دوره 18، شماره 70 - ( 11-1397 )                   جلد 18 شماره 70 صفحات 180-141 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


چکیده:   (3495 مشاهده)
1- محمد صادقی؛ دانشجوی دکتری مدیریت بحران کمیته امداد اصفهان، اصفهان، ایران، (نویسنده مسئول)،
2- فاطمه بهرامی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی؛ دکتر روانشاس، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
3- رضا اسماعیلی، دکتر علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اصفهان، اصفهان، ایران

 مقدمه: در فاصله دو سرشماری 1390-1385 میزان زنان سرپرست خانوار از 6.5 به 12.1 درصد جمعیت خانوارهای کشور رسیده است.  از طرفی میزان ازدواج مجدد زنان مطلقه ایرانی 25 درصد کمتر از نرخ جهانی شده و اکثر این زنان به دلیل عدم ازدواج مجدد و فقر مالی تا پایان عمر تحت حمایت نهادهای حمایتی باقی می‌مانند.
روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات ترکیبی( کیفی-کمی) است. قلمرو پژوهش در مرحله کیفی تمامی زنان سرپرست خانوار(60-15 ساله) مددجوی کمیته امداد در سال 1395 و متخصصان صاحبنظر و مقالات و متون مرتبط با ازدواج مجدد زنان بود که نمونه‌گیری به‌صورت هدفمند متوالی از زنان تا سرحد اشباع (12 نفر) و دو منبع دیگر تا سرحد کفایت (متخصصان 20نفر و منابع 62 مورد) انجام پذیرفت و با روش مصاحبه اکتشافی از زنان و متخصصان و مطالعه متون عوامل مؤثر بر آمادگی زنان سرپرست خانوار برای ازدواج مجدد شناسایی و داده‌های هر سه منبع به روش کدگذاری سیستمیک (باز، محوری، انتخابی) نظریه برخاسته از داده تحلیل و به‌طور مجزا و ترکیبی (مثلثی) دسته‌بندی شد. مرحله دوم (کمی) از نوع مطالعات توصیفی-‌تحلیلی و در حیطه پژوهشهای رگرسیونی و با کمک نرم‌افزار Amos22 و SPSSver.24 و با روشهای تحلیل معادلات مدل ساختاری، تحلیل واریانس یک‌طرفه، آزمون t مستقل، ماتریکس همبستگی، تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی انجام گرفت. جامعه هدف زنان سرپرست خانوار مشابه مرحله کیفی بود و حجم نمونه برای دو گروه مستقل زنان مطلقه و بیوه (740 نفر) تعیین و با روش نمونه‌گیری سهمیه‌ای متناسب با حجم، به‌صورت تصادفی انجام شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با روایی همگرا، روایی تشخیصی (0/90 p>) و پایایی (ضریب آلفای کرنباخ ، 0/70 α >) مناسب بود.
یافته‌ها: با کدگذاری باز اطلاعات سه‌سویه سازی شده به 148 مقوله که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در 7 مقوله اصلی و در کدگذاری انتخابی در یک مقوله اصلی دسته‌بندی شد و مدل بومی عوامل بازدارنده ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار بر اساس نتایج فوق و استنباط محقق و مشورت با متخصصین ذی‌ربط تدوین شد و پرسشنامه‌ای جهت سنجش برازش مدل ساخته شد.
همچنین، تحلیل داده‌های کمی و میدانی نشان داد که مدل مفهومی بومی تدوین‌شده در مرحله کیفی برازش داشت و مورد تأیید قرار گرفت (ضریب تعیین 0/73). و بین متغیرهای عوامل اجتماعی پژوهش با متغیر میزان آمادگی برای ازدواج مجدد رابطه معنادار معکوس (کاهنده) وجود دارد.
بحث: میانگین میزان بازدارندگی ازدواج مجدد برای عوامل اجتماعی پایین‌تر از متوسط و مقولات عدم تعادل بازار عرضه و تقاضای ازدواج مجدد و روابط آزاد بین دو جنس به ترتیب بیشترین بازدارندگی را بر میزان آمادگی ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار دارند و میزان آمادگی برای ازدواج مجدد در گروه زنان مطلقه به‌طور معناداری بالاتر از گروه زنان بیوه بود. با افزایش سن زنان، افزایش تعداد فرزندان و داشتن فرزند دختر، میزان آمادگی برای ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار کاهش می‌یابد، ولی تنوع محل سکونت، قومیت، تأثیری بر آن ندارد.



 
متن کامل [PDF 1232 kb]   (2019 دریافت)    
نوع مطالعه: اصیل | موضوع مقاله: سلامت اجتماعی
دریافت: 1397/11/7 | پذیرش: 1397/11/7 | انتشار: 1397/11/7

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.