دوره 21، شماره 83 - ( 12-1400 )                   جلد 21 شماره 83 صفحات 128-89 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.USWR.1397.080

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Takaffoli M, Arshi M, Vameghi M, Mousavi M T, Shati M. (2022). Identifying and Categorizing Child Welfare Target Group in Iran from the Perspective of Experts, Laws, and Policies. refahj. 21(83), : 3
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3900-fa.html
تکفلی مرضیه، عرشی ملیحه، وامقی مروئه، موسوی میرطاهر، شتی محسن. شناسایی و طبقه بندی گروه های هدف نظام رفاه کودک در ایران از دیدگاه صاحب‌نظران، سیاست‌ها و برنامه‌های کشور رفاه اجتماعی 1400; 21 (83) :128-89

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3900-fa.html


متن کامل [PDF 626 kb]   (1609 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (2495 مشاهده)
متن کامل:   (253 مشاهده)
مقدمه
امروزه کودکان بهعنوان سرمایههای انسانی نگریسته میشوند که رشد و توسعه جوامع درگرو تکامل و شکوفایی همهجانبه کودکان است. در طی زمان، رشد و تحولات جوامع در حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی و همچنین تغییر در نگرش به انسان، موجب دگرگونی در نوع نگاه به کودک و دوره کودکی شده است. از طرف دیگر، این گروه از اعضای جامعه همواره جزء آسیبپذیرترین اقشار جامعه محسوب شده که به دلایل مختلف قادر به حفاظت از خود نبوده و نیاز به حمایت بزرگسالان بهخصوص والدین خود دارند. لذا با توجه به حساسیت، گستردگی و تنوع نیازهای کودکان، باوجود اینکه والدین عنصر اصلی پرورش و حمایت از کودکان در نظر گرفته میشوند، جامعه نیز در تمامی سطوح خود نسبت به این مسئله مسئولیت دارد. درواقع تأمین شرایط مناسب جهت رشد همهجانبه کودک، از عهده والدین بهتنهایی خارج است و لازم است که از جانب دولتها، تشکیلات مدنی و جامعه نیز حمایتهایی صورت پذیرد. با توجه به نقش دولت و جامعه، مفهوم «نظام رفاه کودک» مطرح میشود.
با توجه به تاریخچه و تحولات این حوزه میتوان دو نوع تعریف از نظام رفاه کودک ارائه داد. در یک نگاه، خدمات رفاه کودک زمانیکه سایر خدمات پیشگیرانه و همگانیتر (مانند آموزش و بهداشت همگانی و تسهیلات و کمکهای مالی و رفاهی عمومی) پاسخگوی نیازها نبودهاند، بهعنوان آخرین راه پاسخگویی دیده میشوند. درواقع نقش اصلی نظام رفاه کودک اطمینان از ایمنی، ثبات و آسایش کودکان و نوجوانانی است که خانوادههایشان نیازهایشان را تأمین نمیکنند یا از آنها محافظت نمیکنند. لذا با توجه این دیدگاه، بهصورت فزایندهای توجه نظام رفاه کودک به برنامههایی معطوف است که برای پیشگیری از کودکآزاری و غفلت هستند (پکورا و همکاران، 2010؛ ملون و مک کارت، 2005؛ انجمن ملی مددکاران اجتماعی آمریکا، 2005).
علاوه بر این، تعریف از رفاه کودک، نگاه پیشگیرانهتر و همگانیتری نیز وجود دارد که معتقد است رفاه کودک شامل ایجاد امکانات و شرایط اجتماعی است که در آن به تمام کودکان فرصت مناسب و کافی برای شکوفایی تواناییهای بالقوهشان داده میشود. این دیدگاه هدف اصلی رفاه کودک را تدوین یک چارچوب سیاستگذاری برای پیشگیری و خطرِ آسیب را نتیجه کمبود دسترسی همگانی به خدمات و حمایتهای اجتماعی و روانی میداند (کدل و استنلی، 2015).
گروه هدف نظامهای رفاه کودک در کشورهای مختلف عمدتا با عناوینی چون «کودکان دارای نیاز ویژ»، «گروههای خاص کودکان»، «کودکان نیازمند»، «کودکان درگیر مشکل» و «کودکان در معرض خطر یا وضعیت مخاطرهآمیز» نامیده شدهاند (کنجین و نینتن، 2011؛ اسکیونس، 2011؛  گیلبرت، 2012؛ بارن و همکاران، 2014؛  گالانو، 2015؛  کنت و همکاران، 2016؛ مرکز اطلاعات رفاه آمریکا8، 2018؛ وزارت کودک، آموزش و عدالت جنسی دانمارک9، 2018؛ وزارت خانواده و کودک10، 2018؛  پایگاه اطلاعرسانی پژوهش رفاه کودک کانادا11، 2019).
از طرف دیگر،  با در نظر گرفتن دو تعریف عنوان شده از نظام رفاه کودک و همچنین با نگاه تاریخی به آن، میتوان پی برد که تا مدت زمان طولانی، گروه هدف نظامهای رفاه کودک، کودکانی بودند که به نهادهای محافظت از کودک12 به عنوان مورد آزار و غفلت واقعشده یا در خطر آن گزارش شده بودند. اما در دهههای گذشته انتقادات زیادی به نظام رفاه کودک با این رویکرد محدود به محافظت از کودکان آزاردیده وارد شده است، از جمله این انتقادات میتوان به توانایی سیستم در شناسایی گروههای محدودی از کودکانی که مورد بدرفتاری واقعشده بودند، اشاره کرد. درواقع با توجه به نادیده گرفتن عوامل گسترده و متعدد خانوادگی و اجتماعی، بخش زیادی از کودکان که نیازهای اساسیشان تأمین نمیشد، توسط سیستم قابلشناسایی و مداخله نبودند. همچنین گرایش سیستم به اولویتبندی و مداخله در جدیترین و خطرناکترین گزارشها از کودکان بود، لذا این انتقاد وارد شد که نظام رفاه کودک زمانی وارد عمل میشود که کودک آسیب جدی و عیان دیده باشد. درواقع لازم است این موارد زودتر و پیش از رسیدن به بحران شناسایی شوند (کراسان تاور، 2004؛ کنجین و نینتن، 2011؛ دیزایر و آدریانسس، 2011؛ اسکیونس، 2011؛ هستبک، 2011؛  پوسو، 2011؛ پارتن، 2011).
درنتیجه انتقادات به محدود بودن گروه هدف نظام رفاه کودک، بهمرور کشورهای مختلف، گروههای متنوعتری از کودکان (نه صرفاً کودکان مورد آزار و غفلت واقعشده) را تحت پوشش قرار دادند. برای نمونه در کشورهای مختلف مانند آلمان، نروژ، دانمارک، فنلاند، سوئد، انگلستان و کانادا انواع گروههای کودکان در معرض خطر مانند کودکان ساکن در مناطق حاشیهای و پرخطر، کودکان دارای سرپرست بیکار، کودکان خانوادههای فقیر، کودکان والدین تنها، کودکان مهاجر و پناهنده، کودکان والدین سوءمصرفکننده مواد مخدر و الکل، کودکان والدین زندانی یا دارای سوءسابقه، نوزادان مادران مبتلا به افسردگی پس از زایمان، نوزادان با وزن پایین هنگام تولد، کودکان والدین دارای مشکلات سلامت روان، کودکان دارای عملکرد ضعیف تحصیلی، نوجوانان دارای سابقه بزهکاری و... همگی بهمرور زیرمجموعه خدمات رفاه کودک دیده شدند (اسکیونس، 2011؛ هستبک، 2011؛ پارتن، 2011؛ هایز و اسپرت، 2012؛ ولف و همکاران، 2011؛ شیرن و هامالیان، 2011؛  کوزوا و هورت، 2011؛ سوئیفت، 2011؛ استیر، 2016). البته در حال حاضر، هنوز هم کشورهایی چون آمریکا، کانادا و استرالیا بخش عمده خدمات رفاه کودکشان محدود به خدمات محافظت از کودک، یعنی خدمترسانی به کودکانی است که مورد بدرفتاری و غفلت واقعشدهاند (کوجان و لون4، 2012؛ سوئیفت، 2011؛ بریک5، 2011).
همچنین با مرور سیاستهای کشورهای مختلف میتوان عنوان کرد که سه گروه کودکان مورد آزار و غفلت واقعشده، کودکان بدون سرپرست و کودکان بدسرپرست در عمده کشورها مخاطب اصلی نظامهای رفاه کودک محسوب میشوند. علاوه بر این گروهها، هر کشور با توجه به وضعیت فرهنگی، اقتصادی، رفاهی و اجتماعی خود، سایر گروهها را نیز تحت پوشش قرار میدهد.
در رابطه با خدمات نظام رفاه کودک، به صورت خلاصه میتوان عنوان کرد که اقدامات نظامهای رفاه کودک از مداخلات محدود به پیشگیری از تکرار آزار و غفلت (در بیشتر موارد جدا کردن سریع کودک از خانواده زیستی و انتقال وی به خدمات مراقبت جایگزین) تا تلاش برای توانمندی و مشارکت خانواده زیستی و ارائه خدمات پیشگیرانه و ارتقایی به کودک و خانواده در حال تحول بوده است (کنجین و نینتن، 2011؛ دیزایر و آدریانسس، 2011؛ اسکیونس، 2011؛ هستبک، 2011؛  پوسو، 2011؛ استیر، 2011؛ کوزوا و هورت، 2011؛ ولف و همکاران، 2011).
در رابطه با مفهوم نظام رفاه کودک در ایران، میتوان عنوان کرد که در ایران با وجود قوانین و دستگاههای خدمترسان متعدد به انواع کودکان در وضعیتهای مخاطرهآمیز، در مقایسه با کشورهای مختلف، از نظام و ساختار سیاستگذاری و خدماترسانی تعریفشده، یکپارچه و هماهنگ «نظام رفاه کودک» برخوردار نیست.  همانطور که عنوان شد، کودکان در وضعیتهای مخاطرهآمیز مخاطب اصلی نظام رفاه کودک هستند. ازاینرو در تعریف «کودکان در وضعیتهای مخاطرهآمیز» در ایران، میتوان به ماده 3 قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1399 اشاره کرد که وضعیت مخاطرهآمیز کودک را اوضاع و احوالی میداند که طفل یا نوجوان را در معرض بزهدیدگی یا ورود آسیب به سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، اخلاقی، امنیت و یا وضعیت آموزشی وی قرار دهد و موجب مداخله و حمایت قانونی از طفل و نوجوان شود. این قانون همچنین برای وضعیتهای مخاطرهآمیز کودکان 14 مصداق آورده است.
در رابطه با خدمات ارائه شده به کودکان در ایران، میتوان به صورت ضمنی انواع خدمات مطرح شده در قوانین داخلی و وظایف نهادهای مختلف حمایتی و رفاهی (مانند سازمان بهزیستی کل کشور، وزارت آموزشوپرورش، کمیته امداد امام خمینی (ره))، برای انواع گروههای کودکان در معرض آسیب را مورد اشاره قرار داد. برای نمونه در قوانینی چون اصل 21 قانون اساسی، ماده 1 و 4 قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی (1383)، قانون حمایت خانواده (1391)، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست (1392) و در نهایت قانون حمایت از اطفال و نوجوانان (1399) به این کودکان اشاره شده است. لازم به ذکر است که قانون حمایت از اطفال و نوجوانان (1399) با توجه به نوآوریهایی که در حوزه پیشگیری، شناسایی، ارائه خدمات و پیگیری برای انواع کودکان در وضعیتهای مخاطرهآمیز را دارد را میتوان به عنوان بستر قانونی برای ایجاد ساختار هماهنگ و یکپارچه نظام رفاه کودک در کشور در نظر گرفت.
علاوه بر نکات ذکر شده،  از معدود مطالعات صورت گرفته در رابطه با مفهوم رفاه کودک در کشور، مطالعه تکفلی و همکاران (2020) است که در با مقایسه اسناد و قوانین ایران با رویکردهای رفاه کودک موجود در کشورهای مختلف مشخص شد که نظام رفاه کودک در ایران به «رویکرد محافظت از کودک»  گیبلرت (1997) و گیلبرت و همکاران (2011) نزدیک است. یعنی بخش عمده قوانین ایران رویکردشان مداخله با هدف محافظت از کودکِ در شرایط خاص در برابر آسیب بیشتر و پس از بروز آسیب بر کودک است و مداخلات دولت نیز عمدتاً با ابزارهای قانونی و نه رویکرد حمایتی همراه است.
در مطالعه پیشرو، با توجه به پیماننامه حقوق کودک، منظور از «کودک» هر فرد زیر 18 سال است. همچنین با توجه به مرور منابع کشورهای مختلف، مطالعات پیشین در مورد ایران و قانون جدید حمایت از اطفال و نوجوانان (1399) میتوان تعریف پیشرو را به عنوان «نظام رفاه کودک ایران» در این مطالعه در نظر گرفت: «نظام رفاه کودک در ایران، شامل مجموعهای از سیاستها و خدمات مداخلهای و پیشگیرانه حاکمیتی (شامل قوای سهگانه) و یا خدمات واگذارشده از جانب حاکمیت به بخش غیردولتی است که برای کودکان آسیبدیده یا در معرض آسیب و همچنین خانوادههای آنان در تأمین نیازهای کودکان وجود دارد. این خدمات زمانی ارائه میشوند که خدمات همگانی و عمومی موجود در جامعه پاسخگوی نیازهای کودک یا خانواده برای تأمین نیازهای کودک نباشند. طبق قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1399 سازمان بهزیستی کشور متولی اصلی شناسایی، پذیرش، حمایت، نگهداری و توانمندسازی این گروه از کودکان است که با نظارت و همکاری مستقیم با سیستم قضایی وظایف خود را انجام میدهد. همچنین سایر دستگاههای حاکمیتی و عمومی موظف به همکاری با سازمان بهزیستی در چارچوب وظایف خود هستند.»
از اولین قدمها برای ایجاد ساختار و فرایند مشخص «نظام رفاه کودک» در کشور، مشخص شدن گروه هدف آن است. همانطور که در تعریف بالا آمده است، مخاطب نظام رفاه کودک ایران کودکان آسیبدیده یا در معرض آسیب هستند و با وجود اینکه قانون حمایت از اطفال و نوجوانان چهارده وضعیت مخاطرهآمیز را برای کودکان تعریف کرده است اما انتقادات به این قانون نشاندهنده جامع نبودن مجموعه تعریفشده از کودکان در وضعیت مخاطرهآمیز است (راغفر و یوسفوند،2017؛ هدایت و هاشمی،  2017). لذا لازم است که با توجه به روند تاریخی رفاه کودک در کشورهای مختلف، نگاه فراگیرتر و پیشگیرانهتری به این گروه از کودکان نیازمند خدمات رفاهی صورت بگیرد. علاوه بر این، در حال حاضر نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی خدمات مداخلهای و پیشگیرانه پراکنده و گاهی موازی به گروههای مختلف کودکان در معرض آسیب ارائه میدهند، گروههایی از این کودکان همزمان از نهادهای مختلفی خدمت میگیرند و در طرحهای مختلف مورد توجه بودهاند (مانند کودکان کار و خیابان) و در طرف مقابل گروههایی هستند که مغفول واقع شدهاند (مانند کودکان در معرض قاچاق انسان).
لذا این مطالعه به دنبال 1- شناسایی انواع کودکان در وضعیت مخاطرهآمیز است که در قوانین و سیاستهای کشور به لزوم خدمات ویژه به آنها توجه شده است و یا در حال حاضر دستگاههای مختلف حاکمیتی و عمومی به آنها خدماتی ویژه و مجزا از عموم کودکان ارائه میدهند و همچنین به دنبال 2- شناسایی کودکانی است که علاوه بر این گروههای کودکان باید مورد توجه ویژه قرار بگیرند. این تعریف یکپارچه گروه هدف، میتواند زمینهساز هماهنگی بیشتر نهادها در رسیدگی به امور این کودکان و مشخص شدن حیطه نقشها و وظایف نهادها در قدمهای بعدی باشد تا از موازیکاری و پراکندگی در ارائه خدمات پیشگیری کند و مانع از مغفول ماندن گروههایی از کودکان از خدمات مورد نیاز باشد.
روش
این مطالعه در دو مرحله و با رویکرد کیفی پیش رفت و از روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی در هر دو مرحله استفاده شد. این مطالعه برای پیدا کردن «گروههای هدف موجود» و همچنین «گروههای هدف جامعِ پیشنهادی» نظام رفاه کودک در ایران، ابتدا سراغ صاحبنظران در دانشگاهها و نهادهای مختلف خدمترسان رفته است. سپس با کمک یافتههای مرحله اول و جهت تکمیل آنها، اسناد مرتبط با قوانین، سیاستها و خدمات مرتبط با این کودکان را تحلیل کرده است.
در مرحله اول، مشارکتکنندگان پژوهش مرحله اول، شامل کلیه صاحبنظران دانشگاهی، سیاستگذاران، برنامهریزان، مدیران ذیربط و کارشناسان اجرایی مرتبط با حوزه کودکان به ویژه کودکان در وضعیت مخاطرهآمیز در سازمانهای حاکمیتی، عمومی و غیردولتی بودند که از تجربه و سابقه پژوهشی و اجرایی در این حوزه برخوردار هستند. معیارهای ورود متخصصان به مطالعه عبارتاند از: کلیه افرادی که دانش، تخصص یا تجربه مرتبط با ارائه خدمات رفاه کودک را داشته باشند. در واقع لازم است که صاحبنظران 1. تخصص و تجربه حداقل پنج سال کار برنامهریزی، مدیریتی یا اجرایی در زمینههای مرتبط با رفاه کودکان را داشته باشد؛ و یا 2. حداقل تجربه یک کار پژوهشی در حوزههای مرتبط با رفاه کودکان و یا مقاله معتبر در این زمینه داشته باشند. نمونهگیری ابتدا به صورت هدفمند و گلوله برفی شروع شد و به تدریج بهصورت نمونهگیری نظری ادامه پیدا کرد. در نهایت 56 مصاحبه با صاحبنظران تا زمان اشباع دادهها (پلیت و بک، 2010) صورت گرفت. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از سؤالات باز که محورهای اصلی آن (گروه هدف موجود و مغفول نظام رفاه کودک با توجه به قوانین و نهادهای مختلف خدمترسان) مشخص بود و همچنین پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی استفاده شد. به جز یک مصاحبه که تلفنی صورت گرفت (به دلیل مشکلات هماهنگی سازمانی برای مصاحبه حضوری)، باقی مصاحبهها در شهر تهران به صورت حضوری و در محل خدمت صاحبنظران انجام شدند. میانگین مدت زمان مصاحبهها 42 دقیقه بود. برای تحلیل دادهها، مصاحبهها با توجه به فرایند تحلیل محتوای کیفی الو و کایناز (2008) و در نرمافزار MAXQDA (2018) تحلیل شدند.
در مرحله دوم، برای تحلیل اسناد مرتبط با قوانین، مقررات و سیاستهای کشور و همچنین اسناد مرتبط با خدمات به گروههای مختلف کودکان روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی بکار گرفته شد.  واحدهای پژوهش مرحله دوم مطالعه شامل کلیه قوانین، مقررات و سیاستهای مرتبط با کودکان در کشور (قانون اساسی، سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی، سیاستهای کلی نظام، قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی، آییننامهها و مقررات مصوب هیئت وزیران، مصوبات قوه قضاییه و مصوبات شوراهای کشور[1]) و همچنین کلیه اسناد مرتبط با خدمات به گروههای مختلف کودکان (برنامهها، طرحها، دستورالعملها، بخشنامهها، شیوهنامهها، آییننامهها و تفاهمنامههای دستگاههای حاکمیتی و عمومی) بوده است.  نمونهگیری قوانین، مقررات و سیاستهای کلان و همچنین اسناد معتبر تا زمان انجام مطالعه (خرداد 1399) با توجه به شرایط ورود تعیینشده به صورت تمام شماری بوده است. در نهایت حجم نمونه قوانین، مقررات و سیاستهای کلان، 184 سند و حجم نمونه اسناد مرتبط با خدمات شامل 327 سند بدست آمد.
برای جمعآوری دادهها در این مرحله از روش کتابخانهای استفاده شد. برای جمعآوری اسناد مرتبط با قوانین، کلمات کلیدی مرتبط (مانند طفل، اطفال، کودک، نابالغ، دانشآموز و ...) در سامانهها و پایگاههای مرتبط با قوانین و مقررات در کشور[2] جستجو شدند. علاوه بر این، برای جمعآوری قوانین و همچنین اسناد مرتبط با خدمات به کودکان، به پایگاههای اطلاعرسانی دستگاههای مرتبط[3] مراجعه شد. در نهایت نیز برای اطمینان از جمعآوری تمامی قوانین و مقررات مرتبط با کودکان، کلمات کلیدی مرتبط در پایگاههای اطلاعات علمی معتبر[4] مورد جستجو واقع شدند و با توجه به مقالات در این حوزه، مجموعه قوانین، مقررات و سیاستهای مرتبط با کودکان تکمیل شد. با توجه به تعاملات صورت گرفته با دستگاههای مذکور، مجموعه اسناد مرتبط با خدمات به انواع کودکان نیز تکمیل شد. لذا تمامی اسناد یافت شده در نرمافزار MAXQDA (2018) با روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی با قواعد و چارچوب از پیش تعیین شده تحلیل شدند.
برای اطمینان از قابلیت اطمینان و استحکام یافتههای این مطالعه، به چهار معیار قابلیت اعتبار5، قابلیت انتقال6، قابلیت اعتماد7 و قابلیت تأیید و تصدیق8 معرفی شده توسط لینکلن و گوبا9 (1985) توجه شده است.  در دو مرحله کار کیفی این مطالعه، محققان با درگیر شدن طولانی مدت با دادهها و صرف زمان کافی برای جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها؛ بهکارگیری روشهای چندگانه جهت جمعآوری اطلاعات (مصاحبه با صاحبنظران و تحلیل اسناد)؛ مصاحبه با تعداد بالای افراد؛ تحلیل تعداد بالای اسناد و بازبینی دادهها و کدگذاریها توسط تیم مطالعه، تلاش کردهاند تا از اعتبار دادهها اطمینان حاصل کنند. برای اطمینان از  قابلیت انتقال، انتخاب مشارکتکنندگان با تنوع و گوناگونی بالا در تجربه و تخصص در انواع دستگاههای حاکمیتی، عمومی و مردمنهاد و بستر دانشگاهی و مشمولیت بالا در انتخاب اسناد مرتبط با کودکان مورد توجه قرار گرفت. برای اطمینان از قابلیت اعتماد یافتهها، تمامی دادههای اولیه حاصل از مصاحبهها و اسناد، در تمام مراحل با دقت نگهداری شده و در دسترس بوده و هستند و لذا امکان بازگشت چندباره به دادههای اولیه برای اطمینان از فرایند جمعآوری و تحلیل وجود داشته است. همچنین جلسات با تیم مطالعه جهت بحث و بررسی فرایند جمعآوری و تحلیل دادهها در حین انجام کار و تعیین یک چارچوب یکسان و هماهنگ، به عنوان راهکاری برای افزایش قابلیت اعتماد مطالعه صورت گرفته است. در نهایت برای اطمینان از قابلیت تأیید این مطالعه، علاوه بر ثبت دقیق فرایند کار، تعدادی از مصاحبهها و همچنین اسناد و کدهای استخراجشده در اختیار تیم مطالعه قرار داده شد و صحت این کدگذاریها مورد بررسی و بازبینی قرار گرفتند.
لازم به ذکر است که این مطالعه بخشی از یک طرح پژوهشی بزرگتر است که در جلسه مورخ 14/7/1397 در کمیته اخلاق دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با شناسه IR.USWR.1397.080 تصویب و تأیید شده است.
یافتهها
در مرحله اول، تعداد 56 مصاحبه کیفی با صاحبنظران در سازمانهای دولتی چون سازمان بهزیستی، وزارت آموزشوپرورش و قوه قضاییه و غیردولتی چون یونیسف در ایران و سازمانهای مردمنهاد حوزه کودک و همچنین دانشگاههای مختلف صورت گرفت (جدول شماره 1).

جدول (1) ویژگیهای دموگرافیک مشارکتکنندگان
ابعاد %
جنسیت زن 68
سابقه در حوزه کودک بالای 10 سال 98
مدرک تحصیلی دکتری و بالاتر 44
دانشجوی دکتری 16
کارشناسی ارشد 35
کارشناسی 5
رشته تحصیلی مددکاری اجتماعی 25
روانشناسی 2/23
سایر (جامعهشناسی، حقوق، پزشکی، رفاه و...) 8/51

در مرحله دوم، مجموعه اسنادی که مورد تحلیل قرار گرفتند شامل 184 سند مرتبط با قوانین، مقررات و سیاستهای کلان و همچنین 327 سند مرتبط با خدمات به انواع کودکان در دستگاههای مختلف بودند. در جداول شماره 2 و 3 اطلاعاتی کلی مرتبط با این اسناد و مرجع تصویبکننده یا دستگاه تدوینکننده آن آمده است.


جدول (2) مجموعه نهایی قوانین، مقررات و سیاستهای کلان تحلیلشده
عنوان و مرجع سند تعداد اسناد
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مجلس خبرگان 1358 و اصلاحات بعدی (1368) 1 سند
چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی، 13/8/1382، ابلاغ رهبری 1 سند
سیاستهای کلی نظام ابلاغ رهبری سیاستهای کلی برنامه سوم توسعه، 01/03/1378 9 سند
سیاستهای کلی نظام در دوره چشمانداز، 12/8/1382
سیاستهای کلی برنامه چهارم توسعه، 11/09/1382
سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه، 21/10/1387
سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزشوپرورش کشور، 05/02/1392
سیاستهای کلی جمعیت، 03/02/1393
سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه، 9/4/1394
سیاستهای کلی خانواده، 13/06/1395
سیاستهای کلی سلامت، 18/1/1393
قوانین عام مصوب مجلس شورا
قانون مدنی، مجلس شورای ملی 18/2/1307 3 سند
قانون مجازات اسلامی، مجلس شورای اسلامی 1/2/1392
قانون آیین دادرسی کیفری، مجلس شورای اسلامی /12/1392 -اصلاحیه 8/7/1393 و 24/3/1394
قوانین برنامههای توسعه مصوب مجلس شورای اسلامی 6 سند
قوانین خاص مصوب مجلس شورای اسلامی 68 سند
مصوبات هیئت وزیران 26 سند
مصوبات قوه قضاییه 13 سند
رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور 2 سند
مصوبات شوراهای کشور 55 سند

جدول (3) مجموعه اسناد تحلیلشده مرتبط با خدمات به کودکان
دستگاه تدوینکننده سند تعداد اسناد
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی 3 سند
سازمان بهزیستی کشور 100 سند
وزارت دادگستری 4 سند
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی 91 سند
وزارت آموزشوپرورش 85 سند
معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و وزارت آموزشوپرورش 6 سند
وزارت امور خارجه 1 سند
قوه قضاییه 1 سند
کمیته ملی نماد 1 سند
کمیته ملی شیر مدرسه 1 سند
وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی و وزارت آموزشوپرورش 1 سند
وزارت آموزشوپرورش و بهزیستی 1 سند
وزارت آموزشوپرورش و وزارت بهداشت 8 سند
جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران 6 سند
کمیته امداد امام خمینی 2 سند
شورای شهر تهران 1 سند
شهرداری تهران 6 سند
کمیته کشوری کنترل ایدز 1 سند
ستاد مبارزه با مواد مخدر 8 سند

از تحلیل مصاحبه با صاحبنظران، تحلیل قوانین، مقررات و سیاستهای کلان و همچنین تحلیل اسناد مرتبط با خدمات به کودکان، با توجه به تعریف موجود از نظام رفاه کودک در ایران، مجموعه کودکانی که در حال حاضر مشمول خدمات رفاه کودک در کشور میشوند، شناسایی و طبقهبندی شدند. لازم به ذکر است که گروههای کودکانی که از دیدگاه صاحبنظران در حال حاضر مشمول توجه و دریافت خدمات ویژه هستند، مبنایی برای شناسایی قوانین و اسناد مرتبط با کودکان بودند و برای افزایش دقت و اعتبار مطالعه، مجموعه گروههای هدف موجود تنها مستند بر اسناد معتبر (قوانین، مقررات و سیاستهای کلان و همچنین اسناد مرتبط با خدمات به کودکان) گزارش شدند. لذا گروههای کودکانی که در حال حاضر از دید قوانین و سیاستها یا توسط دستگاههای مختلف حاکمیتی ابعاد مختلف نیازهایشان باید به صورت ویژه مورد توجه قرار گیرد، متشکل از 96 زیرگروه و 22 گروه هدف کلی بدست آمد و طبقهبندی شدند.
علاوه بر شناسایی و طبقهبندی گروههای هدف موجود نظام رفاه کودک در کشور، با کمک مصاحبه با صاحبنظران، تجارب سایر کشورها و با توجه به تعریف موجود از نظام رفاه کودک در ایران، کودکانی که علاوه بر گروههای موجود، باید تحت پوشش خدمات رفاه کودک در ایران واقع شوند، نیز استخراج و طبقهبندی شدند که شامل مجموعهای متشکل از 123 زیرگروه و 23 گروه هدف کلی از کودکان در وضعیت مخاطرهآمیز و یا نیازمند توجه ویژه است که باید از توجه و خدمات ویژه نظام رفاه کودک بهرهمند شوند (جدول شماره 3).
هر دوی این مجموعه گروههای هدف با توجه به رویکردهای بومشناختی-اجتماعی (178) و با در نظر گرفتن نوع وضعیتهای مخاطرهآمیز در سه طبقه «وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل فردی»، «وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل خانوادگی» و «وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل ساختاری اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی» طبقهبندی شدند که در جدول شماره 3 همراه با تعداد ارجاعات به آنها در مصاحبهها، قوانین، مقررات و سیاستهای کلان و همچنین اسناد مرتبط با خدمات به کودکان مشخص شده است. در مقایسه میان گروههای هدف موجود و گروههای هدفی که باید مورد توجه قرار بگیرند میتوان نکات زیر را مطرح کرد.
گروههایی از کودکان بودند که هیچ یک از اسناد مورد بررسی در این مرحله به آنها اشارهای نکرده بودند و در واقع هیچ قانون، مقرره و سیاست کلانی و همچنین هیچ برنامه یا طرح در سطح دستگاهها از لزوم توجه به این گروه به صورت مشخص و ویژه، پشتیانی نمیکند و تنها توسط صاحبنظران مورد اشاره واقعشدهاند: کودکان شاهد جرم یا خشونت؛ کودکان زباله گرد و تفکیککننده زباله؛ کودکان رها شده از اعدام؛ کودکان با خانواده بی سرپناه؛ کودکانی که والدینشان در کودکی سابقه مورد آزار و اذیت واقع شدن دارند؛ کودکان با والدین دارای سابقه کیفری؛ کودکان والدین دارای سابقه درخواست طلاق؛ کودکان خانوادههای چندهمسری؛ کودکان خانوادههای درگیر طلاق عاطفی؛ کودکانی که با والدی زندگی میکنند که ازدواج مجدد کرده است؛ کودکان حاصل ازدواج موقت؛ کودکان زنان و مردان درگیر ازدواج موقت؛ کودکان ساکن مناطق مینگذاری شده؛ کودکان درگیر منازعات و اختلافات داخلی ایران (مانند قومی و قبیلهای)؛ کودکان اقوام کولیها؛ کودکان درگیر بارداری زودهنگام؛ کودکان در معرض آدابورسوم فرهنگی آسیبرسان (کودکانی که برای تسکین دردشان از مواد مخدر استفاده میشود، کودکان دختر درگیر سنتهای قومی قبیلهای مانند زن به زن، کودکان حاصل ازدواجهای مصلحتی و سنتی، کودکان دختر در معرض یا دارای تجربه ناقص سازی جنسی یا ختنه دختران)؛  کودکان درگیر استثمار آموزشی خانواده و سیستم آموزش؛ کودکان مهاجر بینشهری یا روستا به شهر و در نهایت کودکان در معرض انواع آلودگیهای زیستمحیطی در محیطهای صنعتی یا کشاورزی (سموم).
همچنین مرور گروههای هدف کشورهای مختلف و مقایسه آن با گروههای هدف پیشنهادی توسط صاحبنظران و مورد توجه در اسناد کشور، نشان داد که این مجموعه از جامعیت بسیار بالایی برخوردار است و تنها سه گروه زیر از اسناد و مصاحبهها به دست نیامده بودند اما در نظامهای رفاهی کشورهای مختلف مورد توجه ویژه قرار دارند: کودکان در معرض قلدری در مدارس؛ کودکان در خانوادههای بزرگ و پرجمعیت و در نهایت کودکان تحت فرزندخواندگی غیرقانونی و ثبت نشده.
جدول شماره 3 شامل هم مجموعه گروه هدف موجود و هم گروههای هدف پیشنهادی است. در واقع با حذف گروههای هدف که تعداد قوانین و برنامههای اشارهکننده به آن (0) ذکر شده است، گروههای هدف موجود نظام رفاه کودک بدست میآیند.
جدول (3) گروههای هدف پیشنهادی برای نظام رفاه کودک (ق: قانون- ب: برنامه- م: مصاحبه)
مقوله نهایی طبقه اصلی زیرطبقه تعداد ارجاعات
وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل فردی 1-کودکان دارای مشکل سرپرستی (بیسرپرست و بدسرپرست) کودکان بدون سرپرست (24) ق، (28) ب، (23) م
کودکان فرزندخوانده (4) ق، (4) ب، (6) م
کودکان تحت مراقبت خانواده جایگزین (1) ق، (7) ب، (4) م
کودکان تحت مراقبت موسسهای بهزیستی (1) ق، (11) ب، (2) م
کودکان ترخیص شده از مراقبت موسسهای بهزیستی (0) ق، (3) ب، (7) م
کودکان فراری از خانه (2) ق، (9) ب، (6) م
کودکان بدسرپرست یا بدون سرپرست مؤثر یا دارای سرپرست فاقد صلاحیت (4) ق، (17) ب، (19) م
وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل فردی 2-کودکان دارای بیماری، معلولیت یا اختلالات جسمی، ذهنی، روانی و رفتاری کودکان دارای معلولیت و اختلالات جسمی، ذهنی و دارای نیازهای ویژه و استثنایی (24) ق، (25) ب، (27) م
کودکان دارای بیماریهای خاص، مزمن و حاد و صعبالعلاج و نادر یا کودکان بیمار با بستریهای طولانی مدت و مداوم (5) ق، (27) ب، (17) م
نوزادان نارس (0) ق، (2) ب، (1) م
کودکان با اختلال رشد و تکامل (0) ق، (19) ب، (1) م
کودکان دچار سوءتغذیه و کاهش وزن شدید یا اضافه وزن شدید یا با الگوی تغذیه نامناسب (2) ق، (16) ب، (5) م
کودکان مبتلا به ایدز و HIV یا کودکان مبتلا به بیماری آمیزشی (0) ق، (11) ب، (9) م
کودکان با اختلالات روانپزشکی: انواع اختلالات روانی، سلوک، نافرمانی و مقابلهجویی، دوقطبی، افسردگی، اضطرابی، سازگاری (0) ق، (6) ب، (24) م
کودکان با نارضایتی جنسیتی یا ملال جنسیتی (ترنسکشوال) (1) ق، (0) ب، (7) م
کودکان با اختلال طیف اتیسم (0) ق، (12) ب، (8) م
کودکان با اختلال یادگیری (1) ق، (9) ب، (5) م
کودکان با اختلالات زبان، گفتار، لکنت و ارتباط (0) ق، (3) ب، (1) م
کودکان با اختلال بیش فعالی و نقص توجه (0) ق، (5) ب، (7) م
وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل فردی 3-کودکان دارای مشکلات تحصیلی کودکان محروم یا بازمانده از تحصیل (9) ق، (24) ب، (22) م
کودکان با فقر آموزشی و کمبود فرصتهای یادگیری یا بدون دسترسی به آموزشهای اولیه و پیشدبستانی (1) ق، (1) ب، (1) م
کودکان با ضعف تحصیلی یا تجدیدی و عقبافتادگی تحصیلی (3) ق، (1) ب، (1) م
کودکان با حضور نامنظم و تا مرتب در مدرسه (0) ق، (1) ب، (0) م
4-کودکان مورد خشونت، آزار و غفلت واقعشده کودکان در معرض آزار و غفلت یا خشونت خانگی (10) ق، (39) ب، (37) م
کودکان در معرض آزار جنسی (5) ق، (6) ب، (9) م
کودکان بکار گرفته شده در خرید و تهیه مواد مخدر مصرفی اعضای خانواده (0) ق، (1) ب، (0) م
کودکانی که مسئولیت مراقبت از فردی دیگری (سالمند) را بر عهده دارند یا کودکان با مسئولیت و کار بیش از حد در خانه (0) ق، (2) ب، (3) م
کودکان در معرض انواع خشونتهای محیطی، خشونت در دریافت خدمات بهداشتی و آموزشی، ورزشی... (5) ق، (1) ب، (2) م
کودکان شاهد جرم یا خشونت (0) ق، (0) ب، (5) م
کودکان شاهد خشونت خانگی (0) ق، (9) ب، (5) م
کودکان در معرض قلدری در مدارس (0) ق، (0) ب، (0) م
وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل فردی 5-کودکان کار و خیابان کودکان کار و مورد بهرهکشی اقتصادی (مزرعه، کارگاه، کولبر، کارخانگی) (12) ق، (19) ب، (28) م
کودکان خیابانی یا کودکان کار و خیابان یا کودکان متکدی (6) ق، (19) ب، (28) م
کارگر نوجوان (بالای 15 سال) (4) ق، (3) ب، (4) م
کودکان زباله گرد و تفکیککننده زباله (0) ق، (0) ب، (4) م
کودکان مورد بهرهکشی و استثمار جنسی (4) ق، (0) ب، (2) م
بهرهکشی از کودکان در تولید و قاچاق مواد مخدر و دزدی (4) ق، (0) ب، (6) م
6-کودکان بدون اسناد هویتی کودکان بدون اسناد هویتی و شناسنامه ایرانی یا مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی یا کودکان مجهولالهویه (6) ق، (4) ب، (16) م
7-کودکان در تماس با قانون کودکان بزهکار یا کودکان ناقص قوانین کیفری یا کودکان ساکن در کانون اصلاح و تربیت (15) ق، (4) ب، (15) م
کودکان معارض قانون 9-15 سال که تحت اقدامات تأدیبی و تربیتی قرار میگیرند (0) ق، (1) ب، (5) م
کودکان با سابقه بزهکاری (1) ق، (1) ب، (7) م
کودکان محکوم به قصاص (در انتظار اجرای حکم) (0) ق، (1) ب، (4) م
کودکان رها شده از اعدام (0) ق، (0) ب، (2) م
کودکان درگیر فرایند دادرسی و قضایی (3) ق، (0) ب، (1) م
کودکان بزهدیده (6) ق، (0) ب، (2) م
کودکان مورد دزدی، خرید، فروش، اجاره و قاچاق (10) ق، (0) ب، (7) م
وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل فردی 8-کودکان دارای رفتارهای پرخطر کودکان درگیر مصرف سیگار، سایر انواع دخانیات، مواد مخدر و محرک یا کودکان در معرض خطر مصرف مواد مخدر یا نوزاد متولدشده با مسمومیت به مواد مخدر (4) ق، (24) ب، (20) م
کودکان درگیر مصرف الکل یا کودکان در معرض خطر مصرف الکل (0) ق، (7) ب، (1) م
کودکان درگیر و در معرض رفتارهای پرخطر (جنسی، اعتیاد و ...) (2) ق، (14) ب، (5) م
کودکان در معرض آزار به خود، خودکشی یا با سابقه خودکشی (0) ق، (10) ب، (3) م
9-کودکان در معرض جرائم رایانهای و آسیبهای فضای مجازی و رسانهای کودکان درگیر جرائم رایانهای و آسیبهای فضای مجازی-رسانه و اطلاعات (3) ق، (1) ب، (6) م
وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل خانوادگی 10-کودکان در خانوادههای فقیر و نیازمند کودکان خانوادههای فقیر یا دهکهای پایین جامعه (4) ق، (28) ب، (28) م
کودکان تحت پوشش نهادهای حمایتی یا کودکان خانوادههای تحت پوشش نهادهای حمایتی (0) ق، (8) ب، (0) م
کودکان والدین از کارافتاده و ناتوان (1) ق، (3) ب، (2) م
کودکان والدین بیکار (0) ق، (1) ب، (4) م
کودکان با والد دارای شغل فصلی و ناپایدار (0) ق، (1) ب، (1) م
کودکان با والدین سالمند و کهنسال نیازمند (1) ق، (1) ب، (1) م
کودکان با خانواده بی سرپناه (0) ق، (0) ب، (2) م
وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل خانوادگی 11-کودکان در خانواده با عضو (والد) بیمار، معلول یا دارای اختلال جسمی، ذهنی و روانی کودکان دارای والدین (عضوی از خانواده) مبتلا به انواع معلولیت جسمی، ذهنی و روانی یا بیماری خاص و مزمن و صعبالعلاج یا انواع اختلالات روانپزشکی یا در معرض خطر خودکشی یا با افسردگی پس از زایمان مادر (4) ق، (20) ب، (21) م
نوزادان مادران مبتلا به ایدز و HIV یا کودکان با عضوی از خانواده مبتلا به ایدز و HIV (0) ق، (11) ب، (3) م
کودکانی که والدینشان در کودکی سابقه مورد آزار و اذیت واقع شدن دارند (0) ق، (0) ب، (2) م
12-کودکان در خانواده درگیر آسیبهای اجتماعی کودکان در خانواده با عضو (والد) معتاد به دخانیات، مواد مخدر، روانگردان و الکل کودکان دارای والدین (عضوی از خانواده) با اعتیاد زیانآور به الکل، مواد مخدر و روانگردان و قمار یا نوزاد مادر معتاد و مصرفکننده سیگار و شیرده یا کودکان والدین در معرض خطر اعتیاد به مواد مخدر و الکل (2) ق، (31) ب، (35) م
کودکان در معرض دود مواد دخانی یا کودکان با فرد مصرفکننده سیگار در خانواده (0) ق، (10) ب، (0) م
کودکان با والد یا والدین متکدی (1) ق، (1) ب، (0) م
کودکان با والد یا والدین بیخانمان و کارتنخواب (0) ق، (1) ب، (1) م
کودکان دارای والدین درگیر فحشا (روسپیگری) (1) ق، (3) ب، (5) م
کودکان خانوادههای آسیبپذیر و آسیبزا (1) ق، (3) ب، (1) م
وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل خانوادگی 13-کودکان در خانواده تک والد کودکانی که یکی از والدینش فوت کرده است (3) ق، (7) ب، (10) م
کودکان با والد متواری یا مفقودالاثر یا رها کرده (0) ق، (2) ب، (5) م
کودکان تک سرپرست یا تک والد یا والد تنها یا زن سرپرست خانوار یا پدر سرپرست خانوار (6) ق، (11) ب، (16) م
کودکان خارج ازدواج (2) ق، (0) ب، (4) م
14-کودکان در خانواده با عضو در معرض مجازات قانونی کودکانی که یکی یا هر دو والدش حبس ابد، زندانی و درگیر قانون است یا کودکان با فرد زندانی در خانواده (7) ق، (10) ب، (16) م
کودکان یکی یا هر دو والدش محکوم به اعدام است (2) ق، (0) ب، (2) م
کودکان متولد شده در زندان یا کودکان ساکن در زندان همراه مادر (1) ق، (1) ب، (4) م
کودکان با والدین دارای سابقه کیفری (0) ق، (0) ب، (3) م
15-کودکان در خانوادههای پر چالش، ازهمگسیخته و بازتشکیل شده کودکان طلاق (درگیر فرایند طلاق، پس از طلاق) (6) ق، (12) ب، (22) م
کودکان والدین دارای سابقه درخواست طلاق (0) ق، (0) ب، (1) م
کودکان در خانواده پر چالش و ازهمگسیخته (1) ق، (3) ب، (5) م
کودکان خانوادههای چندهمسری (0) ق، (0) ب، (2) م
کودکان خانوادههای درگیر طلاق عاطفی (0) ق، (0) ب، (1) م
کودکانی که با والدی زندگی میکنند که ازدواج مجدد کرده است (0) ق، (0) ب، (4) م
کودکان حاصل ازدواج موقت (0) ق، (0) ب، (2) م
کودکان زنان و مردان درگیر ازدواج موقت (0) ق، (0) ب، (1) م
وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل ساختاری اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی 16-کودکان مناطق محروم و یا پرخطر کودکان ساکن در مناطق محروم، حاشیهای، پرخطر و پرآسیب، اسکان غیررسمی یا مناطق لازم التوجه مانند چادرنشینی، کپرنشینی، زاغهنشینی، کورهپز خانهها (6) ق، (39) ب، (30) م
17-کودکان ساکن مناطق مرزی، روستایی و عشایر کودکان ساکن در مناطق مرزی (1) ق، (2) ب، (3) م
کودکان روستایی (9) ق، (30) ب، (8) م
کودکان عشایر (8) ق، (22) ب، (2) م
کودکان مدارس شبانهروزی (0) ق، (9) ب، (2) م
18-کودکان در معرض حوادث و سوانح طبیعی و انسانساخته کودکان در شرایط اضطراری یا کودکان درگیر حوادث و بلایا (2) ق، (12) ب، (11) م
کودکان تحت تأثیر جنگ (2) ق، (0) ب، (2) م
کودکان شهدا، مفقودین، اسرا، آزادگان، جانبازان و رزمندگان یا کودکان خانوادههای قربانی جنگ (12) ق، (6) ب، (1) م
کودکان سرباز (3) ق، (0) ب، (2) م
کودکان ساکن مناطق مینگذاری شده (0) ق، (0) ب، (3) م
کودکان درگیر منازعات و اختلافات داخلی ایران (مانند قومی و قبیلهای) (0) ق، (0) ب، (1) م
19-کودکان مهاجر و یا پناهنده کودکان اتباع خارجی، مهاجران و پناهندگان یا کودکان بدون تابعیت (6) ق، (15) ب، (28) م
20-کودکان در معرض تبعیض به دلایل جنسی، قومی، مذهبی و زبانی کودکان در معرض تبعیض به دلایل مختلف جنسیت، قومیت و مذهب (1) ق، (0) ب، (0) م
کودکان در معرض تبعیض جنسی یا کودکان دختر (8) ق، (36) ب، (11) م
کودکان دارای زبان غیرفارسی یا دوزبانه (4) ق، (6) ب، (1) م
کودکان اقلیتهای قومی و مذهبی ایرانی (3) ق، (3) ب، (9) م
کودکان اقوام کولیها (0) ق، (0) ب، (1) م
21-کودکان در معرض ازدواج زودهنگام کودکان متأهل (2) ق، (4) ب، (22) م
کودکان بیوه و مطلقه (0) ق، (2) ب، (9) م
کودکان درگیر بارداری زودهنگام (0) ق، (0) ب، (1) م
زنان خانهدار زیر 18 سال (1) ق، (0) ب، (0) م
کودکان با والد یا والدین خیلی جوان (0) ق، (2) ب، (2) م
22-کودکان در معرض آدابورسوم فرهنگی آسیبرسان کودکانی که برای تسکین دردشان از مواد مخدر استفاده میشود (0) ق، (0) ب، (1) م
کودکان دختر درگیر سنتهای قومی قبیلهای (مانند زن به زن) (0) ق، (0) ب، (1) م
کودکان حاصل ازدواجهای مصلحتی و سنتی (0) ق، (0) ب، (1) م
کودکان دختر در معرض یا دارای تجربه ناقص سازی جنسی یا ختنه دختران (0) ق، (0) ب، (7) م
23- سایر کودکان در وضعیت مخاطرهآمیز کودکان باهوش و نخبه (5) ق، (6) ب، (2) م
کودکان چندقلو (4) ق، (6) ب، (1) م
کودک حاصل از مداخلات کمک بارور(لقاح مصنوعی، رحم اجارهای) (1) ق، (1) ب، (1) م
کودکان ناخواسته (0) ق، (1) ب، (0) م
کودکان آسیبپذیر و آسیبدیده یا لازم التوجه یا در معرض خطر (0) ق، (12) ب، (0) م
کودکان دارای والدین بیسواد یا با سطح تحصیلی و آگاهی پایین (0) ق، (7) ب، (5) م
کودکان والدین شاغل و پرمشغله (1) ق، (0) ب، (2) م
کودکان درگیر استثمار آموزشی خانواده و سیستم آموزش (0) ق، (0) ب، (1) م
کودکان ایرانی ساکن خارج از کشور (1) ق، (3) ب، (0) م
کودکان مهاجر بینشهری یا روستا به شهر (0) ق، (0) ب، (1) م
کودکان در معرض انواع آلودگیهای زیستمحیطی در محیطهای صنعتی یا کشاورزی (سموم) (0) ق، (0) ب، (2) م
کودکان در خانوادههای بزرگ و پرجمعیت (0) ق، (0) ب، (0) م
کودکان تحت فرزندخواندگی غیرقانونی و ثبت نشده (0) ق، (0) ب، (0) م


بحث
یافتههای این مطالعه برای گروه هدف نظام رفاه کودک، شامل دو مجموعه کامل از گروههایی از کودکان میشود که با توجه به نوع وضعیت مخاطرهآمیزشان به سه گروه «وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل فردی»، «وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل خانوادگی» و «وضعیت مخاطرهآمیز مرتبط با عوامل ساختاری اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی» طبقهبندی شدهاند. گروه اول شامل 22 گروه کلی (96 زیرگروه) از کودکانی که میشود که در حال حاضر به استناد اسناد مورد بررسی، پشتوانه رسمی برای مشمولیت آنها وجود دارد و در واقع میتوان گفت که حتی اگر هنوز برنامه و خدمت ویژه و مشخصی برایشان در عمل تعریف نشده باشد اما به پشتوانه اسناد مورد بررسی مشمول دریافت خدمات میشوند و نهادهای مسئول در برابر آنها مسئولیت دارند. گروه دوم شامل مجموعه انواع 23 گروه هدفی میشود که با توجه به وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران که باید تحت پوشش خدمات رفاه کودک واقع شوند. نکته قابلتوجه در مقایسه این دو مجموعه، جامعیت نسبی کودکان مشمول توجه ویژه در اسناد مورد بررسی این مطالعه در مقایسه با گروههای هدف کشورهای مختلف است. پیشنهادهای جامع صاحبنظران کمک کرد که حدود بیست گروه هدف به 96 گروه هدف موجود اضافه شود و سپس در مقایسه با گروههای هدف کشورهای دیگر تنها سه گروه هدف دیگر به این مجموعه اضافه شد تا بتوان مجموعه کاملی (متشکل از 123 زیرگروه) از کودکانی که نیاز است به استناد اسناد پشتیان داخلی، پیشنهادهای صاحبنظران و تجارب سایر کشورها مورد توجه ویژه نظام رفاه کودک قرار بگیرند، به دست بیاید.
لذا در کنار این موضوع که جامعیت قوانین و سیاستهای کشور را میتوان نقطه قوتی در وجود زیرساخت مناسب برای خدمات رفاه کودک دانست، باید به این نکته نیز توجه کرد که در کشورهایی که رویکردهای پیشگیرانه و غیرآسیبی دارند، به مرور تعریف مصادیق دقیق کودکان در وضعیت مخاطرهآمیز در سیاستها و قوانین این کشورها کمرنگ شده است، زیرا این اعتقاد وجود دارد که این تعریف دقیق میتواند منجر به محدود شدن دیدگاه تصمیمگیران به وضعیتهای مخاطرهآمیز کودکان و همچنین ترویج رویکرد پس از وقوع آسیب شود. در واقع این کشورها هر شرایطی که رشد و تکامل همهجانبه کودکان را تهدید کند یا به خطر بیندازد را موقعیت مشکلدار تعریف کرده و نظام رفاه کودک را ملزم به ارائه خدمات پیشگیرانه برای رفع آن وضعیت میدانند (کنجین و نینتن، 2011؛ دیزایر و آدریانسس، 2011؛ اسکیونس، 2011). حتی به صورت مشخص در کشور سوئد، مصادیق و شرایط کودکآزاری و غفلت در قانون این کشور تعریف دقیق نشده است تا محدودیتی در شناسایی کودکان نیازمند دریافت خدمات با توجه به بستر اجتماعی و خانوادگیشان ایجاد نکند (کوزوا و هورت، 2011).
لازم به ذکر است که این دیدگاه به مرور و درنتیجه ترویج حقوق کودک و رویکردهای کودک محور در این کشورها بدست آمده و در بستر آگاهی و حساسیت بالای مردم و نهادها به حقوق کودکان قرار دارد. اما در عمده کشورها چون ایران که هنوز هم در سطح عمومی و هم در سطح مدیران و تصمیمگیران، چنین حساسیت بالا و رویکرد ارتقایی به تأمین نیازها و تکامل کودکان وجود ندارد، ضرورت تعریق دقیقتر وضعیتهای مخاطرهآمیز و مصداقهای مشخصتر تصمیمگیری احساس میشود.
در نهایت با توجه به یافتهها و نکات مطرح شده میتوان عنوان کرد که تبیین و طبقهبندی مجموعه گروههای هدفی که با توجه به شرایط اجتماعی، رفاهی و اقتصادی کشور نیازمند خدمات ویژه از جانب نهادهای رفاهی هستند، میتوان یک چارچوب مناسب برای برنامهریزی و هماهنگی سازمانی و بینسازمانی را برای پوشش انواع گروههای کودکان توسط نهادهای مسئول به ویژه سازمان بهزیستی فراهم کند تا با مدیریت بهینه منابع موجود در این حوزه، نه تنها مانع از ارائه خدمات موازی و غیر یکپارچه به بعضی از گروههای هدف شود، بلکه مانع از غفلت و نادیده گرفته شدن گروههای دیگری از کودکان نیازمند دریافت خدمات شود.
اما نکته قابلتوجه این است که با توجه به تعدد و گستردگی گروههای هدف مطرح شده، نقش اقدامات و سیاستهای پیشگیرانه و همگانی و به ویژه یک نظام رفاه و تأمین اجتماعی فراگیر و کارآمد بیشازپیش مورد تأکید قرار میگیرد. زیرا نبود این اقدامات و رویکرد میتواند منجر به ورود حجم بالایی از تمام انواع کودکان در وضعیتهای مخاطرهآمیز به نظام خدمترسانی و در نتیجه کاهش اثربخشی و حتی فروپاشی آن و یا محدود شدن آن به کودکان در بدترین و شدیدترین شرایط مخاطرهآمیز شود.
از مهمترین مشکلات و محدودیتهای این مطالعه، نبود تعریف مشخص از مفهوم رفاه کودک در سیاستهای رسمی کشور و در نتیجه برداشتهای گوناگون از آن بود. لذا به هنگام مصاحبه با صاحبنظران تلاش مضاعف شد تا تعریف اولیه رفاه کودک معرفی شود و دیدگاهها و نظرات آنها در چارچوب این تعریف قرار بگیرد. در رابطه با قوانین و اسناد مرتبط با رفاه کودک نیز با تلاش شد تا تمام قوانین حوزه کودک با مشمولیت حداکثری، در چارچوب این تعریف تحلیل شوند. همچنین با توجه به اینکه در کشور مجموعه منسجمی برای اسناد مرتبط با کودکان وجود ندارد و دستگاههای بسیار متعددی هم در این حوزه فعال هستند، تلاش شد تا از روشها و منابع مختلف این مجموعه کامل و جامع باشد.

منابع:
 
Barn, R., Kriz, K., Pösö, T., & Skivenes, M. (2014). Migrant Children and Child Welfare Systems: A Contested Challenge. In: Barn R, Kriz K, Pösö T, Skivenes M, editors .Child Welfare Systems and Migrant Children – A Cross Country Study of Policies and Practice. Oxford University Press; p. 263-279.
Berrick, J. D. (2011). Trends and Issues in the U.S. Child Welfare System. In: Gilbert N, Parton N and Skivenes M, editors. Child protection systems: International trends and orientations. New York: Oxford University Press; pp. 17-35. http://dx.doi.org/10.1093/acprof:oso/9780199793358.003.0002
Canadian Child Welfare Research Portal (2019). Frequently Asked Questions (FAQs) [Internet]. Last update: 04/21/2019. Available from: http://cwrp.ca/
Cocozza, M., & Hort, S.E.O. (2011). The Dark Side of the Universal Welfare State? Child Abuse and Protection in Sweden. In N. Gilbert, N. Parton and M. Skivenes (Edds.), Child protection systems: International trends and orientations (pp. 89-111). New York: Oxford University Press. http://dx.doi.org/10.1093/acprof:oso/9780199793358.003.0005
Crosson-Tower, C. (2004). Exploring Child Welfare: a practice perspective. Pearson Education Inc. 3rd edition.
Desair, K., & Adriaenssens, P. (2011). Policy Toward Child Abuse and Neglect in Belgium: Shared Responsibility, Differentiated Response. In N. Gilbert, N. Parton and M. Skivenes (Eds.), Child protection systems: International trends and orientations. New York: Oxford University Pres (pp. 204-222). http://dx.doi.org/ 10.1093/acprof:oso/9780199793358.001.0001
Elo, S., & Kyngäs, H. (2008). The Qualitative Content Analysis Process. Journal of a Advanced Nursing. Wiley online liberary.
Galanou, E. (2015). Swedish Child Protection under the CRC: Application of the UN Convention on the Rights of the Child in the Social Work Assessments. Master‘s Programme in Social Work and Human Rights. Supervisor: El Malla H. University of Gothenburg:Department Of Social Work. Spring 2015.
Gilbert, N., Parton, N., & Skivenes, M. (2011). Changing Patterns of Response and Emerging Orientations. In Gilbert N, Parton N, Skivenes M, editors, Child protection systems: International trends and orientations.New York: Oxford University Press; pp. 243-257.
Gilbert, N. (1997). Conclusion: A Comparative Perspective. In: N. Gilbert, N. Parton and M. Skivenes (Eds.), Combatting Child Abuse: International Perspectives and Trends (pp. 232-240). New York: Oxford University Press.
Gilbert, N. (2012). A comparative study of child welfare systems: Abstract orientations and concrete results. Children and Youth Services Review, 34(3), 532-6.doi: https://doi.org/10.1016/j.childyouth.2011.10.014
Hayes, D., & Spratt, T. (2012). Child Welfare as Child Protection Then and Now: What Social Workers Did and Continue to Do. The British Journal of Social Work, 44(3):615-35. Doi: https://doi.org/10.1093/bjsw/bcs161
Hedayat, H. and Hashemi, S. H.(2017). The Necessity of Family-Centered Cares for Child Victim and Its Exceptions) (With Emphasis on Iranian legal System), Journal of Criminal Law Reserch, 5(19): 127-163(in persian). 
Hestbæk, A.D. (2011). Denmark: A Child Welfare System Under Reframing. In: N. Gilbert, N. Parton and M. Skivenes (Eds.), Child protection systems: International trends and orientations. New York: Oxford University Press (pp. 131-153). http://dx.doi.org/10.1093/acprof:oso/9780199793358.003.0007
Keddell, E., & Stanley, T. (2015). Moving from Risk to Safety Work with Children and Families in Child Welfare Contexts. In: Heugten K V, Gibbs A. Social Work for Sociologists Theory and Practice Macmillan: United States.                                            
Kenneth, B., Tarja, P., & Marit, S. (2016). Child welfare removals by the state – complex and controversial decisions. In: Kenneth B, Tarja P, Marit S, editors. Child Welfare Removals by the State. A Cross-Country Analysis of Decision-Making Systems. Oxford University Press. P. 1-17. ISBN: 9780190459567.
Knijn, T., & van Nijnatten, C. (2011). Child welfare in the Netherlands: Between privacy and protection. In N. Gilbert, N. Parton and Skivenes (Esd.), Child protection systems: International trends and orientations. New York: Oxford University Press (pp. 223-242). http://dx.doi.org/10.1093/acprof:oso/9780199793358.003.0011
Kojan, B.H., & Lonne, B. (2012). A comparison of systems and outcomes for safeguarding children in Australia and Norway. Child & Family Social Work, 17(1), 96-107. Doi:   10.1111/j.1365-2206.2011.00776.x
Lincoln, Y.S., & Guba, E.G. (1985). Naturalistic inquiry, Beverly Hills, Calif. London: Sage
Mallon, G.P., & Mccartt, A. (2005).Child Welfare For The Twenty-First century A Handbook of Practices, Policies, and Programs.Hess.
Minister for Children, Education and Gender Equality of Denmark (2018). [Internet].May 2018. Available from: http://eng.uvm.dk/
Ministry of Children and Families (2018). [Internet]. Available from: https://www.regjeringen.no/en/dep/bfd/id298/
National Association of Social Workers (2005). NASW Standards for Social Work practice in Child Welfare.
Parton, N., & Berridge, D. (2011). Child Protection in England. In Gilbert N, Parton N, and Skivenes M, editors. Child protection systems: International trends and orientations. New York: Oxford University Press. pp. 60-88. 
Pecora, P.J. et al. (2010).The child welfare challenge: policy, practice, and research. 3rd ed. rev. and expanded by Transaction Publishers, New Brunswick, New Jersey.
Pösö, T. (2011). Combatting Child Abuse in Finland: From Family to Child-centered Orientation. In: Gilbert N, Parton N. and Skivenes M, editors. Child protection systems: International trends and orientations. New York: Oxford University Press. p. 112-130. http://dx.doi.org/10.1093/acprof:oso/9780199793358.003.0006
Polit, D.F., & Beck, C.T. (2010). Nursing research: principles and methods. ed s, editor. London: Lippincott Williams Wilkins.
Raghfar, H. and Yousefvand, F.(2017). Shelter and Nutrition Poverty of Children in Tehran in 2011, The Economic Reseach, 17(3): 159-191(in persian). 
Schieren, S., & Hämäläinen, J. (2011). Child Welfare Policy in Germany and Finland: Some Comparative Remarks. ERIS Web Journal, 1: 3-12. 
Skivenes, M. (2011). Norway: Toward a Child-centric Perspective. In: Gilbert N, Parton N. and Skivenes M, editors. Child protection systems: International trends and orientations. New York: Oxford University Press.p. 154-182. http://dx.doi.org/10.1093/acprof:oso/9780199793358.003.0008
Staer, T. (2016). Risk and Marginalization in the Norwegian Welfare Society: a National Cohort Study of Child Welfare Involvement. Child Indicators Research, 9(2), 445-70. doi: 10.1007/s12187-015-9319-1
Swift K, J. (2011). Canadian Child Welfare: Child Protection and the Status Quo. In: Gilbert N, Parton N and Skivenes M, editors. Child protection systems: International trends and orientations. New York: Oxford University Press, pp. 36-59.
Takaffoli, M., Arshi, M., Vameghi, M., & Mousavi, M. T. (2020). Child welfare approach in Iran. Children and Youth Services Review, 114, 105020. doi:https://doi.org/10.1016/j.childyouth.2020.105020
USA Welfare Info (2018).Child care[Internet]. Available from: http://www.welfareinfo.org/
Wolff, R., Biesel, K., & Heinitz, S. (2011). Child Protection in an Age of Uncertainty: Germany’s Response. In Gilbert N, Parton N and Skivenes M. (eds.). Child protection systems: International trends and orientations. New York: Oxford University Press.pp. 183-203. http://dx.doi.org/10.1093/acprof:oso/9780199793358.003.0009
 

 
[1]. شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی کار، شورای اجتماعی کشور، شورای عالی اداری، شورای عالی آموزشوپرورش
 
[2] سامانه قوانین مرکز پژوهشهای مجلس شورای  اسلامی (http://rc.majlis.ir/fa/law)، پایگاه ملی اطلاعرسانی قوانین و مقررات کشور (معاونت حقوقی ریاست جمهوری)(http://www.dotic.ir/ - http://www.qavanin.ir - http://law.dotic.ir/)، پایگاه روزنامه رسمی (http://www.rrk.ir/Laws/)، سامانه اطلاعرسانی مجمع تشخیص مصلحت نظام (http://maslahat.ir/) و پایگاه ملی قوانین و مقررات سلامت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی (http://healthcode.behdasht.gov.ir/approvals/)
 
[3]. معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، سازمان بهزیستی کل کشور، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی (و همچنین دفتر امور آسیبهای اجتماعی این وزاتخانه)، وزارت آموزشوپرورش، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، وزارت دادگستری، قوه قضاییه، سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور، شهرداری تهران، وزارت امور خارجه، ستاد مبارزه با مواد مخدر، ستاد کشوری کنترل و مبارزه با دخانیات و کمیته کشوری کنترل ایدز سازمان هلالاحمر و کمیته امداد امام خمینی
 
[4]. جهاد دانشگاهی (https://www.sid.ir/)، بانک اطلاعات نشریات کشور (https://www.magiran.com/)، پرتال جامع علوم انسانی (http://ensani.ir/fa) و پایگاه مجلات تخصصی نور (https://www.noormags.ir/)




 
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: کودک، کودکان کار و خیابانی
دریافت: 1400/3/7 | پذیرش: 1400/7/28 | انتشار: 1400/12/25

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb