دوره 22، شماره 86 - ( 8-1401 )                   جلد 22 شماره 86 صفحات 268-235 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

mohammadi F, ahmadi V. (2022). The Effect of Cultural, Economic, and Social Capital on the Quality of Life of Retired Teachers in Jawanroud County. refahj. 22(86), : 7 doi:10.32598/refahj.22.86.3841.1
URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3849-fa.html
محمدی فاتح، احمدی وکیل. رابطه سرمایه‌ های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با کیفیت زندگی معلمان بازنشسته در شهرستان جوانرود رفاه اجتماعی 1401; 22 (86) :268-235 10.32598/refahj.22.86.3841.1

URL: http://refahj.uswr.ac.ir/article-1-3849-fa.html


متن کامل [PDF 670 kb]   (756 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (982 مشاهده)
متن کامل:   (740 مشاهده)
مقدمه
بازنشستگی به‌عنوان یک پدیده اقتصادی-اجتماعی که در سالمندی اتفاق می‌افتد واقعیت مهمی است که دارای ابعاد و تبعات مختلف فردی، اجتماعی و اقتصادی است. امروزه با توجه به افزایش طول عمر و امید به زندگی، مسئله مهم‌تری تحت عنوان چگونگی گذران عمر و به عبارتی کیفیت زندگی سالمندان مطرح است که پرداختن به آن، ذهن صاحبنظران و محققان در مورد سالمندی را به خود جلب کرده است. رشد سریع جمعیت در دهه‌های 1350 و 1360 که نتیجه تجربه گذار جمعیتی بوده است به‌تدریج مقدمات گذار سنی و تبدیل ساختار سنی جوان به سالخورده را در ایران فراهم می‌کند.
 مطابق سرشماریهای ایران، تعداد جمعیت سالمند ایران در دهه‌های اخیر در حال افزایش بوده است. در سرشماری سال ۱۳۵۵، 2/5 درصد، سال ۱۳۶۵، 4/5 درصد، سال ۱۳۷۵، 6/6 درصد، سال ۱۳۸۵، 3/7 درصد، سال ۱۳۹۰، 3/8 درصد و سال ۱۳۹۵، 3/9 درصد (برای استان کرمانشاه 02/10 درصد) از جمعیت کشور، بالای ۶۰ سال داشته‌اند. (مرکز آمار ایران، 2016).
به نظر براون[1] (1994) بازنشستگی بر استقلال، ثبات، ارتباطات اجتماعی، فعالیتها، مهارتهای حرفه‌ای و افزایش اوقات فراغت تأثیرگذار است. همچنین بازنشستگی با کاهش درآمد، از دست دادن کار، کاهش سایر موارد توأم با کار، دوستان، همکاران، شبکه‌های اجتماعی و شرایط شغلی همراه است. (بلاکلی[2]، ۲۰۰۸) مهم‌ترین دغدغه بازنشستگان در خصوص مسائل اقتصادی و وضعیت خانوادگی است. هم‌زمان با بازنشستگی، توانایی جسمی تحلیل رفته و افراد خود را تحت فشارهای روحی می‌بینند، از طرفی دچار انزوای اجتماعی و استیصال مالی می‌شوند. شوارتز[3] بازنشستگی را انتقال به الگوی تازه زندگی معرفی کرده و بهترین راه برای حل مشکلات بازنشستگان را ارائه خدمات رفاهی به آنها می‌داند (غفاری و امیدی، 2008).
پس به نظر می‌رسد زندگی روزمره سالمندان بستگی به وضعیت اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی آنها دارد. سالمندانی که وضعیت اقتصادی و یا سرمایه اقتصادی بهتری دارند، دارای شبکه تعاملات اجتماعی بیشتری باشند و همچنین دارای ذخیره و انباشت فرهنگی (سرمایه فرهنگی) باشند که در مشغول‌شدن دوران سالمندی مفید باشد، کیفیت زندگی بهتری دارند. زیرا سالمندان با عادت‌واره‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که در میدان زندگی کسب کرده‌اند گذران عمر می‌کنند. چگونگی طی‌شدن دوره سالمندی آنان بستگی به نوع و میزان و ترکیب سرمایه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد.
معلمان بازنشسته وارد دوره سالمندی می‌شوند و کیفیت زندگی دوره سالمندی آنان نیز برحسب میزان و نوع سرمایه‌های ذکر شده است اما نوع و میزان سرمایه‌های آنان متفاوت از بقیه اقشار سالمندی است. معلمان بازنشسته بنا به تأمین اجتماعی حداقلی که دارند متفاوت از سالمندانی هستند که در این زمینه رنج می‌برند. بازنشستگان فرهنگی با داشتن سرمایه فرهنگی در اشکال نهادی و عینیت یافته (بنا به ماهیت شغل آنها که فرهنگی است)، می‌توانند از کالاهای مختلف فرهنگی برای بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی در دوره سالمندی بهره‌مند شوند و دارای کیفیت زندگی بهتری باشند. معلمان بنا به داشتن روابط با دانش‌آموزان و والدین آنها می‌توانند در سنین بازنشستگی شبکه روابط اجتماعی خویش را نسبت به بقیه سالمندان افزایش داده و چنین سرمایه اجتماعی منجر به کیفیت زندگی آنها شود.
در شهر جوانرود برخی از بازنشستگان در فعالیتهای اقتصادی مرتبط با بازارچه مرزی مشغول به فعالیت می‌شوند اما معمولاً فرهنگیان بازنشسته به دلیل بار اجتماعی و فرهنگی شغل سابق آنها، از این کار امتناع می‌ورزند. بنابراین این مطالعه در پی پاسخ به سؤالهای زیر است: کیفیت زندگی معلمان بازنشسته شهرستان جوانرود چگونه است و آیا کیفیت زندگی برحسب ویژگیهای فردی آنها متفاوت است؟ سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی معلمان بازنشسته شهرستان جوانرود چگونه است؟ و آیا برحسب ویژگیهای فردی آنها متفاوت است؟ و درنهایت این سرمایه‌ها چه نقشی در کیفیت زندگی آنان دارند؟ بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان تأثیرگذاری سرمایه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر کیفیت زندگی معلمان بازنشسته شهرستان جوانرود بوده است. 

پیشینه تجربی
با توجه به موضوع پژوهش که نقش سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر کیفیت زندگی بوده است، بنابراین پژوهشهایی که میزان کیفیت زندگی در اقشار مختلف و یا نقش عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی بررسی کرده‌اند مورد واکاوی قرار گرفته است که در ادامه به آنها اشاره شده است: برخی پژوهشها به بررسی کیفیت زندگی اقشار جامعه پرداخته‌اند. شعبانی و همکاران (2017) به پایین‌بودن کیفیت زندگی سالمندان مقیم سراهای سالمندان شهر تهران اشاره کرده‌اند. محمدی (2014) به متوسط‌بودن کیفیت زندگی معلمان بازنشسته شهر همدان اشاره کرده است. آزادی و همکاران (2006) کیفیت زندگی سالمندان شهر ایلام در حد متوسط بوده است. دلیر و عباس‌زاده (2012) کیفیت زندگی ورزشکاران شهر تبریز در حد متوسط بوده است.
برخی از مطالعات به نقش متغیرهای زمینه‌ای در کیفیت زندگی پرداخته‌اند؛ محمدی (2014) به نقش متغیرهای سن، تحصیلات همسر، تأهل، شغل قبل و بعد از بازنشستگی، محل سکونت، بُعد خانوار و... پرداخته است. طبق نتیجه پژوهش نبوی و همکاران (2011) کیفیت زندگی زنان کمتر از مردان است. الیوارس و همکاران (2011)، محققی‌کمال و همکاران (2007) و وحدانی‌نیا و همکاران (2005) به نقش تحصیلات در کیفیت زندگی پرداخته‌اند. جوان‌بختیان قهفرخی و عباس‌زاده (2012) به نقش سن در کیفیت زندگی پرداخته‌اند.
برخی به نقش ویژگیهای روان‌شناختی در کیفیت زندگی اشاره کرده‌اند؛ شعبانی و همکاران (2017) خودکارآمدی، محمدی (2014) عزت‌نفس، صمدیان و گروسی (2015) حمایت عاطفی.
برخی پژوهشها به نقش وضعیت اقتصادی و سرمایه اقتصادی در کیفیت زندگی اشاره کرده‌اند. محمدی (2014) درآمد و نوع منزل مسکونی، صمدیان و گروسی (2015) سرمایه اقتصادی، هوی[4] و همکاران (2010) حمایت مالی، آبوت و ساپسفورد (2006) شرایط مادی و رضایت از درآمد.
بیشتر پژوهشها به نقش متغیرهایی مانند اعتماد اجتماعی، روابط با دیگران، حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی و در کل سرمایه اجتماعی در کیفیت زندگی تأکید داشته‌اند که می‌توان به پژوهشهای زیر اشاره کرد: محمدی (2014) حمایت اجتماعی و مشارکت اجتماعی، صمدیان و گروسی (2015)، دلیر و عباس‌زاده (2012)، علیزاده‌اقدام (2013)، شریفیان و فتوت (2011)، قاسمی‌زاده (2010)، غفاری و اونق (2008) و ماجدی و لهسایی‌زاده (2007)، نلسون و همکاران (2013) آبوت و ساپسفورد (2006) به زمینه اجتماعی (حمایت، اعتماد و تعهدات اجتماعی) و هوی و همکاران (2010) به حمایت از خانواده نیز اشاره کرده‌اند.
برخی از پژوهشها به بررسی رابطه سرمایه فرهنگی و کیفیت زندگی پرداخته‌اند مانند دلیر و عباس‌زاده (2012) در مطالعه بررسی کیفیت زندگی ورزشکاران شهر تبریز به نقش سرمایه فرهنگی اشاره کرده‌اند.
ذبیحی‌مداح و آقاجانی مرساء (2020) در فراتحلیل 20 مقاله کیفیت زندگی با روش سنجش اندازه اثر عوامل به این نتیجه دست یافتند که آموزش مثبت‌نگری و امید زندگی، مشارکت اجتماعی غیرنهادی، سلامت جسمی و روانی و نگرشهای مذهبی و دینداری شدت تأثیر آنها بر کیفیت زندگی در حد زیاد بوده است.
بررسی پیشینه تجربی پژوهش نشان داد که تنها پژوهش محمدی (2014) به کیفیت زندگی معلمان بازنشسته پرداخته است و موضوع کیفیت زندگی پژوهشهای دیگر، سالمندان، سالمندان مقیم‌سراهای سالمندان، جوانان و روستائیان بوده است. در بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی هر پژوهشی به برخی از عوامل تأکید کرده بود که در جمع‌بندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی معلمان بازنشسته شهر جوانرود به پژوهش حاضر کمک کرده و همه عوامل تحت عنوان سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی لحاظ شد. همچنین دلیل انتخاب عوامل مذکور در طرح مسئله پرابلماتیک شده تا مشکل پژوهشهای سابق که به نظر عوامل مطرح‌شده منتزع از کیفیت زندگی جامعه آماری بوده است کاهش یابد. همچنین قشری از سالمندان موردبررسی قرار گرفته است که به نظر میزان و ترکیب سرمایه آنها (که از عوامل اصلی کیفیت زندگی است) متفاوت از بقیه اقشار جامعه است. همچنین لازم به ذکر است که معلمان بازنشسته شهر جوانرود به دلایل اجتماعی و فرهنگی کمتر در بازارچه مرزی مشغول به فعالیت می‌شوند بنابراین ضروری است که کیفیت زندگی آنها موردپژوهش قرار گیرد.

چارچوب نظری
کیفیت زندگی مفهومی چندسطحی، مبهم و غیرشفاف است. درحالی‌که گروهی کیفیت زندگی را مفهومی ذهنی دانسته‌اند و بر رضایتمندی فرد از زندگی تأکید دارند (نجات، 2008). یا کیفیت زندگی به معنای احساسی است که فرد نسبت به رفاه اجتماعی، عاطفی و جسمانی خود دارد و این احساس متأثر از این است که یک فرد در شرایط مختلف زندگی تا چه اندازه به خشنودی شخصی نائل شده است (گَبه[5] و همکاران، ۲۰13). گروهی دیگر آن را مفهومی عینی تلقی کرده‌اند و بر ارضای نیازهای مادی و بهبود شرایط زندگی افراد تأکید دارند (کفاشی و شمس‌الهی،2013). در این رویکرد به شرایط عینی زندگی و تعیین‌کننده‌های مرتبط با آنها تأکید شده است. این بدان معناست که برای توسعه و بهبود کیفیت زندگی یک جمعیت باید شرایطی فراهم آید که در آن نیازهای تعداد زیادی از افراد تا حد امکان برآورد شود، در این زمینه اغلب به نظریه سلسله‌مراتب نیازهای آبراهام مازلو یا مدل گاسیت اشاره شده است (فرخی، 2009).
کولی، مید و بکر، در رویکرد کنش متقابل تأکید دارند که کیفیت زندگی به چگونگی تعامل و کنش متقابل نمادین توجه دارد؛ چراکه نگرش وی مانند هر فرد دیگری در مورد تصور مثبت و منفی اطرافیان درباره شخصیت و رفتارش تأثیر بسزایی در نحوه عمل او و در کیفیت زندگی‌اش دارد (مختاری و نظری، 2011).
بر اساس نظر مک لارن[6] (۱۹۹۶)، برای سنجش کیفیت زندگی باید هم به شاخصهای عینی که جنبه‌های ملموس ساخته‌شده محیطی، محیط طبیعی و حوزه اجتماعی و اقتصادی را اندازه‌گیری می‌کنند، توجه شود و هم به شاخصهای ذهنی که بیانگر اندازه حس رفاه افراد و رضایتمندی از یک جنبه خاص از زندگی است توجه شود (رضوانی و همکاران، 2009).
سازمان جهانی بهداشت نیز، کیفیت زندگی افراد را با توجه به چهار بعد سلامت فیزیکی، بهزیستی روانی، روابط و ارتباطات اجتماعی و سلامت محیط موردسنجش و ارزیابی قرار داده و برای هر یک از این ابعاد، مصادیقی را به شرح زیر ارائه کرده است:
۱) سلامت فیزیکی: شامل توانایی انجام فعالیت روزمره زندگی، میزان وابستگی به درمانهای پزشکی، قدرت و خستگی، تحرک و چابکی، درد و ناراحتی، خواب و استراحت، ظرفیت برای کار و فعالیت.
۲) سلامت روانی: شامل رضایت و تصور شخص از خود و ظاهر بدنی‌اش، احساسات مثبت و منفی فرد، اعتمادبه‌نفس، اعتقادات روحی، مذهبی، شخصی، تفکر، یادگیری و حافظه و تمرکز.
۳) روابط اجتماعی: شامل ارتباطات شخصی، حمایت اجتماعی و فعالیت جنبی.
۴) سلامت محیط: شامل منابع مادی، آزادی، ایمنی، میزان در دسترس بودن و کیفیت مراقبتهای بهداشتی، درمانی و اجتماعی، فرصتهای پیش رو برای کسب و به دست آوردن اطلاعات و مهارتهای جدید، امکان فعالیتهای تفریحی، سلامت محله‌ای که شخص در آن زندگی می‌کند و امکانات آن و سلامت محیط خانه است (نجات، 2008).
همان‌گونه که لاوتن (1991) بیان کرده است: کیفیت زندگی شامل دو وجه یا سنجه عینی-‌ذهنی است. معیارهای عینی عمدتاً قابل لمس‌اند و جنبه‌های قابل‌تأیید زندگی چون شرایط اقتصادی و اجتماعی را در برمی‌گیرد؛ از طرف دیگر، معیارهای ذهنی سنجش کیفیت زندگی عمدتاً به سنجش احساسات در خصوص زندگی و اینکه مردم چه تصوری از زندگی خود دارند می‌پردازد که از طریق ارزیابی میزان رضایت یا شادمانی افراد جامعه قابل‌اندازه‌گیری است (رضوانی و همکاران، 2009).
استونز[7]، معتقد است که سرمایه اقتصادی به درآمد پولی، سایر منابع و داراییهای مالی اطلاق می‌شود و تظاهرات نهادینه‌اش را می‌توان در حق مالکیت یافت(استونز، 1998).
پاتنام[8] (2001)، سرمایه اجتماعی را مجموعه‌ای از شبکه‌های اجتماعی، هنجارهای همیاری و اعتماد تعریف می‌کند. به اعتقاد وی، افراد از طریق مشارکت در شبکه‌های اجتماعی می‌توانند به سرمایه اجتماعی دسترسی پیدا بکنند. همچنین کلمن[9] (2012)، سرمایه اجتماعی را بر مبنای کارکرد آن در جامعه تعریف می‌کند. البته این نوع از سرمایه در جوامع سنتی بیشتر مبتنی بر شناخت بود و با پیوندهای خویشاوندی و شخصیتهای کاریزما و بزرگان جامعه با حجم بالایی از روابط به اشکال ساده و به‌صورت حضوری حاصل می‌شد. اما این نوع روابط در زمان حاضر به دلیل مدرنیزاسیون، صنعتی‌شدن، شهرنشینی و تجربه گذار جمعیتی که منجر به کاهش بعد خانواده‌ها و خویشاوندان شد رو به ‌زوال گذاشت. 
بر اساس نظر بوردیو[10] (1984)، سرمایه فرهنگی عبارت است از شناخت و ادراک فرهنگ و هنرهای متعالی، داشتن ذائقه خوب و شیوه‌های عمل متناسب. دی ماجیو[11] (1985)، نیز سرمایه فرهنگی را داشتن ذائقه‌های دارای پرستیژ و توانایی درک و شناخت اشیاء یا سبک‌های هنری می‌داند که دارندگان اقتدار فرهنگی به آنها اهمیت می‌دهند. و دیوید تراسبی[12] (2001) در تعریفی دیگر، سرمایه فرهنگی را نوعی دارایی می‌داند که مجسم‌کننده، ذخیره‌کننده یا تأمین‌کننده ارزش فرهنگی علاوه بر هر نوع ارزش اقتصادی است که می‌تواند داشته باشد.
در مورد نقش سرمایه اقتصادی در کیفیت زندگی، آیزنک[13] (1996) نشان داده است که افراد متعلق به طبقات بالاتر در مقایسه با افراد متعلق به طبقه پایین‌تر شادترند و پایگاه اقتصادی، اجتماعی شاهراه شادی [و رضایت از زندگی] تلقی می‌شود. برخی از اقتصاددانان بر این باورند اگر شرایط اقتصادی مطلوبی فراهم آید، کیفیت زندگی انسان به‌خودی‌خود بهبود می‌یابد، چون در اقتصاد شکوفا و توسعه‌یافته نیازهای اساسی انسان تأمین می‌شود. دایر و همکاران (۱۹۹۹)، چنین گزارش کرده‌اند که مردم کشورهای ثروتمند، از مردم کشورهای فقیر، بسیار شادترند. آرگایل (۱۹۹۸) نیز معتقد است که بین سطح درآمد و نشاط ارتباطی مثبت وجود دارد، ولی این ارتباط در بین اقشار کم‌درآمد بیشتر است (دریکوندی 2002).
لی[14] و همکاران (2015) نشان دادند که یک شبکه اجتماعی قوی با دوستان، عاملی مهم در رابطه با شادی یک فرد است. به‌علاوه داشتن ارتباطات بیشتر یک شخص به‌طور مثبتی با شادی او رابطه دارد. رُز[15] همچنین بر این باور است که شبکه‌های اجتماعی و به‌طور خاص در فراهم‌کردن حمایتهای عاطفی و روانی نقش مؤثری در ارتقای سلامت روانی افراد دارند (لهسایی زاده و مرادی، 2007). از سوی دیگر، سرمایه اجتماعی موجب کاهش عوامل استرس‌زا در زندگی فردی و سازگاری بیشتر با موقعیتهای جدید می‌شود و حوادث منفی زندگی چون از دست دادن شغل و بازنشستگی را کاهش دهد. یعنی هر چه فرد بازنشسته دارای سرمایه اجتماعی بیشتری باشد از کیفیت زندگی ذهنی بالاتری برخوردار خواهد بود (استونز، 1998).
فلانگان[16] (1998) در خصوص سرمایه فرهنگی و نقش و ارتباط آن با کیفیت زندگی، معتقد است که ازجمله عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی، دسترسی به خدمات آموزشی و خدمات فرهنگی، امکانات تفریحی، دسترسی به اینترنت پرسرعت، وسایل ارتباطی مدرن و دسترسی به امکانات ورزشی و مواردی مانند آن است. سرمایه فرهنگی نیز موجب تفاوت در نحوه زندگی و بروز سلیقه‌های گوناگون و به‌تبع آن اتخاذ رفتارهای تندرستی می‌شود که خود همین امر اتخاذ رفتارهای تندرستی، می‌تواند با ایده سالمندی موفق ارتباط تنگاتنگی داشته باشد. بازنشستگان فرهنگی با داشتن سرمایه فرهنگی در اشکال نهادی و عینیت‌یافته، بیشتر می‌توانند از کالاهای مختلف فرهنگی برای بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی بهره‌مند شوند و کیفیت زندگی بهتری داشته باشند(کفاشی و شمس اللهی، 2013).
بنابراین با توجه به مبانی نظری و مسئله پژوهش می‌توان فرض کرد که معلمان بازنشسته که سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیشتری دارند احتمالاً کیفیت زندگی بهتری دارند.

روش
 این پژوهش بر اساس رویکرد کمی و به شیوه پیمایش انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش تمام بازنشسته‌های عضو کانون بازنشستگی شهرستان جوانرود در سال 1399 به تعداد ۴۲۳ نفر (389 مرد، ۳۴ زن) بوده‌اند. در این پژوهش واحد تحلیل معلمان بازنشسته شهر جوانرود بودند. تعداد نمونه با استفاده از جدول مورگان 205 نفر برآورد شد. از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده برای نمونه‌گیری استفاده شد. روش انتخاب نمونه بدین‌صورت بود که با مراجعه به کانون بازنشستگان، لیست اعضا و شماره تلفن آنها تهیه شد و شماره‌های زوج به‌عنوان نمونه انتخاب و گروه تلگرامی برای آنها تشکیل شد. لینک پرسشنامه و شرایط و نحوه پاسخگویی به پرسشنامه برای اعضای گروه توضیح داده شد. تعداد 165 پرسشنامه به‌صورت آنلاین تکمیل شد. 5 پرسشنامه با مراجعه حضوری به بازنشستگانی که تلگرام نداشتند تکمیل و تعداد 35 پرسشنامه بدون پاسخ ارسال شده بود که از فرآیند تحلیل داده‌ها حذف شدند.
پرسشنامه سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی که در اینجا استفاده شده است قبلاً در مطالعه آمایش استان کرمانشاه (1397) استفاده شده است. در مطالعه آمایش، بخش فرهنگی و اجتماعی آن برای بررسی نگرش و ارزشهای شهروندان استان کرمانشاه پیمایش انجام شده است که برای سنجش سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از پرسشنامه محقق‌ساخته استفاده شده و اعتبار و پایایی شاخصها مورد ارزیابی قرار گرفته بود. در پژوهش حاضر نیز از همان پرسشنامه استفاده شده و اعتبار صوری آن دوباره توسط اساتید گروه جامعه‌شناسی دانشگاه رازی مورد ارزیابی قرار گرفته است. ابزار سرمایه اجتماعی با پنج سؤال (طیف لیکرت)، سرمایه اقتصادی با چهار سؤال و سرمایه فرهنگی با پنج سؤال سنجیده شده است. برای روایی از اعتبار محتوای صوری استفاده شده است. نسبت اعتبار محتوا[17] (CVR) با شش داور برای همه گویه‌ها برابر با یک شده بود. سؤالات یا گویه‌ها از نظر داوران برای سنجش سازه‌های موردنظر ضروری تشخیص داده شدند. لازم به ذکر است که یکی از ابعاد سرمایه اجتماعی (رابطه) که بیشتر با کیفیت زندگی سالمندان ارتباط داشته است در این پژوهش سنجش شده است. روایی سازه‌ها با استفاده از تحلیل عاملی بررسی‌ شده است و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ بررسی ‌شده است. شیوه نمره‌گذاری ابزار سرمایه اجتماعی به این شکل بوده است که ابتدا نمرات پنج سؤال با هم جمع زده شده و سپس دوباره کدگذاری مجدد شده و به مقیاس نمره یک تا پنج تبدیل شده‌اند. نمره یک به معنای سرمایه اجتماعی خیلی کم و نمره پنج به معنای سرمایه اجتماعی خیلی زیاد بوده است. برای نمره‌گذاری شاخص سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی نمره عامل هر شاخص به مقیاس یک تا پنج تبدیل شده است و نمره یک به معنای سرمایه فرهنگی و اقتصادی خیلی کم و نمره پنج به معنای سرمایه اقتصادی و فرهنگی خیلی زیاد بوده است. سؤالات هر ابزار، بار عاملی و ضریب آلفای کرونباخ آنها در جدول زیر ارائه شده است.
جدول (1) پرسشنامه سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی
آلفای کرونباخ (α) مقدار بارتلت KMO بار عاملی گویه‌ها شاخص
85/0 68/0 میزان ارتباط با خویشاوندان نزدیک چقدر است؟ سرمایه اجتماعی
83/0 میزان ارتباط با خویشاوندان دور چقدر است؟
363 80/0 83/0 میزان ارتباط با همسایگان چقدر است؟
82/0 میزان ارتباط با همکاران چقدر است؟
77/0 میزان ارتباط با دوستان چقدر است؟
80/0 277 705/0 93/0 درآمد تقریبی ماهیانه شما چقدر است؟ سرمایه اقتصادی
85/0 میزان تقریبی پس‌انداز شما در بانکها چقدر است؟
89/0 قیمت تقریبی وسایل منزل (یخچال، لباسشویی و ...) چقدر است؟
81/0 قیمت تقریبی منزل شما چقدر است؟
69/0 79 501/0 85/0 میانگین مطالعه شما در روز چند ساعت است؟ سرمایه فرهنگی
76/0 درمجموع خانواده شما در ماه چند جلد کتاب غیردرسی می‌خرد؟
67/0 خانواده شما چقدر هزینه فیلم، کنسرت، موزه و نمایشگاه می‌کند؟
71/0 سطح تحصیلات (مدرک تحصیلی)
62/0 تعداد مدرک هنری

برای بررسی کیفیت زندگی از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی نسخه 26 سؤالی با چهار بعد سلامت جسمانی، روابط اجتماعی، بهزیستی محیطی و بهزیستی روانی استفاده شده است. اعتبار محتوای صوری که با شاخص نسبت اعتبار محتوا به‌وسیله ده داور از اساتید گروه جامعه‌شناسی و روانشناسی دانشگاه رازی موردبررسی قرار گرفت برای همه گویه‌ها بیش از 70/0 به دست آمد. روایی سازه آن برای اطمینان بیشتر با استفاده از تحلیل عاملی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ بررسی ‌شده است.

جدول (2) پرسشنامه کیفیت زندگی
آلفای کرونباخ (α) مقدار بارتلت KMO بار عاملی گویه‌ها شاخص
86/0 463 66/0 87/0 آیا برای زندگی روزمره انرژی کافی دارید؟ سلامت جسمی
75/0 دردهای جسمانی چقدر مانع انجام فعالیتهای موردعلاقه شما می‌شود؟
68/0 چقدر در استفاده از ظرفیت کاری خود (بازار، خرید و ...) رضایت دارید؟
72/0 برای انجام کارهای روزمره، چقدر به درمانهای پزشکی نیاز دارید؟
71/0 چقدر از وضعیت خواب خود راضی هستید؟
88/0 از توانایی خود برای کار کردن چقدر رضایت دارید؟
88/0 از توانایی خود برای کار کردن چقدر رضایت دارید؟
87/0 67/0 87/0 چقدر از زندگی لذت می‌برید؟ سلامت روانی
434 72/0 به نظر شما، زندگی شما تا چه حد معنادار (باارزش) است؟
88/0 در انجام کارها و امور روزمره خود چقدر قادر به تمرکز هستید؟
75/0  آیا شکل و قیافه ظاهری بدنتان موردقبول شماست؟
80/0 از توانایی کارکرده، خواب، خوراک و رفت‌وآمد خودتان رضایت دارید؟
73/0 چه مقدار دچار حالاتی مانند استرس و ناامیدی و اضطراب می‌شوید؟
82/0 190 74/0 88/0 چقدر از روابط اجتماعی‌تان با دیگران رضایت دارید؟ روابط اجتماعی
81/0 چقدر از روابط جنسی خود رضایت دارید؟
88/0 چقدر از حمایت دوستان و آشنایان خود راضی هستید؟
87/0 640 54/0 65/0 در زندگی روزمره خود چقدر احساس امنیت و آرامش می‌کنید؟ سلامت محیطی
78/0 محیط اطراف شما تا چه حد سالم و بهداشتی است؟
60/0 آیا برای رفع نیازهای خود پول کافی دارید.
71/0 اخبار و اطلاعات موردنیاز روزانه به چه میزان در دسترس شماست؟
60/0  فرصت پرداختن به کارهای شخصی خودتان چقدر است؟
84/0 چقدر از شرایط و امکانات محل زندگی خود رضایت دارید؟
86/0 چقدر از دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی رضایت دارید؟
77/0 از امکانات حمل‌ونقل و وضعیت رفت‌وآمد خود رضایت دارید؟

یافته‌ها
برای بررسی نرمال‌بودن توزیع داده‌ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شده است. مقدار z متغیرهای کیفیت زندگی (13/2)، سرمایه اجتماعی (79/2)، سرمایه اقتصادی (04/3) و سرمایه فرهنگی (84/3) با سطح معنی‌داری (000/0) بوده است. بنابراین می‌توان گفت توزیع متغیرهای پژوهش نرمال نبوده است و برای آزمون فرضیه‌ها از آزمونهای ناپارامتری استفاده شده است. میانگین کیفیت زندگی معلمان بازنشسته برابر با 34/3 بوده است که بالاتر از متوسط بوده است. میانگین ابعاد کیفیت زندگی به ترتیب سلامت روانی (58/3)، روابط اجتماعی (57/3)، سلامت جسمی (4/3) و بهزیستی محیطی (30/3) بوده است.
در مقایسه میانگین انواع سرمایه، میزان سرمایه اجتماعی معلمان بازنشسته بیش از سرمایه‌های اقتصادی و فرهنگی بوده است. به نظر می‌رسد که سرمایه فرهنگی برای قشری که عهده‌دار فرهنگ جامعه است به نسبت سرمایه‌های اقتصادی و اجتماعی در سطح پایینی قرار داشته است. مقایسه سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برحسب جنس نشان داده است. هرچند سرمایه اجتماعی و اقتصادی مردان بیش از زنان و سرمایه فرهنگی زنان بیش از مردان بوده است اما این تفاوت به لحاظ آماری معنی‌دار نبوده است.

جدول (3) مقایسه میانگین کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برحسب جنسیت بازنشستگان
متغیر جنسیت M SD من ویتنی Z P
کیفیت زندگی
مرد 33/3 48/0 500/1413 71/0- 47/0
زن
کل
41/3
34/3
51/0
48/0
سرمایه اجتماعی مرد 51/3 69/0 0/1497 32/0- 74/0
زن
کل
43/3
50/3
75/0
69/0
سرمایه اقتصادی مرد 05/2 92/0 0/1502 30/0- 76/0
زن
کل
01/2
05/2
04/1
93/0
سرمایه فرهنگی مرد 39/1 66/0 0/1445 60/0- 54/0
زن
کل
52/1
41/1
62/0
65/0
مقایسه کیفیت زندگی برحسب سطح تحصیلات معلمان متفاوت بوده است. کیفیت زندگی کسانی که فوق‌دیپلم داشته‌اند بیش از بقیه سطوح تحصیلی بوده است و کمترین کیفیت زندگی مربوط به معلمان با مدرک تحصیلی کمتر از دیپلم بوده است. همچنین مقایسه سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی دارندگان مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر بیشتر از سایر گروهای تحصیلی بوده است.
جدول (4) مقایسه میانگین کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برحسب سطح تحصیلات بازنشستگان
متغیرها تحصیلات f RM χ2 df p
کیفیت زندگی دیپلم 56 02/67 58/14 2 01/0
فوق‌دیپلم 85 06/99
لیسانس و بالاتر 29 43/81
سرمایه اجتماعی دیپلم 56 96/70 98/7 2 01/0
فوق‌دیپلم 85 76/90
لیسانس و بالاتر 29 14/98
سرمایه اقتصادی دیپلم 56 05/72 40/7 2 02/0
فوق‌دیپلم 85 64/89
لیسانس و بالاتر 29 33/99
سرمایه فرهنگی دیپلم 56 05/72 40/7 2 02/0
فوق‌دیپلم 85 64/89
لیسانس و بالاتر 29 33/99
RM= میانگین رتبه
در این جدول مقایسه کیفیت زندگی معلمان بازنشسته برحسب سن نشان داده شده است. معلمانی که کمتر از 50 سال سن داشته‌اند کیفیت زندگی بیشتری داشته‌اند و هر چه سن افزایش‌ یافته است از کیفیت زندگی کاسته شده است. همچنین مقایسه سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برحسب سن نشان داده است که معلمان بازنشسته‌ای که سن آنها کمتر از 50 سال بوده است سرمایه بیشتری داشته‌اند. در مرحله بعد 50 تا 60 ساله‌ها قرار داشتند که سرمایه آنها بیش از افراد با سن بیش از 60 سال بوده است. البته این تفاوت برای سرمایه اجتماعی به لحاظ آماری معنی‌دار نبوده است اما برای سرمایه اقتصادی و فرهنگی معنی‌دار بوده است. لازم به ذکر است که کیفیت زندگی برحسب سن نیز نشان داد که کیفیت زندگی بازنشسته‌هایی که سن آنها کمتر بوده است بیشتر بود.
جدول (5) مقایسه میانگین کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برحسب گروه سنی
متغیرها گروه سنی f RM χ2 df p
کیفیت زندگی زیر 50 سال 25 68/94 40/7 2 02/0
60-50 سال 122 40/88
60 سال به بالا 23 15/60
سرمایه اجتماعی زیر 50 سال 25 54/96 13/3 2 20/0
60-50 سال 122 83/58
60 سال به بالا 23 76/71
سرمایه اقتصادی زیر 50 سال 25 62/87 71/7 2 02/0
60-50 سال 122 93/89
60 سال به بالا 23 70/59
سرمایه فرهنگی زیر 50 سال 25 0/95 11/8 2 01/0
60-50 سال 122 23/88
60 سال به بالا 23 7/60
RM= میانگین رتبه
برای تبیین سهم هر یک از متغیرهای مستقل در پیش‌بینی کیفیت زندگی بازنشستگان از تحلیل رگرسیون هم‌زمان استفاده شده است. نتایج آن تأثیر سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بر کیفیت زندگی را نشان داده است. لازم به ذکر است که مفروضه‌های استقلال خطاها و عدم هم‌خطی متغیرهای مستقل بررسی شده است. در مدل رگرسیونی مقدار F، R و R2 به ترتیب 4/72، 75/0 و 56/0 بوده است. ضریب تأثیر سرمایه اجتماعی 41/0، سرمایه اقتصادی ۲۸/ ۰ و سرمایه فرهنگی با ۱۵/ ۰ بوده است سطح معنی‌داری نشان داده است که ضرایب معنی‌دار بوده‌اند.
جدول (6) نتایج تحلیل رگرسیون تأثیر سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر کیفیت زندگی
متغیر وابسته متغیرهای مستقل B STE β t p

کیفیت زندگی
مقدار ثابت 87/1 13/0 - 65/13 001/0
سرمایه اجتماعی 28/0 05/0 41/0 56/5 001/0
سرمایه اقتصادی 14/0 04/0 28/0 35/3 001/0
سرمایه فرهنگی 11/0 05/0 15/0 26/2 02/0
در ادامه با استفاده از مدل رگرسیون با روش همزمان، تأثیر متغیرهای سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بر ابعاد کیفیت زندگی موردبررسی قرار گرفته است (در قالب 4 مدل رگرسیونی). نتایج ضریب تأثیر بتا که در مدلهای رگرسیونی معنی‌دار شده‌اند در جدول (6) آمده است: متغیرهای سرمایه اجتماعی و اقتصادی بر بعد سلامت جسمی و سلامت روانی کیفیت زندگی تأثیر گذاشته‌اند. میزان ضریب سرمایه اجتماعی بیشتر از سرمایه اقتصادی بوده است. از بین متغیرهای مستقل فقط سرمایه اجتماعی (73/0) بر بعد روابط اجتماعی کیفیت زندگی تأثیر گذاشته است. متغیرهای سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به ترتیب با ضریب تأثیر 27/0، 34/0 و 23/0 بر بعد سلامت محیطی کیفیت زندگی تأثیر گذاشته‌اند. به‌عبارت‌دیگر سرمایه اجتماعی بر همه ابعاد کیفیت زندگی تأثیر داشته است. سرمایه اقتصادی بر ابعاد سلامت جسمی، روانی و محیطی کیفیت زندگی تأثیر گذاشته است و سرمایه فرهنگی تنها بر بعد سلامت محیطی کیفیت زندگی معلمان بازنشسته تأثیر داشته است.

جدول (7) نتایج ضرایب بتا تحلیل رگرسیون تأثیر سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر ابعاد کیفیت زندگی
متغیرهای وابسته جسمی روانی اجتماعی محیطی
متغیرهای مستقل سرمایه اجتماعی **43/0 **39/0 **73/0 **27/0
سرمایه اقتصادی **37/0 **28/0 - **34/0
سرمایه فرهنگی - - - **23/0
 001/0 (**P

بحث و نتیجه‌گیری
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سرمایه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر کیفیت زندگی معلمان بازنشسته شهرستان جوانرود در سال 1399 انجام شده است. نتایج تحلیل داده‌ها نشان داد که کیفیت زندگی معلمان بازنشسته با میانگین 34/3 بالاتر از حد متوسط بوده است. این نتیجه همسو با نتایج تحقیقات انجام‌شده توسط آزادی و همکاران (2006) بوده است که به بررسی کیفیت زندگی سالمندان شهر ایلام پرداخته‌اند و نشان دادند که میانگین کلی کیفیت زندگی افراد بیش‌ازحد متوسط بوده است. همچنین با یافته‌های محمدی (2014) که به بررسی کیفیت زندگی مردان بازنشسته آموزش‌وپرورش همدان پرداخته  بود و نشان داد که میانگین کیفیت زندگی با 46/75 از نمره 120 بیش‌ازحد متوسط بوده است، همخوانی داشته است.
مقایسه کیفیت زندگی برحسب جنسیت نشان داده است که در کل کیفیت زندگی زنان بیش از مردان بازنشسته بوده است. این یافته با یافته‌های پژوهش نبوی و همکاران (2011) که کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در سالمندان شهر بجنورد را بررسی کرده و نشان دادند که زنان کیفیت زندگی پایین‌تری نسبت به مردان تجربه می‌کنند مطابقت ندارد. اما با نتایج مطالعات رضاخانی مقدم و تاکو که درباره بازنشستگان انجام دادند و نشان دادند میزان کیفیت زندگی زنان به طور معناداری بالاتر از کیفیت زندگی مردان بوده است همخوانی داشته است. در توضیح این یافته می‌توان گفت که زنان بازنشسته به دلیل داشتن استقلال نسبی مالی (حقوق ماهیانه) و ارتباط با دوستان و همکاران صنفی خود، طبیعتاً از حمایت اجتماعی بیشتری هم برخوردار هستند.
در مقایسه میانگین کیفیت زندگی برحسب تحصیلات بین معلمان بازنشسته تفاوت معنی‌دار بوده است. بدین معنا که کیفیت زندگی افرادی که دارای مدرک تحصیلی فوق‌دیپلم بودند بیش از بقیه سطوح تحصیلی است و کمترین میانگین کیفیت زندگی مربوط به معلمان با مدرک تحصیلی کمتر از دیپلم بوده است. یافته‌های بسیاری از تحقیقات انجام‌گرفته در این رابطه حاکی از آن است که سطح تحصیلات ارتباط معناداری با کیفیت زندگی داشته و بازنشستگان با تحصیلات بالاتر، کیفیت زندگی بهتری را تجربه کرده‌اند. این نتیجه، با یافته‌های مطالعات الیوارس[18] و همکاران (۲۰۰۷)، حبیبی‌سولا و همکاران (۲۰۰۸)، محققی‌کمال و همکاران (2007) که بر تأثیر تحصیلات به‌عنوان نقطه مثبتی در برخورداری از یک سالمندی موفق دلالت داشته و رضایتمندی و کیفیت زندگی بالاتر را به دنبال دارد، همسو بوده است. دلیل این یافته آن است که افراد با تحصیلات بالاتر احتمالاً هم سرمایه اقتصادی بیشتر و هم از سرمایه فرهنگی بالاتری برخوردارند و اوقات فراغت دوران پیری را با سرگرمیهای متنوع‌تری پر می‌کنند و از رضایت از زندگی و درنتیجه کیفیت زندگی بالاتری دارند.
همچنین یافته‌ها نشان دادند که رابطه سن با کیفیت زندگی دارای همبستگی منفی بوده است. یعنی هر چه سن افراد افزایش ‌یافته از کیفیت زندگی آنان کاسته شده است و معلمان بازنشسته با سن کمتر از ۵۰ سال دارای کیفیت زندگی بیشتری بوده است. این نتیجه پژوهش با یافته‌های مطالعات نبوی و همکاران (2011) که نشان دادند، افرادی که در سنین پایین‌تری بازنشسته می‌شدند از رضایت بیشتر و کیفیت زندگی بهتری برخوردار بودند، مطابقت دارد. همچنین با نتایج مطالعه جوان‌بختیان قهفرخی و عباس‌زاده (2012) که نشان داده است افراد با سن بازنشستگی بالاتر، رضایت کمتری از بازنشستگی دارند که درنتیجه کیفیت زندگی آنها نیز کاهش می‌یابد.
دلیل این یافته آن است که بازنشسته‌های موردمطالعه بر اساس دستورالعمل بازنشستگی قبل از موعد وزارتخانه متبوع، ترجیح می‌دادند زودتر بازنشسته شوند تا قبل ازکارافتادگی بهتر بتوانند شغلی بیابند تا از طریق آن به درآمد و ارتقای معیشت و کیفیت زندگی خود کمک کنند.
نتایج مقایسه میانگین انواع سرمایه نشان داده است که سرمایه اجتماعی معلمان بازنشسته با مقدار میانگین 50/3 بالاتر از حد متوسط و بیش از میانگین سرمایه‌های اقتصادی با 05/2 و فرهنگی با 41/1 بوده است. در ایران بنا با روابط خویشاوندی گسترده که نتیجه گذار جمعیتی و حفظ مناسبات گذشته است، سرمایه اجتماعی درون‌گروهی شده است و برای همه اقشار جامعه سرمایه اجتماعی زیاد است. برای فرهنگیان هم به‌واسطه رابطه شغلی که با دانش‌آموزان و والدین دارند به نظر می‌رسد سرمایه اجتماعی بیشتر باشد و این مزیت نسبی مهمی است که می‌توانند در افزایش کیفیت زندگی آنها نقش داشته باشد. به‌این‌ترتیب این یافته، تئوری پاتنام «مبنی بر رابطه و همبستگی بین سرمایه اجتماعی و احساس خوشبختی و کیفیت زندگی» را تأیید می‌کند.
اما سرمایه فرهنگی برای قشری که عهده‌دار فرهنگ جامعه است در سطح پایینی قرار داشته است. دلیل این یافته ممکن است مرتبط با جذب نیروی انسانی فاقد سرمایه فرهنگی در بعد تجسم‌یافته (ویژگیهای فکری و جسمی خاص هر فرد مانند حافظه، تجربی و رفتاری...) در زمان استخدام بوده باشد که در زمان اشتغال و بازنشستگی، موجب ضعف سرمایه فرهنگی در افراد بازنشسته شده است.
مقایسه میانگین متغیرهای سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برحسب جنسیت، نشان داده است که سرمایه اجتماعی و اقتصادی مردان بیش از زنان اما سرمایه فرهنگی زنان بیشتر از مردان بوده است. این تفاوت به لحاظ آماری معنی‌دار نبوده است. در توضیح این یافته می‌توان گفت که مردان به دلیل نقشی که در سرپرستی خانواده دارند، بیشتر در محیط خارج از منزل و در ارتباط بیشتر با دوستان و اطرافیان داشته و طبیعتاً حمایت اجتماعی بیشتری نیز دریافت می‌کنند و شانس برخورداری از دو نوع سرمایه اقتصادی و اجتماعی را بیش از زنان داشته‌اند (نبوی و همکاران، 2011).
همچنین در مقایسه میانگین متغیرهای سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این پژوهش برحسب سطح تحصیلات نشان داده است که سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارندگان مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر بیش از سایر گروههای تحصیلی بوده است. این یافته پژوهش در تأیید یافته‌های مطالعات حبیبی‌سولا و همکاران (۲۰۰۸) وحدانی‌نیا و همکاران (2005) بوده است. در توضیح این یافته می‌توان گفت که تحصیلات بالا علاوه بر ارتقاء پایگاه اجتماعی افراد، موجب افزایش سطح حقوق و درآمد بیشتر و نیز سرمایه فرهنگی فرد در بعد نهادی می‌شود. همچنین از نظر بوردیو، تحصیلات نمودی از سرمایه فرهنگی است (فاضلی، 2009).
درنهایت نتایج تحلیل رگرسیون تأثیر سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بر کیفیت زندگی، نشان داده است که تقریباً ۵۶ درصد از واریانس کیفیت زندگی بر اساس متغیرهای سرمایه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قابل تبیین بوده است. با این تفاوت که سرمایه اجتماعی با بتای ۴۱/۰ نسبت به سرمایه اقتصادی با مقدار بتای ۲۸/ ۰ و سرمایه فرهنگی با مقدار بتای ۱۵/ ۰ توانسته است به‌عنوان یک پیش‌بینی کننده قوی برای تبیین کیفیت زندگی معلمان بازنشسته عمل کند. این یافته پژوهش با مبانی نظری پاتنام، کلمن و بوردیو درباره نقش سرمایه اجتماعی در کیفیت زندگی مطابقت دارد. همچنین با نتایج مطالعات علیزاده‌اقدام و همکاران (2013) که به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی بازنشستگان دانشگاه تبریز پرداخته است که نشان داد سرمایه اجتماعی و ابعاد آن یک پیش‌بینی کننده قوی برای تبیین کیفیت زندگی در میان بازنشستگان دانشگاه تبریز بوده است، همسو است. همچنین با یافته‌های شریفیان و فتوت (2011) که رابطه بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز را مطالعه کردند و در آن نشان دادند که سرمایه اجتماعی به میزان بیش‌ازحد متوسط (51/0=r) بر کیفیت زندگی دانشجویان مؤثر بوده است، همسو است.
این وضعیت نیز در ابعاد کیفیت زندگی صدق کرده است؛ با این تفاوت که سرمایه اجتماعی، قدرت پیش‌بینی کنندگی بیشتری برای ابعاد بهزیستی روانی و روابط اجتماعی نسبت به دو نوع سرمایه دیگر داشته است. در مرحله بعد سرمایه اقتصادی، برای ابعاد سلامت جسمی و بهزیستی محیطی دارای قدرت پیش‌بینی بیشتری نسبت به دو نوع سرمایه دیگر بوده است؛ اما سرمایه فرهنگی، فقط با بعد بهزیستی محیطی به لحاظ آماری معنی‌دار بوده و با مقدار بتای ۲۳/ ۰ درصد آنها پیش‌بینی کرده است.
به‌عنوان نتیجه کلی می‌توان گفت اگرچه کیفیت زندگی معلمان بازنشسته در حد متوسط است اما با توجه به سن کم معلمان بازنشسته نسبت به بقیه اقشار جامعه و با استفاده از روابط و شبکه‌های اجتماعی (با توجه به یافته نقش سرمایه اجتماعی در کیفیت زندگی) که همچنان در بستر جامعه ایران جاری و ساری است می‌توان به افزایش کیفیت زندگی سالمندان کمک کرد. تداوم و استمرار روابط اجتماعی نیازمند هزینه اقتصادی نیز هست و با توجه به کمبود سرمایه اقتصادی سالمندان، لازم است سیاستگذاران و دولتمردان در این زمینه توجه جدی داشته باشند.

پیشنهادهای کاربردی
  1. چون حمایتهای اجتماعی، خانوادگی و خویشاوندی به‌عنوان سرمایه اجتماعی درون‌گروهی به مقدار زیادی بر کیفیت زندگی بازنشستگان تأثیرگذار بوده است؛ اهتمام برای تقویت آن که موجب افزایش عزت‌نفس، سودمندی اجتماعی و برقراری روابط اجتماعی می‌شود، پیشنهاد می‌شود.
  2. برای بهبود وضع مالی و معیشتی معلمان بازنشسته که در پژوهش حاضر نیز تأیید شده است اجرای کامل قانون همسان‌سازی حقوق، افزایش پوشش بیمه‌های خدماتی و درمانی و فعال‌کردن تعاونیهای مسکن و مصرف توصیه می‌شود.
  3. معلمان بازنشسته به‌عنوان قشری که عهده‌دار فرهنگ جامعه هستند در نتایج پژوهش حاضر ازلحاظ دارابودن سرمایه فرهنگی (41/1) کمتر از حد متوسط بودند. بنابراین از سوی مسئولان و سازمانهای ذی‌ربط تدابیری برای ارتقای این سرمایه با در اختیار گذاشتن کالاهای فرهنگی، بازدید از نمایشگاههای کتاب و اماکن فرهنگی یا بنهای ویژه خرید کتاب و... اتخاذ شود.
محدودیتهای پژوهش
دسترسی به جامعه آماری موردنظر، یعنی بازنشستگان، به دلیل شرایط قرنطینه کرونایی و ممنوعیت تماس حضوری با آنان مشکل بود. از آنجا که پرسشنامه آنلاین طراحی ‌شده بود، تعدادی از بازنشستگان به دلیل نداشتن گوشی و تلگرام قادر به شرکت در پژوهش نبودند و بنابراین برای تکمیل مجدد پرسشنامه و رسیدن به حجم نمونه برآورد شده اولیه (205) با مشکل مواجه شدیم. ناتوانی برای شرکت در پژوهش به علت بیماریهای جسمی و چشمی از دیر محدودیت‌ها بود.
ملاحظات اخلاقی
مشارکت نویسندگان
این مقاله با نظر و مشارکت استاد راهنما و همکاری ایشان تهیه شده است.
منابع مالی
این پژوهش ازنظر منابع مالی هیچگونه وابستگی به نهادها و سازمانهای دولتی و غیردولتی ندارد و فاقد هرگونه حمایت مالی بوده است.
تعارض منافع
هیچگونه تضاد منافعی بین نویسندگان این مقاله وجود ندارد.
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در این مقاله همه حقوق مرتبط با اخلاق پژوهش رعایت شده است. تمامی اعضای نمونه پژوهش، با رضایت کامل در طرح حضور داشته‌اند و هرکدام از اعضا در خصوص خروج از پژوهش در هر مرحله آن، آزادی و اختیار تام داشته‌اند. همچنین اصل گمنامی در خصوص تمامی اعضای نمونه رعایت شده است. ADDIN EN.CITE.DATA
 
[1] Brown
[2] Blakeley
[3] Schwartz
[4] Hui
[5] Gabe
[6] Mc Laren
[7] Stones
[8] Puttnam
[9] Coleman
[10] Bourdieu
[11] Dimaggio
[12] Throsby
[13] Eyenck
[14] Liu
[15] Rose
[16] Flanagan
[17] Content Validity Ratio
[18] Olivares
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: کیفیت زندگی
دریافت: 1399/11/21 | پذیرش: 1401/2/4 | انتشار: 1401/8/22

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه رفاه اجتماعی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Social Welfare Quarterly

Designed & Developed by : Yektaweb