چکیده: (1659 مشاهده)
مقدمه: در مسیر اجرای خط مشیگذاری عمومی، عوامل و موانع بازدارنده بسیاری وجود دارد که شناسایی آنها سبب کارآمدی اجرای خطمشیهای اتخاذ شده برای آن حوزه میشود.
روش: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی موانع اجرای خطمشیهای رفاه اجتماعی ایران صورت گرفته است. پژوهش از نوع فراترکیب بوده که در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته، دادهها گردآوری و کدگذاری باز؛ محورها و موانع اجرای خطمشیهای رفاه اجتماعی شناسایی شد. در بخش کمی با استفاده از مرور ادبیات و پژوهشهای پیشین؛ 6 پژوهش بنیادی در حوزه خطمشی گذاری با توجه به استنادهای انجام شده انتخاب گردید و گویههای اثرگذار بر اجرای خطمشیها از سایر پژوهشهای انجام شده به صورت اشتراکات استخراج گردید. در ادامه با استفاده از روش دلفی سه مرحلهای و همکاری 10 متخصص، دستهها و گویهها بدست آمد.
یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش، نشان داد بر اساس آزمون فریدمن ده اولویت عبارتند از: وجود احزاب مخالف و موافق، دشورایهای فنی، عدم استفاده از فناوریهای جدید، مشروعیت نظام سیاسی و حاکمیتی کشور، عدم توجه به بلوغ فکری و سیاسی گروه هدف، عوامل سیاسی، زد و بندهای سیاسی، وضعیت رفاهی گروه هدف، نبود دستورالعمل اجرایی مناسب و همراستا نبودن برنامهها و عدم تخصیص بهینه بودجه کشور؛
بحث: مشخص شد عوامل تأثیرگذار به نوعی در اختیار دولت میباشد و نقش مجریان در اجرای خطمشیهای رفاه اجتماعی کمتر است. لذا پیشنهاد میشود دولت در بکارگیری احزاب موافق و مخالف، مشروعیت نظام سیاسی حاکم و دستورالعملهای اجرایی مداقه بیشتری به خرج دهد
نوع مطالعه:
اصیل |
موضوع مقاله:
رفاه اجتماعی دریافت: 1400/8/15 | پذیرش: 1402/2/20 | انتشار: 1402/5/24
ارسال پیام به نویسنده مسئول