعی محسوب می‌شود (سیدیکیو و همکاران، 2021)؛ بنابراین بخشی از چالشهای مربوط به درمان‌پذیری سوءمصرف مواد را می‌توان بر اساس وضعیت شغلی تبیین کرد. به نظر می‌رسد گرایش به سوءمصرف مواد و عود آن تحت‌تأثیر شرایط حاد اجتماعی و روانی ناشی از بیکاری (مک اینتوش، 2008) و یا نداشتن شغل پایدار است (وایلانت، 1988) است.
اما رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و وضعیت شغلی با احتمال عود، یک رابطه خطی ساده نیست. بلکه به نظر می‌رسد برخی متغیرهای واسطه‌ای نقش تشدیدکننده داشته و احتمال بازگشت به مواد را ایفا می‌کنند. مک کرادی (1989) مدلی مطرح کرده است که در آن روابط همسران را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین پیش‌بینی‌کننده‌های پیشگیری از عود در نظر گرفته است. در این مدل رفتارها و روابط صمیمانه همسر به‌عنوان یک عامل تسهیل‌گر و یا غیر تسهیل‌گر یاد شده است.
محققان معتقدند وضعیت خانوادگی و روابط درون خانواده می‌تواند نقش مهمی در گرایش افراد به اختلال سوءمصرف مواد داشته باشد (خسروانی و همکاران، 2020؛ دپ و همکاران، 2011). سوءمصرف مواد نه‌تنها بر زندگی فرد، بلکه بر روابط با شریک زندگی فرد نیز تأثیرگذار است (سلطانی و همکاران، 2018). در افراد متأهل رضایت زناشویی به‌عنوان عاملی مهم در گرایش یا عدم گرایش به رفتارهای پرخطری مثل اختلال سوءمصرف مواد و بازگشت به آن شناخته شده است (استنتو، 2005). رضایت زناشویی به‌طورکلی فرایندی است که در طول زندگی زوجها به وجود می‌آید و لازمه آن انطباق سلیقه‌ها، شناخت ویژگیهای شخصیتی، ایجاد قواعد رفتاری و شکل‌گیری الگوهای ارتباطی سازنده بین زن و شوهر است. درعین‌حال برخی از پژوهشگران رضایت زناشویی را واکنش عاطفی حاصل از ارزیابی ذهنی زوجها از ابعاد مثبت و منفی رابطه زن‌وشوهری تعریف می‌کنند (هاو، جانگ و وانگ، 2019).
رضایت زناشویی در کل بازتاب توازن میان آرزوهای شخص و وضعیت فعلی او است. به‌بیان‌دیگر، هر چه شکاف میان سطح آرزوهای فرد و وضعیت عینی وی بیشتر شود، رضایت او کاهش می‌یابد. به نظر می‌رسد تمام جنبه‌های عملکرد زناشویی بر عود مؤثر است. آنچه در روابط بین این دسته همسران مشهود است الگوی رابطه‌ای خشک و سخت به جای رابطه منعطف و مذاکره‌ای است. روابط این زوجین معمولاً توأم با آشفتگی است و زمانی که همسران روابط توأم با همدلی، مذاکره و روابط غیرخصمانه داشته باشد احتمال عود کمتر است (کاستن و همکاران، 1987). لذا هرچقدر روابط همسران مخرب‌تر باشد احتمال بهبودی در فرایند بهبود سوءمصرف مواد کمتر خواهد بود (باتلر و سدال، 2006)؛ بنابراین مشکلات خانوادگی، بیکاری، گرایش به اختلال سوءمصرف مواد و عود یک چرخه معیوب را ایجاد می‌کند که هرکدام وضعیت دیگری را بدتر می‌کند (هنکل، 2011؛ دپ و همکاران، 2011).
گارسیا (1996) معتقد است رضایت زناشویی نقش پیش‌آمادگی در خصوص وابستگی به مواد را دارد و نارضایتی زناشویی این آمادگی را در فرد ایجاد می‌کند.
افزایش سطح آسیب‌پذیری روان‌شناختی با افزایش شدت نشانه‌ها و احتمال ابتلای بیشتر به بیماریهای روانی در ارتباط است (استوکبریج و همکاران، 2014). لذا توجه به وضعیت خانوادگی، وضعیت روان‌شناختی مصرف‌کنندگان مواد و از طرفی وضعیت اشتغال آنها برای برنامه‌ریزی برای درمان جامع و علمی، ضروری است.
با توجه به اینکه تاکنون پژوهشی به بررسی رابطه این متغیرها نپرداخته است، سؤال اصلی پژوهش این است که آیا مدل علّی عود سوءمصرف مواد افراد متأهل بر اساس شخصیت و اشتغال دائم با نقش میانجی رضایت زناشویی دارای برازش مطلوب است؟ لذا مدل مفهومی پیشنهادی شکل زیر است:


شکل (1) مدل نظری عود اختلال سوءمصرف مواد



روش
طرح پژوهش و شرکت‌کنندگان
با توجه به موضوع و اهداف، پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه افراد دچار سوءمصرف مواد بهبودیافته عضو جمعیت احیای انسانی کنگره 60 شهرکرد بود که تعداد آنها 336 نفر است. از این افراد 260 نفر متأهل بودند که با توجه به تعداد متغیرها و از طرفی محدودبودن جامعه پژوهش، کل 260 نفر به‌عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های پژوهش پاسخ دادند. فرآیند دسترسی به گروه نمونه و ارائه پرسشنامه‌ها، به این صورت بود که بعد از گرفتن مجوزهای لازم، پژوهشگر به‌صورت حضوری به این مرکز مراجعه و با شناسایی این افراد که به‌صورت دوره‌ای در این مرکز حضور می‌یافتند، پرسشنامه‌ها را در اختیار این افراد قرار داد تا پاسخ دهند. روش پاسخ‌دهی نیز به این صورت بود که بعد از توضیح کوتاهی درباره هدف از انجام پژوهش و چگونگی پاسخگویی به سؤالات و رضایت‌نامه کتبی از آنان، پرسشنامه‌ها در اختیار آزمودنیها قرار گرفت تا پاسخ دهند.
درنهایت 250 نفر که پرسشنامه‌ها به‌صورت کامل تکمیل کرده بودند، به‌عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند و داده‌های جمع‌آوری‌شده از گروه نمونه برای تحلیل وارد SPSS و نرم‌افزار AMOS و به روش مدل معادلات ساختاری تحلیل استنباطی انجام شد.

ابزارهای اندازه‌گیری
الف: پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی نئو: برای بررسی ویژگیهای شخصیتی از پرسشنامه شخصیتی نئو فرم تجدیدنظر شده (NEO- FFI) استفاده شد. این پرسشنامه پنج بعد اصلی شخصیت و ویژگیهای مرتبط با ابعاد را می‌سنجد (حق‌شناس، 1999). پنج شاخص اصلی پرسشنامه عبارتند از: روان‌نژندی، برون‌گرایی، گشودگی به تجربه، توافق‌پذیری و وجدان‌مداری. شیوه نمره‌گذاری سؤالات به‌صورت لیکرت پنج گزینه‌ای از کاملاً مخالفم (0)، مخالفم (1)، نظری ندارم (2)، موافقم (3)، کاملاً موافقم (4) است. نتایج مطالعات انجام‌شده توسط مک‌کری و کاستا (1992) نشان داد که همبستگی پنج زیر مقیاس فرم کوتاه با فرم بلند از 77/ 0 تا 92/ 0 است. همچنین همسانی درونی زیرمقیاسهای آن در دامنه 68/ 0 تا 86/ 0 برآورد شده است. مک‌کری و کاستا (2004) در تحقیقی که با استفاده از آن فرم کوتاه نئو (60 سؤالی) روی 208 نفر از دانشجویان انجام دادند پایایی قابل‌قبولی را برای روان‌رنجوری، برون‌گرایی، پذیرش، سازگاری و وظیفه‌شناسی به دست آورند که به ترتیب 83/ 0، 75/ 0، 80/ 0، 79/ 0، 79/ 0 است.
فرم کوتاه این آزمون توسط حق‌شناس (2009) در ایران هنجاریابی شد. بررسی ثبات درونی مقیاسها و ضرایب همبستگی میان آنها نشان‌دهنده همبستگی بالای هر یک از شاخصها با مقیاس مربوطه و عدم همبستگی مثبت قابل‌توجه با شاخصهای مرتبط با مقیاسهای دیگر بود. بازآزمایی با میانگین 7/ 6 ماه روی 26 مورد نیز ضریب همبستگی بین 53/ 0 تا 76/ 0 را برای مقیاسهای آزمون گزارش کرده است. ضرایب آلفا برای مقیاسهای بین 71/ 0 تا 83/ 0 محاسبه شده است.
در پژوهش حاضر به‌منظور بررسی پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که مقدار این ضریب برای کل پرسشنامه 92/ 0 و برای مؤلفه‌های روان‌نژندی، برون‌گرایی و گشودگی به تجربه، توافق‌پذیری و وجدان‌مداری به ترتیب 91/ 0، 89/ 0، 85/ 0 و 93/ 0 بود که بیانگر پایایی مطلوب پرسشنامه ذکر شده است.

ب: پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ: این پرسشنامه به‌عنوان یک ابزار تحقیق معتبر، در پژوهشهای متعددی برای سنجش رضایت زناشویی مورداستفاده قرار گرفته است و به‌عنوان یک ابزار تشخیصی برای زوجهایی که در جستجوی مشاوره زناشویی و به دنبال تقویت رابطه زناشویی خود هستند، استفاده می‌شود. نسخه اصلی آزمون دارای 115 سؤال است که شامل ابعاد و موضوعات شخصیتی، ارتباطات، حل تعارض، مسائل مالی، اوقات فراغت، روابط جنسی، تربیت فرزندان، ارتباط با خانواده اصلی و دوستان، نقشهای همسری و جهت‌گیری مذهبی و معنوی است.
در کشور ما اولین بار همبستگی درونی آزمون، برای فرم بلند 93/ 0 برای فرم کوتاه 95/ 0 محاسبه شد که نشانگر میزان اعتبار بالای این پرسشنامه است. در پژوهش حاضر، برای بررسی پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای 85/ 0 برای کل سؤالات به دست آمده است (آسوده، 2009).
ج: مقیاس پیش‌بینی بازگشت به مصرف مواد: این پرسش‌نامه یک مقیاس خودسنجی است که توسط رایت و همکاران (1993) و به‌منظور ارزیابی احتمال برگشت به مواد در بیماران وابسته به آن طراحی شده است. این پرسشنامه 45 سؤال دارد. هر سؤال شامل یک موقعیت است که آزمودنی باید خود را در آن موقعیت تصور کند و به آن سؤال پاسخ دهد. نمره‌گذاری بر اساس طیف لیکرت است و از صفر (هیچ)، 1 (ضعیف)، 2 (متوسط)، 3 (قوی) و 4 (خیلی زیاد) نمره‌گذاری می‌شود. دامنه نمرات آزمودنیها در هر موقعیت، میل مصرف و احتمال مصرف بین صفر تا 180 قرار می‌گیرد که هر چه نمرات بالاتر باشد، نشان‌دهنده میل و احتمال مصرف بالاتر است و بالعکس.
ضریب آلفای کرونباخ برای قسمت اول پرسشنامه برابر با 92/ 0 و برای قسمت دوم که احتمال مصرف و لغزش را می‌سنجد 94/ 0 محاسبه شد (ارباب و همکاران، 2020). پایـایی اولیه این آزمون در خرده‌مقیاس میل به مصرف 94/ 0 و احتمال مصرف 97/ 0 و همبستگی به‌دست‌آمده بـین نمره‌های قسمت اول و دوم 85/ 0 گزارش شده است (پویان‌پور و همکاران، 2009). در پژوهش حاضر پایایی آزمون از طریق آلفای کرونباخ برای خرده‌مقیاس میل به مصرف 84/ 0 و برای خرده‌مقیاس احتمال مصرف 87/ 0 به دست آمد.
 د: وضعیت شغلی: در این پژوهش برای سنجش وضعیت شغل آزمودنیها از پرسشنامه محقق‌ساخته 5 سؤالی وضعیت شغلی استفاده شد که وضعیت شغلی افراد را در مؤلفه‌هایی مانند ثابت یا موقتی بودن، درآمد کافی یا ناکافی و رضایت یا نارضایتی، شغلی در طیف لیکرت 5 گزینه‌ای بررسی می‌کرد. برای ساخت این پرسشنامه از مؤلفه‌ها و شاخصهای مطرح‌شده توسط ابرهارت و همکاران (1984) استفاده شد.
این پرسشنامه شامل 50 عبارت است که با توجه به هدف پژوهش، عبارتها انتخاب شد و عبارت مربوط به بیکاری که در مقیاس فوق وجود نداشت اضافه شد. روایی صوری تحت‌نظر چند متخصص بررسی و تأیید شد. همچنین ضریب کرونباخ پرسشنامه حاضر 76/ 0 بود. تحلیل عاملی بیانگر وضعیت مطلوب پرسشنامه بود.


 یافتهها
 اطلاعات توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش به‌منظور دستیابی به یک تصویر روشن از وضعیت عملکرد شرکت‌کنندگان در متغیرهای پژوهش ارائه می‌شود و بنابراین مسیر را برای آزمون مدل پژوهش هموار می‌کند.

جدول (1) شاخصهای آماری توصیفی متغیرهای پژوهش
متغیرها میانگین انحراف معیار حداقل حداکثر کجی کشیدگی
روان‌نژندی 44/ 32 53/ 7 25 55 43/ 0 74/ 0
برون‌گرایی 3/ 28 53/ 6 18 52 81/ 0 83/ 0
گشودگی به تجربه 57/ 31 13/ 5 17 45 29/ 0 66/ 0
توافق‌پذیری 28/ 27 53/ 6 16 44 76/ 0 63/ 0
مسئولیت‌پذیری 26/ 23 64/ 8 12 51 64/ 0 89/ 0
وضعیت شغلی 12/ 12 61/ 3 5 21 39/ 0 68/ 0
رضایت زناشویی 23/ 112 09/ 8 39 169 73/ 0 89/ 0
عود سوءمصرف مواد 58/ 34 51/ 9 8 53 84/ 0 91/ 0

نتایج جدول (1) میانگین و انحراف معیار را در متغیرهای پژوهش نشان می‌دهد. همچنین میزان کشیدگی و کجی برای متغیرهای موردپژوهش در دامنه 1- تا 1+ قرار دارد که بیانگر توزیع نرمال نمرات متغیرهای موردپژوهش است. بر این اساس می‌توان به تجزیه‌وتحلیل داده‌های پژوهش در قالب آزمونهای پارامتریک پرداخت. همچنین روابط دومتغیری بین متغیرهای مشاهده‌پذیر با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون موردبررسی قرار گرفت. در جدول (2) نتایج حاصل از بررسی این روابط در چارچوب ماتریس همبستگی مرتبه صفر متغیرها ارائه شده است.

جدول (2) ماتریس همبستگی بین متغیرهای موردپژوهش
متغیرها 1 2 3 4 5 6 7
1- روان‌نژندی 1
2- برون‌گرایی **53 /0- 1
3- گشودگی به تجربه **59 /0- **37 /0 1
4- توافق پذیری **63 /0- **32/ 0 **27/ 0 1
5- مسئولیت‌پذیری **35/ 0- **33/ 0 **31/ 0- **31/ 0 1
6- وضعیت شغلی **37/ 0- **27/ 0 **23/ 0 **25/ 0 **41/ 0 1

نتایج حاکی از آن بود که بین متغیرهای پژوهش رابطه معنی‌دار وجود دارد. بررسی رابطه میان متغیرهای پژوهش نشان داد که رابطه روان‌نژندی (01/ 0 P<؛31/ 0 r =)، برون‌گرایی (01/ 0 P<؛39/ 0 r =)، گشودگی به تجربه (01/ 0 P<؛27/ 0 r =)، توافق‌پذیری (01/ 0 P<؛39/ 0 r =)، مسئولیت‌پذیری (01/ 0 P<؛27/ 0- r =) و وضعیت شغلی (01/ 0 P<؛33/ 0- r =) به‌عنوان متغیر برون‌زاد با احتمال عود به‌عنوان متغیر درون معنی‌دار است. همچنین رابطه بین رضایت شغلی به‌عنوان متغیر واسطه‌ای با احتمال عود معنی‌دار است (01/ 0 P<؛33/ 0 r =).
سرانجام اینکه رابطه ویژگیهای شخصیتی روان‌نژندی (01/ 0 P<؛43/ 0- r =)، برون‌گرایی (01/ 0 P<؛24/ 0 r =)، گشودگی به تجربه (01/ 0 P<؛33/ 0- r =)، توافق‌پذیری (01/ 0 P<؛36/ 0 r =)، مسئولیت‌پذیری (01/ 0 P<؛39/ 0- r =) با رضایت زناشویی معنی‌دار است.
قبل از ورود به آزمون مدل مفهومی پژوهش، مفروضه‌های اساسی مدل‌یابی شامل داده‌های ازدست‌رفته، موارد دورافتاده (پرت) و نرمال‌بودن توزیع متغیرها موردبررسی قرار گرفت. نتایج در جدول زیر آمده است.

جدول (3) شاخصهای سنجش هم‌خطی چندگانه متغیرهای پیش‌بین پژوهش
متغیرهای پیش‌بین آماره تحمل (تولرانس) آماره تورم واریانس
روان‌نژندی 65/ 0 13/ 1
برون‌گرایی 55/ 0 25/ 1
گشودگی به تجربه 69/ 0 12/ 1
توافق‌پذیری 64/ 0 15/ 1
مسئولیت‌پذیری 69/ 0 25/ 1
وضعیت شغلی 73/ 0 79/ 1
رضایت زناشویی 71/ 0 27/ 1

 به‌طورکلی، نتایج ارائه‌شده در این بخش نشان داد که تمامی مفروضه‌های اساسی تحلیل مدل‌یابی برقرار است و بنابراین برای این تحلیل مانعی وجود ندارد.
به‌منظور بررسی برازش مدل پژوهش از چندین شاخص معتبر استفاده شد که نتایج آن در جدول (4) آمده است.
جدول (4) شاخصهای برازش مدل نهایی پژوهش
شاخص / df 2 χ GFI AGFI NFI TLI CFI RMSEA
مقدار به‌دست‌آمده 63/ 2 94/ 0 92/ 0 93/ 0 92/ 0 93/ 0 07/ 0
مقدار مطلوب 3> 90/ 0> 90/ 0> 90/ 0> 90/ 0> 90/ 0> 08/ 0<

اولین شاخص موردبررسی، شاخص مجذور خی تقسیم بر درجه آزادی (خی دو هنجارشده) بود که با توجه به آن‌که مقدار عددی به‌دست‌آمده (63/ 2) در فاصله مقبول کمتر از 3 قرار دارد، بنابراین نتیجه به‌دست‌آمده دلالت بر برازنده‌بودن مدل دارد. شاخص برازش تطبیقی (CFI) برابر با 93/ 0 بود که این مقدار بالاتر از معیار 90/ 0 است. بنابراین نشانگر برازش بسیار مطلوب مدل است. مقدار شاخص نیکویی برازش (GFI)، برابر با 94/ 0 به دست آمد که بیشتر از به حد موردپذیرش، یعنی 90/ 0 است و بنابراین قابل‌قبول است. شاخص AGFI برای مدل نهایی پژوهش برابر با 92/ 0 بود که مطلوب است.
آخرین شاخص موردبررسی، ریشه دوم میانگین مجذورات خطای تقریب (RMSEA) بود. مقدار به‌دست‌آمده برابر با 07/ 0 است. این شاخص بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش است.
درمجموع می‌توان نتیجه گرفت که محاسبات صورت‌گرفته نشان‌دهنده برازش مکفی برای مدل نهایی است. در ادامه نمودار مسیر مدل برازش‌شده همراه با پارامترهای برآوردشده (مقادیر استاندارد) ارائه شده است.


شکل (2) مدل نهایی پژوهش


همان‌گونه که در مدل نهایی (شکل 2) مشاهده می‌شود مسیر مستقیم روان‌نژندی بر عود سوءمصرف مواد برابر با 43/ 0 در سطح 01/ 0 معنی‌دار بود (01/ 0= β). اثر مستقیم برون‌گرایی بر عود سوءمصرف مواد برابر با 27/ 0 در سطح 01/ 0 معنی‌دار بود (27/ 0= β). اثر مستقیم گشودگی به تجربه بر عود سوءمصرف مواد برابر با 34/ 0 در سطح 01/ 0 معنی‌دار بود (34/ 0= β). اثر مستقیم توافق‌پذیری بر عود سوءمصرف مواد برابر با 21/ 0 در سطح 01/ 0 معنی‌دار بود (21/ 0= β). اثر مستقیم مسئولیت‌پذیری بر عود سوءمصرف مواد برابر با 33/ 0- در سطح 01/ 0 معنی‌دار بود (33/ 0-= β). اثر مستقیم وضعیت شغلی بر عود سوءمصرف مواد متأهل برابر با 39/ 0- در سطح 01/ 0 معنی‌دار بود (39/ 0-= β) اثر مستقیم رضایت زناشویی بر عود سوءمصرف مواد افراد متأهل برابر با 27/ 0 در سطح 01/ 0 معنی‌دار بود (27/ 0= β)؛ بنابراین فرضیه سوم پژوهش در ارتباط با اثر مستقیم رضایت زناشویی بر عود سوءمصرف مواد افراد متأهل تأیید شد.
اثر مستقیم روان‌نژندی بر رضایت زناشویی برابر با 39/ 0- و با توجه به مقدر t (22/ 4-) در سطح 01/ 0 معنی‌دار بود (01/ 0p=، 39/ 0-= β). اثر مستقیم برون‌گرایی بر رضایت زناشویی با 11/ 0- و در سطح 01/ 0 معنی‌دار نبود (12/ 0-= β). اثر مستقیم گشودگی به تجربه بر رضایت زناشویی با 23/ 0- (56/ 2-) در سطح 01/ 0 معنی‌دار بود (01/ 0p=، 23/ 0-= β). اثر مستقیم توافق‌پذیری بر رضایت زناشویی 28/ 0 در سطح 01/ 0 معنی‌دار بود (28/ 0= β). اثر مستقیم مسئولیت‌پذیری بر رضایت زناشویی برابر با 33/ 0 و در سطح 01/ 0 معنی‌دار بود (27330= β).
اثر مستقیم وضعیت شغلی بر رضایت زناشویی سوءمصرف مواد برابر با 41/ 0 و با توجه به مقدر t (59/ 5) در سطح 01/ 0 معنی‌دار بود (01/ 0p=، 41/ 0= β).
در این قسمت به بحث و بررسی فرضیه‌های غیرمستقیم پژوهش پرداخته شده است.
 اثر مستقیم روان‌نژندی (01/ 0p=، 1/ 0= β)، برون‌گرایی (01/ 0p=، 09/ 0= β)، گشودگی به تجربه (01/ 0p=، 13/ 0= β)، وجدان‌مداری (01/ 0p=، 12/ 0-= β) و وضعیت شغلی (01/ 0p=، 11/ 0-= β) با واسطه‌گری رضایت زناشویی بر عود سوءمصرف مواد مثبت و معنی‌دار بود؛ اما اثر غیرمستقیم توافق‌پذیری (42/ 0p=، 03/ 0-= β) بر عود مصرف مواد با واسطه‌گری رضایت زناشویی معنادار نبود و این اثر غیرمستقیم از طریق نقش واسطه‌ای رضایت زناشویی صورت گرفته است.
همچنین نتایج نشان داد که میزان واریانس تبیین‌شده عود وابستگی به مواد بر اساس متغیرهای موردپژوهش 27/ 0 و برای رضایت زناشویی 19/ 0 بوده است.


بحث و نتیجه‌گیری
تحلیلهای انجام‌شده در پژوهش حاضر نشان داد که مدل تدوین‌شده عود سوءمصرف مواد بر اساس وضعیت شغلی و ویژگیهای شخصیت با واسطه‌گری رضایت زناشویی از برازش مطلوبی برخوردار است. پژوهش حاضر در مسیرهای زیر قابل تبیین و پیش‌بینی‌کننده عود سوءمصرف مواد است. نتایج این پژوهش نشان داد اثر مستقیم روان‌نژندی، برون‌گرایی، گشودگی به تجربه و توافق‌پذیری بر عود سوءمصرف مواد مثبت و معنی‌دار و اثر مستقیم مسئولیت‌پذیری بر عود سوءمصرف مواد منفی و معنی‌دار است.
این نتایج با پژوهش مارتینز و همکاران (2021)، حنیف و همکاران (2019) و رستمی و اکبری (2014) همسو است. مارتینز و همکاران (2021) به این نتیجه دست یافتند که برون‌گرایی و روان‌نژندی می‌تواند عاملی شخصیتی باشد که بر جستجوی مواد به‌عنوان یک رفتار پرخطر تأثیر گذاشته و احتمال بازگشت را افزایش می‌دهد.
درواقع صفات شخصیت، عاملی بنیادین در احتمال بازگشت به سوءمصرف مواد پس از بهبودی است. درمودی و همکاران (2013) نشان دادند افراد با ویژگیهای شخصیتی آسیب‌زا، تحت شرایط منفی و استرس‌زا، سردرگمی، نگرانی، درماندگی و استرس بالایی را تجربه می‌کنند و این عواطف منفی زمینه‌ساز مصرف مواد و بازگشت می‌شود و میل به جستجوی تجربه‌های هیجان‌انگیز می‌تواند زمینه‌ساز گرایش به سوءمصرف مواد باشد. در تبیین این یافته می‌توان گفت هرکدام از ویژگیهای شخصیت می‌تواند به نحو متفاوتی با مسئله اختلال سوءمصرف مواد رابطه داشته باشد. به‌گونه‌ای که فردی با ویژگی روان‌نژندی احتمال بیشتری دارد که در شرایط بحرانی به سمت رفتارهای پرخطری مثل سوءمصرف مواد کشیده شود.
از سوی دیگر ویژگیهایی مثل گشودگی به تجربه به دلیل ارزیابی پایین خطر یا برون‌گرایی به دلیل نیاز به حفظ تعامل اجتماعی که گاهی می‌تواند هزینه‌ساز باشد یا توافق‌پذیری به دلیل تمایل به همراهی با گروه می‌تواند زمینه‌ساز سوءمصرف مواد یا بازگشت به آن باشد.
از سوی دیگر برخی ویژگیها مانند وجدان‌مداری، به دلیل مسئولیتی که در مقابل رفتار ایجاد می‌کند، گرایش به سوءمصرف مواد را کاهش می‌دهد. لذا می‌توان گفت برخی از صفات شخصیتی می‌توانند به‌عنوان عاملی خطرساز در برابر سوءمصرف مواد یا عود عمل کند. درحالی‌که برخی دیگر نقش محافظت‌کننده را دارند؛ بنابراین احتمال عود می‌تواند متأثر از ویژِگیهای شخصیت باشد.
 اثر مستقیم وضعیت شغلی بر عود مصرف مواد افراد متأهل رابطه معنی‌دار و منفی را نشان داده است. این یافته با پژوهش وندرهیل و همکاران (2020) و شیخ‌الاسلامی و همکاران (2019) همسو است. وندرهیل و همکاران (2020) به این نتیجه دست یافتند که مؤلفه‌های شغلی عاملی معنادار در پیش‌بینی رضایت از زندگی و گرایش به رفتارهای پرخطر مانند سوءمصرف مواد است. همچنین وضعیت شغلی می‌تواند با وضعیت بهبود مرتبط باشد. بهبودیافتگان از اختلال سوءمصرف مواد با سابقه عدم بازگشت نسبت به بهبودیافتگان از اختلال سوءمصرف مواد با سابقه بازگشت، به‌طور معناداری شغل (درآمد معین) و مهارتهای شغلی بیشتری داشتند و ماندگاری درمان بهبودیافتگان از اختلال سوءمصرف مواد بر اساس وضعیت شغلی (شاغل یا بیکار بودن) و مهارتهای شغلی قابل پیش‌بینی بود (شیخ‌الاسلامی و همکاران، 2019).
در تبیین این یافته می‌توان گفت وضعیت شغلی افراد می‌تواند کل زندگی فرد را متأثر کند. به‌گونه‌ای نوع شغل، اصولاً تعیین‌کننده چالشهای اصلی زندگی است؛ بنابراین شغل نه‌تنها روابط اجتماعی را تعیین می‌کند بلکه تعیین‌کننده تواناییها و کاستیها نیز هست. بنابراین شرایط شغلی نه‌تنها امکانات مقابله با چالشهای زندگی را تعیین می‌کند، بلکه در تعیین استراتژی برخورد با چالشهای زندگی نیز مؤثر است.
وقتی شغل افراد دارای ثبات و درآمد کافی برای مدیریت زندگی باشد، احتمال کمتری وجود دارد که ناکامی ایجاد کند و بخشی از عود سوءمصرف مواد را می‌توان بر اساس همین ناکامی توجیه کرد. به‌عبارت‌دیگر شغل افراد می‌تواند به آنان در گذر از چالشهای زندگی نقش محافظت‌کننده یا خطرساز را ایفا کند. این احتمال که فردی با شرایط شغلی مطلوب بتواند از دام اختلال سوءمصرف مواد رهایی یابد، نسبت به فردی که شرایط شغلی بدتری دارد، بسیار بیشتر است. چراکه شغل مناسب می‌تواند بخشی از هویت آسیب‌دیده را ترمیم کند و وی را به زندگی طبیعی برگرداند.
نتایج، نشان‌دهنده اثر مستقیم رضایت زناشویی بر عود سوءمصرف مواد افراد متأهل، به‌صورت منفی و معنی‌دار است. این نتیجه با نتایج به‌دست‌آمده از سایر پژوهشها ازجمله احمدی و همکاران (2010)، زرگر و همکاران (2007) و یوسفی و همکاران (2011) همسو است. زرگر و همکاران (2007) نشان دادند که کارکنانی که نارضایتی بیشتری از همسر دارند آمادگی به اعتیاد بیشتری دارند. درواقع فشارهای زندگی مشترک با آسیبهای روانی، مخصوصاً افسردگی، اختلالات اضطرابی و بیماریهای جسمی مرتبط است (یوسفی و همکاران، 2011).
رضایت زناشویی می‌تواند تعامل مثبتی را ایجادکرده که زمینه برای بروز رفتارهای پرخطر کاهش یابد. اگر بتوان گرایش به رفتارهای پرخطری مثل اختلال سوءمصرف مواد را حاصل شرایط نامطلوبی توصیف کرد که فرد در آن زندگی می‌کند و اختلال سوءمصرف مواد روش ناکارآمدی برای مقابله با این ناگواریها است؛ وقتی رضایت زناشویی وجود داشته باشد، احتمال گرایش به این رفتارها کاهش می‌یابد و از سوی دیگر فرد به‌احتمال بیشتری می‌تواند از دام سوءمصرف مواد رهایی یابد.
 عود زمانی اتفاق می‌افتند که زندگی زناشویی نتواند تقویت‌کنندههای لازم برای داشتن زندگی مبتنی بر رضایت را فراهم کند.
نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم ویژگیهای شخصیت و عود سوءمصرف مواد با واسطه‌گری رضایت زناشویی معنی‌دار است. مارتینز و همکاران (2021) در پژوهش خود بر تأثیرگذاری ویژگیهای شخصیت بر عود وابستگی به مواد اشاره کردند و از طرفی باتلر و سدال (2006) در پژوهش خود با عنوان رابطه وابستگی به مواد با واسطه‌گری روابط، به این نتیجه رسیدند که تعامل زوج، زمانی که نرم‌تر و حمایت‌کننده‌تر باشد بهبودی درزمینه وابستگی به مواد موفقیت‌آمیزتر خواهد بود و روابط زناشویی را یک متغیر واسطه‌ای مهم در عود سوءمصرف مواد می‌داند.
همچنین زرگر و همکاران (2008) و یوسفی و همکاران (2011) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که رضایت زناشویی می‌تواند بر عود وابستگی به مواد اثرگذار باشد. در پژوهشی که توسط کاستن و همکاران (1987) روی افراد متأهل انجام شد نتایج نشان داد عود در وابستگی به مواد کاملاً با روابط همسران رابطه مثبت و معنادار دارد. در تبیین این یافته می‌توان گفت که احتمال عود را می‌توان بر این اساس تبیین کرد که عوامل خطرساز و محافظت‌کننده کدام است. برخی از ویژگیهای شخصیتی مانند روان‌نژندی یا گشودگی به تجربه می‌تواند به‌عنوان عوامل خطر در احتمال بازگشت به سوءمصرف مواد مطرح شود. اثر غیرمستقیم وضعیت شغلی و عود مصرف مواد با واسطه‌گری رضایت زناشویی معنی‌دار است. این نتیجه با نتایج مطالعات وایلانت (1988) و وندرهیل و همکاران (2020) همسو است. وایلانت (1988) با مطالعه و بررسی 100 معتاد در مدت‌زمان 10 تا 12 سال، سابقه اشتغال پایدار را از مهم‌ترین عوامل پیش‌بینی‌کننده عود و پیشگیری در سوءمصرف مواد می‌داند. وندرهیل و همکاران (2020) به این نتیجه رسیدند که وضعیت شغلی می‌تواند بر عود اعتیاد مؤثر باشد.
 وضعیت شغلی ازجمله عوامل خطرساز یا محافظت‌کننده است. وضعیت شغلی مطلوب امکانات بیشتری برای محافظت از خود در برابر عوامل خطرساز ازجمله اختلال سوءمصرف مواد دارد. شغل می‌تواند به فرد در رهاشدن از اختلال سوءمصرف مواد کمک کند. همچنین ویژگیهای شخصیتی مانند مسئولیت‌پذیری، عامل محافظت‌کننده دیگری در برابر اختلال سوءمصرف مواد یا عود آن است. همچنین کاهش رضایت زناشویی در کنار عوامل مطرح‌شده می‌تواند در میزان عود اثرگذار باشد.
به‌طورکلی نتایج پژوهش نشان داد که مدل پژوهش حاضر ازنظر آماری از برازش مطلوبی برخوردار است و شاخصها و داده‌های به‌دست‌آمده از این مدل حمایت می‌کند. مسیرهای به‌دست‌آمده از این مدل نشان داد که شخصیت و وضعیت شغلی می‌توانند به بهترین نحو ممکن عود اختلال سوءمصرف مواد را پیش‌بینی کنند و وضعیت شغلی فرد می‌تواند در عود اختلال سوءمصرف مواد نقش داشته باشد و به‌عنوان متغیر واسطه روابط بین متغیرها را بهتر توضیح دهد.
با توجه به یافته‌ها بخش قابل‌توجهی از فرآیند درمانی افراد دچار سوءمصرف مواد را می‌توان به ساختار روابط زوجین مرتبط دانست که به رضایت یا عدم رضایت زناشویی منجر خواهد شد. این امر می‌تواند درزمینه مشاوره‌های زناشویی برای خانواده افراد دچار سوءمصرف مواد حیاتی باشد. ازآنجاکه نتایج نشان داد اثر مستقیم ویژگیهای شخصیت بر رضایت زناشویی مثبت و معنی‌دار است. بنابراین توجه به ویژگیهای شخصیتی بر رضایت زناشویی می‌تواند درزمینه مشاوره ازدواج امری مهم تلقی شود. همچنین مهیاکردن شغل دائم و باثبات که بتواند فشارهای اقتصادی را بر این گروه کاهش دهد، زمینه‌ساز بهبودی است. لازم به ذکر است که جامعه و نمونه پژوهش حاضر محدود بوده، لذا تعمیم نتایج باید با احتیاط صورت گیرد. مقطعی‌بودن پژوهش و مشکلات مربوط به محدودیتهای زمانی از دیگر مسائل مربوط به تعمیم‌پذیری نتایج است. تنها ابزار اندازه‌گیری پرسشنامه بود که جامعیت اطلاعات را با محدودیت مواجه می‌کند. وابسته‌بودن نتایج پژوهش به میزان خودشناسی آزمودنیها یعنی خودارزیابی بودن، از دیگر محدودیتها بود که می‌تواند باعث سوگیری در پاسخ‌دهی و نتایج شود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر ضروری است درمانگران به ویژگیهای شخصیتی در فرآیند درمانی افراد دچار سوءمصرف مواد توجه کنند و ضررت توجه به ایجاد شغلی پایدار برای این گروه برای جلوگیری از بازگشت به اختلال سوءمصرف مواد مدنظر قرار داده شود. بخش قابل‌توجهی از فرآیند درمانی افراد دچار سوءمصرف مواد را می‌توان به ساختار روابط زوجین مرتبط دانست که به رضایت یا عدم رضایت زناشویی منجر خواهد شد. این امر می‌تواند درزمینه مشاوره‌های زناشویی برای خانواده افراد دچار سوءمصرف مواد حیاتی باشد.

ملاحظات اخلاقی
مشارکت نویسندگان
همه نویسندگان مشارکت مؤثری در این مقاله داشته‌اند.

منابع مالی
هیچ‌گونه حمایت مالی برای انتشار این مقاله از هیچ نهادی یا سازمانی دریافت نشده است.

پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در این مقاله علاوه بر اصول اخلاق حرفه‌ای همه حقوق مرتبط با منابع مورد استناد رعایت شده و منابع با دقت ذکر شده است.
 


Ahmadi, K., Nabipoor, S. M., Kimiaee, S.A., & Afzali, M.H. (2010).Effect of family problem. Solving on marital satisfaction. Journal of AppliedScience,10(8), 682-687.
Arbab, H., Mirzahosini, H., & Monirpoor, N. (2020). Predicting the Substance Use Relapse according to Childhood Trauma: Mediating Role of Object Relations Alienation, Borderline Personality Organization & Depression. Journal of Clinical Psychology, 11(4), 1-12. (In Persian)
Asoudeh, H. (2009). Enrich Couple Questionnaire. Master’s thesis. Faculty of Psychology and Educational Sciences. University of Tehran. (In Persian)
Benzi, I.M.A., Preti, E., Di Pierro, R., Clarkin, H.F., & Madeddu, F. (2019). Maladaptive personality traits and psychological distress in adolescence: The moderating role of personality functioning. Personality and Individual Differences, Volume 140, 1 April 2019, Pages 33-40.
Boyce, C. J., Wood, A. M., & Ferguson, E. (2016). For better or for worse: The moderating effects of personality on the marriage-life satisfaction link. Personality and Individual Differences, 97, 61-66.‌
Breslau, J., Yu, H., Han, B., Pacula, R. L., Burns, R. M., & Stein, B. D. (2017). Did the dependent coverage expansion increase risky substance use among young adults?. Drug and alcohol dependence, 178, 556-561.‌
Brombacher, D., & Westerbarkei, J. (2019). From alternative development to sustainable development: The role of development within the global drug control regime. Journal of Illicit Economies and Development, 1(1), 89-98.
Butler, M. H., & Seedall, R. B. (2006). The attachment relationship in recovery from addiction. Part 1: Relationship mediation. Sexual Addiction & Compulsivity, 13(2-3), 289-315.
‌Costa, P T. & McCrae, R. (1992) Revised NEO Personality Inventory (NEO-PI-R) and NEO Five Factor Model (NEO-FFI) Professional manual. Odesa, FL; Psychological Assesment Center.
Kosten, T. R., Jalali, B., Steidl, J. H., & Kleber, H. D. (1987). Relationship of marital structure and interactions to opiate abuse relapse. The American journal of drug and alcohol abuse, 13(4), 387-399.
Deb, P., Gallo, W. T., Ayyagari, P., Fletcher, J. M., & Sindelar, J. L. (2011). The effect of job loss on overweight and drinking. Journal of health economics, 30(2), 317-327.
Dermody, S.S., Cheong,J.,& Munuck, S. (2013). An evaluation of the stress negative affect model in explaining alcohol use. The role of components of negative affect and coping style. Substance use & Misuse. 48,297-308.
Eberhardt, B. J., & Shani, A. B. (1984). The effects of full-time versus part-time employment status on attitudes toward specific organizational characteristics and overall job satisfaction. Academy of Management Journal, 27(4), 893-900.
Fakaruddin, F. N., & Nor, A. M. (2020). Emotion regulation among adolescents with drug ABUSE: A qualitative study. MOJES: Malaysian Online Journal of Educational Sciences, 8(3), 23-34.
Fosnocht, A. Q., & Briand, L. A. (2016). Substance use modulates stress reactivity: Behavioral and physiological outcomes. Physiology & behavior, 166, 32-42.
Garcia, F. E. (1996). The determinants of substance abusein the work place.Social Science Journal, 33, 55-68.
Guidi A., C. Gentili, E. P. Scilingo, N., & Vanello (2019). Analysis of speech features and personality traits. Biomedical Signal Processing and Control, Volume 51, May 2019, Pages 1-7.
Hanif, R., Kliewer, W., & Riaz, R. (2019). Personality traits differentiate Pakistani males in recovery versus relapse from substance use disorders. Personality and Individual Differences, 141, 226-228.‌
Haghshenas, H. (1999). Normation of NEO personality test, revised form. Psychiatry and clinical psychology of Iran. 4(4): 37-48. (In Persian)
Henkel, D. (2011). Unemployment and substance use: a eview of the literature (1990-2010). Current drug abuse reviews, 4(1), 4-27.
Hoeppner, B. B., Kelly, J. F., Urbanoski, K. A., & Slaymaker, V. (2011). Comparative utility of a single-item versus multiple-item measure of self-efficacy in predicting relapse among young adults. Journal of substance abuse treatment, 41(3), 305-312.
Hou, Y., Jiang, F., & Wang, X. (2019). Marital commitment, communication and marital satisfaction: An analysis based on actor–partner interdependence model. International Journal of Psychology, 54(3), 369- 376.
Haverkamp, G. L., Torensma, B., Vergouwen, A. C., & Honig, A. (2015). Psychological distress in the hospital setting: a comparison between native Dutch and immigrant patients. PLoS One, 10(6), e0130961.
Karsinti, E. et al. (2016). Anxiety disorders are associated with early onset of heroin use and rapid transition to dependence in methadone maintained patients. Psychiatry research, 245, 423-426.
Kelly, J. F., Hoeppner, B. B., Urbanoski, K. A., & Slaymaker, V. (2011). Predicting relapse among young adults: Psychometric validation of the advanced warning of relapse (AWARE) scale. Addictive behaviors, 36(10), 987-993.
Khoshakhlagh, A. H., Yazdanirad, S., Hatamnejad, Y., Khatooni, E., Kabir, S., & Tajpoor, A. (2021). The relations of job stress dimensions to safety climate and accidents occurrence among the workers. Heliyon, 7(9), e08082.‌
Khosravi, M., Asghari, B., & Eskafi, M. (2020). Socioeconomic factors affecting adolescent and youth addiction to synthetic drugs. Journal of Research and Health, 10(2), 123-132.
Larson, M. J., Paasche‐Orlow, M., Cheng, D. M., Lloyd‐Travaglini, C., Saitz, R., & Samet, J. H. (2007). Persistent pain is associated with substance use after detoxification: a prospective cohort analysis. Addiction, 102(5), 752-760.
Martínez-Loredo, V., Macipe, V., Pérez, J. E., & Al-Halabí, S. (2021). Clinical symptoms and personality traits predict subpopulations of treatment-seeking substance users. Journal of Substance Abuse Treatment, 125, 108314.‌
McCrady, B. S. (1989). Extending relapse prevention models to couples. Addictive Behaviors, 14(1), 69-74.
MC Crae R., & Costa PT. (1992). A five Factor Theory of Personality.in.L.A.pervin Q O.P. john (Eds.), Handbook of personality Newyork: Guilford; 2nded:139-153.
McCrae RR, Costa PT. (2004).Personality in adulthood. NewYork: Guilford
McIntosh, J., Bloor, M., & Robertson, M. (2008). Drug treatment and the achievement of paid employment. Addiction Research & Theory, 16(1), 37-45.
Moeller, S. J., & Paulus, M. P. (2018). Toward biomarkers of the addicted human brain: Using neuroimaging to predict relapse and sustained abstinence in substance use disorder. Progress in Neuro-Psychopharmacology and Biological Psychiatry, 80, 143-154
Naderi, F. (2018). Validation of Barrett’s impulsivity scale and the relationship between impulsivity and loneliness with the degree of cell phone addiction in Ahvaz Azad University students. Master’s thesis in general psychology. Ahvaz Azad University. (In Persian)
Özdel, K., & Ekinci, S. (2014). Distress intolerance in substance dependent patients. Comprehensive psychiatry, 55(4), 960-965.
-Pouyamanesh, H. Ahadi, MA., & Mazaheri, A. Delavar(2009). Efficacy of face to face and internet-applied methods of cognitive behavioral group counseling based on Ellis’s theory in increasing marital satisfaction, Journal of Research in Behavioral Science,6(2),25-35... (In Persian)
Rostami, Ch., & Akbari, M. (2014). The relationship between big five personality factors and resilience with readiness for drug addiction among college students. Cognitive Psychology and Psychiatry, 2(3), 53-66. (In Persian).
Sakunpong, N., Choochom, O., & Taephant, N. (2016). Development of a resilience scale for Thai substance-dependent women: A mixed methods approach. Asian journal of psychiatry, 22, 177-181.
Sheikh al-Islami, A., Yaqouti Zargar, H., & Mohammadi, N. (2019). Comparison of job (certain income) and job skills of people recovering from addiction with a history of relapse and non-relapse. Journal of Psychological Sciences, 19(96), 1637-1645(In Persian)
Siddiqui, A., Jia, H., He, Y., Li, Y., Zhen, S., Chiang, S., & Zhang, X. (2021). Correlation of Job stress an1d self-control through various dimensions in Beijing Hospital staff. Journal of Affective Disorders, 294, 916-923.‌
Sherrell, R., & Gutierrez, D. (2014). Couples and addiction: Three effective theories. The Family Journal, 22(1), 26-34
Shu, F., McAbee, S. T., & Ayman, R. (2017). The HEXACO personality traits, cultural intelligence, and international student adjustment. Personality and individual differences, 106, 21-25.
Soltanifar, A., Adinehpour, M., Borhani, M., & Ziaee, M. (2018). The relationship between satisfying the needs (based on the choice theory), quality of life and marital satisfaction among addict individuals who undergone treatment. Journal of Fundamentals of Mental Health, 20(4), 271-277.
Stanton, M. (2005). Couples and addiction. Handbook of couples therapy, 313-336.
Stockbridge, E. L., Wilson, F. A., & Pagán, J. A. (2014). Psychological distress and emergency department utilization in the United states: evidence from the Medical Expenditure Panel Survey. Academic Emergency Medicine, 21(5), 510-519.
Tam, H. L., Shik, A. W. Y., & Lam, S. S. L. (2016). Using expressive arts in relapse prevention of young psychotropic substance abusers in Hong Kong. Children and Youth Services Review, 60, 88-100.
Tapper K. (2018). Mindfulness and craving: effects and mechanisms. Clinical Psychology Review, 59: 101-117.
Vaillant, G. E. (1988). What can long‐term follow‐up teach us about relapse and prevention of relapse in addiction?. British journal of addiction, 83(10), 1147-1157.
van der Hiele, K., van Egmond, E. E. A., Jongen, P. J., van der Klink, J. J. L., Beenakker, E. A. C., van Eijk, J. J. J., ... & Visser, L. H. (2020). Empathy in multiple sclerosis––Correlates with cognitive, psychological and occupational functioning. Multiple sclerosis and related disorders, 41, 102036.‌
van Der Hiele, K., van Gorp, D. A. M., van Egmond, E. E. A., Jongen, P. J., Reneman, M. F., van Der Klink, J. J. L., ... & Visser, L. H. (2021). Self-reported occupational functioning in persons with relapsing-remitting multiple sclerosis: Does personality matter?. Journal of the Neurological Sciences, 427, 117561.‌
Wright, F. D., Beck, A. T., Newman, C. F., & Liese, B. S. (1993). Cognitive therapy of substance abuse: theoretical rationale. NIDA research monograph, 137, 123-123.
Yousefi, Y., Ahmadi, B., & Disciplinary, V. (2011). Analysis of the relationship between physical activity and quality of life and life satisfaction of middle-aged female teachers in Kermanshah. Scientific. Journal of Contemporary Research in Sports Management, 2(3), 65-76. (In Persian)
Zargar, Y., Najarian, B., & Naiami, A. (2008). Investigating the relationship between personality traits (excitement, assertiveness, psychological hardiness), religious attitude and marital satisfaction with opiate addiction preparation. J Educ Sci Psychol, 1(3), 120-99.
 
نوع مطالعه: روشی 1 | موضوع مقاله: اعتیاد به مواد
دریافت: 1401/8/18 | پذیرش: 1402/6/13 | انتشار: 1402/9/6

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb