دوره 21، شماره 82 - ( 8-1400 )                   جلد 21 شماره 82 صفحات 218-189 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

najafi M, gholipour M, pahlavan M, heydarabadi A. (2021). An investigation into the Relationship between Social Support and Social Health among Well-being Clients in Nowshahr. refahj. 21(82), 189-218.
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3865-fa.html
نجفی اندرور محمد نبی، قلی پور ماجده، پهلوان منوچهر، حیدرآبادی ابوالقاسم. رابطه حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی در بین مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر رفاه اجتماعی 1400; 21 (82) :218-189

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3865-fa.html


متن کامل [PDF 635 kb]   (1531 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (3218 مشاهده)
متن کامل:   (112 مشاهده)
مقدمه
دوبوس میگوید: «سلامت نشانه نبودن نسبی درد و ناراحتی و تطابق و هماهنگی بهمنظور اطمینان از بهترین عملکرد است» (مهری، 1390). مفهوم سلامت اجتماعی[1] با مفهوم سلامت روانی ارتباط تنگاتنگی دارد و گاهی افراد این دو را یکی دانسته و به جای یکدیگر بکار میبرند؛ اما شاید زمانی که کمی دقیقتر بشویم خواهیم دریافت هرچند معنا و مفهومی که هر دو کلمه در ذهن آدمی متبادر میکنند مبحث سلامت و آنهم برای نوع بشر است لذا باید دقیقتر شده و بین این دو واژه تمییز قائل شویم (براری، 2012).
شاید بدیهیترین تفاوتی که بتوان برای مفهوم سلامت اجتماعی و سلامت روانی در نظر گرفت مفهوم سطح باشد. مفهوم سلامت روانی در سطح خرد و فردی مطرح است و کارکرد افراد را در سطح فردی تبیین میکند که نمیتوان آن را به جامعه نسبت داد؛ اما مبحث سلامت اجتماعی در سطح کلان با نظارت بر رفتار انسانی و اندازهگیری آیتمهای سلامت در سطوح فردی، گروهی و اجتماعی مطرح میشود (براری، 2013).
سازمان بهداشت جهانی، بهزیستن یا آسایش کامل از نظر اجتماعی را یکی از ابعاد سلامتی تعریف میکند. در عصر حاضر، ابعاد، رویکردها و شاخصهای مربوط به سلامت اجتماعی در کنار ابعاد جسمی و روانی سلامت، موردتوجه بسیاری قرار گرفته است. «بلوک و برسلو کسانی بودند که برای اولین بار در سال 1972 در پژوهشی به مفهوم سلامت اجتماعی پرداختند. آنها مفهوم سلامت اجتماعی را با درجه عملکرد اعضای جامعه مترادف کرده و شاخص سلامت اجتماعی را ساختند.
آنها تلاش کردند تا با طرح پرسشهای گوناگون در ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی سلامت فردی، به میزان فعالیت و عملکرد فرد در جامعه برسند. این مفهوم را چند سال بعد دونالد و همکاران در سال 1978 مطرح کردند و استدلال آنها این بود که سلامت امری فراتر از گزارش علایم بیماری، میزان بیماریها و قابلیتهای کارکردی فرد است. آنها معتقد بودند که رفاه و آسایش فردی امری متمایز از سلامت جسمی و روانی است. بر اساس برداشت آنان سلامت اجتماعی در حقیقت هم بخشی از ارکان وضع سلامت محسوب میشود و هم میتواند تابعی از آن باشد (فروم، 2006).
سنجش محتوای سلامت اجتماعی ابتدا از طریق تمرکز بر «فرد» و در ارتباط با تعاملات میان فردی (مثلا دیدار با دوستان) و مشارکت اجتماعی (مانند عضویت در گروهها) موردسنجش قرار گرفت و در اندازهگیری آن، ارکان عینی (مثلاً تعداد دوستان) و ذهنی (مانند کیفیت روابط دوستانه) هر دو در تعریف منظور شده بود. حوزه سلامت اجتماعی از سالهای 1995 به بعد، علاوه بر نگرش کلی و عامی که بر کیفیت سلامت در میان تمام افراد دارد، در کشورهای صنعتی گرایش خاصی را در دو بعد سلامت روانی و نیز سلامت اجتماعی آغاز کرده است. بهاینترتیب «ارتقای سلامت» دربرگیرنده زمینههای اقدام اجتماعی مانند حمایت اجتماعی برای توسعه سطح سلامت است. ارتقای سطح سلامت بر این اساس از دو طریق امکانپذیر است که یکی از آنها توسعه شیوههای سالم زندگی و اقدام اجتماعی برای سلامت است و دیگری ایجاد شرایطی است که زیستن در یک حیات سالم را امکانپذیر میکند.
از نظر کییز «سلامت اجتماعی دارای شاخصهای متعددی است که این ابعاد شامل انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و انطباق اجتماعی است.» همچنین کییز معتقد است «کیفیت زندگی و عملکرد شخصی فرد را نمیتوان بدون توجه به معیارهای اجتماعی ارزیابی کرد و عملکرد خوب در زندگی چیزی بیش از سلامت جسمی، عاطفی و روانی است و تکالیف و چالشهای اجتماعی را نیز در برمیگیرد»(کییز، 2004).
سلامت شرط ضروری برای ایفای نقشهای اجتماعی است. «انسانها در صورتی میتوانند فعالیت کامل داشته باشند که هم خود را سالم بدانند و هم جامعه آنها را سالم بداند. در این حالت سلامت در ردیف ارزشهای اجتماعی قرار میگیرد و متغیرهای منحصرا زیستی برای به دست دادن تعریفی از آن کافی نخواهد بود»(هزارجریبی و همکاران، 2012). همانطور که دیوید بلین (1997) مطرح میکند، «مسیر علت و معلولی در تبیین رابطه بین موقعیت اجتماعی و اقتصادی و سلامت ممکن است دوطرفه باشد. به عبارت بهتر سلامت، موقعیت اجتماعی- اقتصادی فرد را تضمین میکند و در عوض شرایط اجتماعی نیز بر سلامت فرد تأثیر میگذارد»(بلین، 1997، به نقل از مارموت و همکاران، 1386). بنابراین سلامت، یکی از مؤلفههای اصلی در زندگی افراد برای قرار گرفتن آنها در طبقات مختلف اجتماعی، همچنین عاملی مهم در ایجاد فرصتهای رشد، توسعه و تعالی فرد و جامعه محسوب میشود. سؤال اصلی پژوهش این است که رابطه حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی در بین مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر چگونه است؟
پیشینه تجربی
صبوری (1391) در مقالهای با عنوان «بررسی میزان سلامت اجتماعی در بین کارمندان آموزشوپرورش» که برگرفته از پایاننامه دانشگاهی در دانشگاه پیام نور است، به بررسی میزان سلامت اجتماعی در بین این کارمندان پرداخته است. جامعه آماری آن از بین کارکنان منطقه 11 شهر تهران انتخاب شده است. بر اساس یافتهها، بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی (یکی از متغیرهای جمعیتشناختی) با سلامت رابطهای وجود ندارد؛ این در حالی است که یکی از فرضیات مهم تحقیق به این مهم اختصاص داده شده است. ولی برخلاف انتظار تأثیر آن معنادار نشده است؛ لذا پژوهشگر سایر فاکتورها را موردمطالعه قرار داده است، رابطه میزان تحصیلات، میزان درآمد با سلامت اجتماعی معنادار به دست آمده است. در بررسی تفاوت بین سلامت اجتماعی مردان و زنان برحسب جنسیت، تفاوتی مشاهده نشد.
شربتیان (1391) در مقالهای با عنوان «تأملی بر پیوند معنایی مؤلفههای سرمایه اجتماعی و میزان بهرهمندی از سلامت اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور مشهد» دریافت که از نظر رابطه بین جنسیت و سلامت اجتماعی بعد پیوستگی اجتماعی و شکوفایی اجتماعی در بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد؛ بهطوریکه میانگین نمرات پسران در پیوستگی اجتماعی و سهم داشت اجتماعی بیشتر از دختران است. یافتهها نشان داد که دانشجویان متأهل نسبت به دانشجویان مجرد از سلامت اجتماعی بالاتری برخوردارند. همچنین سرمایه اجتماعی بهعنوان یک عامل مؤثر بر سلامت اجتماعی مطرح میشود و بر اساس مدل رگرسیون ابعاد اعتماد و مشارکت اجتماعی بیشترین اهمیت را در تعیین میزان سلامت اجتماعی دانشجویان دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 59 درصد از تغییرات واریانس سلامت اجتماعی بهوسیله دو متغیر اعتماد و مشارکت اجتماعی تبیین میشود.
هزارجریبی و ارفعی عینالدین (1391) در مقالهای با عنوان «اوقات فراغت و سلامت اجتماعی: به بررسی رابطه بین نحوه گذران اوقات فراغت» بهعنوان یکی از عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی با سلامت اجتماعی پرداختهاند. روش تحقیق پیمایش مقطعی و جامعه آماری شامل جوانان 15-29 سال شهرستان بستانآباد بود. درنهایت یافتههای تحقیق حاکی از آن است که میزان سلامت اجتماعی در بین جامعه آماری در حد متوسط بوده و رابطه مثبتی بین میزان رضایت از اوقات فراغت و نحوه گذران اوقات فراغت با فراغت اجتماعی، عملی- جسمانی وجود دارد. نتایج حاکی است میزان رضایت از فراغت و همچنین گذران اوقات فراغت با فعالیتهایی که جنبه اجتماعی و عملی دارند و بر سلامت اجتماعی افراد تأثیرگذارند، در ارتباط هستند.
حاتمی (1389) در پژوهشی با عنوان «بررسی عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی با تأکید بر شبکههای اجتماعی» که برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد در دانشگاه علامه طباطبایی است دریافت که سلامت اجتماعی دانشجویان به صورت توزیع نرمال و در حد متوسط است و بین شبکههای اجتماعی، منابع حمایت اجتماعی شبکههای ارتباط شبکهای و پایگاه اقتصادی-اجتماعی دانشجویان با میزان سلامت اجتماعی آنان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین، 5/15 درصد دانشجویان از سلامت اجتماعی پایین، 6/66 درصد سلامت اجتماعی متوسط و تنها 18 درصد از سلامت اجتماعی بالا برخوردار بودند.
کنگرلو (1387) در مقالهای با عنوان «بررسی میزان سلامت اجتماعی دانشجویان شاهد و غیرشاهد دانشگاه علامه طباطبایی» با روش پیمایش دریافت که بین میزان سلامت اجتماعی دانشجویان شاهد و غیرشاهد تفاوت معناداری وجود ندارد. میانگین مجموع نمرات کسبشده برای دانشجویان شاهد برابر 6 و 109 و برای دانشجویان غیرشاهد برابر 4 و 111 به دست آمد. ولی بین میزان سلامت اجتماعی دانشجویان شاهد و دانشکده محل تحصیلشان و بین میزان سلامت اجتماعی دانشجویان شاهد و میزان پنهان کردن سهمیه شاهد تفاوت معناداری وجود داشته است؛ همچنین بین میزان سلامت اجتماعی دانشجویان شاهد و ازدواج مجدد مادرانشان، بین میزان سلامت اجتماعی دانشجویان شاهد و وضعیت تأهلشان، بین میزان سلامت اجتماعی دانشجویان شاهد و نوع جنسیت آنها، تفاوت معناداری وجود ندارد.
عبداللهتبار درزی (1386) در پژوهشی با عنوان «بررسی ارتباط سلامت اجتماعی و متغیرهای دموگرافیک اجتماعی دانشجویان علوم بهزیستی و توانبخشی» به سنجش سلامت اجتماعی 168 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی پرداخت. نتایج نشان داد که بهطورکلی سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با توجه به نمرات کسبشده، متوسط بوده و دراینبین نمرات سلامت اجتماعی دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد از دانشجویان مقطع کارشناسی، دانشجویان متأهل از دانشجویان مجرد، دانشجویان شاغل از دانشجویان غیرشاغل و دانشجویان پسر از دانشجویان دختر بالاتر بود. همچنین بین متغیر سلامت اجتماعی با متغیرهای رشته تحصیلی دانشجویان، تحصیلات والدین، سن دانشجو، وضعیت سکونت و مذهب دانشجویان ارتباط معنیدار آماری مشاهده نشده است.
بلانکو و دیاز (2007) در مقالهای با عنوان «نظم اجتماعی و سلامت روانی با رویکردی به سلامت اجتماعی» سعی کردهاند که ارتباط بین ابعاد سلامت اجتماعی را بهعنوان شاخص نظم اجتماعی با جنبههای دیگری از سلامت مثل میزان افسردگی، عزتنفس، سلامت درکشده، محرومیت، میزان آنومی و کنشهای متقابل اجتماعی، احساسات مثبت و منفی و رضایت را موردبررسی قرار دهند. نتایج نشان داد که نظم اجتماعی بر سلامت روانی و سلامت اجتماعی اثر دارد.
کیکوگنانی و همکاران (2007) در پژوهشی به نام «مشارکت اجتماعی، درک جمعی و بهزیستن» مطالعه موردی در بین دانشجویان سعی کردند «تا به ارزیابی ارتباط بین مشارکت اجتماعی، درک از اجتماع و بهزیستن اجتماعی در میان جوانان دانشجویان ایتالیایی، آمریکایی و ایرانی بپردازند و تأثیر این عوامل را بر سلامت اجتماعی ارزیابی کنند. نتایج نشان داد که مشارکت اجتماعی، درک جمعی و بهزیستن بر سلامت اجتماعی دانشجویان اثر دارد.»
کییز و شاپیرو (2004) در مقالهای با عنوان «بررسی رابطه بین سلامت اجتماعی و متغیرهای جمعیت شناختی» به بررسی سلامت اجتماعی در ارتباط با متغیرهای جمعیت شناختی از قبیل جنسیت، تأهل، وضعیت شغلی و ... پرداخته و نشان دادند که «وضعیت شغلی برای سلامت اجتماعی زنان مهمتر از مردان است و زنانی که وضعیت شغلی پایینتری داشتند، سلامت اجتماعی کمتری نسبت به مردانی با همان جایگاه شغلی گزارش دادند؛ بر این اساس میتوان گفت همینطور که جایگاه شغلی افزایش مییابد زنان نسبت به مردان، بهطور فزایندهای سطوح بالاتری از پذیرش، مشارکت و انسجام اجتماعی را گزارش میکنند.»
 کییز (1998) در پژوهشی با عنوان «بررسی روایی ساختاری ابعاد مقیاس سلامت اجتماعی» جهت بررسی روایی ساختاری ابعاد مقیاس سلامت اجتماعی؛ با استفاده از اندازههای مربوط به نشانههای افسردگی، اضطراب، سلامت عمومی، شادی، رضایت، سلامت جسمانی و میزان خوشبینی به مطالعه روی دو نمونه وسیع در آمریکا پرداخت که در هر دو نمونه نشان داد که نظریه پنج عاملی وی مناسبترین مدل برای سلامت اجتماعی بهعنوان یکی از ابعاد سلامت است و به این نتیجه رسید که عناصر سلامت اجتماعی و روانی به طور تجربی از هم متمایز هستند. کییز در تحقیق خود نشان داد که ناهنجاری اجتماعی تنها با دو عامل از پنج عامل سلامت اجتماعی معنیدار است (55 درصد با شکوفایی اجتماعی و 49 درصد با پذیرش اجتماعی). مطابق با نتایج سلامت اجتماعی به طور واضحی با جایگاه اجتماعی رضایت از زندگی اجتماعی رابطه دارد (پاتنام، 2000، به نقل از کییز و شاپیرو، 2004).
 بلوک و برسلو (1973) در پژوهشی با عنوان «مفهومسازی شاخص سلامت اجتماعی» برای اولین بار در سال 1973 به بررسی مفهوم سلامت اجتماعی پرداختند. نتایج اشاره به این دارد که در بررسی ابعاد سلامت اجتماعی، انسجام اجتماعی پایینترین مقدار را در بین جوانترها، افرادی که تجربه ازدواج نافرجام داشتهاند و افراد مجرد با جایگاه پایین شغلی داشت. بیشترین میزان مشارکت اجتماعی در زنان مجرد با جایگاه شغلی بالا و کمترین میزان در مردان مسن با جایگاه اجتماعی پایین گزارش شد. همچنین شکوفایی اجتماعی بیشترین میزان را در بزرگسالان 45-54 و افراد دارای جایگاه شغلی بالا و کمترین میزان را در جوانترها و افراد با جایگاه اجتماعی پایین به خود اختصاص داد. بیشترین میزان انطباق اجتماعی در مردان متأهل و دارای جایگاه اجتماعی بالا و کمترین میزان آن در زنان متأهل و مسن با وضعیت شغلی پایین مشاهده شد. سرانجام پذیرش اجتماعی در زنان مسن با پایگاه شغلی بالا بیشترین میزان و در مردان جوانتر با پایگاه اجتماعی پایین کمترین میزان را به خود اختصاص داد. با مطالعه پژوهشهای پیشین میتوان به این نتیجه رسید که مقوله سلامت و ابعاد آن بهعنوان موضوع اساسی و شاخص مهم در سنجش گروه موردمطالعه از بعد کیفی بوده و گروههایی که در این مطالعات ابعاد متفاوت سلامت بالاتری برخوردار بودهاند، میزان شکوفایی و موفقیت و مشارکت و درمجموع جامعه نرمالی ثمره آن بوده است. لذا در پژوهش حاضر نیز به ارتباط بعد حمایتی و مقوله سلامت در بین مددجویان بهزیستی نوشهر پرداخته شده است.
چارچوب نظری
مطالعات مربوط به سلامت، بیشتر به وجه خصوصی از سلامت تأکید دارد. ولی افراد در درون ساختارهای اجتماعی و ارتباطات قرار دارند و با چالشها و تکالیف اجتماعی بیشماری روبرو هستند. ابعاد سلامت روانی یک بازتاب درونی از سازگاری فرد و دیدگاهش نسبت به زندگی را ارائه میدهد، ولی تنها یکی از شش بعد سلامت روان، (روابط مثبت با دیگران) بیانگر توانایی برقراری و حفظ رابطه صمیمی و اطمینانبخش بین فردی است. سلامت اجتماعی بیشتر به ابعاد اجتماعی و عمومی که افراد توسط آن عملکردشان را در زندگی ارزیابی میکنند، توجه دارد.
کییز و لارسون (2004) سلامت اجتماعی را بهعنوان گزارش فرد از کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروههای اجتماعی که وی عضوی از آنهاست تعریف میکنند و معتقد هستند که مقیاس سلامت اجتماعی بخشی از سلامت فرد را میسنجد و شامل پاسخهای درونی فرد (احساس، تفکر و رفتار) که نشانگر رضایت یا فقدان رضایت فرد از زندگی و محیط اجتماعیاش هستند است. لارسون و کییز با توجه به رویکرد سلامتمحور یک چارچوب مفهومی و نظری برای سلامت اجتماعی ارائه دادهاند. از نظر لارسون[2] (1993) «سلامت اجتماعی ارزیابی فرد از کیفیت روابطش با خانواده، دیگران و گروههای اجتماعی است و درواقع شامل پاسخهای درونی فرد نسبت به محرکها و احساسات، تفکرات و رفتارهایی است که نشانگر رضایت یا عدم رضایت فرد از زندگی و محیط اجتماعی است.»
کییز از یک اصل جامعهشناختی و روانشناختی کمک میگیرد. طبق نظر کییز «حلقه مفقوده در تاریخچه مطالعات مربوط به سلامت و خصوصا سلامت ذهن پاسخ به این سؤال است که آیا ممکن است کیفیت زندگی و عملکرد شخصی افراد را بدون توجه به معیارهای اجتماعی ارزیابی کرد. سلامت اجتماعی ترکیبی از چند عامل است که در مجموع نشان میدهند چقدر یک شخص در زندگی اجتماعیاش مثلا بهعنوان همسایه، همکار و شهروند عملکرد خوبی دارد (کییز و شاپیرو[3]، 2004).
کییز معتقد است «بهزیستی یک اساس و بنیان اجتماعی دارد و بدین ترتیب سلامت اجتماعی را ارزیابی شرایط و عملکرد فرد در جامعه تعریف میکند» و عملکرد اجتماعی خوب در زندگی چیزی بیش از سلامت جسمی و روانی است و چالشهای اجتماعی را در برمیگیرد. همچنین وی معتقد است که «بین سلامت اجتماعی با رفتارهای اجتماعپسند و مسؤولیتپذیری در جامعه و جایگاه اجتماعی رابطه مثبتی وجود دارد.» از نظر کییز «هیچ ادبیات پژوهشی روی سلامت اجتماعی در بعد فردی وجود ندارد»(سام آرام، 1388).
 کییز سلامت اجتماعی را ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروههای اجتماعی که وی بهعنوان عضوی از آنهاست، تعریف میکند. کییز در یک تحلیل عامل گسترده، نشان داد که بهداشت روانی دارای ابعاد هیجانی، روانی و اجتماعی است و با توجه به مفهوم پردازیهای نظری از سلامت اجتماعی یک مدل پنج بعدی قابلسنجش ارائه داد. طبق این ابعاد فرد سالم از نظر اجتماعی زمانی عملکرد خوبی دارد که اجتماعی را بصورت یک مجموعه معنادار، قابلفهم و دارای بالقوههایی برای رشد و شکوفایی بداند. احساس کند که متعلق به گروههای اجتماعی متعلق به خود است و خود را در اجتماع و پیشرفت آن شریک بداند. محتوای مقیاس سلامت اجتماعی وی طیف مثبتی از ارزیابی فرد از تجاربش در جامعه است.
بهطورکلی مفهوم سلامت اجتماعی بهعنوان متغیر وابسته این پژوهش را میتوان از مدل کییز بررسی کرد. ابعاد پنجگانه سلامت اجتماعی که توسط کنیز مطرح شده زیربنای متغیر ما را تشکیل میدهد: شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و مشارکت اجتماعی.
همچنین در بحث مربوط به متغیر مستقل یعنی حمایت اجتماعی رایجترین تعریف مربوط به لنیدزی[4] است که به در دسترس بودن و کیفیت روابط با افرادی که منابع حمایتی را در مواقع موردنیاز فراهم میکنند که تأکید دارد و معتقد است که اقوام، خانواده، دوستان و آشنایان، خدماتی عینی را فراهم میکنند که موجب میشود یک فرد احساس مراقبت، دوست داشته شدن، عزتنفس و ارزشمند بودن کند و خود را جزئی از شبکه ارتباطی بداند.
 او میگوید که حمایت اجتماعی برای هر فرد یک ارتباط امن به وجود میآورد که احساس محبت و نزدیکی از ویژگیهای اصلی این ارتباط است و نیازهای افراد از طریق منابعی که جامعه در اختیارشان میگذارد تأمین میشود. این منابع شکلهای متفاوت دارند که عبارتاند از ابزاری، اطلاعاتی و عاطفی. افراد بر اساس روابط اجتماعی و نوع پیوندهایی که دارند از منابع حمایتی برای برطرف کردن نیازهایشان استفاده میکنند؛ بهطوریکه هراندازه روابط اجتماعی گستردهتر باشد فرد میزان دسترسی بر منابع حمایتی را بیشتر میکند (حاتمی، 2010).
روش
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا پیمایش است. جامعه پژوهش را مددجویان بهزیستی 18 تا 60 ساله ساکن شهرستان نوشهر تشکیل دادهاند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 350 نفر تعیین شد که با استفاده از شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه محققساخته در دو سطح متغیر مستقل و وابسته، جمعآوری شد. در پژوهش حاضر جهت اندازهگیری سلامت اجتماعی و مؤلفههای آن از مقیاس 33 گویهای سلامت اجتماعی که پنج مؤلفه انسجام، پذیرش، شکوفایی، مشارکت و انطباق اجتماعی را در برمیگیرد و توسط کییز (1998) ساخته شده است، بهره برده شده است. طبق این پرسشنامه شاخص سلامت اجتماعی مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر ساخته شد. ضریب روایی و پایایی حمایت اجتماعی 79/0 و سلامت اجتماعی 95/0 به دست آمده است. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS25 و Amose25 در سطوح توصیفی و استنباطی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.
جدول (1) پایایی مقیاسهای پژوهش
متغیر تعداد گویه ضریب آلفا
انسجام اجتماعی 7 825/0
پذیرش اجتماعی 7 878/0
مشارکت اجتماعی 6 773/0
انطباق اجتماعی 6 738/0
شکوفایی اجتماعی 7 817/0
سلامت اجتماعی کل 33 772/0
حمایت اجتماعی 15 766/0
بعد عاطفی حمایت اجتماعی 5 698/0
بعد ابزاری حمایت اجتماعی 5 701/0
بعد اطلاعاتی حمایت اجتماعی 5 723/0



یافتهها
با توجه به جدول شماره (2)، از مجموع 350 نفر نمونه موردسنجش قرارگرفته در این پژوهش، 3/50 درصد مجرد، 7/45 درصد متأهل و 4 درصد مطلقه بودند. از این میان، 7/46 درصد در سن زیر 30 سال، 4/42 درصد بین سن 31 تا 40 سال، 6/5 درصد بین سن 41 تا 50 و 3/6 درصد در سن بالای 50 قرار داشتند. در واحد شغل، 6/44 درصد زنان خانهدار، 3/34 درصد کارمند شرکتهای خصوصی و 1/21 درصد نیز کارمند ادارات دستگاههای اجرایی دولتی بودند.
جدول (2) توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب ویژگیهای فردی
متغیر مقولات فراوانی درصد
تأهل مجرد 176 3/50
متأهل 160 7/45
مطلقه 14 0/4

سن
زیر 30 164 7/46
31 تا 40 134 4/42
41 تا 50 20 6/5
50 به بالا  8 3//6

شغل
خانهدار 156 6/44
بیکار 120 3/34
کارمند دولتی 74 1/21



آزمون نرمالیته
نتایج آزمون وضعیت نرمالبودن متغیرها با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف نشان داد که سطح معناداری مقدار این آزمون از سطح معناداری استاندارد (05/0) بیشتر است (51/1=Z، 061/0=p) و این بدان معناست که توزیع دادهها نرمال است. همچنین ضریب نرمال بودن بالاتر از یک است. بنابراین میتوان از آزمونهای پارامتری برای سنجش رابطه متغیرها استفاده کرد.
آزمون همبستگی پیرسون بین حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی
نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین حمایت اجتماعی و تمام ابعاد آن (عاطفی، ابزاری و اطلاعاتی) با سلامت اجتماعی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد (جدول 3). ضرایب همبستگی به دست آمده حاصل از آزمون ضرایب متغیرها، نشان داد که ضرایب به دست آمده حمایت اجتماعی برابر با 378/0، بعد عاطفی حمایت اجتماعی برابر با 264/0، بعد ابزاری حمایت اجتماعی برابر با 288/0 و بعد اطلاعاتی حمایت اجتماعی برابر با 476/0 است.
جدول (3) نتایج آزمون رابطه بین حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی
متغیرهای مستقل سلامت اجتماعی
R P نوع آزمون نتیجه
حمایت اجتماعی 378/0 000/0 پیرسون قبول
بعد عاطفی حمایت اجتماعی 264/0 000/0 پیرسون قبول
بعد ابزاری حمایت اجتماعی 288/0 000/0 پیرسون قبول
بعد اطلاعاتی حمایت اجتماعی 476/0 000/0 پیرسون قبول

نتایج تحلیل معادله ساختاری متغیرهای پژوهش
دادههای این تحقیق از روش استاندارد کردن دادهها در مسیر تحلیلی آنالیز رگرسیون در SPSS25 مورد ویرایش قرار گرفت و دادههایی که در دامنه 3+ تا 3- قرار داشتند مورداستفاده قرار گرفتند و دادههای بیشتر و کمتر از این دامنه از دادهها حذف شدند تا دادههای استاندارد شدهتری را برای تحلیل در اختیار محقق قرار دهد. از مجموع 350 داده، 1 داده حذف شد و 349 داده مورد تحلیل قرار گرفت. نمودار و جداول زیر شاخصهای برازندگی تحلیل معادله ساختاری را نشان میدهد.

شکل (1) مدل استاندارد همبستگی بین حمایت اجتماعی و سلامت اجماعی
بنا بر شکل 1 تمامی ابعاد متغیرها دارای بار عاملی بالاتر از 3/0 و مطلوب هستند. برای بیان مقبولیت مدل از شاخصهای برازش هنجار شده بنتلر-بونت، برازش نسبی، برازش افزایشی، توکر-لویس، شاخصهای تطبیقی و مجذور کامل استفاده شده است که نتایج به دست آمده از مدل در جدول 4 قابلبررسی است.
جدول 4: شاخصهای برازش متغیر
مدل X2/df RMSEA NFI CFI GFI IFI RFI PRATIO PNFI PCFI SRMR
میزان قابلقبول 3> 1/0> 9/0 9/0 9/0 9/0 6/0 50/0 6/0 6/0 8/0>
محاسبهشده 030/0 000/0 91/0 92/0 87/0 95/0 97/0 70/0 62/0 72/0 03/0

خطای جذر میانگین مربعات (RMSEA)[5]: این شاخص بر مبنای تحلیل ماتریس باقیمانده قرار دارد و برخلاف بسیاری از شاخصهای برازش برای فواصل اطمینان مختلف نیز قابلمحاسبه است. این شاخص بر مبنای پارامتر غیر مرکزی قرار دارد. مقدار این شاخص اگر برابر صفر باشد نشاندهنده کوچکتر بودن کای اسکوئر نسبت به درجه آزادی است و حد مجاز آن مقدار 1/0 است (هایر، 2006). مقدار RMSEA به دست آمده مقدار 000/0 است که با توجه به مقدار استاندارد کمتر از 07/0، مطلوب است.
شاخصهای تطبیقی (NFI، RFI، CFI، IFI)
مقدار NFI یا شاخص برازش هنجار شده بنتلر-بونت به دست آمده مقدار 91/0 است که با توجه به مقدار استاندارد 9/0 که حد مطلوب این شاخص است، مدل با توجه به این شاخص از برازش مطلوبی برخوردار است.
مقدار RFI یا شاخص برازش نسبی به دست آمده مقدار 97/0 است که این شاخص به برازش نسبتا مطلوب مدل اشاره دارد.
مقدار CFI یا شاخص برازش تطبیقی به دست آمده مقدار 92/0 است که این شاخص نیز به برازش مطلوب مدل اشاره دارد.
مقدار IFI یا شاخص برازش افزایشی به دست آمده مقدار 95/0 است که این شاخص به برازش مطلوب مدل اشاره دارد.
شاخصهای مقتصد (PCFI، PRATIO)
مقدار PCFI یا شاخص برازش تطبیقی مقتصد برابر 72/0 و نشان از وضعیت مطلوب مدل دارد.
مقدار PRATIO یا نسبت مقتصد بودن برابر 70/0 و نشان از وضعیت مطلوب مدل دارد.
کای اسکوئر بهنجار (X2/DF): این شاخص از تقسیم کای دو به درجه آزادی حاصل میشود. دیدگاهها درباره مقدار قابلقبول برای این شاخص متفاوت است. برخی بین 1 تا 3، برخی بین 1 تا 5، برخی کوچکتر از 3 و برخی کوچکتر از 2 را قابلقبول میدانند. در این پژوهش مقادیر کمتر از 1 بهعنوان حد مطلوب در نظر گرفته شده است. نسبت کای دو به درجه آزادی برابر 030/0 و مطلوب است. در کل با توجه به کلیه شاخصها (مقدار نامطلوب RMSEA و نسبت کای دو به درجه آزادی) میتوان گفت که مدل از برازش مناسبی برخوردار است.
بارهای عاملی نشاندهنده میزان تأثیر متغیر مشاهدهشده در تبیین و اندازهگیری متغیرهای پنهان مربوط به خود است. برای تأیید بار عاملی به سطح معناداری توجه میشود. اگر سطح معناداری از 05/0 کوچکتر باشد میزان تأثیر بار عاملی معنادار است. جدول 5 بارهای عاملی و میزان خطای استاندارد، سطح معنیداری و مقدار عدد معناداری (t-value) سوالهای مربوط به متغیر سلامت و حمایت اجتماعی را گزارش میکنند.
جدول 5: بارهای عاملی مدل
تخمین غیراستاندارد خطای استاندارد نسبت بحرانی (آماره تی) سطح معناداری ضریب استاندارد
حمایت اجتماعی 000/1 127/0 871/7 609/0
سلامت اجتماعی 000/1 136/0 154/8 764/0

*** به معنای 001/0< P
با توجه به کوچکتر بودن سطح معنیداری در جدول 5، از میزان 05/0 مشخص میشود  که تمامی متغیرهای مشاهدهشده به صورت معنیداری متغیر پنهان مربوط به خود را تبیین میکنند. هر چه مقدار تخمین استاندارد به یک نزدیکتر باشد نشاندهنده اهمیت و قویتر بودن رابطه است. درنتیجه با توجه به ضرایب استاندارد میتوان گفت سؤالات حمایت اجتماعی (609/0) و سلامت اجتماعی (764/0)، بیشترین نقش را داشتهاند.
جدول (6) بار عاملی ابعاد متغیرهای برازش شده به تفکیک ابعاد
گویهها بار عاملی گویهها بار عاملی
سلامت اجتماعی حمایت اجتماعی
انسجام اجتماعی 77/0 بعد عاطفی حمایت اجتماعی 43/0
پذیرش اجتماعی 77/0 بعد ابزاری حمایت اجتماعی 63/0
مشارکت اجتماعی 39/0 بعد اطلاعاتی حمایت اجتماعی 96/0
انطباق اجتماعی 64/0 ------------- -----
شکوفایی اجتماعی 62/0 ------------- -----

بحث
با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش مشخص شد که حمایت اجتماعی تأثیر مستقیم و مؤثری بر میزان سلامت اجتماعی مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر دارد. درواقع حمایت اجتماعی در ابعاد گوناگون آن شامل حمایت عاطفی، حمایت اطلاعاتی، حمایت ابزاری عامل مؤثری در ارتقاء سلامت اجتماعی و احساس خوب بودن و ارتقاء کیفیت زندگی و سلامت اجتماعی مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر است؛ بنابراین لازم است که مداخلاتی در این خصوص بهمنظور بهبود وضعیت انجام گیرد. بهطورکلی اقداماتی که باید در جهت افزایش سطح حمایت اجتماعی در ابعاد گوناگون آن انجام گیرد بهنوعی تقویتکننده و مکمل همدیگر خواهند بود و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم منجر به ارتقای سلامت اجتماعی مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر خواهند شد.
شایسته است که درزمینه حمایت اطلاعاتی، اقداماتی از قبیل آموزش مهارتهای زندگی به مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر و خانوادههای آنان از سوی سازمان بهزیستی و دیگر سازمانها و نهادهای مرتبط به صورت ملموس انجام گیرد؛ بهطوریکه این امر باعث افزایش سطح آگاهی خانوادههای آنان از مثمرثمر بودن این اقدامات و  افزایش اعتماد بیشتر آنان به سازمان بهزیستی و بالتبع جامعه شود. این امر موجب تقویت احساس ارزشمندی آنان از جایگاه خود شده و از این طریق سطح حمایت عاطفی نیز ارتقاء مییابد.
 بدینصورت افراد میتوانند سطح توانایی تصمیمگیری، حل مسئله، برقراری رابطه مؤثر و همچنین توانایی خودآگاهی و همدلی و مقابله با هیجانات و استرس را در خود تقویت کنند؛ در چنین شرایطی خانوادههای آنان به روابطی سالم دست مییابند و بیان ابراز مؤثر احساسات و نیز افزایش سطح تحمل در میان اعضای خانواده افزایش میابد.
تشکیل گروههای حمایتی و انجمنها در میان مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر به شناخت بیشتر این افراد از احساسات و نگرانیهای همدیگر و ابراز همدردی با هم برای افزایش منابع حمایت عاطفی و اطلاعاتی این افراد کمک کرده و منجر به افزایش سطح آگاهی مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر شده و روابط خانوادگی را مستحکمتر کرده و رفاه و بهبود زندگی اعضاء خانواده را موجب میشود.
با توجه به اینکه سازمان بهزیستی متولی اصلی رسیدگی به امور مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر است، ارزیابی و شناخت بیشتری از وضعیت و شرایط موجود زندگی خانوادههای آنان ضروری است.
ارائه آموزشهای تخصصی لازم به اعضای خانواده درزمینه ویژگیهای شخصیتی مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر به این امر منجر میشود که سطح آگاهی این افراد در نحوه اتخاذ رفتار مناسب در قبال رفتارهای مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر در محیط منزل و خارج از آن افزایش یابد. مراجعه مستمر به مشاوران متخصص در این زمینه از سوی خانواده و در اختیار گذاشتن اطلاعات مربوط به متخصصان زبده و یا دعوت از متخصصان مذکور بهمنظور ارائه خدمات خود به این خانوادهها و بهطورکلی تسهیل در دسترسی به این متخصصان میتواند افزایش حمایت اطلاعاتی و بالتبع سلامت اجتماعی آنان را در پی داشته باشد.
با توجه به اینکه اکثر مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر از خدمات ارائهشده توسط سازمان بهزیستی آگاهی کامل را ندارند؛ در این زمینه میتوان با تهیه بروشورهای لازم و همچنین اطلاعرسانی مستمر و بهروز با استفاده از امکاناتی که برای همه قابلدسترس هستند؛ مانند رسانههای جمعی و نیز بازدید از منازل توسط مددکاران اجتماعی و اطلاعاتی که مددکاران اجتماعی میتوانند در این بازدیدها به خانوادهها ارائه دهند سطح حمایت اطلاعاتی را افزایش داد.
 بعد ملموس دیگر حمایت اجتماعی حمایت ابزاری است که اقداماتی اینچنین را در بر میگیرد: تسهیل در دسترسی مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر به منابع مالی بانکها و مؤسسات مالی دیگر، ترمیم وضعیت معیشتی، ارائه هدایا و تشویقهای گوناگون و بهطورکلی اقداماتی که منجر به کاهش نیاز خانوادههای آنان در هنگام مواجهه با مشکلات مالی میشود. اگر این کمکهای مادی منجر به توانمندسازی مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر شود میتوان بهنوعی شاهد افزایش سطح حمایت ابزاری باشیم. این امر تا حدودی میتواند احساس مشارکت اجتماعی در آنان را تقویت و بالتبع سلامت اجتماعی آنان را افزایش دهد. در این خصوص کمک به مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر در اشتغال و خودکفایی و داشتن درآمد پایدار نیز مفید خواهد بود که این امر بهنوبه خود در برخی مواقع جو حاکم بر فضای زندگی خانوادگی را بهبود بخشیده و سطح حمایت عاطفی را نیز ارتقاء خواهد.
در این پژوهش محقق از هیچ منابع مالی شرکتی یا دولتیای استفاده نکرده است. همچنین از کسانی که در نوشتن این مقاله بهمانند استاد راهنما و مشاور و آقای علیرضا براری، نقش داشتهاند و راهنماییهای لازم را از نویسنده مقاله دریغ نکردهاند، کمال قدردانی و تشکر را دارم. این مقاله دارای هیچ تعارض منافعی نیست. در این پژوهش سعی شد که تمام اصول اخلاقی نگارش مقاله رعایت شود و حفظ اطلاعات و دیتاهای جمعآوریشده از جامعه آماری کاملا ناشناس باقی بماند.
منابع: 
Barari, A. (2013). Sociological study of social health of bazaars in Behshahr (Unpublished Thesis). Payame Noor University, Behshahr, Faculty of Social Sciences. (in Persian)
Hatami, P. (2010). A Study of Factors Affecting Students’ Social Health with Emphasis on Social Networks (Unpublished Thesis). Allameh Tabatabaei University, Faculty of Social Sciences. (in Persian)
Sam Aram, E.A. (2009). A Study of the Relationship between Social Health and Social Security with Emphasis on the Community-Based Police Approach. Social Order Quarterly, 1(1), 9-129.
Sharbatian, M.H. (2012). A Reflection on the Semantic Link between Social Capital Components and the Benefit of Social Health among Students of Payame Noor University of Mashhad. Sociology of Youth Studies Quarterly, 2(5), 174-149. (in Persian)
Sabouri, S. (2012). A Survey of Social Health among Education Employees in District 11 of Tehran (Unpublished Thesis), Payame Noor University, West Tehran. (in Persian)
Abdullah Tabar Darzi, H. (2007). A Study of the Relationship between Social Health and Social Demographic Variables of Students (Unpublished Thesis). Faculty of Social Welfare and Rehabilitation Sciences, University of Social Welfare and Rehabilitation Sciences. (in Persian)
Forum, E. (2006). Healthy Society (Trans. by A. Tabrizi). Fourth edition, Tehran: Behjat Publications. (in Persian)
Kangarloo, M. (2008). Evaluation of social health of control and non-control students of Allameh Tabatabaei University (Unpublished Thesis), Faculty of Social Sciences, Allameh Tabatabaei University. (in Persian)
Marmot, M., & Wilkinson, R. (2007). Social Components of Health (Trans. by A. Montazeri). Tehran: University Jihad Publications Organization, Research Institute of Health Sciences. (in Persian)
Mehri, A. (2011). The effect of social capital on the mental and social health of teachers in Hamadan (Unpublished Thesis). Social Welfare Planning, Alaneh Tabatabaei University. (in Persian)
Hezar Jaribi, J., & Safari Shali, R. (2012). Anatomy of Social Welfare. Tehran: Society and Culture Publications. (in Persian)
Hezarjaribi, J., & Arfai Ainuddin, R. (2012). Leisure and Social Health. Planning Quarterly, Welfare and Social Development, 10, 64-39. (in Persian)
Blanco, A., & Diaz, D. (2007). Social order and mental health: a social well-being approach. Psychology in Spain, 11(5), 100-128.
Cicognani, E. et al. (2007). Social Participation, Sense of Community and Social Well Being: A Study on American, Italian and Iranian University Students. Springer Science Business Media B.V. 10(3),  97-112.
Keyes, C.L.M. (1998). Social well-being. Social Psychology Quarterly, 6(2), 121-190.
Keyes, C.L.M. (2004). Mental Health and / or Mental Illness? Investigation Axioms of the complete state model of Health. Journal of consulting and Clinical psychology, . 6(2),  20-95.
Keyes, C. L.M, & Shapiro, A. (2004). Social well-being in the United States: A Descriptive Epidemiology. Journal of consulting and Clinical psychology, 4(1), 132-154.
Larsen, J.S. (1996). The World Health Organization definition Health. Social Versos Spiritual Health. Social indicator research. 8(3), 120-163.
Putnam, R. D. (2000). Bowling alone: the collapse and reveal of American community. New York: Simon and Schuster. 6(4), 124-172.
نوع مطالعه: روشی 1 | موضوع مقاله: سلامت اجتماعی
دریافت: 1399/12/20 | پذیرش: 1400/7/28 | انتشار: 1400/9/2

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb