متن کامل [PDF 472 kb]
(6426 دریافت)
|
چکیده (HTML) (5661 مشاهده)
متن کامل: (5812 مشاهده)
مقدمه
امروزه مصرف مواد مخدر بهعنوان یک معضل جدی کلیه جوامع بشری را تهدید میکند. آثار نامطلوب و ویرانگر مواد و اعتیاد روی جسم و روح انسان این نگرانی را افزایش داده و موجبات افزایش ناامنی خانوادگی و اجتماعی شده است. در جوامع کنونی منشأ بسیاری از کج رفتاریها و جرایم را مواد مخدر میدانند (شکاری و افتخاری، 2014).
از زمانی که بشر با پدیده شومی به نام مواد مخدر آشنا شد و ردپای آن را در زندگی خود مشاهده کرد، بهتبع آن، با جرایمی که با مواد مخدر در ارتباط بودند نیز آشنا شد و همزمان یا پس از مصرف، به ارتکاب جرایم مربوط به آن مبتلا شد (کاریزنوی، 2016)
به نظر میرسد که شخص معتاد اغلب در ابتدا بهقصد تفریح و سرگرمی و یا برای کنجکاوی و ... به مصرف مواد روی میآورد،.درحالیکه بعد از مدتی چنان به مواد وابسته میشود که بهطور دائم به مصرف آن فکر میکند و بهجایی میرسد که در اکثر موارد حاضر است برای مصرف و رسیدن به لذت کاذب ناشی از آن، دست به ارتکاب جرایمی بزند. انسانی که قرار بود اشرف مخلوقات روی زمین باشد اکنون همه عمر، توان، انرژی و استعداد خود را روی ارتکاب جرایمی متمرکز میکند تا بتواند با تهیه هزینه مواد، لحظاتی را در عالم بیتفاوتی و شادی کاذب سپری کند (کوثری نیا،2011).
ارتباط بین جرم و سوءمصرف مواد مخدر در برخی مطالعات گزارش شده است (شکاری و افتخاری،2014). این ارتباط زمانی که سوءمصرف منظم و یا بهصورت وابستگی به موادی از قبیل هروئین و کوکایین باشد بسیار قویتر است. بسیاری از معتادان هزینه تهیه مواد را برای اعتیاد خود از طریق جرایم اکتسابی مانند سرقت از منازل، مغازهها و کلاهبرداری به دست میآورند و مشخص است که با افزایش مصرف مواد اعتیادآور مجرمانه همراه است و میزان اشتغال به این جرایم در طول دور اعتیاد افزایش مییابد (گاسوپ،2005).
درباره میزان اعمال مجرمانه، شواهد زیادی رابطه بین مصرف انواع مواد و انواع مختلف جرایم را تأیید میکنند (بنت و هالووی،2005). محققان دریافتند کسانی که الکل، ماریجوانا و مواد سخت مصرف میکنند بهطور معناداری درگیر فعالیتهای کجروانه میشوند (وایتفورد،2007). بین (2008) دریافت که مصرفکنندگان به پول نیاز دارند تا به عادتهایشان بپردازند و مواد باعث میشود که آنها رفتارهای آسیبزا انجام دهند؛ و سرقت، جرم بسیار شایع در میان مصرفکنندگان مواد است (آلتوسلر و برون استین، 1991). وایت و همکاران (1985) دریافتند که مصرف الکل، ماریجوانا و مواد سخت با جرایم کوچک (دزدیهای کوچک و تخریب اموال عمومی) و جرایم اموال (دزدیهای بزرگ و برنامهریزیشده) مرتبط است.
درحالحاضر نزدیک به 70 درصد زندانیان کشور بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بهواسطه جرایم مرتبط با مواد مخدر در زندان به سر میبرند (گزارش رئیس قوه قضاییه ایران در جلسه مسئولان عالی قضایی کشور،2017). این جمعیت انرژی زیادی از کشور را در بخشهای گوناگون مصروف خود ساختهاند و همین مسئله بیتأثیر در بروز ناامنی نبوده و نیست و این موضوع خود میتواند انگیزهای قوی برای تحقیقاتی اینچنینی باشد.
بنابراین بسیاری از جرایم ناشی از مواد مخدر است و بخش قابلتوجهی از جرایم توسط معتادان و مرتبطان مواد مخدر انجام میشود. تحقیقات نشان داده که اهم جرایم ارتکابی معتادان به مواد مخدر، سرقت، خیانتدرامانت، تقلب، خودفروشی و تحریک دیگران به استعمال مواد مخدر و توزیع آن است. حتی نوع مادهای که معتاد به آن اعتیاد دارد، در نوع جرم ارتکابی مؤثر است (غفاری و روحالامینی،2016). جرایم مربوط به مواد مخدر که صدمات جبرانناپذیری را به کشور ما وارد ساخته است، معمولا به دو شکل قاچاق و اعتیاد بروز و ظهور دارد. بدیهی است که آسیبهای ناشی از قاچاق و مصرف مواد مخدر انکارناپذیر است و چه بسیار جنایات و نابهنجاریهای اجتماعی که از آثار تبعی قاچاق و مصرف مواد مخدر دامنگیر جامعه شده است.
ضرورت انجام این پژوهش به این دلیل است که استان لرستان نیز از این بلای خانمانسوز و جرایم مربوط به آن مصون نیست. طبق آمار موجود، بیش از 50 درصد از زندانیان لرستان را معتادان تشکیل میدهند (گزارش سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی استان لرستان،2017) که یا در ارتباط با جرایم مربوط به مواد مخدر در زندانند و یا به دلیل ارتکاب جرایمی که ناشی از مواد مخدر بوده در زندان به سر میبرند. بهعنوانمثال سرقت، نزاع و درگیری، رابطه نامشروع و ... مصرف کراک و شیشه در لرستان بهویژه در میان نسل جوان بهصورت چشمگیری دیده میشود. فروپاشی خانوادهها، از بین رفتن استعدادها، رواج فساد و تباهی و ناهنجاریهای اخلاقی از آثار این پدیده شوم است. به همین دلیل این پژوهش به دنبال این است که به بررسی رابطه مصرف مواد مخدر و ارتکاب جرم در بین دو گروه معتادان مجرم و مجرمان غیرمعتاد بپردازد و با مقایسه این دو گروه به این سؤال پاسخ دهد که چه ارتباطی بین مصرف مواد مخدر و ارتکاب جرم وجود دارد؟
پیشینه تجربی
بررسی رابطه خود کنترلی با تمایل نوجوانان به مصرف مواد مخدر عنوان پژوهش بشیریان و همکاران (2012) بود. این پژوهش، یک مطالعه توصیفی مقطعی بود. جامعه آماری آن دانشآموزان پسر شهر همدان که به روش تصادفی ساده انتخاب شدهاند، بود. نتایج تحقیق نشان داد بین خود کنترلی و سابقه مصرف سیگار و نیز بین خود کنترلی و مصرف مواد مخدر، قصد مصرف مواد مخدر و نگرش نسبت به مواد رابطه وجود دارد.
بررسی رابطه اعتیاد به مواد مخدر و سرقت داخل خودرو عنوان پژوهش علیوردینیا (2013) بود. روش تحقیق پژوهش، پیمایشی و از نوع مقطعی بود. جمعآوری اطلاعات از طریق ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه متهمینی که توسط آگاهی شهر تهران به جرم سرقت داخل خودرو در زمستان 2013 دستگیر شدهاند که این تعداد 190 نفر بودند که صورت تمام شماری موردبررسی قرار گرفتند. یافتههای تحقیق نشان داد که اعتیاد به مواد مخدر با سرقت داخل خودرو رابطه مستقیم و معنادار دارد.
ارتباط پیشینه جرمشناسی و گرایش به مواد مخدر در معتادان خودمعرف عنوان پژوهش قربانی و همکاران (2014) بود. هدف از انجام این پژوهش ارتباط پیشینه جرمشناسی و گرایش افراد به سوءمصرف مواد مخدر بود. در این مطالعه مورد و شاهد همسان شده و گروه مورد 120 نفر از مراجعهکنندگان به کلینیک ترک اعتیاد مرکز آموزشی درمانی بودند. گروه شاهد نیز 120 نفر همسان ازلحاظ سن و جنس هستند. نتایج تحقیق نشان داد که مصرف الکل در 60 درصد موردها و 18 درصد شاهدها وجود داشت که این اختلاف بین دو گروه معنیدار بود.
بررسی اپیدمیولوژیک مجرمان مصرفکننده مواد روانگردان در زندان مرکزی ارومیه عنوان تحقیق شکاری و افتخاری (2014) بود. جامعه آماری این تحقیق شامل 59 نفر زندانی که به علت ارتکاب جرایم متعدد زندانی شده بودند، بود. روش انجام این پژوهش توصیفی مقطعی بوده و ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه بود. نتایج تحقیق نشان داد که اکثر مجرمان به شیشه اعتیاد دارند که این ماده روانگردان علت اصلی ارتکاب جرم است. در بین 59 زندانی، 15 مجرم محکوم به حبس و اعدام بودند که بیانگر سنگینی و شدت جرم ارتکابی آنان بود. یافتههای تحقیق نشان داد که ارتباط معنیداری بین مصرف مواد روانگردان محرک و نوع جرم و سابقه قبلی حبس وجود ندارد.
بررسی جرم شناختی رابطه میان اعتیاد به مواد مخدر و روانگردان و ارتکاب سرقت در کرمان عنوان پژوهش غفاری و روحالامینی در سال 2015 بود. جامعه آماری این تحقیق زندانیانی معتادی بودند که به علت سرقت در زندان به سر میبردند و تعداد 165 نفر از آنها موردبررسی قرار گرفتهاند. نتایج تحقیق نشان داد که عللی مانند فقر و بیکاری، دسترسی به مواد مخدر، دوستان ناباب، شرایط نامساعد خانوادگی از علل جرم است.
چایکن و چایکن (1990)، تحقیقاتی را درزمینه رابطه مواد مخدر -جرم انجام دادند. روش انجام این مطالعه بهصورت پیمایشی بود. جامعه آماری این تحقیق مصرفکنندگان مواد مخدر بودند. آنها به این نتیجه رسیدند که سطوح بالای مصرف مواد با سطوح بالای ارتکاب جرم در ارتباط است. آنها مشاهده کردند که سوءمصرفکنندگان مواد خاصی، با ارتکاب انواع خاصی از جرایم ارتباط دارند. آنها بیان کردند که رابطه مواد -جرم در این تحقیقات، مربوط به تنوع خرده گروهها (سن، نژاد و جنس) است.
پراکندگی ارتباط مواد -جرم عنوان پژوهش ماکاوی و همکاران (2000) بود. این تحقیق در کشور استرالیا انجام شد. محققان در این مطالعه با انجام آزمایش ادرار و مصاحبه، افراد حاضر در تحقیق را در 6 طبقه مصرفکننده مواد و 8 طبقه رفتارهای مجرمانه دستهبندی کردند. این نتایج تفاوتهایی را در رابطه انواع مواد و انواع جرم نشان داد. بیشتر مجرمان جرایم اموال، آزمایش مواد افیونی آنها مثبت درآمد (55 درصد) که این اندازه در مقایسه با آزمایش مثبت متهمان جرایم مرتبط با مواد (38 درصد) و جرایم خشن (32 درصد) بیشتر است. بیشتر متهمان جرایم مرتبط با مواد، آزمایش کانابیس آنها مثبت درآمد (76 درصد) که این اندازه در مقایسه با آزمایش مثبت مجرمان جرایم اموال (52 درصد) و جرایم خشن (46 درصد)، بیشتر است.
سامرز و همکاران (2007) در مصاحبه با 30 نفر مصرفکننده شیشه در کالیفرنیای جنوبی، به بررسی رابطه بین مصرف شیشه و جرایم خشن پرداختند و دریافتند که مصرفکنندگان شیشه، در مقایسه با مصرفکنندگان مواد دیگر، بیشتر مرتکب جرایم خشن میشوند.
گیزی و گرکین (2010) در پژوهشی با عنوان مصرف شیشه و رفتارهای مجرمانه به دنبال گسترش درک ما از جایگاه شیشه در تحقیقات مواد و جرم است. از طریق مطالعه پروندههای دادگاه و مصاحبه با 200 متخلف زندانی شده در کلورادوی غربی، این تحقیق به بررسی خصوصیات مصرفکنندگان شیشه و شناسایی جایگاه این مصرفکنندگان در رابطه مواد - جرم پرداخت. این تحقیق، رفتارهای مجرمانه مصرفکنندگان شیشه را با سایر مصرفکنندگان مواد مقایسه کرد. نتایج تحقیق نشان داد که زمان خماری و زندانی بودن، مصرفکنندگان شیشه بیشتر از سایر مصرفکنندگان مواد است. همچنین میزان پروندههای مجرمانه برای مصرفکنندگان شیشه زیاد است و این مصرفکنندگان، در مقایسه با سایر مصرفکنندگان مواد، بیشتر مرتکب جرایم اموال میشوند.
با توجه به بررسی تحقیقات تجربی انجام شده در داخل و خارج کشور در این حوزه، هنوز جای این نکته در پژوهشها خالی است که آیا نوع مواد مخدر مصرفی بر ارتکاب جرم و همچنین نوع جرم تأثیر دارد؟ آیا شاخصهای روانی، اجتماعی و اقتصادی از جمله پیوند افتراقی، خودکنترلی و وضعیت اقتصادی بر ارتکاب جرم در میان معتادان مؤثر است؟ ازآنجاییکه تاکنون در هیچ پژوهشی بهطور مستقیم به بررسی این موضوع پرداخته نشده است، و همچنین در تحقیقات انجام شده تنها به بررسی یک گروه (معتاد مجرم) پرداخته شده است و معتادان غیرمجرم ازلحاظ نوع مواد مصرفی و همچنین شاخصهای شاخصهای روانی، اجتماعی و اقتصادی در مقایسه با گروه معتاد مجرم بررسی نشدهاند، این امر انجام چنین پژوهشی را الزامی میکند.
چارچوب نظری
با توجه به پیچیدگی مسئله بزهکاری میتوان گفت که هیچ یک از نظریههای انحرافات، از چنان جامعیتی برخوردار نیستند که بتوان بر اساس آن گرایش افراد را به بزهکاری تبیین کرد. ازاینرو چنانچه این مسئله بهطور علمی و عینی موردبررسی قرار گیرد، بهناچار باید به تلفیق جنبههای همگرایی نظریههای موجود پرداخته و درنهایت به تدوین چارچوب نظری تحقیق با توجه به فرضیات موردبررسی پرداخت. بدین منظور با توجه به بررسی نظریات جرم و بزهکاری در دیدگاههای مختلف به بیان نظریاتی که پاسخگوی فرضیات پژوهش است و چارچوب نظری پژوهش را تشکیل میدهد پرداخته شده است.
گات فردسن و هیرشی (1990) معتقدند افراد با خودکنترلی قوی میتواند در برابر خشنودی کاذب ناشی از انحرافات مقاومت کنند. بالعکس، خودکنترلی ضعیف باعث رفتارهای مجرمانه میشود. گاتفردسن و هیرشی ضعف خود کنترلی را در دوران اولیه زندگی بهعنوان عاملی پایدار و متشکل از شش جزء تشریح کردند (عباسی اسفجیر و همکاران،2016). بر اساس نظر گات فردسن و هیرشی، افرادی که خودکنترلی ندارند، به رفتارهای هیجانی و احساسی و اعمال فیزیکی به جای اعمال ذهنی، کارهای پرخطر، عجولانه و غیر زبانی گرایش مییابند و به همین دلیل به اعمال مجرمانه و قانونشکنانه دست میزنند (علیوردینیا،2012)؛ بنابراین خود کنترلی پایین یکی از عوامل ارتکاب جرم است.
از نظر ساترلند افراد از طریق ارتباط با دیگران که حامل هنجارهای تبهکارانه هستند بزهکار یا تبهکار میشوند. نظریه پیوند افتراقی در حوزه جامعهشناسی انحرافات به تأثیر میزان ارتباطات و میزان همجورای و یا همنشینی افراد با اشخاص کجرو یا منحرف تأکید دارد. به نظر ساترلند اکثر رفتار بزهکارانه درون گروههای نخستین بهویژه گروه همالان فراگرفته میشود رفتار بزهکارانه یاد گرفتنی است: یعنی موروثی و تقلیدی نیست و کسی که بزهکاری یاد نگرفته باشد نمیتواند رفتار بزهکارانه داشته باشد. 2-رفتار بزهکارانه را در فرایندی ارتباطی و طی کنش متقابل با دیگران یاد میگیرند. این ارتباط در بیشتر موارد زبانی است ولی ارتباطات اشارهای را هم شامل میشود (عباسی اسفجیر و همکاران،2016).
بکر(1968) با تأکید بر اینکه جرم یـک فعالیـت اقتصـادی اسـت، معتقد است: مجرم عقلانی رفتار میکند و پس از تحلیـل هزینـه، فایـده و مقایسـه هزینهها و منافع جرم نسبت به ارتکاب جرم تصمیمگیری میکند. چنانچه منافع مورد انتظار جرم مانند درآمدهای حاصله از اعمال مجرمانه از هزینههـای مـورد انتظـار آن مانند مجازات بیشتر باشد، عمل جرم انجام میشود؛ یعنی با افزایش احتمال محکومیت و مجازات مجرم، مطلوبیت مورد انتظار کـاهش مییابد که در نتیجه آن انگیزه ارتکاب جرم نیز کاهش مییابد. بر اساس تئوری بیکر، مطلوبیت مورد انتظار جرم برای افراد بیکار و فقیر بیشتر از افراد شاغل است که بر این ساس بیکاران و فقرا انگیزه بیشتری برای ارتکاب جرم نسبت به افراد شاغل دارند. درواقع جرم برای افراد بیکار، فقیر و در معرض نابرابری درآمد، منافعی ماننـد دسترسـی به اموال و دارایی دیگران را در پی دارد و از سوی دیگر هزینه فرصـت ارتکـاب جـرم برای این افراد نسبت به افراد شاغل کمتر است که این مسئله احتمال ارتکاب جرم را در افراد بیکار و فقیر نسبت به شاغل بیشتر میکند.
مطابق نظریه پیوند افتراقی ساترلند نزدیکان و همسالانی که بزهکار باشند، تأثیر زیادی بر تشکیل و تقویت نگرش بزهکارانه میگذارد و فرد را به سوی بزهکاری سوق میدهند. نظریه پیوندافتراقی محتوای اجتماعی بزهکاری را در نظر دارد و فرد بزهکار را در جایگاه اجتماعی او از حیث رابطهاش با خانواده، محله، رفقا و مصاحبان در نظر میگیرد. پیوستن به بزهکاران یا جدا شدن از غیر بزهکاران (پیوند افتراقی) به فراگیری مطالبی میانجامد که موافق تخلف از قوانین است. مکرر و قالبی بودن مطالب تشویقی درباره بزهکاری و قانونشکنی در قیاس با فراگرفتههای ضد بزهکاری منجر به پذیرش بزهکاری میشود. همچنین میتوان گفت که روشهای خنثیسازی فرد و بیاعتنا ساختن او نسبت به قوانین و اعتقادهای سنتی جوامع که با شنیدن مطالبی بر ضد قوانین و مشاهده مکرر بزهکاری همراه است و نیز تحتتأثیر توجیه بزهکاران درباره بزهکاری قرار گرفتن و پذیرفتن مطالبی چون «کارهایی که مردم بزه میدانند، به کسی آسیبی نمیرساند» و «نیروهای انتظامی به همه بدگماناند» راه را برای بزهکاری کسانی که با این قبیل بزهکاران پیوند اجتماعی مییابند، یعنی فرزندان، اقوام و دوستان آنها یا کسانی که با آنها در یک ساختمان یا یک محله زندگی میکنند، یا براثر کسبوکار و تحصیل با آنها تماس پیدا میکنند، هموار میکند (علمی و تقوی،2011).
بر اساس نظر گرگوری و بوسه (2006) مصرف مواد مخدر صنعتی از جمله کراک و شیشه ارتکاب به جرایم خشونتآمیز را تأیید میکنند. معتادان به مواد مخدر صنعتی ممکن است پس از سرخوشی رسیده به اوج کراک، جسارت بیشتری پیدا کنند و دست به اعمال خطرناکتر بزنند. پس از اتمام دوره اوج لذت درهمشکستگی معتاد شروع میشود و وقتی پول یا کراک آنها ته کشید و یا کاملا از پای افتادند، ممکن است در آنها دوره علائم شدید ترک ایجاد شود که معمولا همراه با بدبینی و روانپریشی است و منجر به بروز رفتارهای خشن و نامعقول میشود. برای تأمین هزینه اعتیاد به راههای غیرقانونی بیشتری متوسل میشود برای مثال سرقت ممکن است بدون خشونت یا در صورت رویارویی با دیگران توأم با خشونت (سرقت، ضرب و شتم و حتی قتل) باشد. این واقعیتی است که اگر معتاد مواد مخدر صنعتی به دلیل عدم مصرف مواد بیطاقت شود، اختیارش را ازدستداده و نیز به عقوبت عملی که برای تأمین مواد خود انجام میدهد بیپروا و بیاعتنا میشود.
روش
این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش جمعآوری اطلاعات توصیفی از نوع علی -مقایسهای (مقایسه بین دو گروه مجرم و غیرمجرم بر اساس معیار اعتیاد) بود. جامعه آماری این تحقیق دو گروه بود: 1-گروه آزمون: معتادان مجرمی که به علت ارتکاب جرم در زندان به سر میبردند. (ملاک انتخاب این افراد این بود که در زمان انجام پژوهش در زندان به سر ببرند. برای تکمیل پرسشنامه از این افراد به زندانهای استان مراجعه شده است). 2-گروه مقایسه: معتادان مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد که تابهحال جرمی را مرتکب نشدهاند. (ملاک انتخاب این افراد این بود که تا زمان انجام پژوهش دارای سوءپیشینه و محکومیت کیفری نباشند). روش نمونهگیری آزمودنیها تصادفی بود. به این طریق که با مراجعه به زندانهای استان و اخذ لیست زندانیان معتاد، به شیوه تصادفی از آنها نمونهگیری به عمل آمد. روش نمونهگیری از گروه مقایسه نیز در دسترس بود. بهاینترتیب با مراجعه به مراکز ترک اعتیاد با معتادانی که تابهحال جرمی را مرتکب نشدهاند مصاحبه انجام شد. در این پژوهش 150 نفر از معتادان مجرم که در زندان به سر میبردند و 150 نفر از معتادان غیر مجرم مراجعهکننده به مراکز ترک اعتیاد موردبررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه بود. بهمنظور بررسی رابطه اعتیاد و ارتکاب جرم از پرسشنامههای زیر استفاده شد:
- جهت سنجش نوع مواد مخدر مصرفی از پرسشنامه محقق ساخته در سطح سنجش اسمی استفاده شد.
- جهت سنجش نوع جرم از پرسشنامه محقق ساخته در سطح سنجش اسمی استفاده شد.
- جهت سنجش عوامل اقتصادی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.
- جهت سنجش پیوند افتراقی بهعنوان یک عامل اجتماعی مؤثر بر ارتکاب جرم از پرسشنامه پیوند افتراقی علیوردینیا (2013) استفاده شد. این پرسشنامه برگرفته از نظریه ایکرز است. سؤالات این پرسشنامه براساس مقیاس لیکرت تنظیم شده است. برای سنجش این مفهوم، از معرفهای سن اولین آشنایی با افراد مجرم، میزان نشستوبرخاست با افراد مجرم، مدت دوستی با افراد مجرم، تعداد دوستان مجرم، سابقه ارتکاب جرم و اعتیاد در خانواده و... استفاده شده است.
- جهت سنجش خود کنترلی بهعنوان یک عامل روانی مؤثر بر ارتکاب جرم از پرسشنامه استاندارد خودکنترلی گراسمیک و دیگران (1993) استفاده شد. این پرسشنامه 24 سؤال دارد و شامل 6 بعد (شتابزدگی، راحتطلبی، خطرپذیری، ترجیح فعالیت جسمانی، خودمحوری، ابراز خشم) است.
جهت برآورد روایی پرسشنامه، از روایی محتوایی استفاده شد. برای ارزیابی روایی محتوایی از نظر متخصصان در مورد میزان هماهنگی محتوای ابزار اندازهگیری و هدف پژوهش، استفاده شده است. به همین جهت برای بررسی روایی محتوایی به شکل کمی، از دو ضریب نسبی روایی محتوا CVR و شاخص روایی محتوا CVI استفاده شده که نتایج آن در جدول (1) ذکر شده است.
جدول (1) ضریب نسبی و شاخص روایی محتوا پرسشنامه
شاخص روایی محتوا (CVI) ضریب نسبی روایی محتوا
(CVR) متغیر
79/0 79/0 عوامل اقتصادی
81/0 61/0 عوامل اجتماعی (پیوند افتراقی)
85/0 87/0 عوامل روانی (خودکنترلی)
92/0 65/0 مدت زمان اعتیاد
93/0 84/0 نوع جرم
الف) شاخص روایی محتوا (CVI): هنگامیکه شاخص روایی محتوا (CVI) از 79/0 بالاتر باشد روایی محتوایی مقیاس مورد تأیید قرار میگیرد. همانگونه که در جدول (1) مشاهده میشود شاخص روایی محتوای تمامی آیتمها بالاتر 79/0 است؛ بنابراین شاخص روایی محتوایی تمامی آیتمها در محدوده قابلقبول است و مورد تأیید قرار میگیرد.
ب) ضریب نسبی روایی محتوا (CVR): روایی محتوا بر اساس جدول لاوشه برای نظر 15 نفر از متخصصان حداقل 49/0 قابلقبول است؛ که در این پژوهش برای تمامی آیتمها در محدوده (87/0-61/0) قرار گرفت بنابراین ضریب نسبی روایی محتوایی تمامی آیتمها در محدوده قابلقبول است و مورد تأیید قرار میگیرد.
جدول (2) جدول لاوشه جهت تصمیمگیری ضریب نسبی روایی محتوا CVR
تعداد متخصصان حداقل مقدار روایی تعداد متخصصان حداقل مقدار روایی
5 99/0 12 56/0
6 99/0 13 54/0
7 99/0 14 54/0
8 78/0 15 49/0
9 75/0 20 42/0
10 62/0 25 37/0
11 89/0 30 33/0
منبع: لاوشه، 1986؛ باسل و والتز، 1986
همچنین، پایایی ابزار اندازهگیری به روشهای مختلف موردسنجش قرار میگیرد که یکی از این روشها، روش محاسبه آلفای کرونباخ است. در این تحقیق به منظور تعیین پایایی پرسشنامه، تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه در اختیار آنها قرار گرفت و سپس از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج آن در جدول (3) ذکر شده است.
جدول (3) محاسبه آلفای مقیاسها
α مقیاسها
80/0 عوامل اقتصادی
85/0 عوامل اجتماعی (پیوند افتراقی)
87/0 عوامل روانی (خود کنترلی)
با توجه به جدول (3) مقدار آلفای کرونباخ تمامی مقیاسها از 7/0 بالاتر است و این نشان میدهد میزان آلفا در محدوده قابلقبول است و مورد تأیید قرار میگیرد.
یافتهها
توصیف نمونه
یافتههای توصیفی پژوهش نشان داد که 9.3 درصد از پاسخگویان 1 تا 3 سال سابقه اعتیاد دارند. 18 درصد 4 تا 6 سال؛ 12 درصد 7 تا 9 سال و 50.3 درصد 10 و بالای 10 سال سابقه اعتیاد دارند. اکثر پاسخگویان بالای 10 سال سابقه اعتیاد دارند. 42.6 درصد از مجرمان معتاد نوع مواد مخدر مصرفی آنها صنعتی، 26 درصد سنتی و 47 درصد از هر دو مواد استفاده میکنند؛ همچنین 36.6 درصد از مجرمان غیر معتاد نوع مواد مصرفی آنها صنعتی، 32.6 درصد سنتی و 30.6 درصد از هر دو مواد استفاده میکنند.
2 درصد از مجرمان معتادی که در زندان به سر میبرند جرمشان قتل، 38.7 درصد سرقت، 22 درصد قاچاق و خریدوفروش مواد مخدر، 7. درصد زنا، 2.7 درصد فساد مالی، 2 درصد تجاوز به تجاوز به حقوق دیگران به اشکال متفاوت، 3.3 درصد همسر آزاری، 7. تجاوز جنسی به کودکان، 2.7 درصد زورگیری و راهزنی و 11.3 درصد به علت خشونت و شرارت. اکثر معتادان مجرم به علت سرقت محکوم به حبس شدهاند.
آزمون فرضیهها
جدول شماره (4) فراوانی جرم بر اساس نوع مواد مخدر مصرفی معتادان را نشان میدهد.
جدول (4) توزیع فراوانی جرم بر اساس نوع مواد مخدر مصرفی معتادان
کل فراوانی متغیر
معتاد مجرم معتاد غیر مجرم
39.6 42.6 36.6 صنعتی نوع مواد مخدر مصرفی
29.3 26.0 32.6 سنتی
31.0 31.3 30.6 هردو
100.0 100.0 100.0 کل
با توجه به نتایج جدول (4) مصرف مواد مخدر صنعتی در بین معتادان مجرم بیشتر از معتادان غیر مجرم است؛ درصورتیکه معتادان غیر مجرم بیشتر از مواد مخدر سنتی استفاده میکنند.
جدول (5) آزمون خی دو استقلال بین نوع مواد مخدر مصرفی و ارتکاب جرم
χ2 5.583
Df 2
P 0.011
جدول (5) آزمون خی دو را نشان میدهد؛ با توجه به سطح خطای به دست آمده که از عدد 0.05 کوچکتر است (0.051)، میتوانیم نتیجه بگیریم که بین دو متغیر نوع مواد مخدر مصرفی و ارتکاب جرم رابطه وجود دارد.
جدول (6) آزمون وی کرامر (شدت همبستگی) بین متغیرهای نوع مواد مخدر مصرفی و ارتکاب جرم
آماره مقدار P
Phi .332 0.001
Cramer’s V .332 0.001
N 300
با توجه به نتایج آزمون وی کرامر در جدول (6) مقدار ضریب همبستگی 332. است؛ همچنین سطح معنیداری (sig) پایینتر از مقدار05/0 است؛ لذا فرض صفر رد میشود؛ یعنی بین نوع مواد مخدر مصرفی و ارتکاب جرم رابطه وجود دارد؛ بنابراین با توجه به نتایج ارائهشده در جداول بالا میتوان نتیجه گرفت معتادان مجرم بیشتر از مواد مخدر صنعتی استفاده میکنند.
فرضیه دوم: بین معتادان مجرم و معتادان غیر مجرم از نظر وضعیت اقتصادی تفاوت وجود دارد
جدول شماره (6) وجود رابطه بین متغیرهای وضعیت اقتصادی و ارتکاب جرم را نشان میدهد.
جدول (6) آزمون همبستگی خی دو بین متغیرهای وضعیت اقتصادی و ارتکاب جرم
آماره
χ2 16.323
Df 2
P 020.
جدول (6) نتایج آزمون خی دو را نشان میدهد؛ با توجه به مقدار خطای به دست آمده که از عدد 0.05 کوچکتر است (020.)، میتوانیم نتیجه بگیریم که بین دو متغیر وضعیت اقتصادی و ارتکاب جرم رابطه وجود دارد.
جدول (7) آزمون t گروههای مستقل جهت مقایسه معتادان مجرم و معتادان غیر مجرم از نظر وضعیت اقتصادی
آزمون Levene برابری واریانس آزمون t جهت برابری میانگینها
F p T df p MD Lower Upper
فرض برابری واریانسها 7.782 006.0 4.19 298 000/0 9733.0 1.42964 51702.0
فرض نابرابری واریانسها 4.19 280.980 000/0 9733.0 1.42967 51691.0
با توجه به نتایج آزمون لون مشخص است که سطح خطا کوچکتر از مقدار05/0 است فرض H1 پذیرفته و فرض H0 رد میشود؛ بنابراین واریانس گروهها با هم برابر نیستند و در جدول بالا سطر نابرابری واریانس بررسی میشود.
تفسیر نتایج آزمون t (00/0p=، 419.0t=) گویای آن است که میانگین میزان عوامل اقتصادی (میزان درآمد ماهیانه، میزان ثروت و دارایی، میزان توانایی برای مسافرت و تفریح، شاغل بودن، و...) در بین دو گروه، افراد معتاد مجرم (3.2=M) و افراد معتاد غیر مجرم (1.7=M) تفاوت معناداری با یکدیگر داشته. چون سطح معنیداری کمتر از 05/0 است میتوان گفت میانگین این دو گروه با سطح اطمینان 95 درصد با هم تفاوت معناداری داشتهاند. با توجه به اینکه حد بالا و حد پایین هر دو مثبت هستند میانگین گروه اول (معتادان مجرم) بیشتر از گروه دوم (معتادان غیرمجرم) است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت عوامل اقتصادی در ارتکاب جرم در بین معتادان مؤثر بوده است.
جدول شماره 8 وجود رابطه بین متغیرهای وضعیت پیوند افتراقی (میزان ارتباطات و میزان همجورای و یا همنشینی با اشخاص مجرم) و ارتکاب جرم را نشان میدهد.
جدول (8) آزمون خی دو بین پیوند افتراقی و ارتکاب جرم
χ2 14.421
df 2
P 011.
جدول (8) آزمون خی دو را نشان میدهد؛ با توجه به اینکه خطای به دست آمده از عدد 0.05 کوچکتر است (011.)، میتوانیم نتیجه بگیریم که بین دو متغیر پیوند افتراقی و ارتکاب جرم همبستگی وجود دارد.
جدول (9) آزمون t گروههای مستقل جهت مقایسه معتادان مجرم و غیرمجرم از نظر پیوند افتراقی (همنشینی با افراد مجرم)
گروهها n M SD
معتادان مجرم 150 9.4200 6.25978
معتادان غیر مجرم 150 3.7897 5.14043
آزمون Levene برای برابری واریانس آزمون t جهت برابری میانگینها
F p t df p MD Lower Upper
فرض برابری واریانسها 3.988 0.047 8.518 298 000/0 5.63333 4.33181 6.93485
فرض نابرابری واریانسها 8.518 287.138 000/0 5.63333 4.33161 6.93505
با توجه به نتایج آزمون لون مشخص است که سطح خطا بالاتر از مقدار05/0 است، فرض H1 رد و فرض H0 پذیرفته میشود؛ بنابراین واریانس گروهها با هم برابر هستند و در جدول بالا سطر برابری واریانس بررسی میشود.
تفسیر نتایج آزمون t (00/0p=، 419.0t=) گویای آن است که میانگین پیوند افتراقی (میزان ارتباطات و میزان همجورای و یا همنشینی با اشخاص مجرم) در بین دو گروه، افراد معتاد مجرم (9.42=M) و افراد معتاد غیر مجرم (3.78=M) تفاوت معناداری با یکدیگر داشته. چون سطح معنیداری کمتر از 05/0 است میتوان گفت میانگین این دو گروه با سطح اطمینان 95 درصد با هم تفاوت معناداری داشتهاند. با توجه به اینکه حد بالا و حد پایین هر دو مثبت هستند میانگین گروه اول (معتادان مجرم) بیشتر از گروه دوم (معتادان غیرمجرم) است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت عوامل اجتماعی (پیوند افتراقی) در ارتکاب جرم در بین معتادان مؤثر بوده است.
جدول شماره (10) وجود رابطه بین متغیرهای وضعیت خود کنترلی (به معنای توان افراد در محدودساختن خویش) و ارتکاب جرم را نشان میدهد.
جدول (10) آزمون خی دو بین خود کنترلی و ارتکاب جرم
χ2 13.451
df 2
p 001.0
جدول (10) آزمون خی دو را نشان میدهد؛ با توجه به معیار تصمیم به دست آمده که از عدد 0.05 کوچکتر است (001.)، میتوانیم نتیجه بگیریم که بین دو متغیر خود کنترلی و ارتکاب جرم همبستگی وجود دارد.
جدول (11) آزمون t گروههای مستقل جهت مقایسه معتادان مجرم و معتادان غیر مجرم از نظر خود کنترلی
گروهها n M SD
معتادان مجرم 150 74.6400 21.04399
معتادان غیر مجرم 150 68.9533 18.89794
آزمون Levene برای برابری واریانس آزمون t جهت برابری میانگینها
F p t df p MD Lower Upper
فرض برابری واریانسها 965.0 329.0 2.462 298 01/0 568667 1.14492 10.23141
فرض نابرابری واریانسها 2.462 298.618 01/0 5.68667 1.14471 10.23163
با توجه به نتایج آزمون لون مشخص است که سطح خطا بزرگتر از مقدار05/0 است فرض H1 رد و فرض H0 پذیرفته میشود؛ بنابراین واریانس گروهها با هم برابر هستند و در جدول بالا سطر برابری واریانس بررسی میشود.
تفسیر نتایج آزمون t (00/0sig=، 419.0t=) گویای آن است که میانگین میزان عوامل روانی (خودکنترلی) در بین دو گروه، افراد معتاد مجرم (74.64=M) و افراد معتاد غیر مجرم (68.95=M) تفاوت معناداری با یکدیگر داشته. چون سطح معنیداری کمتر از 05/0 است میتوان گفت میانگین این دو گروه با سطح اطمینان 95 درصد با هم تفاوت معناداری داشتهاند. با توجه به اینکه حد بالا و حد پایین هر دو مثبت هستند میانگین گروه اول (معتادان مجرم) بیشتر از گروه دوم (معتادان غیرمجرم) است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که عوامل روانی (خودکنترلی) در ارتکاب جرم در بین معتادان مؤثر بوده است.
جدول شماره 12 فراوانی مدت زمان اعتیاد با سابقه جرم را نشان میدهد.
جدول (12) رابطه بین مدت زمان اعتیاد با سابقه جرم
سابقه ارتکاب جرم
1 بار 2 بار 3 بار 4 بار 5 بار 6 بار 7 بار 8 بار 10 بار 11 بار به بالا بدن سابقه
مدت زمان اعتیاد
1 تا 3 سال 4 3 1 0 0 0 0 0 0 1 19
4 تا6 سال 4 6 4 1 0 0 0 0 0 0 39
7 تا9 سال 5 4 1 1 1 1 0 0 1 1 22
10 سال به بالا 5 18 20 13 8 5 1 2 4 19 70
کل 300
با توجه به آمار ارائهشده در جدول (12) افرادی که مدت زیادی اعتیاد داشتهاند سابقه ارتکاب به جرم آنها بیشتر است؛ بهگونهای که افرادی که10 سال به بالا اعتیاد داشتهاند بیشترین سابقه ارتکاب به جرم را دارند.
جدول (13) نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن بین رابطه مدت زمان اعتیاد با سابقه جرم
ضریب همبستگی اسپیرمن
سابقه ارتکاب جرم مدت زمان اعتیاد
ضریب همبستگی
سابقه ارتکاب جرم r 1.000 270.0**
p . 000.0
n 350 350
مدت زمان اعتیاد r 270.0** 1.000
p 000.0 .
n 350 350
** 01/0 p<
در جدول (13) نتایج ضریب همبستگی پیرسون جهت رابطه بین مدت زمان اعتیاد با سابقه جرم بیان شده است؛ سطح معناداری (01/0) نشان میدهد که این دو متغیر در سطح 99 درصد با یکدیگر رابطه دارند.
بحث
بر اساس مطالعات و تحقیقات، رفتارهای بزهکارانه ناشی از اعتیاد، امری اجتنابناپذیر است و اعمال بزهکارانه معتادان و مرتبطان با دیگر جرایم موادمخدر از قبیل قاچاق، حمل، نگهداری و ... بسیار زیاد و متنوع است. حتی در کشورهایی که دولت خود مواد مخدر در اختیار معتادان قرار داده است باز هم اعمال بزهکارانه کاهش نیافته است؛ بنابراین «رابطه اعتیاد و بزهکاری یک پدیده دائمی و عمومی غیرقابلاجتناب» تلقی میشود. این رفتار مجرمانه صرفا جنبه اقتصادی و مادی ندارد و ناشی از ناهنجاریهای رفتاری است. هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی رابطه جرم با اعتیاد است. برای تبیین این رابطه در بخش مبانی نظری از نظریهپردازانی همچون ساترلند، بکر، هیرشی، گرگوری و بوسه... استفاده شد.
با توجه به یافتهها، میان نوع مواد مخدر مصرفی (صنعتی و سنتی) با ارتکاب جرم در بین معتادان مجرم و غیر مجرم تفاوت وجود دارد؛ بهگونهای که میتوان گفت معتادان مجرم بیشتر از مواد مخدر صنعتی استفاده میکنند و مصرف مواد مخدر سنتی بیشتر در میان معتادان غیر مجرم رایج است. نتایج این بخش با نتایج تحقیقات علیوردینیا (2014)، گیزین و گرگین (2010) و شکاری و افتخاری (2014) همسو است. در تبیین این موضوع میتوان گفت اثر برخی از مخدرهای صنعتی درواقع ترکیبی از اثر مخدرهای سنتی با مواد شیمیایی هستند. برای نمونه تریاک تنها سستیزا و یا مادهای همچون حشیش توهمزاست؛ اما مخدر صنعتی مانند شیشه، اثری ترکیبی از توهمزایی و تحرک بخشی دارد؛ بنابراین اثرات زیانبار بیشتری بر فرد وارد خواهند کرد از جمله حالت تشویش، کابوسهای وحشتناک شبانه، شوریدگی فکری، رفتار بیباکانه، عدم شناخت زمان و مکان، گیجی، سرگردانی... را به دنبال دارد.
یافته دیگر پژوهش نشان داد که بین معتادان مجرم و معتادان غیر مجرم از نظر وضعیت اقتصادی تفاوت وجود دارد.
به بیانی وضعیت اقتصادی در ارتکاب جرم در بین معتادان مؤثر بوده است؛ و معتادانی که ازلحاظ اقتصادی ضعیفتر هستند بیشتر دست به ارتکاب جرم میزنند. نتایج حاصل از این فرضیه با نتایج تحقیق کوثرینیا (2011) همسو است. در تبیین این موضوع میتوان از نظریه بکر اقتصادان آمریکایی استفاده کرد از نظر بکر پدیده جرم در دستگاه هزینه-فایده فرموله میشود و فرد مجرم مطلوبیت انتظاری حاصل از ارتکاب جرم را بیش از هزینههای انتظاری ارتکاب جرم محاسبه کرده و درنهایت به این نتیجه میرسد که اقدام به یک عمل خلاف قانون کند و به سود این شخص است که نقص قانون و هنجارشکنی را انجام دهد.
از دیگر یافتههای پژوهش این بود که بین معتادان مجرم و معتادان غیر مجرم از نظر پیوند افتراقی (همنشینی با افراد مجرم) تفاوت وجود دارد. بهگونهای که میانگین میزان پیوند افتراقی در بین دو گروه، افراد معتاد مجرم (9.42=M) و افراد معتاد غیر مجرم (3.78=M) است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت پیوند افتراقی در ارتکاب جرم در بین معتادان مؤثر بوده است. نتایج حاصل از این فرضیه با نتایج تحقیقات علیوردینیا (2014)، عظیمی و ابراهیمی (2015) و بنی فاطمه و باقری (2008) همسو است. در تبیین این نتیجه میتوان از نظریه ساترلند استفاده کرد. ساترلند معتقد است که پیوند افتراقی چگونگی انتقال رفتار انحرافی را تبیین میکند و توضیح میدهد که رفتار انحرافی چگونه آموخته میشود. در این دیدگاه ارتکاب جرم از طریق همنشینی با دوستان و نزدیکان مجرم فرا گرفته میشود؛ بنابراین میتوان گفت هرچه همنشینی با مجرمان بیشتر باشد، ارتکاب جرم در میان دستگیرشدگان نیز بیشتر میشود. میزان ارتکاب جرم هنگامی شروع میشود که پیوندهای کجروانه بیشتر از پیوندهای معمولی آنها بشود. درواقع بر طبق این نظریه، نزدیکان و همالانی که مجرمند یا در تخلفات مربوط به مواد درگیر هستند تأثیر زیادی بر میزان ارتکاب جرم دارند و فرد را به سوی تخلف سوق میدهد.
بر اساس یافتهای دیگر در این پژوهش بین معتادان مجرم و معتادان غیر مجرم از نظر خودکنترلی (خودکنترلی به معنای توان افراد در محدودساختن خویش است) تفاوت وجود دارد. میانگین میزان (خودکنترلی) در بین افراد معتاد مجرم (74.64=M) و افراد معتاد غیر مجرم (68.95=M) است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت عوامل روانی (خودکنترلی) در ارتکاب جرم در بین معتادان مؤثر بوده است. نتایج این بخش از تحقیق با تحقیقات علیوردینیا (2014)، شارعپور و علیوردینیا (2013) و بشیریان و همکاران (2012) همسو است. در تبیین این نتیجه باید گفت افراد با خودکنترلی پایین دارای خصوصیاتی هم چون رضایتبخشی آنی، سادگی، راحتی و هیجان جرم بر حسب ادراکات افراد فاقد خویشتنداری، خودمحور، طالب کارهای جسمانی، ماجراجو و کوتاهبین هستند. به خاطر این ویژگیها است که جرم برای افرادی که توانایی مهار کردن خودشان را ندارند، جذاب و فریبا است. گاتفردسن و هیرشی بدین خاطر که والدین بهشدت میتوانند جهت همنواسازی فرزندانشان از طریق نظارت، ایجاد پیوندهای عاطفی و ارتباط با آنان، تأثیرگذار باشند، بر خانواده به عنوان تعیینکننده اساسی خودکنترلی تأکید میکنند؛ بنابراین آن بخش از نظریه خودکنترلی گاتفردسون و هیرشی که معتقد است هر چه خود کنترلی فرد افزایش یابد فرد نسبت به رفتارهای انحرافی مقاومتر میشود، در تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفت.
از نتایج دیگر این تحقیق این بود که بین مدت زمان اعتیاد با سابقه جرم رابطه دارد. این نتیجه با نتایج تحقیقات گیزین و گرگین (2010) و شکاری و افتخاری (2014) همسو است. در تبیین این موضوع باید گفت میزان اســتفاده از مواد مخدر و ارتکاب جرایم با یکدیگر ارتباط مستقیم داشته و همگام با افزایش مصرف مواد، میزان بزهکاری و شدت آن رو به تزاید میگذارد. همبستگی میان مواد مخدر و بزهکاری، دکترین مشترکی به نام «انحراف یا اخلاق ضداجتماعی» بازتولید کرده که اعتیاد در آن به عنوان یک کژراهه یا ناهنجاری اجتماعی تلقی میشود. به نظر برخی جرمشناسان، معتاد همواره در معرض ارتکاب جرم قرار دارد و هر معتاد در طول 24 ساعت مرتکب حداقل یک یا دو جرم میشود. البته برخی معتادان که از ملائت کافی برخوردارند و از طبقه مرفه جامعه هستند، از ارتکاب اعمال بزهکارانه پرهیز میکنند. گرچه همین گروه، از نظر رعایت آداب و اخلاق اسلامی و رعایت احکام شرعی مانند انجام بهموقع واجبات و یا پرهیز از محرمات نمیتوانند حالت عادی و معمولی داشته باشند.
پژوهش پیرامون موضوعات علوم اجتماعی و انسانی از پیچیدگی خاص برخوردار بوده و محدودیتهای بسیاری را بر محققان در انجام پژوهش، تحمیل میکنند. این پژوهش نیز به مانند سایر پژوهشها و مطالعات، با محدودیتهایی مواجه بوده است. از جمله این محدودیتها میتوان به عدم تمایل بعضی از آزمودنیها به پاسخگویی پرسشنامهها و شرکت در روند پژوهش اشاره کرد. هرچند که سعی شد هدف از انجام پژوهش که صرفا یک کار علمی بوده، بر ایشان تشریح شود. پژوهش حاضر محدود به معتادان مجرمی است که در استان لرستان بوده بنابراین نتایج پژوهش قابلتعمیم به همین محدوده است.
پیشنهادها
مرور تحقیقات و نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن بود که اعتیاد به مواد مخدر با ارتکاب جرم در ارتباط است در این خصوص میتوان پیشنهادات زیر را ارائه داد:
-اتخاذ تدابیر امنیتی بیشتر توسط نیروی انتظامی در محلهای جرم خیز و اقداماتی به منظور کمک به خانوادهها، بخصوص خانوادههایی که دارای فرد معتاد هستند. فراهم کردن موقعیتها و بسترهای لازم در جامعه تا زندانیان معتاد پس از آزادی از زندان موردپذیرش جامعه واقع شوند و شغل آبرومندانهای به دست آورند، در غیر این صورت، مجدداً دست به اقدامات بزهکارانه خواهند زد؛ تقویت باورهای دینی در بین افراد آسیبدیده بخصوص معتادان جهت پیشگیری از وقوع جرم؛ معرفی زندانیان معتاد پس از آزادی به مراکز مشاوره جهت کسب آموزشهای لازم برای مهارتهای زندگی؛ همچنین با توجه به اینکه از جمله عوامل مؤثر در ارتکاب جرم، بیکاری و فقر است، باید با برنامهریزی دقیق که نیاز به عزم ملی دارد، نسبت به اشتغال در جامعه و ریشهکنی فقر و بیکاری اقدام لازم و بایسته صورت گیرد.
ملاحظات اخلاقی:
مشارکت نویسندگان:
همه نویسندگان در تهیه مقاله مشارکت داشتهاند.
منابع مالی
برای انتشار این مقاله حمایت مالی مستقیم از هیچ نهاد یا سازمانی دریافت نشده است.
تعارض منافع
این مقاله با سایر آثار منتشرشده از نویسندگان همپوشانی ندارد.
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در این مقاله همه حقوق مرتبط با اخلاق پژوهش رعایت شده است.
نوع مطالعه:
اصیل |
موضوع مقاله:
اعتیاد به مواد دریافت: 1398/2/16 | پذیرش: 1399/3/21 | انتشار: 1399/12/16
ارسال پیام به نویسنده مسئول